شیخ فضل الله نوری

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
شما همون جمله ایشون را بخون ببین از چنین کوزه ای چه چیزی ممکنه بتراود؟!:smile:


اون یه جمله که منبعش معتبر نیست
تازه نمیشه که با یه جمله در مورد کسی قضاوت کرد
چیزی که من از کتاب تاریخ یادمه این بود که می خواست واسه مجلس یه ***** اسلامی بذاره
یه چیزی تو مایه های شورای نگهبان فعلی(البته ماهیتش رو میگم نه عملکرد فعلیشو)
تو فیلم هم همینو نشون داد

حالا شما میگین چیکار کرده:que:
 

mehrshad53

اخراجی موقت
اون یه جمله که منبعش معتبر نیست
تازه نمیشه که با یه جمله در مورد کسی قضاوت کرد
چیزی که من از کتاب تاریخ یادمه این بود که می خواست واسه مجلس یه ***** اسلامی بذاره
یه چیزی تو مایه های شورای نگهبان فعلی(البته ماهیتش رو میگم نه عملکرد فعلیشو)
تو فیلم هم همینو نشون داد

حالا شما میگین چیکار کرده:que:

لینک دادم قبل تر...
کتاب مشروطه ایرانی نوشته دکتر آجودانی.
تا همین چند سال پیش چاپ شد.
کارای عجیب غریب زیاد کرده،کتاب را بخون،فقط اون نیست،خیلیاشون هستن....
بهبهانی و خیلیای دیگه.
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
من امده ام که جنگ اغاز کنم!

خیلی وقت بودم میخواستم در موvد این شخص شخیص اظهار نظر کنم که مهرشاد زحمتش رو کشید!

حالا من چیزهای رو براتون میگذارم که هیچ وقت نشنیدید!

مخصوصاً اولی رو!

منبع: روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی

تالیف: دکتر باقر عاقلی

نشر نامک، 1384


همونطور که گفتم روزشماره: یعنی رخداد های هر روز ذکر شده.

8 دی 1286 (یکسال بعد از صدور فرمان مشروطه)

نقل از عین کتاب:

" علمای نجف حاج شیخ فضل الله نوری را به علت مخالفت با مشروطه تکفیر کردند و متذکر شدند مخالفین را به ارض اقدس تبعید نمایند. متن تلگراف چنین است:

(حجج اسلام بهبهانی و طباطبایی...
چون نوری مخل آسایش و مفسد است تصرفش در کلیه اور حرام است.

محمد حسین میزرا خلیل محمد کاظم خراسانی عبدالله مازندرانی)"


22 ابان 1287

" اجتماع بزرگی در باغشاه مقر محمد علی شاه با شرکت روحانیون، رجال و معاریف، بازرگانان و نمایندگان اصناف تشکیل یافت و مذاکره در مورد نوع حکومت اغاز شد. شیخ فضل الله نوری فریاد براورد : مشروطه با شریعت سازگار نیست و تلگراف هایی را که از طرف بعضی از روحانیون شهر ها و مردم در مخالفت با مشروطه رسیده بود قرائت نمود. سرانجام عرشه ای به شاه نوشته و استدعا کردند از مشروطه صرف نظر نمایند. عده زیادی از علما این عریضه را امضا کردند. از جمله شیخ فضل الله نوری، سید ابولقاسم امام جمعه و ظهیر السلام."


در این زمان نبرد در تبریز در جریان بود. تبریز زیر توپخانه دولتین بود و بهبهانی و طباطبایی مدتی پیش بازداشت شده بودند.

در 3 تیر همان سال یعنی 5حدود ماه پیش از نطق شیخ فضل الله در باغشاه میرزا جهانگیر خان شیرازی مدیر صوراسرافیل، سلطان العلمای خراسانی مدیر روح القدس، قاضی ارداقی و ملک المتکلمین به وضع فجیعی به قتل رسیدند. همینطور در همین روز بود که قبر عباس اقا تبریزی قاتل اتابک تخریب شد و استخوانهای آن بیرون کشیده شد!


شیخ فضل الله روی استخوانهای این افراد اعلام کرد مشروطه مخالف شرع است!



البته که بعد از این سوابق مجاهدینی که وارد تهران شدند شیخ فضل الله رو اعدام کردند و هیچ یک از علمای شاخص مشروطه مثل بهبهانی و طباطبایی برای نجاتش اقدامی نکردند.

هیاتی 8 نفره به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی که بسیار به بهبهانی نزدیک بود فرمان اعدام شیخ فضل الله رو صادر کرد.

8 مرداد 1288 شیخ فضل الله دستگیر و دادگاهی شد و روز بعد اعدام شد.
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه رفته بودم دوره راهنمایی که بابام منو برد کتابخونه ای که زمانی خود بابا بزرگم مسوول و مدیر اونجا بود و منو اونجا ثبت نام کرد بعدهم باهم پیش آقای ط......که اون زمان مسوول اون کتابخونه بود رفتیم اولین درخواستی که بابام کرد این بود که کتابای احمد کسروی و تاریخ مشروطیت رو بهم بده تا بخونم و حتی بابام بهش تاکید کرد البت با لحن شوخی که نیایی افکار پوسیده وکهنه رو تو مغز این بچه کنی فقط تاریخ واقعی

اما جوابی که آقای ط به بابام داد این بود این کتابا رو سال پیش دستور دادن از کلیه کتابخانه های عمومی و مدارس جمع آوری کنن
چرا
جواب : مگه نمی دونی اینا از اول انقلاب هر کتاب یا نوشته ای رو که مخالف گفته ها و افکار شون باشه رو معدوم می کنن واقعا فکر می کنی این بچه اگه کتابای تاریخ واقعی مشروطیت رو بخونه فردا گفته های اینا رو قبول خواهد کرد مسلما نه
نه
نه


این دیالوگی که مابین بابا و اون آقای ط که تا همین اواخر( قبلا دوره محمود ) رئیس کتابخونه های استان ما بود رو هرگز فراموش نمی کنم اما حالا تو این سنم معنی حرفاشون رو عمیقا درک می کنم
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه رفته بودم دوره راهنمایی که بابام منو برد کتابخونه ای که زمانی خود بابا بزرگم مسوول و مدیر اونجا بود و منو اونجا ثبت نام کرد بعدهم باهم پیش آقای ط......که اون زمان مسوول اون کتابخونه بود رفتیم اولین درخواستی که بابام کرد این بود که کتابای احمد کسروی و تاریخ مشروطیت رو بهم بده تا بخونم و حتی بابام بهش تاکید کرد البت با لحن شوخی که نیایی افکار پوسیده وکهنه رو تو مغز این بچه کنی فقط تاریخ واقعی

اما جوابی که آقای ط به بابام داد این بود این کتابا رو سال پیش دستور دادن از کلیه کتابخانه های عمومی و مدارس جمع آوری کنن
چرا
جواب : مگه نمی دونی اینا از اول انقلاب هر کتاب یا نوشته ای رو که مخالف گفته ها و افکار شون باشه رو معدوم می کنن واقعا فکر می کنی این بچه اگه کتابای تاریخ واقعی مشروطیت رو بخونه فردا گفته های اینا رو قبول خواهد کرد مسلما نه
نه
نه


این دیالوگی که مابین بابا و اون آقای ط که تا همین اواخر( قبلا دوره محمود ) رئیس کتابخونه های استان ما بود رو هرگز فراموش نمی کنم اما حالا تو این سنم معنی حرفاشون رو عمیقا درک می کنم


یک بار بچگی هام سعی کردم این کتابو بخونم!

فکم زده شد! کسروی نه تنها تاریخ فوق العاده دقیقی از مشروطه ارائه کرده، بلکه سعی کرده از کلمات کاملاً سره فارسی استفاده کنه طوری که حتی کلمه تولید کرده!!

ما هم کم اوردیم در سنین 12 تا 13 سالگی!

برم توی عتیقه های پدربزرگم بجورمش بشینم دوباره بخونمش!

خود پدربزرگ این کتابو حفظ بود!

هیییی!
 

mehrshad53

اخراجی موقت
یک بار بچگی هام سعی کردم این کتابو بخونم!

فکم زده شد! کسروی نه تنها تاریخ فوق العاده دقیقی از مشروطه ارائه کرده، بلکه سعی کرده از کلمات کاملاً سره فارسی استفاده کنه طوری که حتی کلمه تولید کرده!!

ما هم کم اوردیم در سنین 12 تا 13 سالگی!

برم توی عتیقه های پدربزرگم بجورمش بشینم دوباره بخونمش!

خود پدربزرگ این کتابو حفظ بود!

هیییی!

سیمین کارت درسته.....
:gol:
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
لینک دادم قبل تر...
کتاب مشروطه ایرانی نوشته دکتر آجودانی.
تا همین چند سال پیش چاپ شد.
کارای عجیب غریب زیاد کرده،کتاب را بخون،فقط اون نیست،خیلیاشون هستن....
بهبهانی و خیلیای دیگه.
خب پس معلومه چجور کتابی هست.بگذریم...
ممنونم از سند اولت
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
من امده ام که جنگ اغاز کنم!

خیلی وقت بودم میخواستم در موvد این شخص شخیص اظهار نظر کنم که مهرشاد زحمتش رو کشید!

حالا من چیزهای رو براتون میگذارم که هیچ وقت نشنیدید!

مخصوصاً اولی رو!

منبع: روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی

تالیف: دکتر باقر عاقلی

نشر نامک، 1384


همونطور که گفتم روزشماره: یعنی رخداد های هر روز ذکر شده.

8 دی 1286 (یکسال بعد از صدور فرمان مشروطه)

نقل از عین کتاب:

" علمای نجف حاج شیخ فضل الله نوری را به علت مخالفت با مشروطه تکفیر کردند و متذکر شدند مخالفین را به ارض اقدس تبعید نمایند. متن تلگراف چنین است:

(حجج اسلام بهبهانی و طباطبایی...
چون نوری مخل آسایش و مفسد است تصرفش در کلیه اور حرام است.

محمد حسین میزرا خلیل محمد کاظم خراسانی عبدالله مازندرانی)"


22 ابان 1287

" اجتماع بزرگی در باغشاه مقر محمد علی شاه با شرکت روحانیون، رجال و معاریف، بازرگانان و نمایندگان اصناف تشکیل یافت و مذاکره در مورد نوع حکومت اغاز شد. شیخ فضل الله نوری فریاد براورد : مشروطه با شریعت سازگار نیست و تلگراف هایی را که از طرف بعضی از روحانیون شهر ها و مردم در مخالفت با مشروطه رسیده بود قرائت نمود. سرانجام عرشه ای به شاه نوشته و استدعا کردند از مشروطه صرف نظر نمایند. عده زیادی از علما این عریضه را امضا کردند. از جمله شیخ فضل الله نوری، سید ابولقاسم امام جمعه و ظهیر السلام."


در این زمان نبرد در تبریز در جریان بود. تبریز زیر توپخانه دولتین بود و بهبهانی و طباطبایی مدتی پیش بازداشت شده بودند.

در 3 تیر همان سال یعنی 5حدود ماه پیش از نطق شیخ فضل الله در باغشاه میرزا جهانگیر خان شیرازی مدیر صوراسرافیل، سلطان العلمای خراسانی مدیر روح القدس، قاضی ارداقی و ملک المتکلمین به وضع فجیعی به قتل رسیدند. همینطور در همین روز بود که قبر عباس اقا تبریزی قاتل اتابک تخریب شد و استخوانهای آن بیرون کشیده شد!


شیخ فضل الله روی استخوانهای این افراد اعلام کرد مشروطه مخالف شرع است!



البته که بعد از این سوابق مجاهدینی که وارد تهران شدند شیخ فضل الله رو اعدام کردند و هیچ یک از علمای شاخص مشروطه مثل بهبهانی و طباطبایی برای نجاتش اقدامی نکردند.

هیاتی 8 نفره به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی که بسیار به بهبهانی نزدیک بود فرمان اعدام شیخ فضل الله رو صادر کرد.

8 مرداد 1288 شیخ فضل الله دستگیر و دادگاهی شد و روز بعد اعدام شد.
تحلیل اینجانب:
در زمان مشروطه و قبل از اون عموما علمای نجف و حتی ایران شم سیاسی بالایی نداشتن و بیشتر حجره نشین بودن و ریز کاری سیاست و حربه های استعمار رو نمیتونستن تشخیص بدن.
فضل الله نوری اینو فهمید و فکر میکرد که این مشروطه مانند مثل از چاله افتادن تو چاه هست.
چون تا اون موقع فقط با یه شاه طرف بودن اما اونطوری دیگه جبهه مشخصی جلوشون نبود که بتونن اهداف رو پیش ببرن(با وضع بینش سیاسی علمای اون موقع واقعا هم خیلی سخت میشد)مشروطه اولیه اشکالی نداشت اما مشروطه انتهایی از توش نظامی سکولار در میومد.(چیزی که علمای نجف اصلا درکشون به این چیزا نمیکشید)
برای همین از اواسط مشروطه این قضیه رو فهمید و شروع به مخالفت کرد.
این شخص رو کاملا نه تایید میکنم و نه طرد.عالمی تاثیر گذار بود که به حقایق روز هم مسلط(برعکس بقیه علما)
خوبی هاش خیلی بیشتر از نقطه ضعفاش بوده که دوستان عموما خوششون نمیاد از این خوبیها و طبق رسم محکوم کنندگیشون باید محکوم بشه دیگه!!!
اینکه رو استخوانهای کسی بگه ...
این رو بنده مشکوک میدونم و عقل سلیم هم همینو میگه.
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحلیل اینجانب:
در زمان مشروطه و قبل از اون عموما علمای نجف و حتی ایران شم سیاسی بالایی نداشتن و بیشتر حجره نشین بودن و ریز کاری سیاست و حربه های استعمار رو نمیتونستن تشخیص بدن.
فضل الله نوری اینو فهمید و فکر میکرد که این مشروطه مانند مثل از چاله افتادن تو چاه هست.
چون تا اون موقع فقط با یه شاه طرف بودن اما اونطوری دیگه جبهه مشخصی جلوشون نبود که بتونن اهداف رو پیش ببرن(با وضع بینش سیاسی علمای اون موقع واقعا هم خیلی سخت میشد)مشروطه اولیه اشکالی نداشت اما مشروطه انتهایی از توش نظامی سکولار در میومد.(چیزی که علمای نجف اصلا درکشون به این چیزا نمیکشید)
برای همین از اواسط مشروطه این قضیه رو فهمید و شروع به مخالفت کرد.
این شخص رو کاملا نه تایید میکنم و نه طرد.عالمی تاثیر گذار بود که به حقایق روز هم مسلط(برعکس بقیه علما)
خوبی هاش خیلی بیشتر از نقطه ضعفاش بوده که دوستان عموما خوششون نمیاد از این خوبیها و طبق رسم محکوم کنندگیشون باید محکوم بشه دیگه!!!
اینکه رو استخوانهای کسی بگه ...
این رو بنده مشکوک میدونم و عقل سلیم هم همینو میگه.


خوب شما ادعا دارید همه روحانیون اون زمان و افرادی مثل طباطبایی و بهبهانی و کلیه علمای نجف نمیفهمیدند و این وسط فقط فضل الله میفهمید!

و اما چطور شد که این جناب شیخ محمد علی شاه دیکتاتور وابسته به دربار روسیه رو تایید میکرد و همه ازادی خواهان و علمایی رو که برای مشروطه میجنگیدند نفی میکرد!

نظام سکولار؟ این تئوری رو از کجا اوردید؟ توی ایران مطلقاً مذهبی اون زمان مگه اصلاً میشد نظام سکولار ایجاد کرد؟

باید یکبار در مورد اوج خرافه پرستی و کنترلی که روحانیون روی مردم عادی داشتند صحبت کنم!


اصلاً اینکه شما میتونید ادعا کنید اکثریت علما درکشون نمیرسید خیلی از نظر من جالبه! دارید سابقه پر افتخار مبارزه مورد ادعای علمای شیعه رو زیر سوال میبرید!


راستی این شیخ شما از کجا فهمید مشروطه داره به سمت سکولار شدن میره؟! (بگذریم که اصلاً معنی سکولار رو میدونه یا نه!)

در مورد استخوانها! شما باید سعی کنید متنها رو بهتر بخونید و کمی هم به تاریخی که خوندیم مراجعه کنیم!

ملک المتکلمین و صور اسرافیل به طرز وحشیانه ای در باغشاه کشته شدند و دفن شدند!

شیخ شخیص 5 ماه بعد در همون محل از شاه استدعا کرد از مشروطه صرف نظر کند!


کی؟ وقتی که مبارزین و مجاهدین در تبریز، اصفهان، رشت و برخی مناطق دیگه کشور میجنگیدند و کشته میشدند!

همون هوارد باسکرویلی که براش کف میزدید توی همین مبارزات کشته شد!

شیخ شما داشت این افراد رو نفی میکرد!

اونوقت تاریخ دولتی ما ادعا میکنه این شیخ شخیص رهبر اصلی مشروطه بوده! شیخی که در هیچ یک از تحصن ها و اعتراضات شرکت نکرد!

نه حتی به اندازه بهبهانی و طباطبایی پایمردی نکرد!


بگذارید حرف خود شما رو بزنم! فرض کنید مشروطه خالی از اشکال نبود (که من البته معتقدم مشروطه اغاز تاریخ بیداری ایرانیان بود) ایا واقعاً فوایدش کمتر از مشکلاتش بود؟

ایا واقعاً شاه خود فروخته ای که مملکت رو به راحتی به روسها میفروخت بهتر از ازادی خواهانی بودند که برای ملت جانفشانی میکردند؟

همون شاهی که به دوران کوتاه سلطنتش لقب استبداد صغیر رو دادند؟

شیخ شما از یک مستبد خود فروخته دفاع میکرد؟

شاهی که احتمالاً مثل پدرانش مملکت رو بدون تردید به نابودی می کشاند شرف داشت به حکومت مردم بر مردم هر چند به طور نسبی؟

شما در این صورت باید با مشروطه به عنوان یک جنبش مخالف باشی نیست؟

شیخ شما شاهی رو تایید میکرد که یک کلنل روسی به نام لیاخوف رو د رکنار داشت که در کمال قساوت مجلس رو به توپ بست!

من اصلاً یک نقطه مثبت در شیخ شما نمیبینم!

شیخی که حتی پسر خودش هم ازش برید!

از کجا معلوم این شاه اینبار با قرارداد دیگه یک گوشه دیگه مملکت ور به روس نمیفروخت! روسها که به شدت مترصد اشغال مناطق شمال غرب ایران بودند!

از جنایتهای روسها در ایران و به خصوص در اذزبایجان در همون ایام خبر دارید؟

شیخ شما شاه فاسد رو به مشروطه ترجیح میداد؟

از چاله به چاه افتادن؟ درکی از میزان فلاکت و بدبختی مردم در اون زمان دارید؟ تاثیری شگرفی که مشروطه در مملکت گذاشت رو میتونید انکار کنید؟


شما فقط قصد دارید بدون منطق از بخشی از تاریخ دولتی کشور حمایت کنید! البته در مورد شما این قابل درکه! ولی ای کاش از تحلیل های قابل باور تری استفاده میکردید!

نه برتری شاه بی لیاقت قاجار به مبارزان مشروطه!

راستی شیخ شما چرا اقدامی برای نجات سایر علما از بازداشت و روشنفکران از اعدم نکرد و فقط اقدام به تمجید و تحسین از شاه کرد؟


شیخ شما حواله شما! قهرمان های ما از جنس دیگری هستند.
 
آخرین ویرایش:

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستی اگر لازم بود متن ادعا نامه شیخ ابراهیم زنجانی رو پیدا کردم! و همچنین از کتاب تاریخ بیداری ایرانیان منابعی رو پیدا کردم که شرح روز اعدام رو بیان کردند (عین همین مطالب در کتاب تاریخ مشروطه کسروی هم ذکر شده) اونها رو هم اگه لازم شد تقدیم میکنم.
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا من دو روز نهایت 3 روز به خاطر گل روی شما چهار روز نبودم!

باید برم تاپیک از زیر خروارها تاپیک بکشم بیرون؟

حیفه اینا!

اینم دومیش! دوباره میریم زیر آب!
 

Similar threads

بالا