سلام دوستان
کسی مطلبی در مورد محله های شیراز اگه داره ممنون میشم در اختیارم بزاره با تشکر
بازشناسی بافت قدیم شیراز
شهرنشینی در ایران را می توان در دو دوره ی تاریخی بررسی کرد: یکی دوران باستان و دیگری دوران اسلامی. از ویژگی های شهرنشینی دوران اسلامی آن است که در آغاز این دوران، ساختار شهرها از یک سو برگرفته از آیین های سامانیان بوده و از دیگر سو از به هم آمیختگی باورهای مذهبی و فرهنگ بومی شکل گرفته است. بنابراین نگرش می توان گفت پویایی و بالندگی شیراز که ریش ای باستانی دارد، در دوران اسلامی بوده است. تاریخ بنای بافت کهن شیراز که نخستین هسته ی شکوفا شدن این شهر است، تاریخ نگاران سال هفتاد و چهار هـ.ق ذکرکرده اند و پی ریزی آن را به دست محمدبن یوسف ثقفی. برادر حجاج بن یوسف ثقفی دانسته اند. طرح نخستین این شهر، همانند دیگر شهرهای پارس چون داربگرد، گور (فیروز آباد)، بیشابور (کازرون) به صورت دایره ای بوده است. شهر شیراز همانند بسیاری از شهرهای باستای ایران و با پیشینه ای بیش از یک هزار و دویست سال شهرنشینی، رخ دادهای ناگوار تاریخی و طبیعی هم چون جنگ و زمین لرزه را پشت سر گذاشته است و مردمان این شهر، پس از وارد آمدن زیان های بسیار بر شهر، آن را بازسازی کرده اند.
تاریخ نگاران نزدیک به دو سده از چگونگی بافت درون و برون شهر و نیز گستردگی شیراز نکته ای ذکر نکرده اند و نوشته ای از آنان بر جای نمانده است. لذا برای بازشناسی دگرگونی های بافت کهن شیراز برای شاخص هایی از قبیل: آرامگاه بزرگان دانش و دین، امام زادگان و بناهای مذهبی توجه کرد که این همه، پژوهش گران را در جستارهای خود برای یافتن پیشینه ی بافت کهن شیراز تا اندازه ای یاری می دهد.
بنابراین شیراز و بافت کهن آن از پیشینه ای افزون بر یک هزار و دویست سال برخوردار است. همچنین با وجود بارگاه احمدبن موسی شاهچراغ (ع) و برادران بزرگوار وی: «سید محمد بن موسی و سید حسین بن موسی الکاظم (علیهم السلام) که شیراز از داشتن این بزرگان برخود می بالد، می توان به پیشینه ی شیراز و بافت کهن آن پی برد. این امامزادگان در اواخر سده ی دوم هـ.ق و اوایل سده ی سوم هـ.ق بر سر راه خود برای دیدار با برادرشان، هشتمین پیشیوای شیعیان، رهسپار توس بودند که ش ید و در شیراز به خاک سپرده شدند.
آرامگاه های احمدبن موسی (ع) (شاهچراغ) و محمدبن موسی (ع) در خاور محله (سنگ سیاه) و میان دو مسجد عتیق و نو قرار گرفته است.
هم چنین یک فرسنگ دورتر، در جنوب خاوری، محله ی سنگ سیاه و شاهچراغ، آرامگاه سید حسین بن موسی الکاظم (ع) واقع شده است که وی نیز در اواخر سده ی دوم و اوایل سده ی سوم هـ.ق به ش ادت رسیده است.
اگر آرامگاه های شاهچراغ (ع) و محمد ابن موسی (ع) را کانون بافت کهن شیراز به شمار آوریم محله ی «سنگ سیاه» و آرامگاه «سیبویه» در باختر و آستانه ی سید حسین بن موسی «سیدعلاءالدین حسین» و محله ی «بالاکف» در خاور آن قرار می گیرد.
کار ساختن مسجد جامع عتیق در اواخر سده ی سوم هـ.ق/281 هـ.ق به فرمان عمرولیث صفاری به شکل دهی در محله ی «بازار مرغ» واقع در شمال بارگاه شاهچراغ صورت گرفت که اقدامی تاثیرگذار بوده است.
در این جا ضروری به نظر می رسد شناسنامه ی مختصری از محلات بافت قدیم شیراز ارائه شود تا خوانندگان با کیفیت این بافت آشنایی بیش تری بیابند.
محله ی اسحاق بیگ:
نام این محله از نام شاه شیخ جمال الدین ابواسحق اینجو پسر محمود شاه اینجو گرفته شده، که مردم شیراز در آن زمان او را امیر اسحق بیگ یا اسحق بیگ می گفتند. این امیر، با لیاقت و قابلیتی که داشت، بر مدعیان حکومت فایق آمد و خود، حکومت فارس را به دست گرفت و تا سال 754 هـ.ق شیراز را اداره کرد. مردم شیراز به پاس دادگری و هیمت وی نسبت به آبادی شیراز نام او را بر این محله گذاشتند. این محله در قدیم به محله ی درب شاهزاده و محله ی لب آب و محله ی بالا کفت (بالاکفد) و محله ی بازار مرغ محدود بوده است.
محله ی درب شاهزاده:
نام این محله از نام شاهزاده منصور گرفته شده، و هنوز هم مقبره ی شاه منصور در همین محله است و به نام شاهزاده منصور معروف می باشد. چون از راه این محله به طرف مقبره ی سعدی می رفتند، به این محله «دروازه سعدی» نیز می گفتند و هم اکنون درب شاهزاده و دروازه ی سعدی نیز برای شیرازیان نامی آشنا است.
در زمان قبل از کریم خان زند این محله به دو بخش محله ی شیادان و محله ی موردستان تقسیم شده بود که کریم خان این دو محله را در هم ادغام کرد.
محله ی بالا کفت بالاکفد:
کفد یا کفت یا کت در زبان و لهجه ی مردم قدیم شیراز به قسمت های باغستانی و باغات بزرگ گفته می شده و این محله شامل باغ های بزرگی مانند: باغ سالاری، باغ خاتون، باغ کلانتری، باغ آستانه و باغ های کوچک تری بوده است. چون مدفن برادر حضرت رضا (ع) سید علاءالدین حسین در این محله قرار دارد، بنابراین این محله را محله ی آستانه نیز گفته اند و هنوز هم به این محله «درب آستانه» می گویند. از زمانی که پادشاه عصر، کریمخان زند، حصار شیراز را کوچک کرد، محله ی باغ نو و این محله را در هم ادغام نمود و همه را «بالاکفت» نامید.
این محله در جنوب شیراز واقع شده و در قدیم به محلات درب شاهزاده، اسحق بیگ و لب آب و باروی شهر محدود بوده است.
محله ی میدان شاه:
کریم خان زند در زمان فرمان روایی خود بر شیراز، ساختمان های وسیعی را در قسمت شمال خارج از شیراز احداث کرد که از جمله می توان به میدان بزرگی موسوم به میدان کریم خانی اشاره نمود که به مرور، این میدان تخریب شد و به جای آن ساختمان های امروزی بانک ملی، شهربانی، دبیرستان ابوذر «شاهپور سابق» و بانک سپه احداث گردید. قبل از ساختن این میدان بزرگ، میدانی در مجاورت آن نزدیک به محله ی باغ شاه ساخته شده بود که از بناهای معروف دوره ی تیموری بود و محل استقرار سپاه و زدن خیمه ی پادشاه و امرا و سپاهیان آن زمان بود و به این میدان، میدان شاه می گفتند.
در مجاورت این میدان، خانه هایی تاسیس و ساخته شده بود که محله ای را تشکیل می داد که به نام همان میدان شاه نامیده می شد. این محله به محله ی سنگ سیاه، درب شاهزاده و نیز محلات یهودی ها، بازار مرغ و درب مسجد محدود بوده است.
محله ی بازار مرغ:
این محله در اصل دو محله بوده: یکی محله ی شاهچراغ (ع) و دیگری محله ی بازار مرغ، به مرور زمان قسمتی از این جزء محله ی شاهچراغ (ع) شد و فقط قسمتی از بازار مرغ فروشان و خانه های اطراف آن را محله ی بازار مرغ گفتند. بازار مرغ فروشان بازاری در حدود یک کیلومتر بود که سقف آن پوشیده و کف آن گود و نور آن بسیار کم و تاریک بوده است.
این محله به محله اسحق بیگ و محله ی درب شاهزاده و محله ی لب آب و میدان شاه و نیز محله ی سردزک و محله ی درب مسجد محدود بوده است.
محله ی سرباغ:
این محله چنان که از نام آن مش ود است، محله ای بوده که در مجاورت باغ بزرگ عضدی قرار داشته است. این باغ به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شده بود که در نوع خود بی نظیر بنده. در کنار این باغ، خانه هایی ساخته شد و محله سرباغ به وجود آمد، ولی بعداً و در طول زمان، این باغ از رونق افتاد و به صورت اراضی محدودتری تقسیم شد و هم اکنون اثری از آن بر جا نیست و به جای آن ساختمان هایی را پدید آورده اند. این محله در زمان قدیم به محله ی سنگ سیاه، محله ی درب مسجد، محله سردزک و محله ی میدان شاه محدود بوده است.
محله سنگ سیاه:
از زمان کریم خان که محلات را کم تر و کوچک تر و حصار شهر را تنگ تر کردند، محله درب کازرون که خود محله ای جداگانه بود، ضمیمه ی این محل شد و روی هم رفته به هر دو، محله ی «سنگ سیاه» می گفتند. نام این محله از نام دانشمند بزرگ «عمروبن عثمان»، ابوالبشر، معروف به «سیبویه» (متوفی سال 1080 یا 1094 هـ.ق) گرفته شده است. قبر این نحوی بزرگ در محله و در یک حجره ی کوچک و متروک به وضعی نامطلوب قرار گرفته بود و بر روی قبر وی سنگی سیار قرار داشت. در ابتدا نام این محله، سنگ سیبویه بوده یعنی محله ای که سنگ و قبر وی سنگ سیاه قرار داشت. ولی به مرور زمان در اثر اشتباه عوام و وجود سنگ سیاه بر روی قبر، به نام «سنگ سیاه» مش ور شده است. این محله به محلات میدان شاه، سرباغ، سردزک و باروی مغربی شهر محدود بوده است.
محله ی درب مسجد:
امروزه این محله به نام درب مسجد مشیر معروف است. نام این محله به سبب مسجد زیبا و مستحکمی است که در این محل قرار دارد. این بنا از ساختمان های مشیرالملک شیرازی است که از ثروتمندان بزرگ این شهر بوده است. هم اکنون مسجد مشیر شیراز با زیبایی و قدرت تاریخی و کاشی کاری های زیبای آن مورد توجه جهان گردان داخلی و خارجی است. این بنا، جزء آثار و ابنیه ی تاریخی شیراز می باشد و چندین مرتبه تعمیر و مرمت شده است.
محله لب آب :
یکی از کارهای مهم کریم خان زند احداث قنوات و آوردن آب به شیراز بود. همان طور که قبلاً در باره ی محله ی بالا کفت گفته شد ، این محله از باغات متعدد به وجود آمده بود و احتیاج فراوان به آب داشت و چون محله ی لب آب در مجاورت محله ی بالا کفت قرار داشت ، ناچار برای رساندن آب به باغات بالاکفت جوی های زیادی که پر از آب جاری قنوات بود، از این محله عبور می کرد تا به محله بالا کفت برسد.
چون خانه های این محله در کنار جوی های آب ساخته شده بود. از این جهت به نام محله ی لب آب معروف گردید. البته قابل ذکر است که محله ی لب آب نیز خود دارای باغ های فراوان بزرگ و کوچکی بود و حتی هر خانه ی این محله تبدیل به باغچه ی کوچکی شده بود ، ولی به علت کمی آب و ازدیاد جمعیت به مرور این باغ ها خشک شده و تبدیل به ساختمان گردیدند. ناگفته نماند که در زمان کریمخان که شهر شیراز را کوچک کردند، محله سراجان را نیز ضمیمه ی این محله یعنی محله ی لب آب کردند.
محله سردزک:
وقتی که کریم خان حصار شیراز را کوچک تر کرد و محلات را در هم ادغام نمود، محله ی سردزک و محله دشتک به صورت یک محله درآمد که هر دو سردزک نامیده شدند. چون سابقاً در این محله ، دزدان به مردم و خانه ها و حتی کاروان ها حمله می کردند. به همین منظور این نام را برای این محل برگزیدند.
از اراضی دشتک در زمان کریم خان زند ده هزار زرع زمین خریدند و مدرسه منصوریه که مخصوص تعلیم طلاب علوم دینی بود، ایجاد گردید و قسمتی از محله دشتک که منصوریه هم جزء آن بود ضمیمه ی محله ی لب آب شد و اکنون هم مدرسه ی منصوریه جزء محله ی لب آب است. این محله به محلات بازار مرغ ، سنگ سیاه ، سرباغ ، لب آب و حصار جنوبی شهر محدود بوده است.
محله ارمنی ها :
محله ی ارامنی ها به اسامی عیسویون یا نصرانی نیز معروف بوده است . این محله نزدیک درب مسجد مشیر قرار دارد و کلیه ی عیسویان شیراز در این محل زندگی می کردند. کلیسای ارامنه در داخل شهر و جنب مسجد مشیر قرار دارد. این کلیسا در سال 1662 میلادی در زمان شاه عباس دوم ساخته شد. تالار نمازگاه آن یکی از بناهای ظریف قدیمی و هنری قرن 17 شیراز می باشد، نقاشی سقف تالار آن بسیار زیبا و دارای طراحی خاص می باشد، گچ بری های این تالار نیز از شاه کارهای آن زمان است که در نوع خود بی نظیر می باشد.
ارامنی ها به دستور شاه عباس از ارمنستان به ایران آورده شده بودند و در اصفهان و شیراز استقرار یافته بودند.
بازاچه ای نیز در این محل وجود داشته است که به بازاچه ی ارامنی ها معروف بوده و هنوز هم آثاری از این بازارچه باقی است و به همان نام قدیم معروف و مشخص است.
در این محله نیز مکان هائی چون حمام ، مکتب خانه ، کلیسا، قراول خانه ، بازار و بازارچه ی مخصوص عیسویان و ارامنی ها وجود داشته است.
عیسویان به تدریج از ارامنه جدا شدند و به محل جدیدی واقع در خارج شیراز آن زمان رفتند و کلیسای حضرت شمعون غیور را بنا کردند و در اطراف آن ، محله ی خود را گسترش دادند. این کلیسا که در کوچه نوبهار منشعب از خیابان زند فعلی است ، آراسته به جزئیات ساختمان ایرانی از جمله استفاده از پنجره های الوان می باشد.
محله ی کلیمی ها :
این محله بین محله ی میدان شاه و محله بازار مرغ و اکثر کلیمی ها در آن زمان به کارهای طلاسازی و طلافروشی اشتغال داشتند و بازار زرگرها که منشعب از بازار مرغ بود از میان محله ی کلیمی ها می گذشت که هنوز بازارچه ی زرگرها باقی مانده و اکثر ساکنان آن کلیمی ها هستند.
این محله تقریباً دست نخورده باقی مانده است. در این محل مکان هایی مانند : حمام ، مکتب خانه ، بازار ، بازارچه ، قراول خانه و مسجد مخصوص کلیمی ها وجود داشته است. مرکز این محله همان مسجد مخصوص کلیمی ها بوده است.
در کل محلات شیراز به دو دسته بزرگ «حیدری» و «نعمتی» تقسیم شده بودند. حیدری به محلاتی گفته می شد که افراد آن محلات ، خود را پیرو سلطان حیدر که از مشایخ عرفان بود، می دانستند.
نعمتی به محلایت اطلاقی می شد که ساکنان آن خود را پیرو شاه نعمت الله ولی که او نیز از بزرگ ترین و شاخص ترین عرفای عصر بودمی دانستند. درگیری ها و مخاصماتی که بین این دو دسته در سال های متمادی صورت گرفته هنوز هم مورد بحث است و حتی به صورت ضرب المثل « جنگ حیدری، نعمتی» ورد زبان هاست.
پنج محلی اسحق بیگ ، درب شاهزاده ، بالا کفت ، میدان شاه و بازار مرغ را ، حیدری خانه و پنج محله ی سرباغ، سنگ سیاه، درب مسجد، لب آب و سردزک را نعمتی خانه می گفتند. البته محله ی ارمنی ها و یهودی ها جزء محلات بی طرف بودند و کاری به درگیری ها و مخاصمات نداشتند.
پس از مرگ کریم خان و سقوط خاندان زند، کارهای نابخردانه ی آقا محمدخان قاجار و ویرانی هائی که وی در شیراز به بار آورد ، اعتبار این شهر را از درجه ی نخست به درجه ی دوم کاهش داد. پایتخت ایران از شیراز به شهران منتقل شد و شیراز هرچند در مرکز کشور بود، مرکزیت خود را از دست داد. آقا محمدخان قاجار با روی شیراز را خراب کرد و خندق های اطراف این شهر را با خاک و گل ، انباشت ، اما دروازه های ششگانه ی یادگار کریم خان زند هم چنان پا برجا ماندند.
نام محله ها نیز که یازده محله بود ، دست نخورده ماند و تا امروز نیز کمابیش با همین محله ها و دروازه ها روبه رو هستیم.
از بررسی فراز و نشیب های تاریخ بافت کهن شیراز در می یابیم که مرزبندی های بافت کهن شیراز، در گذر زمان، دست خوش دگرگونی های کالبدی فراوانی شده است. با این حال هم اکنون این بافت را می توان شرحی که در زیر بر می آید تا اندازه ای بازشناخت.
بافت کهن شیراز از شمال به دروازه اصفهان وخیابان فردوسی، از جنوب به خیابان قاآنی و سیبویه، از شرق به خیابان های کشاورزی و کشتارگاه و از غرب به خیابان های سعدی و توحید (داریوش سابق) محدود است.
این بافت سیصد و پنجاه هکتاری، راه دو خیابان سرتاسری و اصلی شهر یعنی کریم خان زند و لطفعلی خان زند قطع می کنند.
در بافت کهن که در حال حاضر برجای مانده، محله های سرباغ، درب شیخ، بازار مرغ، بالا کفت (بالاکفد)، درب شاهزاده، سردزک، سنگ سیاه، لب آب و کلیمی ها را می توان بازشناخت.
بافت کهن شیراز با محله های خود اکنون از مناطق جنوبی این شهر به شمار می آید، زیرا بافت نوین شهر که از شلوغ ترین جاهای شیراز است، در شمال شهر قرار دارد. با این همه می توان گفت که به مرور زمان و به دلیل تمرکز کانون زندگی و سازندگی در بافت نوین، به یک باره بر بافت کهن، گرد فراموشی و ناسپاسی افشانده شده است.
در حال حاضر نیز به جز گروهی انگشت شمار کسی نیست که با ماندن و نوسازی بافت قدیم شهرها مخالف باشد، که در این میان می بایستی روش نگهداری بافت قدیم به طور روشن و سنجیده ارائه گردد.
بر اساس همین اندیش شهرداری بافت قدیم شیراز، شکل گرفت.
شهردار بافت قدیم شیراز در زمینه ی چگونگی نگهداری و بازیابی ارزش های بافت کهن این شهر به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: «در چارچوب طرح احیای منظقه ی تاریخی- فرهنگی شیراز، بافت قدیم این شهر اهمیت پیشین خود را باز می باید». وی هم چنین گفت: «در این طرح برداشت خانه ها و مکان هایی که به صورت خرابه درآمده پیش بینی شده که تاکنون چندین مرحله بی ارزش و مخروبه، شناسایی و از میان برداشته شده است».
علاوه بر این، به گفته شهردار بافت قدیم، اقداماتی در زمینه ساختن پارک های محله ای و ساختن چند گذر که در رفت و آمد ساکنان محله ها با خودرو مؤثر است، صورت گرفته است.
همچنین طرح احیای مجموعه ی زندیه نیز در حال اجراست. مجموعه ی زندیه که در بافت کهن از جایگاه والایی برخوردار است، در برگیرنده ی بناهایی مانند: ارگ کریم خان، دیوانخانه، باغ نظر، مسجد و بازار و حمام وکیل است.
سازمان میراث فرهنگی فارس و ناظر طرح احیای مجموعه زندیه، در گفت و گویی هدف از اجرای این طرح را بازیابی عظمت این مجموعه ذکر کرد و گفت «با بازسازی میدان کریم خان، این مجموعه که مانند میدان نقش جهان اصفهان ساخته شده است، اعتبار خود را باز خواهد یافت».
وی گفت: «پیش از ساخت و سازهای غیراصولی که در پنج دهه ی اخیر صورت گرفت، بناهای مجموعه ی زندیه از به هم پیوستگی، برخوردار بودند و در میدان کریم خان زند جای داشتند».
وی افزود: « طرح احیای مجموعه ی زندیه، از سال گذشته با نظارت سازمان میراث فرهنگی فارس به وسیله ی اداره ی کل مسکن و شهرسازی این استان به مرحله ی اجرا گذاشته شده است».