شيخ جابر ادامه ميدهد كه منظور او را آن موقع نفهميدم و وقتي در حال فرار از كويت در تابستان 1990 ميلادي بودم متوجه حرف آن مردك متكبر خبيث شدم و در همانجا آرزو كردم به او در جنگ با ايرانيها كمك نميكردم. او نمكنشناس و نمك به حرام بود.
همراهان اميركويت ميگويند كه صدام وقتي به كويت حمله كرد امير كويت در خواب بود و با وضعيتي پريشان او را به خاك عربستان منتقل كردند. چند روز بعد از اشغال نظامي كويت توسط بعثيها، صدام شيخ جابر احمد الصباح را فردي عياش و فاسد معرفي كرد و فيلمي از عياشيهاي او را پخش نمود. صدام در پاسخ به اين سوال خبرنگاران كه چرا ديگر لباس نظامي نميپوشد گفت: من در كويت مردي مقابل خود نميبينم. اگر در جنگ با ايرانیها لباس نظامي ميپوشيدم، به دليل آن بود كه آنها مرد جنگ بودند.
او در اين گفتوگو با احترام از امامخميني (ره) ياد ميكند و مجبور ميشود اذعان كند كه با چه كساني در نبرد بوده است، اما او از جنايتهاي خويش و حمايتهايي كه قدرتهاي استكباري در تجاوزش به ايران از او داشتند سخني نگفت كه اين رسم ناجوانمردان تاريخ است.
به گزارش ايسنا، نادر دريابان، پژوهشگر دفاع مقدس با ذكر اين مقدمه به ماجراي شنيدني سالهاي همكاري دلبرانه شيخ جابر اميركويت و صدام معدوم اشاره ميكند و ميگويد: شيخ جابر در انبوه كمكهاي مادي و تسليحاتي و تداركاتي كشورش به بعثيهاي جنايتكار تعدادي آمبولانس نظامي بنز كه در آنها شرايط يك بيمارستان صحرايي و حتي عملهاي ابتدايي بود براي حفظ جان فرماندهان عراقي در جبهههاي جنگ با رزمندگان مسلمان ايراني خريداري كرد و به صدام و فرماندهانش اهداء نمود. اولين سري اين آمبولانسها به جبههي خرمشهر كه در اشغال دشمن بود ارسال شد، چرا كه ايران خود را براي حمله به خرمشهر و باز پسگيري آن آماده مينمود. چند روز بعد از حملهي قواي اسلام در عمليات بيتالمقدس به بعثيهاي جنايتكار در جبههي گستردهي خرمشهر آمبولانس اهدايي شيخ جابر احمد الصباح به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد و بسياري از فرماندهان عراقي مجروح جبههي خرمشهر از شدت جراحت در نبرد با رزمندگان اسلام به هلاكت رسيدند. يكي از آخرين فرماندهان عراقي در جبههي بندر خرمشهر را نه با اين آمبولانس ويژه بلكه با قايقي چوبي در حاليكه يك پاي اين فرمانده قطع شده بود به جزيره امالرصاص عراق در روبهروي بندر خرمشهر انتقال دادند تا داغ استفاده از اين تجهيزات پيشرفته بر دل صداميان بماند. اين خودرو كه هماينك به صورت مستعمل در مركز فرهنگي دفاع مقدس خرمشهر نگهداري ميشود، متاسفانه در سالهاي جنگ به خوبي از آن مراقبت نشد؛ چرا كه يكي از اسناد مهم تداركاتي دشمن بوده است كه توسط حاميان مرتجعش تهيه و براي استفاده به جبهههاي نبرد ارسال شده بود. در جريان جنگ تحميلي همچنين شيخ فهدالاحمد، برادر ناتني امير كويت نيز با حضور در جبهههاي عراق بند توپخانه را براي گلولهباران مواضع نيروهاي رزمندهي مسلمان ايراني كشيده بود. شيخ فهدالاحمد كه رييس شوراي المپيك آسيا بود اولين مقام رسمي و مهم كويتي بود كه در جريان اشغال كويت توسط بعثيها به قتل رسيد و صداميها بر جنازهي او به شدت كوفتند. يك روز پس از اشغال كويت توسط رژيم متجاوز صدام، وزير امور خارجه وقت كويت كه اكنون امير كويت است براي عذرخواهي رسمي كشورش در كمك به صدام در سالهاي جنگ عليه ايران به جمهوري اسلامي ايران آمد تا تاريخ خيلي زود سرنوشت تلخ جبههي كفر را در برابر حماسهي هشت سالهي مقاومت ملت ايران رقم زند.
منبع: خبرگزاری ايسنا
همراهان اميركويت ميگويند كه صدام وقتي به كويت حمله كرد امير كويت در خواب بود و با وضعيتي پريشان او را به خاك عربستان منتقل كردند. چند روز بعد از اشغال نظامي كويت توسط بعثيها، صدام شيخ جابر احمد الصباح را فردي عياش و فاسد معرفي كرد و فيلمي از عياشيهاي او را پخش نمود. صدام در پاسخ به اين سوال خبرنگاران كه چرا ديگر لباس نظامي نميپوشد گفت: من در كويت مردي مقابل خود نميبينم. اگر در جنگ با ايرانیها لباس نظامي ميپوشيدم، به دليل آن بود كه آنها مرد جنگ بودند.
او در اين گفتوگو با احترام از امامخميني (ره) ياد ميكند و مجبور ميشود اذعان كند كه با چه كساني در نبرد بوده است، اما او از جنايتهاي خويش و حمايتهايي كه قدرتهاي استكباري در تجاوزش به ايران از او داشتند سخني نگفت كه اين رسم ناجوانمردان تاريخ است.
به گزارش ايسنا، نادر دريابان، پژوهشگر دفاع مقدس با ذكر اين مقدمه به ماجراي شنيدني سالهاي همكاري دلبرانه شيخ جابر اميركويت و صدام معدوم اشاره ميكند و ميگويد: شيخ جابر در انبوه كمكهاي مادي و تسليحاتي و تداركاتي كشورش به بعثيهاي جنايتكار تعدادي آمبولانس نظامي بنز كه در آنها شرايط يك بيمارستان صحرايي و حتي عملهاي ابتدايي بود براي حفظ جان فرماندهان عراقي در جبهههاي جنگ با رزمندگان مسلمان ايراني خريداري كرد و به صدام و فرماندهانش اهداء نمود. اولين سري اين آمبولانسها به جبههي خرمشهر كه در اشغال دشمن بود ارسال شد، چرا كه ايران خود را براي حمله به خرمشهر و باز پسگيري آن آماده مينمود. چند روز بعد از حملهي قواي اسلام در عمليات بيتالمقدس به بعثيهاي جنايتكار در جبههي گستردهي خرمشهر آمبولانس اهدايي شيخ جابر احمد الصباح به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد و بسياري از فرماندهان عراقي مجروح جبههي خرمشهر از شدت جراحت در نبرد با رزمندگان اسلام به هلاكت رسيدند. يكي از آخرين فرماندهان عراقي در جبههي بندر خرمشهر را نه با اين آمبولانس ويژه بلكه با قايقي چوبي در حاليكه يك پاي اين فرمانده قطع شده بود به جزيره امالرصاص عراق در روبهروي بندر خرمشهر انتقال دادند تا داغ استفاده از اين تجهيزات پيشرفته بر دل صداميان بماند. اين خودرو كه هماينك به صورت مستعمل در مركز فرهنگي دفاع مقدس خرمشهر نگهداري ميشود، متاسفانه در سالهاي جنگ به خوبي از آن مراقبت نشد؛ چرا كه يكي از اسناد مهم تداركاتي دشمن بوده است كه توسط حاميان مرتجعش تهيه و براي استفاده به جبهههاي نبرد ارسال شده بود. در جريان جنگ تحميلي همچنين شيخ فهدالاحمد، برادر ناتني امير كويت نيز با حضور در جبهههاي عراق بند توپخانه را براي گلولهباران مواضع نيروهاي رزمندهي مسلمان ايراني كشيده بود. شيخ فهدالاحمد كه رييس شوراي المپيك آسيا بود اولين مقام رسمي و مهم كويتي بود كه در جريان اشغال كويت توسط بعثيها به قتل رسيد و صداميها بر جنازهي او به شدت كوفتند. يك روز پس از اشغال كويت توسط رژيم متجاوز صدام، وزير امور خارجه وقت كويت كه اكنون امير كويت است براي عذرخواهي رسمي كشورش در كمك به صدام در سالهاي جنگ عليه ايران به جمهوري اسلامي ايران آمد تا تاريخ خيلي زود سرنوشت تلخ جبههي كفر را در برابر حماسهي هشت سالهي مقاومت ملت ايران رقم زند.
منبع: خبرگزاری ايسنا