گذشته...
گذشته...
بعد از اینکه "گذشته" رو دیدم تصمیم داشتم یک متن بلندبالا ـ با رعایت اصول نقد فیلم ـ بنویسم. ولی به نظرم رسید به مسائل ریز بپردازم. چیزای کوچیک. مثل اون لکه روی لباس که باعث اون دعوا و ... شد. مسائل ریز، که باعث اتفاقات دُرُشت! میشه..؛
یا اونجایی که در جواب "صبحانه خوردی؟" که به احمد گفته شده بود، سمیر جواب داد...!
گذشته/ ششمین ساخته اصغر فرهادی/۲۰۱۳ خیلی دوست داشتم عکس اون نمایی که احمد و سمیر تنها شدن ـ پشت میز آشپزخونه نشسته بودن ـ رو بزارم ولی پیدا نکردم. هیچ دیالوگی هم نداشت.. منم هیچ چیزی نمی نویسم دربارش. شاهکار وحشتناکی بود... از آن هایی که فقط از فرهادی برمی آید.
ـ نمیشه تا آخر عمر یه پات اینور جوب باشه یه پات اونور جوب، بالاخره یه جا جوب گشاد میشه!
ـ هر اطمینانی توی این شرایط، مشکوکه.
فضای آشفته، درهم، یه جایی احمد میگه: « توی این اوضاع کثافت». رنگ.. تعمیرات.. در کل اوضاعی داغون، وضع زندگی خانواده ـ اگه بشه اسمشو خانواده گذاشت ـ رو خوب نشون میداد.
در مورد سکانس آخر و اون قطره اشکی که از چشم زنِ سمیر، اومد ـ و همراهم در سینما به درستی روی این تاکید داشت که: چه توجیه علمی می تونه داشته باشه ـ چیزی به عقلم نمیرسه. احتمالا هیچ توجیه علمی نداره..
« سَرَم نمی شود.. دلم که می شود...»
از تمام رمز و رازهای عشق/ جز همین سه حرف/ همین سه حرف ساده میان تهی/ چیز دیگری سرم نمی شود/ من سرم نمی شود ولی.../ راستی/ دلم که می شود. (قیصر امین پور)
گذشته...
بعد از اینکه "گذشته" رو دیدم تصمیم داشتم یک متن بلندبالا ـ با رعایت اصول نقد فیلم ـ بنویسم. ولی به نظرم رسید به مسائل ریز بپردازم. چیزای کوچیک. مثل اون لکه روی لباس که باعث اون دعوا و ... شد. مسائل ریز، که باعث اتفاقات دُرُشت! میشه..؛
یا اونجایی که در جواب "صبحانه خوردی؟" که به احمد گفته شده بود، سمیر جواب داد...!

گذشته/ ششمین ساخته اصغر فرهادی/۲۰۱۳
ـ نمیشه تا آخر عمر یه پات اینور جوب باشه یه پات اونور جوب، بالاخره یه جا جوب گشاد میشه!
ـ هر اطمینانی توی این شرایط، مشکوکه.
فضای آشفته، درهم، یه جایی احمد میگه: « توی این اوضاع کثافت». رنگ.. تعمیرات.. در کل اوضاعی داغون، وضع زندگی خانواده ـ اگه بشه اسمشو خانواده گذاشت ـ رو خوب نشون میداد.
در مورد سکانس آخر و اون قطره اشکی که از چشم زنِ سمیر، اومد ـ و همراهم در سینما به درستی روی این تاکید داشت که: چه توجیه علمی می تونه داشته باشه ـ چیزی به عقلم نمیرسه. احتمالا هیچ توجیه علمی نداره..
« سَرَم نمی شود.. دلم که می شود...»
از تمام رمز و رازهای عشق/ جز همین سه حرف/ همین سه حرف ساده میان تهی/ چیز دیگری سرم نمی شود/ من سرم نمی شود ولی.../ راستی/ دلم که می شود. (قیصر امین پور)