ضرب المثل های ایرانی که با "الف" شروع می شوند

[samira_...]

ابتدا به ساکن.

بدون مقدمه.

 

[samira_...]

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست / چون وا نمیکنی گرهی خود گره مباش

اگر سخاوت و بخشش نداری خوشرو باش.

 

[samira_...]

ابلهی را که بخت برگردد / اسبش اندر طویله خر گردد

 

[samira_...]

اجاره نشین خوش نشین است.
هر موقع بخواهد تغییر منزل میدهد.

 

[samira_...]

اجاقش کور است.
کنایه از اینکه صاحب اولاد نمیشود.

 

[samira_...]

اجل معلق.
خطري که هر لحظه ممکن است فرا رسد-اجل ناگهاني.

 

[samira_...]

اجل مهلتش نداد.
قبل از انجام کاري که در نظر داشت در گذشت.

 

[samira_...]

احترام امامزاده يا مسجد با متولي آن است.
احترام هر کس بايد از طرف بستگان و نزديکان او حفظ شود.

 

[samira_...]

اخم و تخم کردن.
اوقات تلخي کردن-تندي کردن.

 

[samira_...]

ادب از که آموختي
گفت از بي ادبان

 

[samira_...]

ادب مرد بهتر از زر اوست.

 

[samira_...]

ارحم ترحم.
رحم کن تا به تو رحم کنند.

 

[samira_...]

ارزن روي طنابش پهن کرده است.

 

[samira_...]

ارمغان مور پاي ملاخ است.

 

[samira_...]

از آب کره گرفتن.

 

[samira_...]

از آب گل آلود ماهي گرفتن.

 

[samira_...]

از آن مترس که هاي و هوي دارد / از آن بترس که سر به تو دارد

 

[samira_...]

از آن نمد براي ما هم کلاهي هست؟
از اينکار يا معامله به ما هم چيزي ميرسد؟

 

[samira_...]

از اين امامزاده کسي معجزه نديده.

 

[samira_...]

از این در به آن در زدن.

 

[samira_...]

از این دم بریده هر چه بگویی بر می آید.

 

[samira_...]

از این ستون به آن ستون فرج است.

 

[samira_...]

از این نبود سر علم.

 

[samira_...]

از بارک الله قبای کسی رنگین نمیشود.
بارک الله گفتن باری کسی نان و آب نمیشود.

 

[samira_...]

از بس گفت زبانش مو در آورد.

 

[samira_...]

از بی کاری مگس پراندن.

 

[samira_...]

از پا افتادن.

 

[samira_...]

از پا نشستن.

 

[samira_...]

از پشت بوته در نیامده ایم.

 

[samira_...]

از پشت کوه آمده است.