شوخی‌های قابل تأمل «نون و ریحون» با ناجا و..

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
شوخی‌های قابل تأمل «نون و ریحون» با ناجا و..


خبرآنلاین: مجموعه تلویزیونی «نون و ریحون» که به صورت شبانه و به مناسبت ماه مبارک رمضان از شبکه تهران پخش می‌شود در ۴ قسمت گذشته جدای از اینکه نشان داده یک فانتزی اجتماعی است، با انتخاب موقعیت‌ها و شوخی با برخی مشاغل از جمله نیروی انتظامی، نمایشگر «وجه انتقادی» این مجموعه را نیز بوده است.
بنابر این گزارش، در قسمت چهارم این مجموعه که یکشنبه‌شب از شبکه تهران پخش شد، دختری که خود را معشوق یکی از جوان‌های قصه به نام عباس جازده بود، به جرم کلاه‌برداری از مردان ـ شبیه به داستان بیتا در فاصله‌ها ـ دستگیر شد.
وقتی «عباس» به ملاقات سمیرا رفت، دیالوگ‌های قابل تاملی از سمیرا شنید که آنها را نشانه تنبه او و عامل آزادی‌اش برداشت کرد و به او یک فرصت دوباره داد و او را از زندان بیرون آورد که با تذکر مامور زندان مواجه شد که به عباس گفت: ودتون وسیله دارین یا بگم بچه‌ها با ماشین گشت برسوننتون؟
برخی دیالوگ‌های سمیرا – که در خواب عباس حاضر شده بود ـ از پشت میله‌های زندان و در پاسخ به دیالوگ عباس مبنی بر اینکه « مگه در زندان چه اتفاقی می‌افته که همه زاهد و عابد می شن؟» بدین شرح بود:
ـ من اینجا فرصت‌های زیادی برای تفکر و فکر کردن به خودم داشتم، البته جلسات گفتمان با بازجوها نیز به این خودشناسی خیلی کمک کرد.
- ما اینجا رژیم غذایی داریم، اینجا دکتری وجود دارد که مراقب تغذیه ماست و نمی‌گذارد غذای پرچرب به ما بدهند.
- اگر بگم اینجا شیشه نوشابه خالی دیدم که از نوشابه توش خبری نبود، دروغ نگفتم، چون به ما دوغ می‌دن!
این در حالی است که در همین قسمت، دستگیری «سمیرا» نیز به دو شکل به تصویر کشیده شد؛ در نوع اول، تعدای کماندو و برخی نیروهای ضربت ناجا با ورود به رستوران و درگیری مسلحانه «سمیرا» را به سبک فیلم‌های مافیایی دستگیر کردند که صدای راوی عنوان کرد: این همه واقعیت نیست و سمیرا به شکل دیگری دستگیر خواهد شد.
در سکانس بعدی سمیرا، بعد از آنکه چک‌های مردان اغفال شده را از بانک به پول تبدیل کرد با توقف یک پیکان قدیمی، بدون هیچ حرفی، فهمید که دستگیر شده است! ضمن اینکه راننده‌ پیکان برای باز کردن در عقب ماشین دچار مشکل شده بود و به سختی در را برای سمیرا باز کرد! و روای نیز در توضیح این سکانس گفت: ما در قصه خود واقعیت‌هایی را عنوان می‌کنیم که به واقع وجود دارد و سریال ما اهل کلاه‌برداری از بیننده نیست اگر دنبال آن جور واقعیت‌ها هستید باید سریال‌های شبکه سه را تماشا کنید!
شایان ذکر است شوخی با مطبوعات هم در این قسمت از سریال وجود داشت به طوری که از روزنامه های «کیهان و اطلاعات» به خاطر قطع بزرگ و مفید بودن برای استفاده‌هایی غیر از خواندن یاد شد.
همچنین در خصوص ستون خوانندگان مطبوعات نیز از قول یکی از جوانان سفره خانه عنوان شد: ستون خوانندگان یک نشریه از تیتر یک مهم‌تره، ممکنه در تیتر یک اشتباهی رخ بده اما در این ستون محاله! میشل فوکو می‌گه، یک نشریه، مخلفاتی است که اطراف ستون «خوانندگان» شکل می‌گیره!
داستان مجموعه «نون و ریحون» که از شبکه تهران به صورت شبانه پخش می شود، روایت زندگی چند جوان است که در برخورد با مسائل زندگی روزمره، روایت‌های خود را به تصویر می‌کشند، این مجموعه را «فرزاد موتمن» کارگردانی کرده است که به تازگی فیلم «پوپک و مش ماشالله» را بر پرده سینماها داشت.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سریال «نون و ریحون»، کاری که «گل آقا» سالهای سال می‌کرد​
کاری که «گل آقا» سال های سال می کرد، او با زبان طنز و بدون آنکه اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد، مسائل و آدم های سیاسی را مورد نقد قرار می داد، نکته ای که متاسفانه طنز پردازان تلویزیون در این سال ها از آن غافل بودند و برای خلق موقعیت کمدی به هر چیزی و هر کسی از آفتابه و کاسه دستشویی و انواع صدا ها گرفته تا لگد پراني و ... بند می کردند و از گفتن هیچ حرف رکیکی هم برای بالا رفتن بار کمدی کارشان ابا نداشتند.
شبکه تهران، طی چند سال اخیر در ماه رمضان، فقط سریال می ساخت که سریالی ساخته باشد تا از گردونه سریال سازی عقب نماند؛ سریال هایی که معمولا دیده نمی شدند و فقط می آمدند و می رفتنتد. اما سریال مناسبتی امسال شبکه تهرانی ها در حالي كه ديگر سريالها چنگي به دل نميزند، نشان می دهد که آنها حسابی به خودشان آمده اند. آنها بعد از چند سال سريال سازي متوسط، با دستی پر آمده اند تا ناکامی چند سال اخیر خود را جبران کنند.

به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، «نون و ریحون» سریال ماه رمضانی شبکه تهرانی ها که تا پيش از پخش حتي در بخشهاي خبري با نام (از پذيرفتن خانواده معذوريم) معرفي شده بود ‏ و حالا دو قسمتی از آن روی آنتن شبکه تهران رفته تاكنون نشان داده بر خلاف فضاي ديگر سريالها سریال شاد و مفرحی است که تلاش دارد با رعایت اصول اخلاقی به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی روز جامعه بزند؛ کاری که «گل آقا» سال های سال می کرد. او با زبان طنز و بدون آنکه اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد، مسائل و آدم های سیاسی را مورد نقد قرار می داد، نکته ای که متاسفانه طنز پردازان تلویزیون در این سال ها از آن غافل بودند و برای خلق موقعیت کمدی به هر چیزی و هر کسی از آفتابه و کاسه دستشویی و انواع صداها گرفته تا لگدپراني و... بند می کردند و از گفتن هیچ حرف رکیکی هم برای بالا رفتن بار کمدی کارشان ابا نداشتند.

اما ظاهرا اين سريال تلاش دارد با دور نگه داشتن خود از این فضا، کمدی شریف، اما گزنده ای را ارائه دهد. ای کاش تلویزیون تحملش بالا باشد و اجازه دهد تا این سریال با حرکت روی این مسیر، مسائل روز اجتماعی و سیاسی جامعه را با روش اصولی که در پیش گرفته به نقد بکشد و اتفاق تغيير نام براي سكانسهاي سريال پيش نيايد.

اما به باور نشاندن حرف هایی که سریال قصد بیان آن را دارد، نیازمند خلق فضایی نو و بکر بوده که فرزاد موتمن کارگردان سریال موفق به انجام این کار شده است.

او در نخستین تجربه سریال سازی خود با گرد هم آوردن تعدادی از عوامل حرفه ای سینما در پشت دوربین مثل برادران کریمی در مقام مدیر تصویربرداری و استفاده از بازیگران جوان و پر مخاطب، سریال صمیمی و گرمی ساخته تا مخاطب را در آن وقت شب بعد از بيش از 15 ساعت روزه حسابی سر حوصله بیاورد.

با توجه به عملکرد شبکه تهران در سال های اخیر، اين سريال نشان تغییرات مخاطب طلب مدیران جدید شبکه تهران می دهد، که توانسته اند با دعوت از عوامل حرفه اي توليد و تهيه، در کنار نویسنده ای چون عباس نعمتی که در كنار تجربه چند ساله نظارت بر كليه خروجي هاي سيما سریال های پر مخاطبي چون «اولين شب آرامش، تا صبح و شب می گذرد» را در كارنامه دارد و استفاده از یکی از تکنیکی ترین کارگردان های سینما، سریالی آبرومند و مفرح را برای شبهای رمضان مردم تهران فراهم کند.
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

- اگر بگم اینجا شیشه نوشابه خالی دیدم که از نوشابه توش خبری نبود، دروغ نگفتم، چون به ما دوغ می‌دن!
ا
شایان ذکر است شوخی با مطبوعات هم در این قسمت از سریال وجود داشت به طوری که از روزنامه های «کیهان و اطلاعات» به خاطر قطع بزرگ و مفید بودن برای استفاده‌هایی غیر از خواندن یاد شد.


/CENTER]
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 
بالا