طرح پله پله تا ملاقات خدا
- شروع کننده موضوع phalagh
- تاریخ شروع
phalagh
مدیر بازنشسته
خوب بچه الان برو بشین درستو بخون.فرداشب سر ساعت 22 یه سر اینجا بزن.پست مرحله جدید رو ببین.
اتفاقا خوب چیزی شد.از الان تا فردا شب هم تمرین صبر داریم.
واستعینوا بالصبر و الصلوه وانها لکبیره الا علی الخاشعین.
البته امیدوارم آیه رو درست نوشته باشم.جزء 1 سوره بقره.
عزیز من دیکتاتوریهاین تاپیک پله پله تا ملاقات خدا هست؟آیا؟!
چرا اینجوری شده....
امان از اسپم!
انقدر اسپم ندید!
آماده میشویم تا قدمهایمان را محکمتر بر پلکان دوم بکوبیم!خوب بچه الان برو بشین درستو بخون.فرداشب سر ساعت 22 یه سر اینجا بزن.پست مرحله جدید رو ببین.
اتفاقا خوب چیزی شد.از الان تا فردا شب هم تمرین صبر داریم.
واستعینوا بالصبر و الصلوه وانها لکبیره الا علی الخاشعین.
البته امیدوارم آیه رو درست نوشته باشم.جزء 1 سوره بقره.
عزیز من دیکتاتوریه
phalagh
مدیر بازنشسته
ببین محمد جان همش که ظاهر برنامه و پله ها مهم نیست که. در کنارش باید یه چیزای دیگه ای هم یاد بگیریم.همین که برنامه 15 روز به 15 روزه. و اول و پانزدهم هرماه هر مرحله معرفی میشه.به نوعی نظم رو در خاطر ما میاره. و یاد میگیریم که به زمان اهمیت بدیم.
برا من کاری نداره که الان مرحله جدید رو معرفی کنم.اما دوست دارم برنامه در قالب یه نظم خاصی پیش بره. و هممون با هم هماهنگ باشیم.وگرنه میتونستم همون روز اول همه پله ها رو معرفی کنم.
و یه درخواست هم دارم.
اگه چیز خاصی به ذهنتون میرسه.ویژگی خوب یا بدی که فکر میکنید خوبه که با یه برنامه انجام یا ترکشو در خودمون نهادینه کنیم در اینجا پیشنهاد بدید.که من اگه ندارمش در قالب برنامه کلی بگنجونمش. و احادیث و روایاتی رو هم که در اون زمینه دارید ارسال کنید.
البته با ایمیل یا پیام خصوصی.
به این دلیل میگم پیام خصوصی که اگه بخواید اینجا بزاریدش روند کلی به هم میخوره و به نوعی باعث سردرگمی افراد تازه وارد میشه.
برا من کاری نداره که الان مرحله جدید رو معرفی کنم.اما دوست دارم برنامه در قالب یه نظم خاصی پیش بره. و هممون با هم هماهنگ باشیم.وگرنه میتونستم همون روز اول همه پله ها رو معرفی کنم.
و یه درخواست هم دارم.
اگه چیز خاصی به ذهنتون میرسه.ویژگی خوب یا بدی که فکر میکنید خوبه که با یه برنامه انجام یا ترکشو در خودمون نهادینه کنیم در اینجا پیشنهاد بدید.که من اگه ندارمش در قالب برنامه کلی بگنجونمش. و احادیث و روایاتی رو هم که در اون زمینه دارید ارسال کنید.
البته با ایمیل یا پیام خصوصی.
به این دلیل میگم پیام خصوصی که اگه بخواید اینجا بزاریدش روند کلی به هم میخوره و به نوعی باعث سردرگمی افراد تازه وارد میشه.
سلام محمد جان.به روزهاي قبل از اينت نگاه كن ازاين كارا ميكردي ولي بدون توجه وحضور حالا خانم فلق دقتت رو زياد كرد.اگه اينكاره نبودي تو نميومدي.البته قصد جسارت به كساني كه نيومدن رو ندام.ولي به هر حال براي رفتن توي هر جايي بايد دلشو داشته باشي.
زهر است عطاي خلق هرچند كه دواباشد
از بنده چه ميخواهي آنجا كه خدا باشد.
در پناه حق.
دعای معروفم رو برات می کنم...
الهی:
دستانم خالیست و کیسه ی وجودم پر از اندیشه و عشق توست....
پس بار خدایا ، روا دار بر رواداران خواسته هایشان!
phalagh
مدیر بازنشسته
دائم الوضو بودن
دائم الوضو بودن
بسم الله الرحمن الرحیم.
عرض سلام و خیر مقدم دارم خدمت شما دوستان عزیزم . ممنون از اینکه دعوت دوباره ی ما رو لبیک گفتین.زمان زود میگذره .به همین راحتی 15روز از اجرای طرح قبلی گذشت. تا چه اندازه موفق بودیم ...؟! اما به نظر شروع خوبی بود.انشالله که از این بعد برا تمام کارایی که میخوایم انجام بدیم ذکر بسم الله الرحمن الرحیم رو فراموش نکنیم.دوست داریم شما تجربه این 15روز رو بگین تا بقیه هم استفاده کنن .ممنون از شما .خدا خیرتون بده.انشالله و به یاری خدا طرح این بار رو دائم الوضو بودن در نظر گرفتیم .اخلاق خوبی که بزرگان ما با اون مانوس بودن و هستن. شاید در نگاه اول یه کم کار سختی به نظر بیاد اما سختیش به همون یکی دو روز اول هست بعد دیگه خودت میبینی که اصلا دلت نمیخواد بدون وضو هیچ کاری رو انجام بدی و اگه یه زمانی بی وضو باشی احساس ضرر میکنی .پس از الان تا 15 خرداد یه فرصت 15روزه به خودمون بدیم و سعی کنیم که همیشه با وضو باشیم.وضو به انسان نورانیتی خاصی میده.ضمنا مستحب موکدی هست کفاره گناهان کوچیکه .وقتی با وضو باشیم کارایی که انجام میدیم همه عبادت محسوب میشه .آرامش داریم و...
پیامبر گرامی اسلام فرمودند:"الوضو نور الوضو علی الوضونور علی نور.وضو نور است و وضوگرفتن در حالیکه وضو داریم نوری بر روی نور است."
ضمن اینکه منتظر حضور باصفای شما در تاریخ 15 خرداد 1387 هستیم
حق یار و نگهدارتون.
التماس دعا
یا حق
دائم الوضو بودن
بسم الله الرحمن الرحیم.
عرض سلام و خیر مقدم دارم خدمت شما دوستان عزیزم . ممنون از اینکه دعوت دوباره ی ما رو لبیک گفتین.زمان زود میگذره .به همین راحتی 15روز از اجرای طرح قبلی گذشت. تا چه اندازه موفق بودیم ...؟! اما به نظر شروع خوبی بود.انشالله که از این بعد برا تمام کارایی که میخوایم انجام بدیم ذکر بسم الله الرحمن الرحیم رو فراموش نکنیم.دوست داریم شما تجربه این 15روز رو بگین تا بقیه هم استفاده کنن .ممنون از شما .خدا خیرتون بده.انشالله و به یاری خدا طرح این بار رو دائم الوضو بودن در نظر گرفتیم .اخلاق خوبی که بزرگان ما با اون مانوس بودن و هستن. شاید در نگاه اول یه کم کار سختی به نظر بیاد اما سختیش به همون یکی دو روز اول هست بعد دیگه خودت میبینی که اصلا دلت نمیخواد بدون وضو هیچ کاری رو انجام بدی و اگه یه زمانی بی وضو باشی احساس ضرر میکنی .پس از الان تا 15 خرداد یه فرصت 15روزه به خودمون بدیم و سعی کنیم که همیشه با وضو باشیم.وضو به انسان نورانیتی خاصی میده.ضمنا مستحب موکدی هست کفاره گناهان کوچیکه .وقتی با وضو باشیم کارایی که انجام میدیم همه عبادت محسوب میشه .آرامش داریم و...
پیامبر گرامی اسلام فرمودند:"الوضو نور الوضو علی الوضونور علی نور.وضو نور است و وضوگرفتن در حالیکه وضو داریم نوری بر روی نور است."
ضمن اینکه منتظر حضور باصفای شما در تاریخ 15 خرداد 1387 هستیم
حق یار و نگهدارتون.
التماس دعا
یا حق
سلام فلق جان شبت بخیر.. الله یاورت!
در این مدت مدید که ذهن و افکارم درگیر فعالیتهایی بس مشکل بود و در بین این کش مکش ها از خود بیخود می شدم ، بر خود می بالیدم که با نام حق شروع کردم و با نام حق اتمام کردم.. قدم اول را با صلابت برداشتم ، محکم و استوار و خالص و هرچه صفت خوب دیگر...
حال که می گویید قدم دوم مشکل است...نیست
مگر معاشقه با معشوق مشکل است...
مگر ناز کشیدن معشوق مشکل است...
مگر طهارت برای دیدن یار مشکل است....
سلام.اين دو تا پله اي رو كه گفتي من خيلي قبل شروع كردم اولي هنوز ادامه داره ولي دومي قطع شد.موقعي كه اين كارا رو انجام ميدي احساس خيلي خيلي خوبي داري حالا بچه كه امتحان كردند متوجه ميشن.نميدونم الان يه مدته كه حسهاي خوبي ندارم.ميدونمم كه تمام اينا براي ترك عادتهامه چون يه بنده خدايي ميگفت "موقعي يه كار خوبو انجام ميدي اگه قطع كني خدا ازت ناراحت ميشه وگرفتارت ميكنه".ولي بهر حال شايد دوباره قسمتم كه آدم بشم.فكر نكني كافر شدم ولي تو مستحبات و... شل شدم.منتظر دعاتون هستم مخصوصا اون دعاي معروف حامد.اگه برامون بگه دعاش چيه هي تند تند مزاحمش نميشيم.بازم فلق جان ازت ممنونم.
در سايه حق سربلند باشيد.
در سايه حق سربلند باشيد.
الهی:سلام.اين دو تا پله اي رو كه گفتي من خيلي قبل شروع كردم اولي هنوز ادامه داره ولي دومي قطع شد.موقعي كه اين كارا رو انجام ميدي احساس خيلي خيلي خوبي داري حالا بچه كه امتحان كردند متوجه ميشن.نميدونم الان يه مدته كه حسهاي خوبي ندارم.ميدونمم كه تمام اينا براي ترك عادتهامه چون يه بنده خدايي ميگفت "موقعي يه كار خوبو انجام ميدي اگه قطع كني خدا ازت ناراحت ميشه وگرفتارت ميكنه".ولي بهر حال شايد دوباره قسمتم كه آدم بشم.فكر نكني كافر شدم ولي تو مستحبات و... شل شدم.منتظر دعاتون هستم مخصوصا اون دعاي معروف حامد.اگه برامون بگه دعاش چيه هي تند تند مزاحمش نميشيم.بازم فلق جان ازت ممنونم.
در سايه حق سربلند باشيد.
دستانم خالیست و کیسه ی وجودم پر از اندیشه و عشق توست....
پس بار خدایا ، روا دار بر رواداران خواسته هایشان!
این دعا مثل یه کلید تمام قفلهای زندگی منو باز میکنه این دعارو به شما و همه ی بچه ها تقدیم میکنم!
بدون موقعي كه داشتنت را با ديگران شريك ميشوي هميشه خدا برايت روا مي دارد.چون بندگانش را به سوي او فرستادي.واو لطفش را براي تو ميفرستد.
از لطفت ممنونم.اميدوارم هميشه عزيز وسربلند باشي.يا حق
sheida244
عضو جدید
سلام به همه دوستان
وقتي ميام توي اين تاپيك و ميبينم كه خدا چقدر بنده هاي خوبي داره يه جورايي شرمنده ميشم
توي جووني خوب بودن واقعآ هنر هستش.
شايد واسه اين تاپيك هايي كه توي اين باشگاه راجع به خداست رو دوست دارم كه توي دنيايي كه داريم توش زندگي ميكنيم نميتونم حرف دلم و راحت بگم .اينجا رو به خاطر اين دوست دارم كه راحت ميشه حرف زد و ميشه هموني باشي كه دوست داري بدون ترس از چيزي و ديگه كسي با چشماي گرد شده نگات نميكنه وقتي درونت و ميريزي بيرون.
ولي با تمام اين حرف ها و جداي از آدما اتفاقاتي كه تو زندگيم افتاده منو داره ميبره يه سمتي كه اون همه توكل و توسل و اعتقاد داره رنگ ميبازه. و حالا ميفهمه كه شايد ظرفيت دونستن خيلي از مسائل رو نداشتم و ياد اين حرف ميفتم كه اگه اشتباه نكنم
رسول خدا فرمودن كه اگر مسائلي رو كه عمار ميدونست سلمان هم ميدونست شايد به كفر كشيده ميشد و برعكس.
توي يه دوره اي از زندگيم انقدر به خداي خودم مطمئن بودم و انقدر از نظر معنوي بالا بودم كه تو تمام سالهاي زندگيم حسي مثل اون رو تجربه نكرده بودم.
ولي حالا....
و برام خيلي عجيب كه اون حس رو تجربه كردم ولي الان باهاش بيگانه ام.
وقتي ميام اينجا يه جورايي آروم ميشم و از يادم ميره كه چقدر به خاطر اعتقاداتم و توكلم و نگاه ساده ام به زندگي مورد تمسخر قرار گرفتم.
شايد دارم امتحان ميشم ولي واسه من اين امتحانا خيلي سخته
وياد جمله اي در دعاي كميل ميفتم كه : يارب ارحم ضعف بدني
ميترسم يه جايي كم بيارم خيلي ميترسم
يه زماني كوه رو با سرعت طي كردم وخيلي بالا رفتم ولي به شدت خوردم زمين و ديگه نايي واسه بلند شدن ندارم.
شايد براي لحظه اي اين دعاي معروف از يادم رفت كه : يارب براي آني مرا به حال خودم رها مكن
ولي به هر حال لحظه ها دارن ميگذرن و بايد يادم باشه كه يه جايي تموم ميشه و خيلي زشته اگه به او جايي كه بايد نرسم.
فلق جون واقعآ ازت ممنونم به خاطر اين فكر زيبا و طرح اين تاپيك و همه دوستايي كه توي اين تاپيك فعاليت دارن.
التماس دعا
يا علي
وقتي ميام توي اين تاپيك و ميبينم كه خدا چقدر بنده هاي خوبي داره يه جورايي شرمنده ميشم
توي جووني خوب بودن واقعآ هنر هستش.
شايد واسه اين تاپيك هايي كه توي اين باشگاه راجع به خداست رو دوست دارم كه توي دنيايي كه داريم توش زندگي ميكنيم نميتونم حرف دلم و راحت بگم .اينجا رو به خاطر اين دوست دارم كه راحت ميشه حرف زد و ميشه هموني باشي كه دوست داري بدون ترس از چيزي و ديگه كسي با چشماي گرد شده نگات نميكنه وقتي درونت و ميريزي بيرون.
ولي با تمام اين حرف ها و جداي از آدما اتفاقاتي كه تو زندگيم افتاده منو داره ميبره يه سمتي كه اون همه توكل و توسل و اعتقاد داره رنگ ميبازه. و حالا ميفهمه كه شايد ظرفيت دونستن خيلي از مسائل رو نداشتم و ياد اين حرف ميفتم كه اگه اشتباه نكنم
رسول خدا فرمودن كه اگر مسائلي رو كه عمار ميدونست سلمان هم ميدونست شايد به كفر كشيده ميشد و برعكس.
توي يه دوره اي از زندگيم انقدر به خداي خودم مطمئن بودم و انقدر از نظر معنوي بالا بودم كه تو تمام سالهاي زندگيم حسي مثل اون رو تجربه نكرده بودم.
ولي حالا....
و برام خيلي عجيب كه اون حس رو تجربه كردم ولي الان باهاش بيگانه ام.
وقتي ميام اينجا يه جورايي آروم ميشم و از يادم ميره كه چقدر به خاطر اعتقاداتم و توكلم و نگاه ساده ام به زندگي مورد تمسخر قرار گرفتم.
شايد دارم امتحان ميشم ولي واسه من اين امتحانا خيلي سخته
وياد جمله اي در دعاي كميل ميفتم كه : يارب ارحم ضعف بدني
ميترسم يه جايي كم بيارم خيلي ميترسم
يه زماني كوه رو با سرعت طي كردم وخيلي بالا رفتم ولي به شدت خوردم زمين و ديگه نايي واسه بلند شدن ندارم.
شايد براي لحظه اي اين دعاي معروف از يادم رفت كه : يارب براي آني مرا به حال خودم رها مكن
ولي به هر حال لحظه ها دارن ميگذرن و بايد يادم باشه كه يه جايي تموم ميشه و خيلي زشته اگه به او جايي كه بايد نرسم.
فلق جون واقعآ ازت ممنونم به خاطر اين فكر زيبا و طرح اين تاپيك و همه دوستايي كه توي اين تاپيك فعاليت دارن.
التماس دعا
يا علي
mehrdadeng
عضو جدید
بهتون تبريك مي گم به خاطر صداقتت با خدا.
خداوند به انسان هم دل داد هم عقل چون همديگه رو كامل كنند.دوست داشتن خدا - لذت بردن از ارتباط با خدا -سبك شدن بعد از نماز و... كه از طريق دل انجام مي شه خيلي خيلي قشنگه.اما كافي نيست.دوست عزيز من هم يك زماني مشكل شما رو داشتم .اما حلش كردم.از دو راه:اگر بتوني همون قدر كه خدا رو از دلت مي شناسي با عقلت هم بشناسي 50 در صد راه رو رفتي.بايد بتوني با دو دو تا چهار تا هم خدا رو دوست داشته باشي.در اين صورت اگر ديگران با كنايه هاشون دلتو لرزوندن عقلت به كمك مياد و جلوي لرزيدن دل رو مي گيره وهمين طور بر عكس دل به كمك عقل.دوست داشتن خدا به صورت عقلب راه هاي متفاوت و وبسيار موثر و ذلنشيني داره كه جدا برات ميگم.البته اگر دوست داشته باشي.
وراه دوم : توي زهنت تصور كن هزاران فرشته وهزاران هزار موجود ديگه تو عرش منتظرن تا تو فقط يه كار خوب بكني تا همه يه جورايي تشويقت كنن.همه بگن به قول معروف ايول شيدااااا.
ايا با اين همه طرفدار ديگه دلت راضي مي شه به 4-5 تا ادم دور و برت توجه كني؟باديدن اون همه هوادار ديگه حرف ديگران برات اهميت پيدا نمي كنه.فقط كافيه اين موضوع رو هميشه تو ذهنت داشته باشي.
با تشكر
به قول دوستان :براي مردان بزرگ بنبستي وجود ندارد چون يا راهي پيدا مي كنند يا راه را مي سازند
phalagh
مدیر بازنشسته
دوستای گلم سلام
من دو روز نبودم.
اون شب رو هم چون قول داده بودم فقط تونستم بیام پست مرحله دوم رو بزارم و برم.
الان که اومدم و پستاتون رو خوندم با دو احساس متضاد شعف و شرمندگی روبرو شدم.
احساس شعف به خاطر خوندن احساسات قشنگون و پیدا کردن دوستان عزیزی مثل شما.
و اساس شرمندگی به خاطر اینکه هر کدوم از پستا رو که میخونم بیشتر بیشتر میفهمم که چقدر عقبم.
بچه ها ترا خدا هر کدومتون هر وقت سر نماز میشینین، هر وقت دستاتون رو ، رو به آسمون بلند میکنین، هر وقت با خدا به گفتگو میشینین من و بقیه دوستانتون رو فراموش نکنین.
نوشته هاتون نشون از دلهای پاک و با صفاتون داره. وقتی با این دلای پاکتون به ملاقات خدا میرین یادتون نره که یه بنده ای هم این ور التماس دعا داره.
نوشته هاتون اشکم رو در آورد....
من دو روز نبودم.
اون شب رو هم چون قول داده بودم فقط تونستم بیام پست مرحله دوم رو بزارم و برم.
الان که اومدم و پستاتون رو خوندم با دو احساس متضاد شعف و شرمندگی روبرو شدم.
احساس شعف به خاطر خوندن احساسات قشنگون و پیدا کردن دوستان عزیزی مثل شما.
و اساس شرمندگی به خاطر اینکه هر کدوم از پستا رو که میخونم بیشتر بیشتر میفهمم که چقدر عقبم.
بچه ها ترا خدا هر کدومتون هر وقت سر نماز میشینین، هر وقت دستاتون رو ، رو به آسمون بلند میکنین، هر وقت با خدا به گفتگو میشینین من و بقیه دوستانتون رو فراموش نکنین.
نوشته هاتون نشون از دلهای پاک و با صفاتون داره. وقتی با این دلای پاکتون به ملاقات خدا میرین یادتون نره که یه بنده ای هم این ور التماس دعا داره.
نوشته هاتون اشکم رو در آورد....
فلق جان به بهشت نروم اگر شما آنجا نباشید.دوستای گلم سلام
من دو روز نبودم.
اون شب رو هم چون قول داده بودم فقط تونستم بیام پست مرحله دوم رو بزارم و برم.
الان که اومدم و پستاتون رو خوندم با دو احساس متضاد شعف و شرمندگی روبرو شدم.
احساس شعف به خاطر خوندن احساسات قشنگون و پیدا کردن دوستان عزیزی مثل شما.
و اساس شرمندگی به خاطر اینکه هر کدوم از پستا رو که میخونم بیشتر بیشتر میفهمم که چقدر عقبم.
بچه ها ترا خدا هر کدومتون هر وقت سر نماز میشینین، هر وقت دستاتون رو ، رو به آسمون بلند میکنین، هر وقت با خدا به گفتگو میشینین من و بقیه دوستانتون رو فراموش نکنین.
نوشته هاتون نشون از دلهای پاک و با صفاتون داره. وقتی با این دلای پاکتون به ملاقات خدا میرین یادتون نره که یه بنده ای هم این ور التماس دعا داره.
نوشته هاتون اشکم رو در آورد....
این راه رو با تو شروع کردیم ، پس یک آن از غیبتت غافل نمیشم...
حس عشق بازی با خدا برای هر شخص مشخصه اما همه با هم به دیدار خدا میریم...دیداری خالصانه!
sheida244
عضو جدید
ممنون از همتون
ميدونيد كه همه ما آدمها كم و بيش به قدر فهم و قدرت ديدمون به خدا اعتقاد داريم.
من قبلاًاز نظر اعتقادي خيلي بالا نبودم. اعتقاداتم در حد معمولي و شايد حتي كمتر از اون بود.
ولي زماني رسيد كه همه چيز عوض شد شايد به خاطر ناراحتي از مئقعيتي كه منجر به گناه ميشد و به خاطر ناراحتيم از اون شرايط و خواستم از خدا براي دوري از اون شرايط به قول معروف خدا يه جورايي بهم نظر كرد و من تشنه، به دنبالش راه افتادم و هر چيزي رو كه حس ميكردم من رو از معاصي دور ميكنه و به خدا نزديك بدون چون و چرا انجام ميدادم.
و شايد به خاطر صادق بودنم در اون زمان مورد لطف قرار گرفتم و جذبه ها شروع شد.
و به جايي رسيدم كه انقدر سبك و رها شدم كه حتي نگاه ها و حرف هاي ديگران كوچك ترين اثري در من نداشت. در مورد همه تغيراتي كه در من رخ داده بود چه باطني و چه ظاهري.
ميدونيد كه رفتن به سوي خدا از چهار طريق ممكن هست:
1-فقط جذبه
2-فقط سير و سلوك
3-در ابتدا جذبه و سپس سير و سلوك
4- در ابتدا سير و سلوك و سپس جذبه
من فكر ميكردم به خاطر خواستم از خدا اولي شامل حالم شده و شايد اون موقع نميدونستم كه نكات راه خيلي ريز هست و بايستي خيلي ريز بين بود.
از اون جاي كه كسي رو نداشتم كه ازش راه و چاه رو بپرسم متوسل شدم به خود خدا و باهاش قراري گذاشتم و راهي رو مشخص كردم كه هر وقت مستاصل شدم من رو راهنماي كنه.
و واقعاً كوتاهي نكرد و انقدر قدرت درك و فهمم بالا رفته بود كه الان قدرت درك حتي اون زمان رو ندارم.
از بيان اين مطالب فقط يه خواسته دارم كه: تروخدا حواستون جمع باشه توي تمام مراحل.فقط يه لظه كافيه تا سقوط كنيم و به قعر دره بريم حالا هر قدر هم كه بالا بوديم.
و هر قدر بالا تر باشي سخت تر زمين ميخوري و برخواستن مشكل تر ميشه.
من تو اوج سرسپردگي زمين خوردم. در زماني كه در مورد همه مسائل اختيار تام به خالقم دادم.ولي همه چيز خراب شد و من موندم و خرواري از سئوال هاي بي جواب.
ولي همه ما شايد يه دوره شك كنيم ولي بازه تشنه عشق يه خالقيم اگه خودمون رو در طبق اخلاص بذاريم و تقديمش كنيم. كاملاً تسليم باشيم نه با حرف.
سعي كنيم تا اون احساس خالص و ناب رو ما هم تجربه كنيم،مثل مريم ،علي، فاطمه، ابراهيم و......... ونه فقط با الفاظ بازي كردن.
و حالا من از ته اين دره با شما همراه شدم براي پله پله رفتن نه يك باره به اوج رفتن.
راستي فلق جون من يه پيشنهاد دارم البته شايد همه بچه ها اين كار رو انجام بدن ولي گفتنش خالي از ضرر نيست.
چون توي پله دوم هستيم و دائم الوضو بودن هست سعي كنيم وقتي وضو ميگيريم با دقت كامل دعاهايي رو كه توصيه شده و يا خودمون دوست داريم در حين انجام هر كدوم از اعمال و مرتبط با اون عمل بيان كنيم.
همين عمل به ظاهر ساده به من خيلي كمك كرد و مطمئنم به شما بيشتر از من كمك خواهد كرد.
ميدونيد كه همه ما آدمها كم و بيش به قدر فهم و قدرت ديدمون به خدا اعتقاد داريم.
من قبلاًاز نظر اعتقادي خيلي بالا نبودم. اعتقاداتم در حد معمولي و شايد حتي كمتر از اون بود.
ولي زماني رسيد كه همه چيز عوض شد شايد به خاطر ناراحتي از مئقعيتي كه منجر به گناه ميشد و به خاطر ناراحتيم از اون شرايط و خواستم از خدا براي دوري از اون شرايط به قول معروف خدا يه جورايي بهم نظر كرد و من تشنه، به دنبالش راه افتادم و هر چيزي رو كه حس ميكردم من رو از معاصي دور ميكنه و به خدا نزديك بدون چون و چرا انجام ميدادم.
و شايد به خاطر صادق بودنم در اون زمان مورد لطف قرار گرفتم و جذبه ها شروع شد.
و به جايي رسيدم كه انقدر سبك و رها شدم كه حتي نگاه ها و حرف هاي ديگران كوچك ترين اثري در من نداشت. در مورد همه تغيراتي كه در من رخ داده بود چه باطني و چه ظاهري.
ميدونيد كه رفتن به سوي خدا از چهار طريق ممكن هست:
1-فقط جذبه
2-فقط سير و سلوك
3-در ابتدا جذبه و سپس سير و سلوك
4- در ابتدا سير و سلوك و سپس جذبه
من فكر ميكردم به خاطر خواستم از خدا اولي شامل حالم شده و شايد اون موقع نميدونستم كه نكات راه خيلي ريز هست و بايستي خيلي ريز بين بود.
از اون جاي كه كسي رو نداشتم كه ازش راه و چاه رو بپرسم متوسل شدم به خود خدا و باهاش قراري گذاشتم و راهي رو مشخص كردم كه هر وقت مستاصل شدم من رو راهنماي كنه.
و واقعاً كوتاهي نكرد و انقدر قدرت درك و فهمم بالا رفته بود كه الان قدرت درك حتي اون زمان رو ندارم.
از بيان اين مطالب فقط يه خواسته دارم كه: تروخدا حواستون جمع باشه توي تمام مراحل.فقط يه لظه كافيه تا سقوط كنيم و به قعر دره بريم حالا هر قدر هم كه بالا بوديم.
و هر قدر بالا تر باشي سخت تر زمين ميخوري و برخواستن مشكل تر ميشه.
من تو اوج سرسپردگي زمين خوردم. در زماني كه در مورد همه مسائل اختيار تام به خالقم دادم.ولي همه چيز خراب شد و من موندم و خرواري از سئوال هاي بي جواب.
ولي همه ما شايد يه دوره شك كنيم ولي بازه تشنه عشق يه خالقيم اگه خودمون رو در طبق اخلاص بذاريم و تقديمش كنيم. كاملاً تسليم باشيم نه با حرف.
سعي كنيم تا اون احساس خالص و ناب رو ما هم تجربه كنيم،مثل مريم ،علي، فاطمه، ابراهيم و......... ونه فقط با الفاظ بازي كردن.
و حالا من از ته اين دره با شما همراه شدم براي پله پله رفتن نه يك باره به اوج رفتن.
راستي فلق جون من يه پيشنهاد دارم البته شايد همه بچه ها اين كار رو انجام بدن ولي گفتنش خالي از ضرر نيست.
چون توي پله دوم هستيم و دائم الوضو بودن هست سعي كنيم وقتي وضو ميگيريم با دقت كامل دعاهايي رو كه توصيه شده و يا خودمون دوست داريم در حين انجام هر كدوم از اعمال و مرتبط با اون عمل بيان كنيم.
همين عمل به ظاهر ساده به من خيلي كمك كرد و مطمئنم به شما بيشتر از من كمك خواهد كرد.
آخرین ویرایش:
sheida244
عضو جدید
بهتون تبريك مي گم به خاطر صداقتت با خدا.
خداوند به انسان هم دل داد هم عقل چون همديگه رو كامل كنند.دوست داشتن خدا - لذت بردن از ارتباط با خدا -سبك شدن بعد از نماز و... كه از طريق دل انجام مي شه خيلي خيلي قشنگه.اما كافي نيست.دوست عزيز من هم يك زماني مشكل شما رو داشتم .اما حلش كردم.از دو راه:اگر بتوني همون قدر كه خدا رو از دلت مي شناسي با عقلت هم بشناسي 50 در صد راه رو رفتي.بايد بتوني با دو دو تا چهار تا هم خدا رو دوست داشته باشي.در اين صورت اگر ديگران با كنايه هاشون دلتو لرزوندن عقلت به كمك مياد و جلوي لرزيدن دل رو مي گيره وهمين طور بر عكس دل به كمك عقل.دوست داشتن خدا به صورت عقلب راه هاي متفاوت و وبسيار موثر و ذلنشيني داره كه جدا برات ميگم.البته اگر دوست داشته باشي.
وراه دوم : توي زهنت تصور كن هزاران فرشته وهزاران هزار موجود ديگه تو عرش منتظرن تا تو فقط يه كار خوب بكني تا همه يه جورايي تشويقت كنن.همه بگن به قول معروف ايول شيدااااا.
ايا با اين همه طرفدار ديگه دلت راضي مي شه به 4-5 تا ادم دور و برت توجه كني؟باديدن اون همه هوادار ديگه حرف ديگران برات اهميت پيدا نمي كنه.فقط كافيه اين موضوع رو هميشه تو ذهنت داشته باشي.
با تشكر
به قول دوستان :براي مردان بزرگ بنبستي وجود ندارد چون يا راهي پيدا مي كنند يا راه را مي سازند
سلام
فرمايشهاتون كاملاً متين
و ممنونم به خاطر راهنمايي هاتون
يا علي
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
طرح چهل روز رحمت | تالار اسلام و قرآن | 108 | |
| T | طرح سؤالات شرعی ( احکام ) | تالار اسلام و قرآن | 0 | |
|
طرح خواندن نمازهای قضا به صورت هفتگی | تالار اسلام و قرآن | 416 | |
|
طرح از سحر تا افطار ویژه ماه مبارک رمضان | تالار اسلام و قرآن | 302 | |
|
|
طرح هزاران استغفرالله | تالار اسلام و قرآن | 429 |