سوالهای من و پاسخهای استاد( قسمت اول)

joliet_arch

عضو جدید
سوالهای من و پاسخهای استاد( قسمت اول)

1-من فکر میکردم شما به واسطه تحصیل دررشته روانشناسی و تاسی از آن به هیپنوتیزم روی آورده اید اما ظاهرا قبل از رفتن به دانشگاه هم هیپنوتیزم انجام میدادید دقیقا میفرمایید از چه زمانی با هیپنوتیزم آشنا شدید؟
من از9 سالگی که در خدمت درویش رضا به عنوان سوژه هیپنوتیزم می شدم و میبایست برای حفظ روشن بینی ام تمرینات ذهنی انجام میدادم و به قول معروف ریاضت میکشیدم. اما تا 16 سالگی که افتخار شاگردی استاد کابوک را داشتم دیگران را هیپنوتیزم نمیکردم.

2-چرا شما دوره آموزشی هیپنوتیزم را برای عموم میگذارید؟ آیا نیاز به تخصصی برای شرکت در این دوره ها نیست؟
امروزه همه با راز قانون جاذبه آشنایی دارند و خودهیپنوتیزم اجرای فنی و دقیق این قانون است. به نظرم دانستن و توانایی اجرای این قانون برای همه مفیداست و مربوط به قشر خاصی نمیشود.ضمن اینکه این روشی برای خوددرمانی است و فکرمیکنم همه انسانها به آن نیاز دارند.

3-آیا ممکن است کسی که به خواب هیپنوتیزتیکی فرو رفته هرگز بیدار نشود؟
نه این فقط در حد طنز است اگر شما به هر طریقی به خواب هیپنوتیزمی وارد شوید خودکار 2 تا 3 ساعت بعد بیدارمیشوید .

4-اما من شنیده ام اگر هیپنوتیزور ناشی باشد ممکن است کسی را که هیپنوتیزم کرده نتواند بیدارکند؟
بله منم شنیده ام اما مطمئن باشید یک طنز است نگه داشتن کسی در حال هیپنوتیزم نشانه توانمندی هیپنوتیزور است اما خارج شدنش از این حالت هیچ احتیاجی به تلاش ندارد کافی است او را رها کنید خود به خود بیدار میشود چه در خودهیپنوتیزم و چه در دگر هیپنوتیزم .

5-آیا شما به عنوان یک هیپنوتیزور با روح انسانها سر وکار دارید؟
بله مگه شما با روح انسانها سروکار ندارید ؟ الان با کی صحبت میکنید؟ با جسم من صحبت میکنید یا روح من؟

6-منظور من این روح نیست ؟
پس کدام روح است مگه هر آدم چند تا روح دارد؟

7-منظورم ارواح و اجنه هستند؟
خوب همانطور که از کلام شما مشخص شد کلماتی مثل روح و جن در ذهن هر فرد تعریفی متفاوت دارد ومن نمیتوانم در مورد چیزی که تعریف جامعی از آن وجود ندارد نظر بدهم چون هر کسی با شنیده های خودش به این موضوع نگاه میکند
مثلا ممکن است کسی درتعریف جن بگوید: موجودی شبیه ما که دم دارد و دیگری بگوید موجودی است که در کرات آسمانی دیگر زندگی میکند شخص دیگری هم میتواند بگوید منظور از جن در کتب آسمانی رسانه های خبری بوده اند یا رباتهای ساخته ست بشر و دهها تعریف دیگر که البته من با هیچکدام سروکاری نداشته ام تاحالا

8-درکل نظر شما درمورد روح و جن چیست؟
پاسخ این سوالات را در یکی دوخط نمیتوانم بیان کنم و نیاز به فهم مقدماتی دارد اما دوستانی که درکلاسها حضور می یابند تا حد امکان پاسخ مبسوطی دریافت میکنند
9-شما در ابتدای دوره آموزشی گفتید تا مرحله سومنامبول آموزش میدهید آیا همه شرکت کنندگان به این مرحله رسیدند؟
خیر همه نمیرسند وبه نظرم نباید همه برسند

10-چرا نباید همه برسند؟
چون افرادی که در کلاس حاضر میشوند از خود اختیار دارند به اندازه ای که تمرین میکنند در کلاس پیشرفت میکنند آیا در کلاس فیزیک همه نمره یکسان میگیرند؟یا هر کسی به اندازه تلاشش نمره میگیرد؟

11-آیا برای شما مقدور نبود با هیپنوتیزم همه را به این مرحله برسانید؟
چرا مقدور بود اما منظور نبود.
منظور از برگذاری این دوره ها آموختن خودهیپنوتیزم است نه القای خودهیپنوتیزم . من برای هر جلسه هیپنوتیزم افراد از آنها 40 هزار تومان دریافت میکنم درحالیکه این دوره ها را به شهریه 35 هزارتومان برای کل دوره ارائه میشود چون کلاس عمومی است وهر کسی باید با تلاش خودش به هدف برسد.

12-اگر تا این مرحله نمیرسند پس تا چه مرحله ای میرسند؟
تا هر مرحله ای که تلاش کنند بسیاری از دوستان قبل از اینکه دوره به پایان برسد توانستند به مرحله خروج از کالبد برسند واصطلاحا روح خود را از بدن خارج کنند یعنی یک مرحله هم بالاتر از هدفی که برای کلاس عنوان کردیم چون علاقه داشتند و وقت هم گذاشتند و تمرینها را انجام دادند نتیجه هم گرفتند.

13-در مورد خارج شدن روح از بدن میشود بیشتر توضیح بدهید؟
بله وقتی به این مرحله از هیپنوتیزم میرسید احساس میکنید که دیگر قادر نیستید درذهن خود حرف بزنید(درواقع فکر کنید) و خود را خارج از جسمتان می یابید بدن خودرا هم بدون چشم می بینید که روی تخت خواب شما دراز کشیده اما شما بالاتراز آن نزدیک سقف هستید و میتونید با برنامه ریزی به جاهای مختلفی بروید ومانند پرندگان پرواز کنید. زمان نیز در این حال برای شما تا حد بسیاری کند میشود و احساس میکند از قید زمان خارج شده اید

14-آیا کارهایی مثل غیب گویی و تله پاتی هم در این مرحله اتفاق می افتد؟
البته در این مرحله است که شما به ادراکات فراحسی میرسید و شاهد چیزهایی خواهید بود که در حال عادی خرق عادت محسوب میشود مثل باخبر شدن از آینده اما در مراحل پاینتر نیز رسیدن به این اهداف مقدور است.

15-احساس میکنم خروج روح ازبدن حالت وحشتناکی است!!!
چون از بیرون به آن نگاه میکنید چنین احساسی دارید درحالیکه در این زمان مغز آندروفین ترشح میکند در واقع لذت آن با لذت اوج ارتباط جنسی (یعنی دقایق بعد از انزال) قابل مقایسه است که بالاترین لذتی است که هر فرد درحالت معمولی در زندگی میچشد

 

joliet_arch

عضو جدید
16- عجب !!! این یک لذت عرفانی است ؟
بله این حالت را اشراق میناند یعنی لذت خروج از انحصار زمان و خروج از احصار خود (احساس بدن)
دقیقا حالتی است که مغزشما که دیگر نه وجود خودتان را حس میکند و نه گذر زمان را

17- کاربرد آن در زندگی عادی چه میتواند باشد؟
این کار را میتوان با ری-استارت کردن کامپیوتر مقایسه کرد مغز شما در این حالت ری-استارت میشود و برنامه های جدیدی که برای خودتان تعریف کردید کاربردی میشوند
شما وقتی از این حالت خارج میشوید با فکر و روح تازه شروع به ادامه زندگی میکنید میتوانید عادات جدید و اخلاقیات جدید خودرا در این حالت تجربه کنید

18- اگر هنگامی که روح از بدنمان خارج شود ممکن است دیگر بازنگردد و ما بمیریم؟
خیر خورج روح از بدن در حالت هیپنوتیزم و مرگ یک تفاوت اساسی در شکل خروج وجود دارد که درکلاسها میگوییم

19- شما در 12 مقاله ای که قبلا به من دادید و در گروه به دوستان دادیم فوائد بیشماری از هیپنوتیزم به دوستان دادیم چقدر به این فوائد دست می یابند؟
به اندازه ایکه دلشان بخواهد افراد با نیات مختلف به این کلاسها می آیند و به همین اهداف هم میرسند بعضی فقط می آیند که با هیپنوتیزم آشنا بشوند پس در همین مرحله آشنایی باقی میمانند و ماحصل دوره برایشان یک آشنایی است درحالیکه بعضی افراد می آیند تا زندگیشان را متحول کنند و به این مرحله نیز میرسند من از هر دو نوعشان درکلاس داشتم

20- آیا جدا کسی با آمدن به این کلاسها میتواند زندگی خود را متحول کند؟
بله فقط کسانی که جدی به این کلاسها نگاه میکنند

21- آیا این تحول در ذهن و فکر است یا صورت واقعی به خود میگیرد؟
مسلما هر تحولی ابتدا در فکر و ذهن رخ میدهد اما بلافاصله در زندگی فرد نمایان میشود

22- آیا افرادی که برای ارتباط با ارواح درگذشتگان خود به این کلاسها می آیند به این هدف دست می یابند؟
میتوانید از خودشان سوال کنید در همین کلاسها داشتیم افرادی که با این هدف آمده بودند

23- چرا به فکر تهیه و تدارک دوره مکاتبه ای افتادید؟
چون فریاد قلبهایی را که خالصانه این خوسته را قلبم میدادند میشنیدم و احساس وظیفه کردم

24- بسیاری براین باورند که دوره مکاتبه ای مانند کلاسهای حضوری نمیتواند موثر باشد نظرشما چیست؟
من دقیقا برعکس این افراد فکر میکنم دوره مکاتبه ای میتواند موثرترباشد

25- چرا مطمئنید هیپنوتیزم را میتوان از راه دور آموزش داد؟
اول اینکه من این روش را تست و تجربه کرده ام پس مطمئنم با امکاناتی که امروزه دراختیار داریم از قبیل ای میل-چت-انجمنهای گفتگو و وبکم میتوان یک ارتباط چند رسانه ای بر قرار کرد.این سیستم در کشور ما مدتهاست که راه افتاده مانند دانشگاههای مجازی

26- یعنی این کار مانند دانشگاه مجازی موثرخواهد بود؟
خیر به نظر من موثرتر هم خواهد بود چون ما نه تنها از طریق کامپیوتر بلکه از طریق شبکه کیهانی نیز با مغز هم در ارتباط خواهیم بود

27- این شبکه کیهانی چیست ؟
وقتی مغز را به یک کامپیوتر خیلی بزرگ تشبیه کنیم این شبکه راهم می توانید با اینترنت پرسرعت مقایسه کنید

28- یعنی شما معتقدید مغزانسانها هم میتوانند مانند کامپیوترها باهم ارتباط برقرار کنند؟
ارتباط برقرار نمیکنند این ارتباط بین مغز همه انسانها وجود دارد اما معمولا روش استفاده از انرا نمیدانیم
چطور فکر میکنید کمتر از نیم قرن بعد از پیدایش کامپیوتر اینترنت متولد شد در حالیکه مغزانسان با بیش از 30 میلیارد سلول عصی و سابقه چند هزار ساله به این تکنولوژی دست نیافته باشد؟؟؟

29- چه کسانی از این نیرو ی کیهانی استفاده میکنند؟
گروهای مختلفی مثل ریکی کاران و مدیتاتورها از این سیستم استفاده میکنند

30- اتفاقا میخواستم در مورد این نیروی ریکی بپرسم ؟
از صدها سال پیش بشر متوجه نیروی عظیمی شده بود که با کنترل آن میتواند دست به کارهای محی
 

joliet_arch

عضو جدید
31- تناسخ چیست ؟
تقریبا نیمی از مردم جهان بر اساس آیینها و مراسم مذهبی خود اعتقاد دارند که روح ما قبل از تولد در جسم دیگری بوده است و بعد از مرگ به بدن دیگری مهاجرت میکند

32- آیا این گفته صحیح است که در هیپنوتیزم گاهی با این حالات مواجه میشویم؟
بله در سیر قهقرایی گاه این پدیده احساس میشود

33- مشکل دوتا شد! لطفا بفرمایید سیر قهقراء یعنی چه؟
برای درمان بعضی از بیماریها که در شخص کهنه شده لازم است او را به دوران گذشته ارجاع دهیم تا با بیاد آوردن خاطرات آن زمان و یافت علت بیماری آنرا درمان کنیم بردن فرد در حالت هیپنوتیزم به گذشته را سیر قهقرایی میگویند

34- حالا این اتفاق و مواجهه با تناسخ چگونه صورت میگیرد؟
بسیاری از افراد را وقتی به گذشته ارجاع میدهیم و قبل ازتولد خودرا بیاد می آورند خاطراتی را نقل میکنند که مثلا در یک جسم دیگر وبه یک نام دیگر زندگی میکرده اند

35- آیا این اثبات میکند که ما قبل ازتولد در بدن دیگری بوده ایم؟
خیر ممکن است این اطلاعات به شکل دیگری در فرد پیدا شده باشند مثلا از طریق انتقال افکار یا ژنتیک

36- به هر حال خیلی عجیب است !!!چراهیپنوتیزم اینقدر عجیب غریب است؟
چون هیپنوتیزم سفر به دنیای درون است ودنیای درون ما مثل دنیای بیرون عجیب است و جالبتر اینکه مانند کف اقیانوسها و کره های دیگر بسیاربکرو دست نخورده باقی مانده است

37- هیپنوتیزم یعنی چه؟
کلمه هیپنوتیزم به معنی خواب مصنوعی(یاخوابواره) از ریشه یونانی آن گرفته شده و به تاریخ کشف آن توسط دکتر مسمر باز میگردد.که البته قبلا در تاریخ به نامهای دیگر خوانده میشد و بعدا هم نامهای دیگری برای آن انتخاب شد مثل (super concentration)یا تمرکز فوق العاده

38- چرا این اسم برای هیپنوتیزم انتخاب شده است؟
چون دقیقا مانند خواب دیدن طبیعی است با این تفاوت که ارادی انجام میشود وکنترل شده است مانند آنکه اراده کنیم خواب دلخواه خود را ببینیم درواقع حفظ هوشیاری درون خواب است.

39- پریسپری چیست؟
هاله غبارمانندی که درحالت هیپنوتیزم اطراف شخص هیپنوتیزم شده دیده میشود و به بدن سوم انسان معروف است که میگویند واسطی بین دو بدن ما یعنی روح و جسم است.

40- وقتی روحتان از بدن خارج میشود نمیترسید بمیرید؟
نه اتفاقا باعث میشود ترستان از مرگ بریزد چون دیگر مرگ برای شما معنی فنا نمیدهد

41- قانون جاذبه و هیپنوتیزم چه ارتباطی باهم دارند؟
درواقع من میخواهم بگویم هیپنوتیزم اجرای دقیق و فنی قانون جاذبه است چون قانون جاذبه در فیلم و کتابش بسیار کلی بیان شده و خیلی دقیق آموزشی و عملی نیست

42- نوارهایی را که بر روی سی- دی برای دوره های آموزش از راه دور ضبط کرده اید آیا واقعا افراد را هیپنوتیزم میکند؟
بله اگرخودشان بخواهند دقیقا همین کار رو میکند در این نوارها از سیستم خاصی برای اثرگذاری روی مغز افراد استفاده شده که می تواند خیلی موثر باشد

43- درمورد این سیستم های اثرگذاری میشود کمی توضیح دهید؟
روشهای متفاوتی برای اثر گذاری روی مغز وجود دارد مثلا با روش تحریک زیر آستانه ای میتوانیم بااستفاده از تکنیکهایی صداهای خاصی را ضبط کنیم که شنونده بدون اینکه متوجه آن صدا بشود هیپنوتیزم شود

44- یعنی صدایی روی شخص اثر میکند که نمیشنود؟
درک میشود اما احساس نمیشود یعنی شخص شنونده اصلا متوجه این صدا نمیشود و حس نمیکند چنین صدایی را شنیده است

45- چه جالب !!! مگر چنین چیزی ممکن است ؟
بله سالها از کشف این سیستم گذشته و در خیلی از کشورها هم از آن استفاده میکنند ممکن است شما فیلمی را ببینید که درآن هیچ صحنه ای از تبلیغ یک کالا یا موضوع وجود نداشته باشد و هیچ حرفی هم در کل فیلم در این رابطه زده نشود اما تبلیغ آن کالا یا موضوع در سراسر فیلم به ناخوداگاه شما تلقین شود

46- آیا از این سیستم میتوان درجهت درمان بیماریها هم استفاده کرد ؟
بله چرا نشود اتفاقا خیلی هم مفید است در واقع کاربردهای مفید دیگری هم دارد

47- اگر خودتان قصد شرکت در این دوره را داشتید در کلسهای حضوری شرکت میکردید یا اینترنتی؟
من بیشتر علاقه دارم در منزل خودم و در زمان دلخواهم بیادگیری بپردازم و به همین خاطر ترجیح میدهم در دوره های آموزش از راه دور شرکت کنم ضمن اینکه فرصت خوبی است برای ارتباط ذهنی از راه دور با یک نفر دیگر

48- چرا به بعضی از مراجعانی که فقط میخواهند توسط شما هیپنوتیزم شوند بیشترتوصیه میکنید بجای هیپنوتیزم شدن در کلاسها شرکت کنند؟
شما میدانید که هزینه ای که من برای یک جلسه درمان حضوری میگیرم برابر همین هزینه ای است که برای یک دوره آموزش از آنها میگیرم اما برای افرادی که جوانتر هستند توصیه میکنم بجای یک جلسه هیپنوتیزم شدن توسط من در کلاسها شرکت کنند چون این کلاسها یک آنتی ویروس برای روح این افراد نصب میکند و این موجب میشود خودشان در زمان نیاز خود را هیپنوتیزم کنند.

49- این باعث نمیشود درامد مادی شما کمتر بشود؟
خیر شاید وقتی سطحی نگاه کنیم اینطور به نظر برسد اما هنگامی که زندگی خودمان را مرور کنیم متوجه میشویم از نظر اقتصادی هم به نفع ماست چون بخش اعظمی از هزینه های ما صرف مشکلاتی میشود که دیگران به دلیل ناراحتیهای فکری و عصبی ایجادنموده اند بنابر این اگر همه سالمتر و پاکتر زندگی کنند به نفع همه است

50- آیا افرادی را که در دوره های آموزش از راه دور شرکت میکنند میتوانند حضوری هم با شما ملاقات داشته باشند؟
بله اگر تهران تشریف آوردند من در خدمتشان هستم



ثبت نام دوره جدید آموزش خودهیپنوتیزم شروع شد !!!
1-آموزش حضوری خودهیپنوتیزم ( فقط برای تهرانی ها )

در این روش شما پس از ارسال فرم ثبت نام فرمهای ارسالی بررسی میشود و سپس زمان و مکان کلاس ها تعیین شده برای شما ارسال میگردد و شما می بایست با واریز شهریه ثبت نام خود را تکمیل کرده و فرم را ارسال کنید و در زمان تعیین شده در کلاس حاضر باشید ( مطالب هر جلسه دروس به شما ارسال میشود لذا هنگام حضور در کلاس هیچ نیازی به یادداشت برداری ندارید ضمنان از آن جهت که در جلسات ریلاکس و هیپنوتیزم میشوید بهتر است هنگام حضور در کلاس لباس راحت تر به تن داشته باشید)
 

joliet_arch

عضو جدید
آموزش غیر حضوری خودهیپنوتیزم ( برای فارسی زبانان داخل و خارج کشور )


در این روش شما پس از ارسال فرم ثبت نام به استاد ایشان مشخصات شما را مطالعه نموده و بعد از تائید و تشخیص جهت آموزش فرم دوم برای شما ارسال خواهد شد شما با ضمن تکمیل فرم جدید و واریز وجه ثبت نام وبه همراه مشخصات فیش واریزی مجددا ارسال مکنید سپس درس اول که شمال فایل متن و فایل صوتی جهت اجرای عملی است برای شما ارسال می شود شما ابتدا متن هر درس را مطالعه نموده وسپس به تمرین عملی مبادرت مینمائید برای هر درس میبایست چندین مرتبه اجرای عملی داشته باشید و بعد از هر جرای عملی از شما سوالات خواسته شده راپاسخ میدهید و برای استاد میفرستید و سوالات شخصی خود را نیز میفرستید استاد پس از مطالعه پاسخهای شما درس بعد را متناسب با پیشرفت شما و عملکرد شما برای شما میفرستند
1- فرم ثبت نام را تکمیل کرده و ارسال میکنید .
2- فرم مطالعه شده، چنانچه حائز شرایط باشید فرم دیگری برای شما ارسال میشود .
3- فرم دوم را پر نموده و فیش را واریز مینمایید و مجددا ارسال میکنید .
4- دروس به ترتیب برای شما ارسال میشود .
5- هر درس شامل یک بحث تئوری ویک اجرای عملی میباشد( تمرینات را باید انجام دهید) .
6- درس عملی یک فایل صوتی ضمیمه است که میبایست آنرا دان لود کرده و در هنگام اجرای عملی گوش کنید .


----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مبلغ شهریه 40 هزارتومان
طول دوره 8 جلسه در مدت 2 ماه هر هفته 1 جلسه
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
سوالات تخصصی خود را می توانید از استاد بپرسید.
0912 36 86 702
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
آموزش غیر حضوری خودهیپنوتیزم ( برای فارسی زبانان داخل و خارج کشور )


در این روش شما پس از ارسال فرم ثبت نام به استاد ایشان مشخصات شما را مطالعه نموده و بعد از تائید و تشخیص جهت آموزش فرم دوم برای شما ارسال خواهد شد شما با ضمن تکمیل فرم جدید و واریز وجه ثبت نام وبه همراه مشخصات فیش واریزی مجددا ارسال مکنید سپس درس اول که شمال فایل متن و فایل صوتی جهت اجرای عملی است برای شما ارسال می شود شما ابتدا متن هر درس را مطالعه نموده وسپس به تمرین عملی مبادرت مینمائید برای هر درس میبایست چندین مرتبه اجرای عملی داشته باشید و بعد از هر جرای عملی از شما سوالات خواسته شده راپاسخ میدهید و برای استاد میفرستید و سوالات شخصی خود را نیز میفرستید استاد پس از مطالعه پاسخهای شما درس بعد را متناسب با پیشرفت شما و عملکرد شما برای شما میفرستند
1-فرم ثبت نام را تکمیل کرده و ارسال میکنید .
2-فرم مطالعه شده، چنانچه حائز شرایط باشید فرم دیگری برای شما ارسال میشود .
3-فرم دوم را پر نموده و فیش را واریز مینمایید و مجددا ارسال میکنید .
4-دروس به ترتیب برای شما ارسال میشود .
5-هر درس شامل یک بحث تئوری ویک اجرای عملی میباشد( تمرینات را باید انجام دهید) .
6-درس عملی یک فایل صوتی ضمیمه است که میبایست آنرا دان لود کرده و در هنگام اجرای عملی گوش کنید .







----------------------------------------------------------------------------------------------------------


مبلغ شهریه 40 هزارتومان




طول دوره 8 جلسه در مدت 2 ماه هر هفته1 جلسه




----------------------------------------------------------------------------------------------------------




سوالات تخصصی خود را می توانید از استاد بپرسید.





0912 36 86 702
دوست عزیزم راههای مقابله با هیبنوتیزم هم بلدین؟
 

joliet_arch

عضو جدید
سلام
دوستان عزیزم دراین فرصت میخواهیم راجع به شاخه ای از علم فراروانشناسی به نام هیپنوتیزم صحبت کنیم
برای اینکه با مطلب مورد نظر بیشتر آشنا شوید ابتدا این سوالات را که ممکن است برای شما هم جالب باشد بخوانید
1-آیا ممکن است کسی که هیپنوتیزم شده از خواب بیدار نشود؟
2-آیا با هیپنوتیزم میتوان کسی را مجبور به کاری کرد که اصلا دوست ندارد انجام دهد؟ مثلا جنایت
3-آیا میتوان با هیپنوتیزم کردن جواهر فروشی دست به سرقت از آن زد؟
4-آیا میتوانیم عملیاتی که بدن ما ناخوداگاه انجام میدهد مانند تنظیم قند خون با هیپنوتیزم کنترل کنیم؟
5-چگونه بعضی افراد بدون بی هوشی تحت عمل جراحی قرار میگیرند و هیچ دردی حس نمیکنند؟
6-چگونه کسی بدون هیچ رژیم غذایی و ورزشی فقط با هیپنوتیزم وزن خود را کم یا زیاد میکند؟
7-آیا با هیپنوتیزم میتوان فلج مادرزاد را درمان کرد؟
8- آیا در حالت هیپنوتیزم روح انسان از بدن خارج میشود؟
9-آیا میتوان در هیپنوتیزم با ارواح ارتباط برقرارکرد؟
10-آیا جنگیران هم از هیپنوتیزم برای ارتباط با اجنه استفاده میکنند؟
11-این هاله ای که میگویند در هنگام هیپنوتیزم از بدن خارج مشود چیست؟
12-آیا واقعا ما بجز روح و جسم بدن دیگری به نام هاله اختری داریم؟
13-چگونه مرتاضها با هیپنوتیزم کردن خود آینده را پیشگویی میکنند؟
14-تله پاتی چیست و چگونه میتوان افکار دیگران را خواند؟
15-علم تاثیر بر اجسام و انتقال فکر به ذهن دیگران (تله کینه سیس و تله پسیشی) چگونه رخ میدهد؟
16- آیا آینه بینها که با هیپنوتیزم دیگران غیب گویی میکنند واقعیت را میگویند؟
17-چه ارتباطی بین علم دعانویسی ( جَفر) با هیپنوتیزم وجود دارد؟
18-آیا یوگی ها در حالت هیپنوتیزم نفس نمیکشند؟
19-این درست است که یوگی های هند خود را غیب میکنند؟یا با نگاهشان قطاررا از حرکت باز میدارند؟

این سوالات و سوالات بسیاری دیگر که دوستان عزیز در طول سال گذشته از من پرسیده اند و من نتوانستم به اکثر آنها جواب بدهم باعث شد تا مطلبی کوتاه در باب آشنایی راجع به این علم برایتان بنویسم تا هم به یک شناخت نسبی از علم هیپنوتیزم دست پیدا کنید هم اینکه چون ثبت نام دوره آموزشی خودهیپنوتیزم شروع شده با محتوی مفاد آموزش آشنا بشوید شاید شما هم علاقمند باشید ازاین کلاسها استفاده کنید.
هیپنوتیزم چیست؟
برای اینکه عمیقتر با این پدیده آشنا بشویم مروری داریم بر ساختارعملی هیپوتیزم
در اولین مرحله یعنی شروع هیپنوتیزم حالتی شبیه چرت زدن ذهن شمارا فرا میگیرد ، (امواج مغزی به حالت آلفا میروند) رخوتی وجود شما را فرامیگیرد که انگار درحال به خواب رفتن هستید اما حفظ تمرکز دراین مرحله موجب میشود برخلاف خواب وارد مرحله بعدی هیپنوتیزم شوید.
درمرحله دوم با بالا رفتن تمرکز و عمیقتر شدن هیپنوتیزم بدن شما رفته رفته کاملا ریلاکس شده و احساس آرامش تمام وجودتان را در بر میگیرد بطوریکه در نهات بدن در حالت بیحسی کامل قرار میگیرد مانند زمانی که در حال بیهوش شدن هستید. البته در این مقطع همانند بیهوشی زمان و مکان را هم کاملا فراموش میکنید اما باز هم با افزایش تمرکز حواس شما به مرحله سوم هیپنوتیزم وارد میشوید
در مرحله سوم هوشیاری و آگاهی از محیط پیرامونمان رفته رفته کم میشود تا جایی که هیچ صدایی را نمیشنویم و با چشمان باز هیچ چیزی را نمیبینیم و به هیچ چیزی فکر نمیکنیم وهیچ فکری هم به مغرمان خطور نمیکند گویا روحمان از بدن خارج شده است و در واقع در این مرحله تنها چیزی که میبینیم میشنویم حس میکنیم همان چیزی است که به آن تمرکز کرده ایم مثل عاشقی که در هر لحظه فقط به معشوق خود می اندیشد و بس
این حالت را میتوان با نشئگی حاصل از مواد مخدر مقایسه کرد که لذت فوق لعاده ای به شخص هیپنوتیزم شده میدهد البته برخلاف نشئگی حاصل از مصرف مواد مخدر که مضرات بیشماری از جمله خماری در پی دارد این حالت نه تنها مضر نیست بلکه از نظر علمی اثبات شده که برای بدن انسان بسیار مفید نیز میباشد ولذت آن همراه با بهبودی وسلامت است.
دراین مقال به توضیح همین مقدار اکتفا میکنیم بهتر است برای آشنایی بیشتر با مراحل عمیقتر هیپنوتیزم که حالات کشف وشهودی است در دوره آموزشی خودهیپنوتیزم شرکت کنید. حالا باهم نگاهی می اندازیم به فوائدی که از هیپنوتیزم عاید ما میشوند.
فوائد هیپنوتیزم
1- امواج مغزی در حالت آلفا قرار میگیرد:
شاید شما از آن دسته افراد هستید که مطالعات وسیعی راجع به امواج مغزی آلفا داشته اند و شاید هم تا بحال اسم آن هم به گوشتان نرسیده در هر حال درحالت هیپنوتیزم امواج مغزی ما درحالت آلفا قرار دارند و این حالت برای ما فوائد بسیاری دارد که از آن جمله میتوان به آرامش اعصاب، رفع اضطراب و نگرانیهاف تقویت قوای روحی و جسمی بدن مثل حافظه و ... اشاره کرد
2- تمرکز حواس ما بالا میرود:
در واقع تمرکز حواس یعنی توجه بالا رقتن توجه.هر کاری که میکنیم با توجه بیشتر کیفیت بالاتری خواهد داشت. هر فکری که در سر میپرورانیم با توجه بالاتر به شکل ایده ال خود نزدیکتر است و هر آرزوی که دردل داریم با توجه بیشتر امکان دستیابی آن افزونتر است و حتما متوجه شدید که هیپنوتیزم یعنی تمرکز فوق العاده وهرچه بوانیم خود را به مراحل بالاتر هیپنوتیزم ببریم در اصل تمرکز خود را افزایش داده ایم و این یعنی بالا رفتن کیفیت هر کاری که میکنیم، هر فکری که در سر می پرورانیم وهرآرزویی که در دل داریم
3- تخیل ما به حد اعلاء رشد میکند:
تنها در حالت هیپنوتیزم است که میتوانیم آنچه به آن فکر میکنیم در تخیلمان به وضوح حس کنیم صدایش را بشنویم وتصویرش را ببینیم اگر روی غذایی تمرکز کرده ایم حتی بوی غذا را استشمام کنیم و طعم آنرا روی زبان خود بچشیم اگر در حالت از هیپنوتیزم چشمهایمان باز باشد این غذا را در بشقاب خالی روی میز چنان واضح میبینیم که نمیتوانیم این غذای تخیلی را از غذای واقعی تمییز دهیم . مثل سراب چیزی را واقعی میبینیم که درواقع خیالی است.
4- ضمیر ناخوداگاه بیدار میشود:
این عینیت بخشیدن به افکار و آرزوهای ما موجب میشود با کلید تلقین براحتی وارد ضمیر ناخودآگاه خود شده و بتوانیم آنچه میخواهیم به آسانی در خود ایجاد کنیم. باورهای غلط قدیمی را از ذهن خود پاک کرده و باورهای جدیدی در خود ایجاد کنیم.
عادات بد را با عادت بهتر جایگزین کنیم. تند خویی خود را به خوش اخلاقی، استرس را به آرامش و دلهره را به صبر.بد بینی را به خوشبینی ،بی نظمی را به انضباط و... بسیاری دیگر از خصوصیات منفی خود را به خصوصیا اخلاقی مصبت تبدیل کنیم و شخصیت خود را دگرگون کنیم و همان آدم جذابی باشیم که همه آرزو دارند.
5- کنترل اعصاب وروان به دست میگیریم:
حتما با طب سوزنی (طب سنتی چین) آشنایی دارید طبی که با کنترل و تحریک اعصاب به درمان بیماریها میپردازد در هیپنوتیزم شما طب سوزنی را نمی آموزید اما درسایه آرامشی که به دست میآوریم میتوانیم با تمرکز برروی بدن خود میتوانیم همان کنترل اعصاب و تحریکات لازم را بر اعصاب و روان خود بدست بیاوریم ، مثلا با هیپنوتیزم میتوان کنترل گردش خون را بدست گرفت تا جایی که نبض خود را بسیار پایین بیاوریم وحتی از آن را نگه داریم!!! به منطقه درد بی حسی منتقل نماییم، چربی و قند خون خود را تنظیم کنیم و کارهای بسیار دیگری که شاید در نگاه اول اعجاب انگیز به نظربرسند
ذکر همین چند مورد نشان میدهد هیپنوتیزم مارا فرمانده روح و جسم خود میکند. انجام این امور و تصدی ما بر روح و جسممان موجب میشود که درخت خود باوری درون ما شکوفا شده و اعتماد به نفس بی سابقه ای در خود می یابیم و در سایه این خود باوری و با اجرای تکنیکهای خودهیپنوتیزم به موفقیت در تمام امور زندگی میرسیم.
فوائدی که از یادگیری خودهیپنوتیزم عاید ما میشود آنقدر زیاداست که زمان شرح آنها بیشتر از زمان آموختن این علم میشود تا اینجا با فوائدی از ین علم بصورت کلی آشنا شدید امیدوارم این مطالب برای شما مفید بوده باشد و قسمتی از ابهامات ذهنیتان را برطرف کرده باشد در ای- میل بعدی بعضی از کاربردهای عملی هپنوتیزم را که در زندگی همه ما بکار می آیند باهم مرور خواهیم کرد.
 

joliet_arch

عضو جدید
بعضی از کاربردهای علمی ((هیپنوتیزم))

بعضی از کاربردهای علمی ((هیپنوتیزم))



1- کاربرد در پزشکی:
الف- بیحسی بدون دارو: کسیکه قادر به خود هیپنوز میباشد میتواند هنگام مراجعه به دندانپزشک در لثه های خود بدون نیاز به دارو بی حسی و بی دردی ایجاد کند این موضوع تنها مختص دندانپزشکان نیست

در جراحی های مشکلتری مانند زایمان نیز بکار میرود. در همین کشور خود دیده ایم که مادری با خود هیپنوتیزم بدون اینکه درد وحشتناک زایمان را حس کند و بجای داد وفریاد با راحتی وخوشحالی شاهد تولد نوزاد خود بود.

ب-از بین بردن ترس و حساسیت: برخی نسبت به تزریق حساسیت دارند!! برخی از عمل میترسند!!

درچنین مواردی نقش ارزنده هیپنوز به خوبی نمایان میشود چون باخودهیپنوتیزم شخص میتواند به خود تلقین کند که ترسی ندارد و یا حساسیت خود را از بین ببرد

ج- روحیه دادن به خود: ایجاد آرامش و تقویت روحی بیمار - ازدیاد مقاومت بیمار در تحمل دردهای عضوی وتسکین دردها و تسریع دربهبود دردهای عضوی عامل کمکی بسیار موثری است. هنچنین امروزه ثابت شده با روحیه بالا حتی میتوان در مقابل بیماری های صعب العلاج مانند سرطان نیز مقابله کرد که همه این موارد با تلقینات هیپنوتیزمی براحتی ایجاد میشود.



2- کاربرد در درمان بیماریهای روانی و روان تنی:

چاقی و لاغری : خود هیپنوتیزم بهترین وسیله برای درمان چاقی است همچنین لاغرها و کسانیکه اشتهای خوبی برای غذا ندارند بوسیله خود هیپنوتیزم کاملا تغییر وضع خواهند داد.

پر خوری : کسیکه دچار بیماری پرخوری است با یادگرفتن فن خود هیپنوتیزم بزودی دست از پرخوری برخواهد داشت.

انحرافات جنسی : کلیه احرافات و اختلالات جنسی اگر علت عضوی نداشته باشد با خود هیپنوتیزم قابل معالجه است سرد مزاجی- جنون شهرت، همجنس گرایی، ارضاء غیر طبیعی و بسیاری از این قبیل تغییرات قابل تغییرو اصلاح هستند.

لکنت زبان: هر نوع ناراحتی در صحبت کردن نظیر لکنت زبان، تیکها ،گرفتگی و فشار در صحبت کردن را بوسیله خود هیپنوز میتوان معالجه کرد.

محرکات ذهن و وسواس :

ترک اعتیادات: سیگار کشیدن، نوشیدن ، اعتیاد به دارو، الکلیسم ،جویدن ناخن ، شب ادراری، تیکها، چشمک زدن غیر عادی ، حرکت غیر عادی لب، لرزشهای بدن مانند دستها پاها سرو گردن به کمک خود هیپنوتیزم قابل معالجه میباشد.

کمرویی ،ترسویی و اعتماد به نفس: بسیاری هستند که کمرو و خجالتی میباشند و برخی از مردم بی دلیل از خیلی چیزها میترسند ترس از موش سوسک سگ گربه حیوانات پرنده ترس از تاریکی بلندی اماکن بسته ترس از باد وآب در بعضی ها وجود دارد که همه این ترسها عامل خاصی دارند که ریشه آن در ناخودآگاه است. و همه این قبیل اختلالات با خود هیپنوز کاملا رفع میشود وبه کمک خود هیپنوتیزم متوان اعتماد به نفس را معالجه کرد

معالجه بی خوابی : خود هیپنوز بی خوابی را معالجه میکند شخص به تدریج از طریق خود هیپنوز یاد میگیرد که به محض اراده کردن در هرجا و در هر وضعیتی راحت و عمیق بخوابد خود هیپنوتیزم کننده میتواند به خود تلقین کند که حتی ایستاده یا نشسته به خواب برود

بیدار شدن از خواب در هر موقع دلخواه: کسیکه با فن خود هیپنوز آشنایی دارد بدون کمک ساعت زنگ دار در هر موقع ولو نیمه شب که بخواهد در راس دقیقه معین میتواند از خواب بیدار شود



3- کابرد در آموزش:

تقویت تمرکز فکر: درگیری های زندگی ماشینی امروز از یک سو و اختلافات داخلی و خانوادگی از سوی دیگر تمرکز فکر را از بین میبرد هنگام مطالعه و انجام برخی کارهای دیگر متوجه میشوید که دچار پراکندگی فکر ،اضطراب، نگرانی و افسردگی هستید. در چنین وضعی درس خواندن و یادگیری به نحو شدیدی کاهش می یابد

نداشتن تمرکز باعث میشود رفته احساس نداشتن استعداد در یادگیری و تحصیل در شما پدید بیاید که البته با خود بی انگیزگی و بی علاقگی را نیز به دنبال دارددرحالیکه بازهم خودهیپنوتیزم به شما کمک خواهد کرد با تمرکز بالا بر کلیه نگرانیهای خود پیروز شوید و با یادگیری آسان احساس موفقیت وداشتن استعداد تحصیلی را به خوبی درخود حس کنید.

علاقمندی به درسها: عمده ترین مشکل ما در یادگیری آن است که به درسی که میخواهیم بیاموزیم علاقه نداریم این بیعلاقگی حواس پرتی ، بی توجهی و فراموشی را در یادگیری آن درس پدید میاورد که با تلقین از راه هیپنوتیزم میتوان این بی علاقگی را به علاقمندی تبدیل کرد. هرچه علاقه شما به چیزی افزایش یابد توجه شما نیز به آن افزایش پیدا کرده مطالعه آنرا موثرتر خواهد کرد.

تقویت حافظه: اساسا ماهیت خود هیپنوز تمرکز فوق العاده است و در حالت هیپنوز هرکسی حافظه خیلی قویتری دارد زیرا حافظه ما نسبت مستقیم با تمرکز حواس دارد ودر عین حال با خودهیپنوتیزم هرکس میتواند حافظه خود را بیش از پیش تقویت کند. بطوریکه با تلقین میتوان حافظه را بگونه دلخواه رشد داده و شکوفا کرد مثلا میتوانیم حافظه خود را بگونه تنظیم کنیم که با یکبار شنیدن شعری آنرا فورا حفظ نماییم.

یاداوری مطالب وخاطرات بسیاردور: خاطرات وقایع و حوادث کاملا فراموش شده سالهای گذشته بوسیله خود هیپنوز زنده میشود یک شخص که صحیح هیپنوتیزم شده است اگر در یک آزمایش مهم شرکت کند کلیه مطالب ارقام و اعداد به سهولت در مغزش جریان می یابد بدون اینکه احتیاج باشد که به مغزش فشار وارد آورد این پدیده ازدیاد غیر عادی خاطرات و افکار گذشته در روانکاوی بینهایت مورد استفاده قرار میگیرد بطوریکه امروز اکثر روانکاوان به منظور حصول نتیجه فوری از روش سریعی استفاده مینمایند به نام هیپنوآنالیز یعنی کاوش خاطرات بیمار بوسیله هیپنوتیزم



4- کاربرد درهنر:



اگر شما اهل هنر باشید واحتمالا یک اثرمهم هنری هم خلق کرده باشید حتما موافقید که تمام شاهکارهای هنری در حالتی شبیه خلسه به مغز انسان خطور میکنند زیرا ذهن هوشیار ما نمیتواند بدون کمک ناخوداگاه خرق عادت نموده و خلاقیت زیادی بروز دهد در حالیکه با کمک هیپنوتیزم ضمیر ناخوداگاه خودرا میتوانید براحتی به کمک خود بیاورید و ازآن در جهت خلق آثار هنری استفاده نمایید.

البته این موضوع مختص ارائه آثار هنری نیست همه میدانیم که جرقه اکتشافات و اختراعات نیز با الهام از عالم غیب (ضمیرناخوداگاه) صورت گرفته اند

شعرا و خود هیپنوز: برخی شعرا هستند بدون اینکه از عرفان یا همان خود هیپنوز اطلاعی داشته باشند شعر میگویند ولی به مرور زمان هنگام شعر گفتن خود هیپنوتیزم میشوند یا به عبارت قدیمی به حالت خلسه و جذبه خاص فرو میروند در این حالت است که احساس میکنند اشعار وکلمات بسیار نغزو دلکش به مغزشان وارد میشود برخی شعرا در اوضاع و احوال خاص وقتی شروع به سرودن اشعار میکنند دچار تمرکز فکر عالی میشوند

میدانیم که استعداد و توانایی ضمیر ناخود اگاه نسبت به شعور آگاه یا خود اگاهی تقریبا به نسبت یک به هزاران است زیرا ضمیر ناخوداگاه با توسل به تمام تجربیات و خاطرات زندگی و اجدادی ، کلمات را در هم میامیزد و به عالی ترین شکل الهام میکند و انگاه اشعاری مانند غزلیات حافظ یا عبارات نغزو دلکش بوجود میاید

تیزبینی و تیز شنوی: کسیکه دوره خودهیپنوتیزم را دیده باشد و خود را هیپنوتیزم کند خود به خود دردیدن و شنیدن حساس و دقیق میشود در اینجا منظور از دیدن و شنیدن خوب دو جنبه مختلف است، یکی از نقطه نظرهوشیاری در دیدن و شنیدن است و دیگری منظور درک و فهم دقیق و عمیق مسائل اجتماعی و زندگی از طریق دیدن و شنیدن میباشد که میدانم این نگرش ژرف پایه هنر میباشد.

دیگر اینکه چون خودهیپنوتیزم ایجاد آرامش روانی و عصبی مینماید لذا این افزایش دقت نظر حتی اختلالات شنیدن و دیدن که به علت هیستری (نوعی بیماری روانی) ایجاد شده معالجه و رفع میشود.



5- کاربرد در ورزش:

کاربرد اول: یک فرتبالیست که فردا مسابقه مهمی در پیش دارد میتواند امروز آن مسابقه را درحالت هیپنوتیزم تصور کند و در تصور خود از راه دور با شوتهای قوی دروازه حریف را بگشاید این تمرین تخیلی آنقدر میتواند تکرار شود که شخص براحتی در بازی فردا با یک شوت دقیق دروازه حریف ا بگشاید. لازم است بدانید کاملا اثبات شده که این تمرین تخیلی دقیقا همان تاثیر تمرین واقعی رادرد خصوصا اینکه مثالی که ذکر شد در تمامی ورزشها قابل اجراست ولی بالاترین ارزش آن زمانی مشخص میشود که ورزشکار قصد انجام کاری را داشته باشد که امکان تمرین آن وجود ندارد مثل کارهای سختی که بدلکاران سینما انجام میدهند (مثلا پریدن از بالای برج ایفل)

کاربرد دوم: اساس ورزشها بر پایه تمرکز فکر و رسیدن به تمرکز فکر فوق العاده یا همان خود هیپنوتیزم استوار است ورزشکار کوشش و تلاش میکند که هنگام عمل و احتیباج به این حالت در آید ورزشکار کوشش و تلاس میکند که هنگام عمل و احتباج به این حالت درابد که دراین حالت استعدادی شگرف و خارق العاده پیدا کند

در ورزشهای رزمی ورزشکار حتی جراحات وارده را نه حس کند ونه احساس درد کند و محل جراحات ناشی از سلاحهای برنده به سرعت التیام میپذیرد.

کاربرد سوم: یکی از حالتهای خود هیپنوتیزم حالت است که کاتالپسی که دراین حالت ماهیچه ها مانند استخوان سفت و محکم میشوند و در چنین حالتی است که هریک از اعضاء گوشتی بدن نیز به آلتی کوبنده و سلاحی کارامد در ورزشهای رزمی تبدیل میشود .



6- خود هیپنوز و دانش موفقیت:

خودباوری و نشاط در زندگی : در نتیجه یادگیری فن ارزنده "رلکس" نیروهای مغزو روان آزاد میشود و شخص قادر خواهد بود با دید واقعی تری زندگی را بنگرد و تحملش در برابر تمام مشکلات بیشتر خواهد بود. به کمک خودهیپنوتیزم شخص میتواند یادبگیرد که جسم و روان خود را راحت و رلکس یعنی بدون فشار نگه دارد و به این ترتیب شور و نشاط در او زنده میشود.

بیدار کردن استعدادهای خفته : بسیاری از جوانان هستند که دارای استعدادهای خفته ای میباشند و برخی دیگر نمیدانند که چه میخواهند چه استعدادی دارند و برای چه کاری لیاقت و استعداد دارند. جوانان به کمک خود هیپنوز آگاه میشوند که چه استعدادی دارند و برای چه کاری ساخته شده اند و در زندگی چه کر باید بکنند.

ترس از سن، صحنه نمایش سخنران ، رادیو تلوزیون: بطور کلی ترس از هر نوع صحنه ای که درآن جمعیت یا حالت خاص باشد بوسیله خود هیپنوتیزم از بین میرود، سخنرانی در مجامع عمومی هنرپیشگان ، خوانندگان، گویندگان رادیو تلوزیون مجریان برنامه ها کلیه افرادی که هرنوع برخورد و گفتگویی با مردم و مقامات دارند ولی دچار ترس خجالت واضطراب و دلهره هستند

انسان بوسیله خود هیپنوزناراحتها ترسها و نگرانیهای خود را به کلی رفع مینماید و مانند قهرمانی شجاع کارهای مربوطه خود را در حضور همه کس و در هر جا انجام میدهد.

ازدیاد مقاومت جسمی و فکری: خود هیپنوز مقاومت جسمی و فکری و روانی شخص را اساسا در مقابل همه مشکلات زندگی بطور خارق العاده ای زیاد میکند بدین ترتیب شخص میتواند کارهای روزانه اش را حاصلخیز تر کند و در برخوردهای روزانه اجتماعیش شادتر و شادکامتر باشد. رلکس بودن یکی از عوامل اساسی است درپرورش استعداد مقاومت در برابر مشکلات زندگی

ثروتمند شدن با خود هیپنوز: ثروتمند شدن عموما در ذهن ما معادل با موفقیت در زندگی است.در اثر کوچکترین محاسبه ممکن است شکست بخورید ممکن است ورشکست بشوید ممکن است موقعیت مناسبی را از دست بدهید. عادتهای بدبینی و فکری و نتیجه گیری غلط از تجربیات زندگی مکن است شخص را همیشه عقب نگه دارد اگر علت ورشکستگی بسیاری از تجار بررسی شود ملاحظه خواهد شد که علت شکست در درون خود انها بوده است، بی احتیاطی عدم توانانیی در پیش بینی های صحیح مدیریت غلط و اداره غیر عملی و ناصحیح سازمان تنبلی عادت به ولخرجی مخارج نا به جا کارها و برنامه ها ا به موقع انجام ندادن است

هیپنوتیزم قادر است به مرور همه این قبیل اختلالات و عوامل منفی و فکری و ذهنی را از بین ببرد و ناخوداگاه وی آنچنان اورا راهنمایی کند که بدون اشتباه و لغزش بسوی ثرتمند شدن پیش برود.

راز قانون جاذبه و هیپنوتیزم : اگر فیلم راز(secret) را دیده باشید متوجه میشوید که سخت ترین کار برای بدست آوردن موفقیت و عمل به قانون جاذبه مرحله باور چیزی است که میخواهیم اتفاق بیفتد درحالیکه هنوز رخ نداده است که این کار با هیپنوتیزم بسیار ساده رخ میدهد چون شما خود را به حالت هیپنوتیزم می برید و در آن زمان هر چه را میخواهید اتفاق بیفتد تجسم کرده و به خود تلقین میکنید که رخ داده است ضمن اینکه نیروی مزاحم تعقل که مانع باور تخیلات ما میشود در این حالت از کار افتاده و مزاحم کار شما نمیشود همچنین آرامش زیاد اصلی ترین عامل موفقیت و داشتن حال خوب که پایه اول موفقیت است را با هیپنوتیزم براحتی دردسترس است.
 

joliet_arch

عضو جدید
عرفان و. هیپنوتیزم.

عرفان و. هیپنوتیزم.

در پست های قبلی پیرامون هیپنوتیزم صحبتهایی شد و درجاتی از عمق هیپنوتیزم هم بیان شد درجات و فوائدی که از آنها بیان شد فوائد هیپنوتیزم ازدرجه علمی بود اما درواقع دو نگرش به هیپنوتیزم وجود دارد:
1- نگرش غربی به هیپنوتیزم که قدمت آن از زمان کشف آن توسط مسمر(صده هجدهم میلادی) تاکنون بوده این پدیده یک شاخه از علم روانشناسی بوده و دارای درجات و فوائدی است که به همراه بعضی از کاربردهای آن با هم صحبت کردیم.
2- نگرش شرقی به هیپنوتیزم یک نگرش فلسفی بوده و تاریخ کهنی دارد. در عرفان هندی این پدیده اززمان بودا (2500 سال پیش تاکنون مستند است) و قدمتی به همین حدود نیز در تاریخ ایران دارد و پس از ظهوراسلام تمام عرفای مسلمان ایرانی نیز ازاین پدیده بسیار یاد کرده اند عرفایی نظیر خیام - عطار نیشابوری - ابوسعید ابوالخیر و مولانا که عارف مشهور شرق و غرب میباشد ازاین حالات روحی مراقبه و جذبه (نام فلسفی هیپنوتیزم) بسیارصحبت شده است.
در پست های قبلی از رازقانون جاذبه و ارتباط آن با هیپنوتیزم صحبت کردیم و شاید بتوان موفقیت در زندگی را هدف نهایی از نگاه علمی به هیپنوتیزم دانست درحالیکه از دیدگاه فلسفی هیپنوتیزم هدفی والاتر و درجاتی عمیقتر از آنچه بیان شد دارد. در عرفان شرقی مصداق این شعرمعروف که حتما شنیده اید: (ملاشدن چه آسان ،آدم شدن چه سخت است) هدف انسان اززندگی رسیدن به کمال است واین کمال فقط عالم شدن نیست بلکه به مقام انسانیت رسیدن است .. در واقع میتوان گفت کاربرد جذبه( هیپنوتیزم) نزد عرفابه مقام انسانیت رسیدن است.
و عجبا!!! که گاه از هدف چه دور میشویم
عجیب است ما انسانها که برای کوچکترین کارهای خود دلیل و منطقی داریم و اگر کسی را ببینیم در حال انجام کار بیهوده ایست که دلیل برای آن ندارد اورا دیوانه مینامیم اما خودمان جواب مهمترین سوال در زندگی هر بشر را نمیدانیم
این سوال که چرا زندگی میکنیم؟
زندگی کاری است که تمام وقتمان را به خود اختصاص داده و برای ادامه آن دست به هر کاری میزنیم. من معتقدم در روزگار ما یعنی قرن21، قرن ارتباطات و اطلاعات هنوز هم اگر از 95درصد انسانها( از اقشار مختلف مردم) سوال کنید:
برای چه به دنیا آمده ایم و برای چه زندگی میکنیم؟
اکثریت پاسخ صحیح را نمیدانند !!!(باور نمیکنید؟ همین الان امتحان کنید از دیگران این سوال را بپرسید: چرا زندگی میکنیم؟ ببینید عموما جوابی ندارند و یا جواب غلط میدهند مثلا میگویند: زندگی میکنیم به آرزوهایمان برسیم یا شاد باشیم یا وظیفه داریم!!و جوابهای بی ربط دیگر )
جالبتر اینکه اگر احیانا از 5 درصدی هم که جواب صحیح را میدانند و میگویند :
ما به دنیا آمده ایم تا به کمال برسیم.
اغلب در همین حد کلی پاسخ را میدانند و این کلی گویی نمیتواند موثر باشد اینکه ما به کمال برسیم یعنی چه ؟
اصولا کمال انسانی چیست ؟
برای اینکه بفهمیم هیپنوتیزم چگونه انسان را به درجات بالاتر انسانی سوق میدهد ابتدا سعی میکنیم این درجات را روشنتر ببینیم، این مطلب همچنین به عنوان تست انسانشناسی راه خوبی است تا بفهمیم در حال حاضر با توجه به افکار و رفتارمان درکدام درجه انسانیت قرارداریم و سپس به هیپنوتیزم از نگاه عرفا مینگریم تا بفهمیم چگونه با هیپنوتیزم میتوان انسانتر بود.
کلاس یا درجات صعود انسانی
در اثر تمرینات یوگا وخود هیپنوتیزم درجه هوش،درک ،فهم،عقل وبطور کلی نبوغ و شخصیت و انسانیت مانیز ترقی میکند، همانطور که هرشخصی از کلاس اول ابتدایی شروع میکند واز نقطه نظر یادگیری بالا میرود و تا به مرحله لیسانس وفوق لیسانس میرسد همانگونه تمرین و ورزشهای یوگا و خودهیپنوتیزم، کلاس به کلاس شعور وآگاهی ما را بالا میبرد.
مراتب و طی درجات شعور وآگاهی تعاریف و تقسیم بندی های مختلفی دارد یکی از ساده ترین نگاهها دیدگاه مکتب ((گورجی اف_اسپنسکی)) است این مکتب که در مغرب زمین پیروان بسیار دارد، طی درجات شعور و آگاهی و عقل بشر را هفت درجه یا کلاس تقسیم کرده است.
درجات یا کلاسهای بشر
بشر کلاس اول:
بشر کلاس اول یا بشری که شعورو هوشش هنوز درجه اول است،این بشر در درجه حیوانی است،((من)) و((تن)) خود را یکی میداند، حرکات و وظایف حیوانی را او دائما بر وظایف فکری و ذهنی او میچربد. برای او آموختن بر اساس تقلید یا احساسات حیوان پایه گذاری شده است همه چیز راباید حفظ کند. معلومات را باید به زور به اوخوراند وتعلیمش داد و او نیز مانند طوطی هرچه آموخته باشد تکرار میکند.
بشر کلاس دوم:
بشری که شعور وهوشش هنوز درجه دوم است یک پله ازبشر کلاس اول بالاتر است. یعنی علاوه برغرائز حیوانی، احساسات رشد کرده ای نیز دارد، چنین بشری تابع احساسات خود است، تابع عقل ومنطق، خوبی وبدی وزشتی وزیبایی نیست، یعنی به دنبال چیزی میرود که احساساتش بسوی آن کشش دارد مثلا معتاد میشود چون میل و احساس به مواد مخدر پیدا میکند.
بشر کلاس سوم:
بشر درجه سوم بشری است که عقل ومنطق او نیز رشد کرده است، استدلال میکند، تمیز و تشخیص میدهد،از کتابها استفاده میکند ،بکمک مطالعه و کتاب میتواند دانشمد شود.
این مکتب معتقد است که تمام نوع بشر در هنگام تولد به ذات و غریزی در یکی از این سه درجه قرار دارند، واگر بخواهند به درجه بالاتری ازهوش وذکاوت و نبوغ بسند، باید شروع به تربیت نفس ومبارزه با هوی وهوس خود نمایند. بعبارت دیگر به کمک عرفان ،تصوف ،یوگا و خودهیپنوتیزم خود را به کلاس یا درجه بالاتری از هوش عالی برساند.
بشر کلاس چهارم:
بشر کلاس چهارم بشری است که شروع به تربیت نفس خود نموده واز طریق تمرکز فکر تاحدودی درجه هوش ونبوغش بالا آمده است ،ضمیر ناخوداگاهش در حال تمرکز یافتن است و میخواهد بر روی یک (من) متمرکز شود وسایر (من) ها یاتمیلات وشهوات مختلف و رنگارنگ را به دور بریزد.
بشر کلاس پنجم:
بشر کلاس پنج یا درجه پنج به (احدیت)پیوسته، بعبارت دیگر به حالت دائما خودهیپنوتیز درامده است،روشن بینی خاص وخارق العاده ای نسبت به بسیاری ازامور دارد، دانشش به حدکمال است،دانش غیر قابل تقسیم این شخص فقط دارای یک (من) غیرقابل تقسیم است و دانشی که دارد از خود نهاد اوست، اکتسابی از خارج و ازکتب نمیباشد.
بشر کلاس ششم:
بشر کلاس ششم به درجه ای از فهم،هوش، درک، روشن بینی ونبوغ رسیده است که همه قوای باطنی وشعور او مافوق فهم وشعور انسانهای معمولی است ولی هنوز برخی از صفاتش دائمی وسری نشده است ولی مراکز عالیتر در وجود او بکار افتاده است.
بشر کلاس هفتم:
یا درجه هفت به حد اعلای تکامل وذکاء رسیده، اراده ای آزاد دارد وآن (من) که دروجود اوست دائمی وپایدار وتغییر ناپذیر است. ای بشر دارای دانش خارجی به همه چیز است وشعر:
از عبادت نی توان الله شد میتواند موسی کلیم الله شد
درباره این قبیل اشخاص کاملا صادق است، عرفای بزرگ، ویوگی های بزرگ به آن درجه از خود ساختگی رسیده اند.

انسانهای کلاس هفتم علاوه برتوانائی انجام کرامات، به آرامش به معنی واقعی رسیده اند، غم هیچ چیز را نمیخورند، هیچ یک از طوفانها و گردبادهای بنیان بر انداز از حوادث و وقایع اجتماعی، آرامش آنها را برهم نمیزند واقع بین بمعنی واقعی هستند، ظواهر فریبنده زندگی که عبارت از جاه وجلال ، شهرت وثروت وشهوت است آنها را فریب نمیدهد.
 

joliet_arch

عضو جدید
هیپنوتیزم و راز قانون جاذبه

سلام

تو این مجال قصد دارم راجع به فوائد هیپنوتیزم در اجرای راز قانون جاذبه (secret) صحبت کنم

اگه شما از اون دسته افرادی هستید که هنوز فیلم راز(secret) رو ندیدید و کتابش رو هم نخوندید به شما پیشنهاد میکنم 100% این فیلم ( یا کتاب) رو تهیه کنید من به شما قول میدم بعد از دیدن این فیلم آی-دی من رو تو اد- لیست دوستای جون- جونیتون اضافه میکنید که شما رو به دیدن این فیلم دعوت کردم و همیشه ازمن سپاسگذارخواهید بود

این فیلم تا بحال پرفروشترین فیلم روانشناسی درکل دنیا بوده و به شما راز بکاربردن قانونی رو یاد میده که تا بحال انسانهای موفق برای رسیدن به موفقیتهاشون در زندگی بکار میبردند.
البته حرفای من رو هم گوش بدید چون دراین مطلب این قانون ونحوه استفاده از اون رو در زندگی خیلی سریع و اجمالی مرور میکنیم قانونی به نام جاذبه

اما اگه شما این فیلم رو دیدید ولی به هر دلیلی این قانون رو اجرا نکردید یا شاید نتونستید بطور صحیح اجراء کنید وحتی دلسرد شده اید و باخودتون فکر کردید این قانون همیشه صادق نیست، میخوام بهتون بگم حتما این پست رو بخونید چون مشکلات اجرای صحیح رو بهتون گوشزد میکنه و کمکتون میکنه بتونید این قانون رو درست اجرا کنید و به آرزوهاتون از این راه برسید

همینطور اگه شما از اون دسته افرادی هستید که این فیلم رو دیدید و تونستید با اجرای این قانون به اهداف مورد نظرتون برسید با خوندن این پست یاد میگیرید راه سیعتروصحیحتری برای رسیدن به آرزوهاتون بیابید

دراین فرصت ابتدا مرور سریعی داریم به چارچوب کلی اجرای قانون جاذبه و بعد فوائد آموختن هیپنوتیزم رو در اجرای استفاده از قانون جاذبه بیان میکنم



مرور سریع رازقانون جاذبه

ابتدا ببینیم این راز بزرگ زندگی چیست؟

این رازی است برای همه

هر آدمی در هر زمانی از تاریخ در هر نقطه از این جهان پهناور با هر شرایط عام و خاص انسانی و در هر جامعه ای با هر سلیقه و گرایشی میتونه با استفاده از این راز به آرزوهای خود برسه

رازی برای همه که همه موفقیت ها را هم در برمیگیره ،شاید بشه اونو راز خوشبختی بنامیم. چون هر چه آرزو دارید با این راز بدست می آورید شادی، سلامت و ثروت

قانون جاذبه یکی از مهمترین قوانین کائنات است وکائنات بر پایه این قانون ساخته شده

مهم نیست شما کی هستید ، در چه برهه ای از زمان ،کجا یید وچکارمی کنید؟ چون به هر حال درهرجااز این جهان هستی باشید با یک نیروی بیکران کار و زندگی میکنید

نیروی تحت امر قانونی به نام قانون جاذبه

وقتی به اطراف تون نگاه میکنید چیزهای زیادی رو می بینید که عوامل مختلفی باعث وجود اومدن اونها دراطراف شما شده اند اما این قانون میگه در نهایت تمام چیزهایی درزندگی شما وارد میشه شما خودتون اون رو به زندگی خود جذب کرده اید

می پرسید چطور؟؟؟

توسط واقعیت ذاتی تصاویری که شما در ذهن دارید و به آن فکر میکنید

در واقع هرچیزی که شما بیشتر به اون فکر کردید و روی اون تمرکزکردید شما به زندگی خودتون دعوتش کردین

ساده ترین مثال برای این موضوع غول چراق جادوست هر چیزی رو که روی اون تمرکزکنید بزودی درکنارخودتون می بینید

این اصل در کوتاهترین جمله به اینصورت بیان میشه: افکار تبدیل میشن به حوادث

اما این یک قانونه ثابته ما میخواهیم روش استفاده از این قانون رو باهم بررسی کنیم. راه حل عملی که در کتاب راز ارائه میشه رو باهم گام به گام مرور میکنیم.

روش کاربرد قانون جاذبه برای موفقیت

برای اینکه دقیقا متوجه نحوه اجرای کاربشید حتما قبل از مطالعه بقیه متن (همین الان) یک هدف برای خودتون در نظر بگیرید این هدف هر چیزی میتونه باشه

مثلا شفای یک بیماری که در بدنتون دارید

یا ازدواج با همسر ایده آلتون

یا بدست آوردن شغل مورد علاقتون

پیداکردن مقدار زیادی پول

خلق یک اثر هنری فوق العاده

و یا هر آرزوی دیگه که واقعا تو زندگی دارید حتی اگه به نظر غیر ممکن باشه و رخدادنش یک معجزه به حساب بیاد !!!

حالا اگه هدفتون رو دقیقا مشخص کردید با هم مراحل اجرای کار رو پی میگیریم

1- گام نخست تمرکز: باید هدف خودتون رو با دقت ترسیم کنید و روی اون هدف تمرکز کنید- دقیق اون رو ببینید ومشخصا بخواهید که حتما به اون هدف برسید.

2- گام بعدی تصوره: اینکه اون رو تصور کنید که رخ داده یعنی خودتون در حالتی که به اون آرزوتون رسیدید ببینید (نه اینکه درحال انتظار رخدادنش هستید یا فکرکنید حتما رخ میده ) بلکه باید دقیقا تصور کنید که اون واقعه مورد نظر در زندگی شما رخ داده( مثلا خودتون رو درکنار اون آرزوتون ببینید اگر آرزوی شماموفقیت در کنکورباشه باید خودتون رودر حالی که در رشته مورد علقتون در دانشگاه درس میخونید ببینید) این تصور رو باید بادقت وضوح خیلی بالا ببینید

3- گام سوم باور : باید چیزی رو که در تصورتون دیدید باور کنید که رخ داده نه اینکه قراره رخ بده- نباید دیگه به نحوه رخ دادنش فکر کنید ، سعی نکنید با فکر

باید به اطمینان برسید که رسیدن به این آرزوتون (مثلا قبولی شما تو کنکور)تو آسمونها نوشتن

اگراین 3 گام رو درست انجام بدید در واقع شما سفارشتون رو به کائنات دادید و ازاین به بعد تنها کاری که دارید اینه که هزینه عملی شدن این آرزوتون رو به کائنات پرداخت کنید تا اون آرزوتون رو به واقعیت بدل کنه

4- گام چهارم داشتن احساس خوب : حس خوب و عالی داشتن همون هزینه ایه که شما باید به کائنات بدید که شما رو به آرزوتون برسونه

(به عبارت بهتر میدونید که خدای خالق آسمان وزمین که بینیاز مطلقه به گفته انبیاء عاشق شماست وبرای اینکه شما رو به آرزوهاتون برسونه فقط بابت هزینش ازشما مثل هر عاشق دیگه خواستار شادی دل شماست و ازتون تقاضای لبخند داره نه چیزی بیشتر)

پس با هر لحظه شادمانی واحساس شعف شما درواقع دارید مبلغی رو برای عملی شدن آرزوهاتون کائنات پرداخت میکنید و به محض اینکه به اندازه کافی این حس خوب رو به کیهان بدید سفارش شما حاضرو آماده در اختیارتون خواهد بود والبته یادتون باشه اگه حس منفی (ناراحتی عصبیت و...) هم به کائنات ارسال کنید در واقع انگار مبلغی از پول پرداختیتون رو که دادید پس گرفتید

مثلا امروز که این سفارش رو به کائنات دادید اگر فردا از صبح تا شب حال خوبی داشتید یعنی کلی از هزینه اجرای این خواسته تون رو پرداخت کردید و بر عکس اگه فردا حالتون بد باشه و حس منفی به دنیا انتقال داده باشید درواقع شما در حساب-کتاب کلی هم به کیهان بدهکار شدید و منتظر باشید که از اون آرزو دور بشید.

5- گام آخر آماده ومنتظر دریافت باشید: این گام آخر رو هم باید درست بردارید

باید بدونید که وقتی شما سفارشی به کائنات میدید اون سریعترین ونزدیکترین و بهترین راه رو برای خلق رویای شما پیدا میکنه اما مشکل اینجاست که عقل حسابگره ومیخواهد راه منطقی همه چیزو پیدا کنه واین باعث میشه که همیشه بخواد رفتار ما رو با منطق خودش توجیه کنه درواقع به همین خاطر هم هست که درزندگی ما معجزه ای رخ نمیده چونعقل مانع رخدادن معجزات میشه

مثال میزنم : وقتی شما میخواهید باور کنید که به آرزوتون میرسیدو آرزوی شما شفای پاهای فلجتونه عقل سریعا میخواد راههای ممکن رو حدث بزنه و وقتی بیاد حرف دکتر می افته گه گفته تو هرگز نمیتونی راه بری عقل شما مثل یک دشمن مانع باور اون آرزوی ارزشمند شما میشه و شما را از داشتن همچین آرزویی منع میکنه و یاس و ناباوری رو در دل شما میکاره وخیلی محترمانه میگه این که نشدنیه وشمارو منصرف میکنه ( همینجاست که قدرت خودمون رو بجای قدرت خدادرنظر میگریم و فراموش میکنیم خدای با قدرت لایتناهی میتونه در چشم به هم زدنی جهان رو کن فیکون کنه)

در حالیکه این راز به ما میگه اصلا به شما مربوط نیست چگونه این اتفاق رخ میده شما فقط باید به کائنات سفارش بدید یعنی آرزو کنید بخواهید نه اینکه خودتون درتلاش باشید راه رخدادن اون آرزو رو محیا کنید.

درواقع تنها وظیفه شما در این مرحله اینه که آماده دریافت سلامتی کامل باشید.

مشکل ما اینجاست که عقل درواقع راههای ممکن رو همون راههایی میدونه که خودش میتونه با نیروی شما به اون دست پیدا کنه در حالیکه ما به کمک راز از یک نیروی بیکران برای رسیدن به اهدافمون بهره میگیریم نه نیروی محدود خودمون.

در نهایت اگر ما ایمان قویتری داشته باشیم و بدونیم مشکل ما برای خودمون خیلی بزرگه نه برای خدا و بتونیم باور کنیم هر چیزی ممکنه رخ بده حتی اگه قبل از وقوع اصلا به عقل ما خطور نکنه مطمئنا به زودی نتیجه اعتماد به ایمانمون رو می بینیم و باز هم ایمان قویتری پیدا میکنیم.

++++++++++++++++++++++++

این خلاصه ای بود از نحوه بکار بردن قانون جاذبه برای رسیدن به موفقیت

و اما حالا میخواهیم ببینیم ازهیپنوتیزم چطور میتونیم در اجرای بهتر قانون جاذبه کمک بگیریم



هیپنوتیزم وکاربرد آن دراجرای رازقانون جاذبه

بیایید ازروی همین پنج گامی شرح داده شد به مشکلاتی که در مسیر اجرای ما ممکنه پیش بیاد توجه کنیم و ببینیم هیپنوتیزم چگونه به کمک ما میاد تا از پس این مشکلات بر بیایم

1- گام اول تمرکز: در حالت عادی برای شما تمرکز کردن شاید کار سختی باشه شاید هم راحت !!! اما همونطور که میدونید با هیپنوتیزم ما به تمرکز فوق العاده ای میرسیم که اولین گام موفقیت در هر کاری محسوب میشه

2- گام دوم تصور: تصور و تخیل هم میدونید که در حالت عادی خیلی ساده نیست ولی ما میتونیم تخیل خودمون را با هیپنوز به حد اعلاء خودش برسونیم چون هیپنوتیزم قوه تخیل رو به بالاترین کارایی خودش میرسونه

3- گام سوم باور: اگر تا این مرحله هیپنوتیزم فقط راه رو هموارتر میکرد اما دراین مرحله هیپنوتیزم میتونه مثل یک ناجی برامون عمل کنه

چون مشکلترین گام دراجرای قانون جاذبه مساله باور چیزی است که رخ نداده درحالیکه میخواهیم تصورکنیم رخ داده و این معمولا مهمترین سد پیش روی ماست واغلب افراد از همین مرحله است که یا از ادامه اجراء منصرف میشن یا به بیراهه میرن و نمیتونن به هدفشون برسند

مثلا باید تصور کنید پاهای سالمی دارید درحالیه که پا درد داره به شما فشار میاره واین واقعیته و گریزناپذیر!! یا اینکه در حالیکه شدیدا از نداشتن یک شریک زندگی رنج میبرید باید تصور کنید و باور کنید همسر رویاهاتون رو در کنار خودتون دارید ،،، خوب واقعا این کار در زندگی عادی اصلا کار ساده ای نیست و این دقیقا همون چیزی است که هیپنوتیزم به شما میده چون فقط در حالت هیپنوتیزم میتونید تصور کنید بودن چیزی رو که در وجود خارجی نداره و این دقیقا ارزش آموختن هیپنوتیزم رو برای رسیدن به آرزوهامون روشن میکنه

4- گام بعدی انتشار احساس خوبه که ما در زندگی عادی وقتی مشکل داریم و چه بسا این مشکل آنقدر حالمونو بد کرده که حتی حس حرف زدن راجع به خوبیها هم برامون مشکله و دیگه نمیتونیم حس خوبی داشته باشیم اینجا هم هیپنوتیزم کارایی خودش رو به ما اثبات میکنه چون باید بدونید با ورود به حالت هیپنوتیزم ما از همه احساسات تهی میشیم و حال بدمون رو ازیاد میبریم و در پایان هیپنوتیزم میتونیم حس خوب رو بخودمون القاء کنیم مثلا میتونیم روی یک خاطره شیرین متمرکز بشیم و آنچنان این حس خوب رو درخودمون تقویت کنیم که تمام وجودمون مملو ازاین حس کم نظیر بشه در اصل با هیپنوتیزم تونستیم حال بدمون رو به حال خوب تبدیل کنیم.

5- گام نهایی دریافت : مشکلی که ما درهنگام دریافت داریم و مفصل راجع به اون حرف زدیم این بود که عقل توجیهگر امکان باور چیزی که رخ نداده رو به ما نمیده و همچنین ما رو از باور چیزی که رخدادنش رو نمیتونه توجیه کنه برحذر میکنه

و اتفاقی که در عالم هیپنوتیزم می افته اینه که این نیروی مخالف عقل مثل حالت رویا کاملا تعطیل میشه وما براحتی هر آرزویی رو میتونیم تصور و باور کنیم

درحالت هیپنوتیزم تصور به وقوع پیوستن آرزوهامون ساده وامکانپذیره و درواقع هیپنوتیزم ما رو آماده میکنه هر رویداد خوب و دلخواهی در زندگی بپذیریم.



خوب حالا که فهمیدید داشتن علم خود هیپنوتیزم چقدر میتونه شما رو در در اجرای قانون راز و رسیدن شما به آرمانها و اهدافتون کمک کنه به این سوال من جواب بدید

آیا فکرنمیکنید کسانی که درتاریخ از اونها به عنوان جادوگر نام برده شده کسانی بوده اند که هم هیپنوتیزم رو بلد بودن و هم از راز قانون جاذبه مطلع بودن؟؟؟؟؟ برام بنویسید درمورد عرفای بزرگی که صاحب کراماتی مثل طی الاعرض و طی الاسان بودند چی فکرمیکنید؟ عرفایی که میتونستن روی آب راه بروند و....
 

joliet_arch

عضو جدید
هیپنوتیزم و میل جن،30

هیپنوتیزم و میل جن،30

هیپنوتیزم و میل جن،30

سلام
امروز میخواهم در مورد هیپنوتیزم و و روابط جن- 30 صحبت کنم برای آنکه بتوانم ارتباط این دو موضوع را به خوبی روشن کنم پسندیده است ابتدا ارتباطات جن- سی را کمی مبسوط بررسی نمایم.
از نظر من شما با هر سن و هر تحصیلات و شخصیتی که باشید فکرمیکنم این مقاله میتواند یکی از بزرگترین درسهای زندگیتان باشد و شاید مفیدترین آنها. با این حال بر خلاف مقالات قبلی احساس میکنم این مقاله را همه شما به تنهایی میخوانید چون اصولا از صحبت درمورد این رابطه خجالت میکشیم و خجالت طبیعتا اولین احساسی است که اغلب ما نسبت به این موضوع از خود بروز میدهیم و البته این نکته خوبی برای شروع مقاله است.

1- احساس آغازین، خجالت

ازهمین حسی که دارید شروع کنیم. بیایید ببینیم این حس از کجا ناشی میشود؟؟ از نظر روانشناسی خجالت احساسی است که ما در هنگام رسوایی نقاط ضعف مان ازخود بروز میدهیم .
ولی آیا واقعا کلمه جنس یک نقطه ضعف شماست؟ تا جایی که به یاد دارم معتادین به مواد مخدر باید از شنیدن به این کلمه خجالت بکشند که در فرهنگ خود جنس به ماده مورد اعتیادشان گفته میشود که البته بیشتر موجب سرورشان است تا خجالت! اما ما که معتاد به مواد مخدرنیستیم چرا خجالت میکشیم؟
اگر ریشه یابی کنیم متوجه میشویم این احساس را از ابتدای کودکی با خود داشته ایم از کودکی به ما آموخته اند که این احساس را داشته باشیم. به ما گفته اند قسمتی از بدن ما منطقه ممنوعه و شرم آور است و باید بخاطر آن خجالت بکشیم و ما نیز اینطور کردیم و خجالت کشیده ایم . کمی بزرگتر که شدیم گفتند که در مورد این موضوع با کسی صحبت نکنیم چون یک بچه خوب در این باره صحبت نمیکند وقتی به بلوغ رسیدیم گفتند که این میل جن،سی یک میل پست است و باید شدیدا آنرا کنترل کنیم و بعد هم تا آخر عمر نباید در موردش با کسی صحبت کنیم چون واقعا از ادب به دور است که یک انسان متشخص در باره این موضوع صحبت کند چه بسا دربعضی از خانواده ها حتی همسران به حرمت هم در این مورد صحبت نمیکنند. دشمنی انسا ن با این رابطه آنقدر پیش رفته که تمام الفاض رکیک خودرا از این رابطه میسازد واین قسمتی از فرهنگ است و تنها هم متعلق به کشور یا منطقه ما نیست یک فرهنگ جهانی است و جدید هم نیست هزاران سال است که به همین ترتیب تربیت شده ایم و به همین ترتیب هم رشد یافته ایم. خوب انسان با همه پست بینی این رابطه هرگز راه حلی برای از بین بردن آن پیدا نکرده و تمام مشکلات مربوط به این رابطه نیز ناشی از تعارضهایی است که هرکسی در زندگی خود در این رابطه می بیند.
وقتی بچه آگاه میشود که پدر و مادر خود به این علت "همسر" خطاب میشوند که با هم چنین رابطه ای دارند یا وقتی متوجه میشود تولدش در جهان مدیون این ارتباط بین والدینش بوده چه احساسی میکند؟؟ آیا حق ندارد از پدر و مادر خود متنفرباشد وآنها را ریاکار بداند؟ یا ازتولدش در این زمین متاسف باشد و گاهی آرزو کند که کاش بگونه ای دیگر به دنیا می آمد؟
وقتی این بچه مودب، کمی بزرگتر میشود و میبیند که تمام اشعار و ادبیات و ترانه ها از همین کشش بین دو جنس مخالف صحبت میکنند و یا وقتی در جمع بزرگان می بیند و همه بحثها حول این محور میگردد و همه آدمهای مودب جهت های اصلی زندگی خود را از روی همین موضوع هماهنگ میکنند چه احساسی پیدا میکند؟ آیا چیزی جز تزویر و دورنگی از جامعه و فریب خوردگی خودش؟ وقتی کشش به سمت این ارتباط را گوهر آفرینش و عشق می نامند و خود این ارتباط را مایه شرم میداند چه حسی پیدا میکند؟
این تعارضها ما را به کجا میبرند؟
وقتی به نوجوانان میگوییم این غریضه پست را باید هچون خوک وحشی سرکوب کند ولی به او راه کنترل را نمی آموزیم چه میشود؟؟؟
غیر از این است که روح آنها را جنگجو بار آورده و آنان حتی شبها هم از ترس "خشم شبِ دشمن" با لباس رزم می خوابند؟
چرا وقتی نوجوانی به فضای مجازی اینترنت سرک می کشد خانواده آشنا با اینترنت هر لحظه نگران و چشم انتظارند که فرزند نوجوانشان از این " میدان مین " صحیح و سالم بازگردد؟
چند لحظه به مرد یا زن عقیمی فکر کنید که خانه خود را پر ازعروسک کرده اند و حاضرند نیمی از عمر خود را بدهند تا بچه دارشوند و گاه با همین حسرت از دنیا میروند....
وقتی ما به فرزندان خود مبارزه و سرکوب این میل درونی را سفارش میکنیم چه پاداشی برای آنها در نظر گرفته ایم؟
آیا میدانید ناتوانی جنسی پاداش نوجوانانی است که توانسته اند به خوبی این نیرو را در خود سرکوب کنند؟؟ آیا شما به عنوان پدر مادر واقعا آرزو میکنید فرزندتان عقیم یا سرد مزاج شوند؟؟ یا شما هم دراین تعارض گیر افتاده اید؟؟
با اینکه در کشور ما درصد چشمگیری از مردان از این عارضه رنج میبرند و همسرانشان نیز قربانی یک تربیت موثر شده اند اما خوشبختانه درصد بالاتری از نوجوان نمیتوانند این میل را در خود سکوب کنند اما چه برسر آنها می آید؟
عموم بچه ها دوست دارند " بچه خوبی" باشند و در نوجوانی قصد دارند زهد و تقوی پیشه کنند ولی راهی پیش روی آنان است که نه خود تجربه ای در این زمینه دارند و نه حق دارند دراین خصوص با کسی صحبت کنند پس باید الهاماتی به ایشان شود تا راه کنترل صحیح را بدانند و یا باید مادام العم از این خطر که همواره در کمین آنهاست فرار کنند اما آیا میدانید این فرار دام بزرگتری از روبرویی با این معضل پیش پای آنها پهن کرده است؟
یک مثال ساده
همین دیروز بر حسب اتفاق در تاکسی کنار دختر نوجوانی نشسته بودم که کمی بی تاب به نظرمیرسید وقتی درحال او دقت کردم متوجه شدم از مبداء حرکت تمام تلاشش این است که دست و پایش به منِ ( نامحرم) نخورد و لمسی صورت نگیرد ولی نمیدانست که از همان لحظه ابتدا دستش در چشم روح من بوده و روانش در لمس کامل با نامحرم بوده و این تحریک کننده تراز لمس جسمانی است. کیف سنگینی که روی پایم ایجاد مزاحمت کرده بود را بین خودم و او قرار دادم و دخترک نفس راحتی کشید و این نفس راحت نوعی تشکر او از کیفی بود که بزرگواری کرده و جنگ بین دخترک و روحش را به پایان رسانده. چیزی که از صمیم قلب آرزو کردم این بود که روزی همه بدانند که این نیروی درونی هم اگر مانند کیف من در جایگاه مناسبی در اندیشه اش قرار بگیرد یک نیروی مزاحم نیست بلکه یک نیروی بزرگوار است که میتواند مایه تعالی و یک صلح دائمی با روحش را فراهم کند.

 

joliet_arch

عضو جدید
2- ادامه راه با سرکوب

"امیل کوئه" هیپنوتیزور معروف فرانسوی سالها پیش قانونی را در روانشناسی ثبت کرده که در فیلم "راز" نیزکمی با این قانون آشنا شدیم. این قانون ((تاثیر معکوس)) نام دارد و نشان میدهد بسیاری از تلاشهایی که ما در زندگی میکنیم و نتیجه نمیگیریم بخاطر افتادن در مسیر اجرای این قانون است. چرا که با تصویر ذهنی منفی سنگ بنای یک تلاش که نتیجه معکوس میدهد را گذاشته ایم.
"امیل کوئه" میگوید اگر شما در حال یاد گرفتن دوچرخه سواری در یک جاده عریض باشید و در کنار جاده سخره بزرگی ببیند حتما با آن برخود میکنید یا احتمالا قبل از رسیدن به آن زمین میخورید در حالیکه اگر نیمه شب سخره راهم نمیدید با آن برخورد نمیکردید آیا دلیل را میدانید؟؟
چون آن شخص از لحظه دیدن مانع، شروع به تلاش معکوس کرده که به آن مانع برخورد نکند واین تلاش اورا مستقیما به سمت مانع هدایت میکند ویا اورا زمین میزند این همان مانعی است که هرنوجونانی در کنترل این خواسته درونی با آن برخورد میکند.
موضوع کنترل، کششی در جوان ایجاد میکند خود را خوار و خفیف در مقابل غول بزرگی می بیند. بسیاری برای خواندن یک مقاله در این مورد ( مثل همین مقاله) دچار نگرانی و تشویش میشوند و احساس میکنند جرات رویارویی با آن را ندارند و باور دارند قدرت مقابله با این کشش را از دست داده اند و شاید وقت مطالعه همین مقاله ضربان قلبشان به اندازه یک مسابقه دوی سرعت بالا برود.
گاهی جوان چنان دچار دوگانگی شخصیتی میشود و روحیه تهاجمی میشود که درتنهایی به خود حمله میکند و در این مبارزه خود را شکست میدهد و به خود ارضایی روی می آورد . آیا میدانید خودارضایی یک شکاف عمیق در روح فرد ایجاد میکند؟ چون " در لحظه" فرد با دو احساس روبروست از یک طرف مهاجم است و از طرف دیگر قربانی .
آیا با تبعات این بیماری آشنا هستید؟
از لحظه شروع به این کار که فرد اعتماد به نفس خود را از دست میدهد تا زمانی که معتاد به این کار میشود امکان ابتلا به انواع و اقسام بیماریهای روانی را دارد واز نظر جسمی نیر صدمات زیادی بر او وارد میشود آیا میدانید سالانه چند هزار نفر در کشور ما به علت این عارضه دست به خودکشی میزنند؟؟
و در نهایتِ مظلومی قربانیِ علم نیاموخته خود میشوند؟
براستی چرا حتی بزرگترهای ما هم که مویی سپید کرده اند جرات ابراز یک گفتگوی ساده وسالم وبدون تحریک را دراین باره ندارند؟؟
چرا گاه در اماکن عمومی پیرمردهایی را می بینیم که چشم چرانی مبتلا هستند؟
چرا بسیاری ازما وسواس داریم هر بانویی از کنارمان عبور کند حتما باید صورت او را برانداز کنیم؟
اگر واقعا این دشمن اینقدر بزرگ است که پیرمردها و پیرزنان هم نتوانسته اند آنرا شکست بدهند چگونه ما انتظار داریم بتوانیم آنرا شکست دهیم ؟
اصلا چرا خدا باید درون ما دشمنی با این عظمت قراربدهد که ما همواره با او در جنگ باشیم و معمولا نتوانیم او را شکست بدهیم آیا این بیشتربه تنبیه شبیه نیست تا یک مبارزه ؟؟
واقعیت این است که اگر در حالِ مرتاضی که ریاضت میکشد یا عاشقی که مدت مدیدی از عشق خود بدور بوده کمی درنگ کنید می بینید هر انسان معمولی میتواند بدون توجه به این نیاز مدتهای طولانی زندگی کند؟
البته منظورم کشتن این حس درون خود نیست بلکه میتوان آنرا به "خوابیدن این احساس " تشبیه کرد چون می بینید که همان عاشق با نزدیک شدن معشوق خود دوباره نیروی خود را باز می یابد؟ اما آیا واقعا میتوان این نیروی عظیم را به راحتی می تواند مدیریت کرد تا مدتی طولانی از او راحت بود؟
باید بدانید که این نیرو اینقدرها هم بزرگ نیست بلکه ما خودمان آنرا با همین مبارزه منفی( قانون اثر معکوس) پرورش داده ایم و توانسته ایم یک مارمولک کوچک را تا حد یک تمساح رشد دهیم
و اکثرا هم خساراتی در این بین به بدنه انسانیت وارد کرده ایم انحرافات جن،سی عموما از همین مبارزه غلط ناشی شده ما در این زمینه با این همه پیشرفت به جایی رسیده ایم که واقعا نشان میدهد از انسانیت به دور افتاده ایم .
مبرهن است که انسانِ متمدن به واسطه علمش فقط در جهت انسانیت پیشرفت نکرده، بلکه در همه جهات پیشرفت داشته. پدیده حیوان دوستی أ¢â‚¬" یا همجنس-بازی مانند بمب اتم یا "هنر دروغگویی" از دستاوردهای همین پیشروی های غلط است که ما را گاه ازدنیای حیوانیت نیز پست تر کرده است.
در بعضی جوامع بجای تغییر و درمان همجنس گرایی این پدیده مضر را به رسمیت شناخته اند (مانند سیگار کشیدن) چون معمولا پاک کردن صورت مساله راحت تر از حل آن است.
خوب خوشبختانه همه ما در مقابل این غول بی شاخ و دم شکست را نپذیرفته ایم و به انحطاط و انحراف اخلاقی کشیده نشده ایم اما آیا میدانید چقدربرای این مبارزه هزینه کرده ایم ؟؟
با این سیستم تدافعی که در نوجوان ایجاد میشود و هر روز این نیرو قویتر میشود حتی اگر شکست کامل را نپذیریم باز هم زیان هنگفتی برای ما دارد چرا که معمولا بیش از 90% فکر و ذهن جوانان و نوجوانان به درگیری با این موضوع اختصاص می یابد. فکر و تخیلی که سرمایه اصلی جوانی در زندگی است یعنی همان نیرویی که باید صرف خلاقیت و ساختن آینده بشود به فکر کردن به این موضوع اختصاص می یابد. در نوع محترمانه تر آن اندیشه ازدواج مشکل اصلی جوان و نوجوان میشود بطوریکه کیفیت آن نیز قربانی وجودش میشود.
و بسیار می بینیم با هر دخترخانم مجردی در هر موقعیت و هر حالتی و در هر موردی صحبت میکنیم اولین سوالاتش برای این است که ببیند گزینه مناسبی برای ازدواج هستید یا خیر؟؟؟ آیا واقعا در فرهنگ دخترانه، انسانها به دو دسته اصلی تقسیم مشوند 1- گزینه های ازدواج 2- دیگران.
لازم نیست این موضوع را بیشتر توضیح دهم وگرنه به واقعیت های عجیبی میرسیم. مثلا گاه در جامعه با دخترانی روبرو میشویم که بیشتر از مادر بزرگشان تجربه س- ک-س دارند اما هنوز باکره اند!!! این نتیجه فرهنگ غلط نیست؟
حالا بیایید به این سوال صادقانه پاسخ بگوییم
وقتی کسی که توانسته جسم خود را از این میل درونی پاک نگه دارد و در عوض تمام فکر روح خود را درآن غرق کند و تخیلی که باید برای خلاقیت از آن استفاده شود فقط به ساختن و تماشای فیلمهای "پور0نو" اختصاص داده آیا موفق بوده؟ پس به گمان شما راه حل چیست؟
خوب بیایید نزدیکترین راه حل یعنی ازدواج را بررسی کنیم
بزرگان و خیرین نیز همواره به ازدواج توصیه میکنند و سفارش میکنند ازدواج را ساده بگیرید، اما آیا ما برای رفع این نیاز ازدواج میکنیم یا برای تعالی روح؟؟ آیا ما با این کار ازدواج را هم مانند این میل درونی به خفت نکشیده ایم؟
وقتی ازدواج را راه صحیح ارضای این حس درونی دانستیم در واقع از عظمت ازدواج هرچه بیشتر کم کرده ایم.
چه بسا دو انسان را به رابطه جدیدی وادار کرده ایم که این جنگ درونی به بیرون هم سرایت کند و دو نفری که شاید هیچ وجه مشترکی با هم ندارند مجبور باشند مابقی عمر خود را با هم سپری کنند و در این میان روح این دو انسان مانند دو پرنده که با طنابی به هم بسته شده اند هرگز به فکر پرواز هم نمی افتند و حتما موافقید که این بدترین اسارتی است که بشر تجربه میکند. البته بازهم تصادفا ممکن است این دو نفر برای هم مناسب باشند و ازدواجشان آنها را به تعالی برساند، که آرزوی همه ماست اما احتمال این تصادف چقدر است؟ و اگر این تصادف هم روی بدهد با مانع بعدی روبرو میشوند!
مانع بعدی این است که دو نفری که در مورد این نوع رابطه هیچ آموزشی ندیده اند می بایست باهم مراوده کنند
مراوده ای که به علت ناشیگری گاه به تجاوز میماند آن هم تجاوزی با مجوز قانونی !!! و نتیجه این ارتباطات اینکه طبق آمار بیش از 95% عصبیت ها و ناراحتی های بانوان مملکت از شکل غلط رابطه زناشویی اش با همسر سرچشمه گرفته و چه بسا ممکن است در سن 70 سالگی زمانی که تمام زندگی را به فضاحت کشید و با همان اضطراب درونی فرزندانی عصبی و بی ایمان به جامعه تحویل داده اند متوجه شود سرچشمه از کجا بوده و شاید هم هرگز متوجه نشود همه ناراحتیهایش از عدم توفیق در این ارتباط بوجود آمده
این صدمه ایست که زنان از این رابطه میخورند و معمولا مردان دچار این بیماریهای روحی و اخلاقی نمیشوند ومی توانند از این بابت خوشحال باشند اما این فقط یک طرف سکه است طرف دیگر این است که سهم مردان از این رابطه به عوضِ سیراب شدن جسمشان این است که روحشان گرسنه تر شده و گرایش بیشتری به این موضوع پیدا میکنند. مردانی که صبح زفاف به "شریکِ جن:سی" دیگری می اندیشند و می بینیم بعد از ازدواج نیازمندانه تر به جنس مخالف نگاه میکنند.
گروهی از مردان لذت کافی را در افزایش زمان ارتباط جستجو میکنند و به دنبال خرید اسپری و قرص و ... میروند تا زمان لذت بردن را افزایش دهند
اگر واقعا نیاز دارید زمان بیشتری را به این رابطه اختصاص دهید من دو تکنیک ساده از مدلهای متافیزیک و هیپنوتیزم برای افزایش زمان رابطه میگویم
1- هنگام رابطه تمرکز خود را به نقطه وسط پیشانی در بین دو ابرو منتقل کنید اگر بتوانید خوب تمرکز کنید می توانید زمان انزال را ساعتی به تاخیر بیندازید
2- نفس خود را در طول رابطه کنترل کنید تا عمیق و طولانی بماند و اجازه ندهید به نفس زدن بفتید. این کار شما را به یک "ابر مرد" شبیه میکند

این روشها برای درمان ضعف جسمانی مناسب است اما اگر روزی 4 ساعت هم به این رفتار ادامه بدهید روح شما سیر نخواهد شد حتی ممکن است نسبت به کل موضوع هم منزوی بشوید.
اما هرگز فکر نکنید وقتی غذای سر آشپز بی کیفیت است میتوان ضعف آنرا با افزایش کمیت جبران کرد
گروه دیگر هم نوع غذا را تعویض میکنند چون لذت را درجای دیگر جستجو میکنند و البته خوشحالند که مردان میتوانند به داشتن همسران متعدد فکر کنند. این همان موضوعی است که از دید بانوان به بی وفایی و تنوع طلبی ذاتی مردانه مربوط میشود و البته تاریخ هم اسناد کافی در اختیار این تفکرات زنانه قرار میدهد درحالیکه اگر مشکل این مردان درک کرد این باورها هم از بین میرود.
این مردان سرگشته را میتوان به کوهنوردانی که هنوز "واحدِ متر" را کشف نکرده اند تشبیه کرد.
این کوه نوردان بجای آنکه سعی کنند به عمق رابطه خود قناع ببخشند مشکل را میخواهند با فتح کوه های دیگر که چه بسا تپه های کوچکی هستند حل کنند اما مسلما روح یک کوهنورد هرگز با فتح تپه های کوچک آرام نمیشود.
اگر فتح تپه های خاکی را موفقیت یک کوهنورد بدانیم پس همه ما ورزشکار و کوه نوردیم (حتی با قد 160سانتی متر و وزن 120 کیلوگرم J ).
در حالیکه یک نقاش هنرمند با دید اقتصادی نقاشی نمیکند و هرگز هنر خود را در تولید انبوه نقاشی ها نمیداند او بجای اینکه هر شب یک نقاشی بکشد تمام تلاشش را معطوف به یک اثر جاودانه میکند.
اگر فکر میکنید شما از این قائده مستثنی هستید
همین الان خواهش میکنم به نقطه اوج این ارتباط فکر کنید .... و بگویید نقطه اوج آن کجاست؟
میتوانید ازهر منبعی که میخواهید کمک بگیرید به اینترنت سربزنید و مقاله های علمی مربوط به این مبحث را که متخصصین علمی آن نوشته اند بخوانید؟
آیا غیر از این است که همه لحظه انزال را نقطه اوج این رابطه میدانند؟
آیا همین پاسخ شما نشان نمیدهد که شما این رابطه را یک رابطه جسمانی می بینید؟؟ وگرنه حتما بیاد می آوردید که یک عاشق ترجیح میدهد به عکس محبوبش نگاه کند تا با غریبه ای هم آغوش باشد ، چرا؟؟؟ چون در ذهن او نگاه کردن به عکس معشوق لذت بخشتر از هم خوابی با زیباترین زن دنیاست. پس یک نگاه میتواند از عمیقترین لحظه ای که اشاره کردیم لذت بخشتر باشد.
آیا این نقطه اوج در یک تپه با دامنه پست یک کوه قابل مقایسه نیست ؟
این رابطه نه برای فتح تپه ها، که برای فتح قله است. برای درک عشق است نه برای ساختن حرمسرا
آری عشق وقتی با این رابطه توامان باشد روح انسان را نیز مانند جسمش سیراب میکند و این لذتی مانند فتح یک قله دارد که اصلا با بالارفتن از یک تپه خاکی قابل مقایسه نیست .
حالا حتما میگویید عشق در ورای این رابطه است اما چگونه جوان میتواند به آن دست یابد هنگامی که دائم باید از دست این تمساح فرار کند؟ پس راه حل کجاست؟
 

joliet_arch

عضو جدید
3- آزادی بی قید وشرط
عده ای ازجامعه شناسان میگویند برای رویارویی با این مشکل باید دیگاه خود را تغییر دهیم تا مانع رشد این مارمولک و تبدیلش به تمساح بزرگ شویم. آنان توصیه میکنند بهتر است از ابتدا با این پدیده به نوع دیگری برخورد کنیم فرزندانمان را عادت دهیم ازکودکی همدیگر را عریان ببینند و در محیط این چنینی دیگر پسر نوجوان با دیدن تار موی خانم60 ساله حالش منقلب نمیشود او وقتی آزادانه بتواند هر زمان که دلش خواست نزدیکی داشته باشد دیگر فکر و ذهنش مملو از این موضوع نمیشود و میتواند از قوه خلاقه خود به نحو احسن استفاده کند و دچار جنگ های درونی نمیشود.
خوب خوشبختانه می بینید که غربیها از زمان "فروید "هیپنوتیزور بزرگ و روانشناسی که "تئوری جن0سیت" را در روانشناسی مطرح کرده این تحول فکری را در جوامع خود بوجود آورده اند و این ایده ها را به خوبی به اجراء در آورده اند و تا حد زیادی آزادی را به اجراء گذاشته اند و تقریبا نیمی از افراد جامعه هم بر خلاف سنتهای کهنشان حاضرشده اند چنین رفتار کنند. در این جوامع می بینیم روی هر مجله عکس یک زن برهنه است و نقطه عطف هر فیلم با هر موضوعی یک رابطه این چنینی در خود دارد و جامعه اشباع شده از پرداختن به این رابطه .
اما با این اوصاف دیگر دلیلی برای عقده ای شدن وجود ندارد و "مارموکِ منظور" رشد جهشی نخواهد کرد. عموما جوانان غربی دائم در حال فرار از این کشش درونی نیستند و فکر و ذهن بازتری دارند و ازدواجها هم نه برای ارضای این میل که معمولا با عشق انجام میشود زنان هم دچار افسردگی مزمن نیستند و مردان هم به حرمسرا فکرنمیکنند .
این حرف عالمانه است اما آیا این جوامع مترقی مشکل خود را با این نیاز اولیه برطرف کرده اند؟
متاسفانه باید بگویم خیر .هنوز هم در این جوامع شاهدیم :
در هندوستان روسپی ها سندیکا دایر میکنند!!!
در دانمارک همجنس بازی قانونی میشود!!!
در ایتالیا سایتهای کودک آزاری پررونقند!!!
در امریکا فیلمهای پورنو پرفروشند!!!
مردم سوئد و سویس به س.کس گروهی علاقه وافری دارند!!!
و بیش از 95 درصد زنان چینی و روسی به همسرانشان خیانت میکنند!!!
و حتی گهگاه اخبار تکان دهنده ای دراین خصوص مانند تجاوز پدر بلژیکی به دخترش هستیم!!!
آیا میدانید معنی این اخبار چیست؟
روسپیگری أ¢â‚¬" همجنس بازی- و کودک آزاری- فروش فیلمهای پورنو و بقیه موارد ذکر شده تماما نشان میدهد هنوز هم در این جوامع بسیاری از روشهای غلط ارضاء میل جن+سی استفاده میکنند.
به عبارت ساده تر میتوان گفت:
سرآغاز مشکل آنجاست که این رابطه را ارضای یک نیاز جسمی - سطحی و غیر معنوی میدانیم
در حالیکه باید آنرا عمیقتر نگاه کنیم.
4- و اما راه حل، معنویت
در مقاله پیشین که درمورد (فیزیک نوین و هیپنوتیزم) تقدیمتان کردم دیدیم که انسان هرگاه که در دنیای مادی به بن بست میرسد به معنویات روی می آورد دراین مورد نیز بهتراست پاسخ را در معنویات جستجو کنیم
با رجوع به معنویات در می یابیم : این تصور که میل به جنس مخالف ، یک غریزه حیوانی و دون پایه است اشتباهی است که " غلط مشهور" شده چرا که حکم ورود انسانهای بزرگ تاریخ به عرصه گیتی نه تنها یک کار حیوانی نیست بلکه عملی مقدس و ارزشمند است.
شاید اگر از ابتدا این نگرش را تصحیح کرده بودیم امروزه جهان پر بود از انسانهای متعالی نه معمولی
به این آیه و حدیث توجه کنید:
1- قران مجید ، سوره اسراء آیه 32: به زنا نزدیک نشوید که همانا زشتترین وبدترین راه است
2- پیامبر میفرماید: هرمومنی با همسرش آمیزش نماید هفتاد هزارفرشته با دلهایشان را برای آنها میگسترانند و رحمت خدابر آنان نازل میشود( مستدرک الوسائل ج14 ص154 )
وقتی به آیات و روایات دقت کنید این سوال برایتان پیش می آید که اگر این "زنا" و "جماع " برطرف کردن یک نیاز جسمانی و سطحی و بی ارزش است پس چگونه است که یکی می تواند ما را این همه به جهنم و لعن خدا نزدیک کند و دیگری مقرب به بهشت و حب الهی نماید؟
ساده لوحانه است که فکر کنیم فقط بیان یک جمله ساده (خطبه عقد) بریک عمل میتواند این قدر تاثیرگذار باشد. آیا ارضای یک غریزه حیوانی حتی از صحیح ترین حالت میتواند باعث قرب الهی بشود؟ اگر اینطور بود باید برای غذا خوردن هم چنین پاداشهایی میداشتیم .
در واقع اینگونه بیانات بزرگان اشاره به معنی عمیقی ورای این رابطه دارد بزرگان میخواهند توجه ما را به روح رابطه جلب کنند. بیان خطبه عقد به معنی رضایت طرفین از این رابطه است که ما را به سمت روح عمل سوق میدهد تا ما بفهمیم این عمل یک عمل روحانی است نه قط ارضای یک نیاز جسمانی.
آنچه به این رابطه غنا می بخشد عشقی است که ما بین دو نفر وجود دارد. بجای تلاش به طولانی کردن زمان ارتباط و یا گزینش چند همسر باید به عمیق کردن رابطه احساسی خود با شریک زندگیمان باشیم.
وقتی رابطه ما با همسرمان رابطه ای عاشقانه باشد جماع ما نیز همچون فتح یک قله بلند، لذت بخش خواهد بود.
فراموش نکنید عشقی که تمام شعرای ما از آن دم میزنند و هدف خدا از خلقت آفرینش است همان الماسی است که در علم شیمی آنرا کربن خالص میشناسند و البته زغال هم کربن خالص است اما ارزش و زیبایی الماس را ندارد .
حال این ما هستیم که زغال رابطه جن:سی را باید با چینش صحیح اتمهایش کنار هم به همان الماس زیبا و گرانبهای عشق تبدیل کنیم تا به وظیفه انسانی خود عمل کرده باشیم.
البته این نیمه موفقیت است نیمه ای که گهگاه می بینید در کشورهای غربی نیز به آن رسیده اند و طبق آمار بیش از 90 درصد ازدواجها در کشورهای غربی با عشق صورت میگیرد اما طول مدت ازدواج در این کشورها معمولا به کمتر از 2 سال میرسد آیا میدانید چرا؟ چون نیمه دیگر موفقیت در اجرا معکوس این ارتباط است
چون انسانها با ازدواج روش تبدیل عشق به س-کس را آموخته اند اما روش بازیافت آنرا نمیدانند و بعد از مدتی باهم بودن تمام عشق خود را هزینه کرده اند و دیگر عشقی به هم ندارند در حالیکه یک رابطه صحیح رابطه ایست که این دو احساس به یکدیگر بدل شوند بی شک هر رابطه یکسویی محکوم به فناست.
ما باید از این رابطه عشق تولید کنیم تا عشق سراسر زندگی مارا پر کند و آنرا همچون چشمه ای پرآب منتشر کنیم تا جهانی آکنده از عشق را بسازیم در حالیکه عموما ما هرگز نمی آموزیم عشق را از این رابطه تولید کنیم آیا می دانید راه انتشار عشق از این رابطه چیست؟؟
 

joliet_arch

عضو جدید
5- انتشار عشق

میخواهم اصول اولیه ای را برای تکمیل چرخه عشق ومعاشقه برایتان بگویم اما ابتدا این پاراگراف را با دقت بخوانید
<< توجه مان را به حسی درونی معطوف میکنیم روی این احساس تمرکز میکنیم تا در ما تقویت شود بعد در ادامه این روند، آنچنان در آن احساس غرق میشویم که از محیط پیرامون خود جدا شده و تمام فکر و ذهن ما خواستن میشود .... بعد به جایی میرسیم که باید انرژی متمرکز شده درون خود را رها کنیم وقتی انرژی خود را به درستی رها میکنیم.... لحظاتی از بُعد زمان و مکان خارج میشویم نه خودمان راحس میکنیم و نه گذر زمان را ... به آرامشی عمیق میرسیم و رها و وانهاده هستیم معمولا حس میکنیم بهترین زمان برای خوابیدن است و معمولا این زمان میخوابیم >>
در پاراگراف بالا به نظر شما مکانیزم چه عملی را شرح داده ام؟؟؟؟حتما گمان میکنید درمورد حوه اجرای این رابطه حرف میزنیم البته فقط درمورد یک حس خاص که همان ارضای نیروی جن=سی باشد حق با شماست اما در حال کلی ( نه یک حس خاص) این مکانیسم هیپنوتیزم بود. لطفا یک بار دیگر مکانیزم هیپنوتیزم را مطالعه کنید شاید تعجب کنید که این دو عمل کاملا متفاوت مکانیزمی شبیه به هم دارند اما میخواهم بدانید این رابطه درواقع یک حالت هیپنوتیزم است حالتی که انسان ها بدون هیچگونه آموزشی مبادرت به انجام آن میکنند در واقع شبیه همین کار را ما برای رسیدن به اهداف و آرزوهای مختلف خود در زندگی با حواس گوناگون با هیپنوتیزم انجام میدهیم.
حال که متوجه ارتباط هیپنوتیزم و این رابطه شدید میخواهم به شما به عنوان یک مدرس هیپنوتیزم بگویم چگونه میتوانید هیپنوتیزمتان را عمیقتر کنید و علاوه بر لذت عمیق بتوانید از آن برای رسیدن به اهداف والاتری نیز کمک بگیرید (التبه اگر در دوره آموزش خودهیپنوتیزم شرکت کنید نکات بیشتری می آموزید اما فعلا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست)
چون جالب است بدانید در این رابطه نیز همچون هیپنوتیزم میتوان با کیهان تله پاتی کرد و افکار را منتشرنمود!! شاید برایتان عجیب باشد اما اگر از نحوه اجرای عمل آگاهی بیابید حتما تاثیر به سزایی در روند زندگی شما میگذارد تا حداقل ازاین به بعد افکار مثبت خود را منتشر کنید نه افکار منفی خودرا.
در هیپنوتیزم وقتی به مرحله ای میرسیم که روح از بدنمان خارج میشود و حس میکنیم که دیگر در قید و بند زمان و مکان نیستیم و بدن خود را احساس نمیکنیم درواقع امواج فکری خود را در جهان منتشر میکنیم گویی خواسته های خود را چون نامه ای به دست سرنوشت میدهیم که او برای ما آنرا اجرا کند و در این رابطه نیز اگر با روشی صحیح به انزال برسیم دقیقا این حالت رخ میدهد که دقایقی حس میکنیم از زمان و بدن خود وارهیده ایم.
چه درهیپنوتیزم و چه در این رابطه رسیدن به اوج لذت با ترشح اندروفین در مغز همراه است. ماده ای مانند مرفین که در مغز ترشح مشود و آرامش عمیقی به ما میدهد و موجب میشود که زمانی هر چند کوتاه در اوج لذت باشیم و از بعد زمان وقید جسم رهایی یابیم و گویی افکار ما می ایستند و این لحظه همان لحظه انتشار احساسات ماست. درحالت هیپنوتیزم ما خواسته های خود را به کیهان دراین لحظه سفارش میدهیم ( و اصطلاحا "تله پاتی" میکنیم ) ولی عموم مردم در این رابطه نمیدانند چه اتفاق مهمی را ناخواسته انجام میدهند آیا میدانید در این ارتباط نیز شما به جهان احساسی را سفارش میدهید تا ان احساس را در زندگی شما جاری کند؟؟؟
حتما میخواهید بدانید چه حسی را به کیهان سفارش میدهید ؟؟ پاسخ ساده است همان حسی را که قبل از شروع رابطه داشته اید
حالا بیایید رفتار خود را بررسی کنید آیا شما هم گاهی برای خلاصی از افکارمنفی به رختخواب رفته اید؟
آیا افرادی را یده اید که ازعصبانیت سر دیگران فریاد میزنند یا با مشت روی میز میکویند یا چیزی را میشکنند؟
آیا در این موارد چیزی جز خسارت و خشم فروخورده که فقط موجب بیماری و سکته میشود چیزی بدست می آورند؟
پس مطمئن باشید اگر با همین احساس هم به این ارتباط دست بزنند همین نتیجه را میگیرند این همان روحیه تجاوز است نه معاشقه چون دراین حالت در زندگی خود یک موج منفی قدرتمند را منتشرمیکنند موجی که مانند آرزو به سمت آنان باز میگردد
در حالیکه کسی که با شادی و شوق به آغوش همسرش میرود شادی و شوق را در جهان روحانی خود منتشرمی کند.
و اگر فرزندی را در این زمان از خدا طلب کرده باشد فرزندی شاد و خوشحال به جهان دعوت خواهد شد و آیا میدانید افرادی که درزندگی خود را خوشبخت میدانند همان نوزادانی هستند که با روحیه شادو خوشنود چشم به جهان میگشایند؟
حال که به ارزش این رابطه پی بردید و آموختید چگونه بدون یاد گیری تله پاتی میتوانید در زندگی مشترکتان آنرا اجرا نمائید به عنوان یک مدرس هیپنوتیزم نکاتی را برای تعمیق این ارتباط و اجرای بهتر آن به شما میگویم تا بتوانید توسط این ارتباط زندگی خود را متحول کنید.
1- بجای آنکه این رابطه را یک رابطه پست بنامیم بیایید از این پس به این رابطه به دید یک رابطه مقدس نگاه کنیم وگرنه ذهن ما اجازه نمیدهد از آن برای رسیدن به اهداف مقدس (مانند تولد یک فرزند نیک) استفاده شود.. همانطور که بزرگان دین سفارش کرده اند با نیت قربت الی الله با همسر خود بیامیزید تا به احدیت نزدیکترشوید.
2- هاله سفیدی که دو انسان عاشق را در هنگام معاشقه در بر میگیرد به این علت است که دراین رابطه هر نفر یک بال برای پرواز روح دارد پرواز زمانی اتفاق می افتد که همسر خود را همانند یک قدیسه ببینید و همواره به او احترام بگذارید چون احترام عشق را ایجاد میکند.
3- اگر در نهایت آرامش و شادابی به بستر بروید آرامش و شادابی را به زندگی خود فراخوانده اید و اگر با خستگی و ناراحتی پا پیش بگذارید منتظر وفور خستگی وکسالت در سراسر زندگی خود باید باشید.
4- برای اینکه تمام قوای طرفین بکار بگرفته شود به تمام وجود همسرتان عشق بوزید قبل ازشروع این رابطه باید ذهن و فکر خود و همسرتان از هر دقدقه ای تهی گردد و به هرطریق ممکن شادی و شعف را در یکدیگر ایجاد نمائید.
5- نیروی روحی انسان در تمام سطح بدن گسترده شده و آرامش و شادی نیز باید در تمام سطح بدن گسترده شود پس دراین رابطه نیز به تک تک نقاط بدن هم توجه کنید (نه فقط محدوده ای خاص ) تا لذت فراوانی تولید نموده و موج قویتری را در جهان منتشر سازید.
6- روح انسان آرام- آرام تغییر میکند پس برای اینکه روحتان همچون جسمتان راضی شود و فردا تشنه نگاه به نامحرم نشوید باید توجهتان را لحظه به لحظه افزایش دهید نه بطور ناگهانی.
7- باید بدانید که معاشقه با خودارضایی یک تفاوت اساسی دارند. روح عمل خود ارضایی خودخواهی است در حالیکه عشق پاسخی است به حس دگر خواهی انسان . یعنی اینکه شما و همسرتان باید همدیگر را هیپنوتیزه کنید و به ارضای کامل برسانید نه اینکه هر یک در تلاش باشید که خود را به لذت برسانید. و این خلاف مردانگی ایست که فقط به رضایت خود بیندیشیم و همسر خود را ناراضی نگه داریم.
چه بسیار مردان معتقد و مومنی که درتمام عمر خود ریالی از حق دیگران پایمال نکرده اند اما این حق مسلم همسر خود را نادیده انگاشته اند و نسبت به آن نا آگاهند.

رعایت نکات بالا موجب میشود عشق سراسر زندگی شما را درخود بپوشاند و مومن میشوید به اینکه لذت همخوابی با معشوق دهها برابر لذت همخوابی با زیباترین زنان جهان است. دیگر تمهیدات لازم را با توجه به روحیه طرفین رابطه حتما خودتان کشف کنید و عشق را درجهان منتشرکنید.
دراین صورت چرخه عشق و معاشقه همواره در جریان خواهد بود و لذت زندگی شما ابدی خواهد شد.
حال که آموختیم چگونه به جای بالا رفتن از تپه ها به قله کوهها دست بیابیم بد نیست به پرواز هم اشاره کنیم


6- ولادت یک انسان برتر

بدون شک تولد یک انسان ذیشعور عجیب ترین پدیده خلقت است چون این شکافت اتم نیست که به نهایتا یک پدیده پیچیده جهان مادی است این عمل دعوت از یک انسان با روح دیگر است در زمین.
آیا فکر میکنید تولد این انسانها تصادفی است و از حیطه اختیارات ما خارج است ؟
متافیزیک میگوید هر انسانی میتواند گواه خلق یک انسان برتر را بدهد و هر فرد معمولی میتواند پدر یا مادر یک انسان برتر مانند مولانا یا حافظ باشد.
آیا تا بحال به این موضوع اندیشیده اید که والدین انسانی باشید که افتخاری بر جهانیان باشد؟ آیا خود را سزاوار چنین فرزندی می بینید؟
برخلاف انتظاری که علم ژنتیک از انسان دارد روانشناسی ثابت کرده فرزندان مومن و آزاده نه از والدین مومن که از والدین عاشق به دنیا می آیند و با رعایت نکات بالا و ایجاد عشق بین خودمان و همسرمان می توانیم منتظر تولد فرزندان مومن وخدادوستی باشیم که در آبدی جهان سهم بیشتری داشته باشیم .
بسیاری از دوستان در ایمیلهای خودشان ازمن (my mail: masteralive@yahoo.com )می پرسند آیا واقعا نوزاد درون شکم مادر هم تلقین پذیر است و می توان تربیتش را از درون شکم مادر شروع کرد؟
در پاسخ این سوال میگویم نه تنها این واقعیت وجود دارد که میتوانید فرزندتان را درون شکم مادرهم تربیت کنید بلکه میتوانید گامی جلوتربردارید و بیاموزید چگونه فرزندان نابغه بدنیا دعوت کنید این همان هدف ماورائی از ایجاد این رابطه است.
برای رسیدن به این هدف علاوه بر رعایت نکاتی که پیش تر بیان شد به نکات زیر هم عنایت داشته باشید
1- از مدتها قبل به تزکیه نفس بپردازید تا آرامشی عمیق سراسر وجودتان را بگیرید.
2- زمان خاصی را برای اجرای هدف خود و رسیدن به خواسته خود انتخاب کنید تا روحتان آماده شود.
3- از مدتها قبل به اولیاء خدا فکرکنید وآنها را بیاد بیاورید تا فرزندتان شبیه ترینِ به آنها باشد.
4- در هنگام نزدیکی از هر لحاظ خود و همسرتان درآرامش مطلق به سرببرید.
5- در حین رابطه تمام توجه خود را معطوف به لحظه استثنایی خلق یک روح بزرگ کنید.
6- این رابطه را یک عبادت ببینید وا ز خدا برای خود و همسرتان طلب کمک کنید..
7- در هنگام معاشرت تمام شرایط یک مراسم معنوی و روحانی را محیا کنید.
دراین مقاله کوتاه سعی کردم با زبانی ساده آخرین دستاوردهای متافیزیک را تا این لحظه تقدیم شما کنم باشد که به زودی در موطن عزیزمان شاهد تولد همزمان انسانهای بزرگی باشیم که در طول تاریخ پراکنده اند تا تحولی عظیم در تاریخ بشریت را به نمایش بگذارند.


7- حرف آخر، هیپنوتیزم

علاوه بر مورد مهم و موثر فوق الذکر، خودهیپنوتیزم میتواند در تمام زمینه های مربوط به روشهای نارست ارتباطی به یاری شما بیاید. خود هیپنوتیزم به علت ماهیت آن که درمانی است که توسط خودتان روی خودتان انجام میشود وهیچ شخص دیگری از آن مطلع نمیگردد، پسندیده ترین روش درمانی دربین اقشار مختلف جامعه است که با مشکلات اینچنینی دست به گریبانند.
با آموختن خودهیپنوتیزم روش مدیریت صحیح را در دوران مجردی بیاموزید تا علاوه بر منع رشد فزاینده این نیرو درونتان مانع از انحراف ذهن و فکرتان بشوید و از روشهای غلط ارضاء پرهیز نمائید
با خودهیپنوتیزم با روحتان ارتباط برقرار کنید و نیازهای روحی خود را بشناسید تا نگاهتان به این رابطه و اعمال دیگرتان یک نگاه معنوی باشد.
اگر تاکنون از روشهای غلط برای ارضای خود استفاده میکردید و به روح و جسم خود صدمه زده اید با هیپنوتیزم یک دگردیسی درون خودتان ایجاد نمائید.
اگر تجاوزی در زندگی شما رخ داده با خودهیپنوتیزم تبعات منفی آن را از روح خود پاک کنید.
اگر احساس میکنید نیروی جنسی شما تحلیل رفته و یا بطور کل آنرا از دست داده اید با خودهیپنوتیزم انرا بازیابید.
اگر نسبت به شریک زندگی خود سرد مزاج شده اید ویا تحریک پذیری خودرا از دست داده اید باخودهیپنوتیزم آنرا تقویت نمائید
اگر خاطرات بدی مانند قربانی شدن یا به استضعاف کشیده شدن را در زندگی خود دارید با خودهپینوتیزم خودتان را درمان کنید و خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنید.
اگر خود را همجنس باز شناخته اید بدانید با خودهیپنوتزم می توانید باورهای خود را تغییردهید و هورمونهای غیر فعال خود رافعال کرده و احساسات جدید را جایگزین احساسات ناضی از هورمونهای فعال خود کنید تا در مسیری مطمئنتر به زندگی ادامه دهید.
و مطلع باشید هرنوع بیماری مقاربتی را که عامل اندامی نداشته باشد خودتان با خودهیپنوتیزم میتوانید درمان کنید. ;):cool:
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا