سریال 48 با هنرنمایی شهرام امیری

کانادا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پی استقبال چشمگیر از سریال «24» مدیران شبکه فاکس اعلام کردند که درصدد ساخت سریالی جدید تحت عنوان «48» هستند. سریال 48 داستان زندگی یک دانشمند هسته ای ایرانی است که در کشور عربستان به دست نیروهای اطلاعاتی این کشور ربوده شده و سپس تحویل نیروهای آمریکایی می گردد. آمریکایی ها این دانشمند ایرانی را به کشورشان منتقل می کنند و سعی می کنند تا با انجام انواع و اقسام شکنجه ها، وی را وادار به همکاری کنند.
داستان از آن جا جالب تر و جذاب تر می شود که این دانشمند هسته ای ایرانی تصمیم می گیرد برای به رخ کشیدن قدرت خود و کشورش، هر چهل هشت ساعت یک بار از دست مامورین آمریکایی فرار کرده و با آپلود کردن فیلمی از خود در سایت «یوتوب» جنایات آمریکایی ها را افشا کند. وی پس از هر بار آپلود فیلم در یوتوب، دو مرتبه خود را تسلیم نیروهای آمریکایی می کند تا بدین ترتیب اقتدار آن ها را زیر سوال ببرد.
گفتنی است قرار است آقای «شهرام امیری» بازیگر سرشناس ایرانی، آمریکایی، به عنوان بازیگر اول در این سریال ایفای نقش کند. شنیده ها حاکی از آن است که تاکنون دو اپیزود از این سریال ساخته شده است.
و در طول سریال میبینیم که :
شهرام امیری درحالی که پشت وب کم نشسته بود گفت :
بنده هم چنان شهرام امیری دانشمند هسته ای بهداشتی هستم که چند روز پیش از سیاره مریخ فرار کردم و به مشتری پناهنده شدم. سیاره مشتری خیلی بزرگ است . در بدو ورود به مشتری اختاپوس بزرگی به من حمله کرد و با بازوهایش سعی می کرد من را دستگیر کند من هم با اسلحه اتمی که در قسمت 42 طرز ساخت ان را بیان کردم توانستم دوتا از بازوهایش را قطع کنم . ولی اختاپوس دست بردار نبود و با شدت حمله می کرد و با یک ضربه من را به زمین پرتاب کرد (ببخشید منظورم کره زمین نبود . زمین سیاره مشتری بود .) من بار دیگر مغز پوک اختاپوس را نشانه گرفتم و این بار با شلیک درست مخش را منفجر کردم . دریک ان موج بزرگی از تشعشات شیمایی بوجود امد و من بیهوش شدم . زمانیکه چشم باز کردم . یکی از دختران مشتری داشت از من مراقبت می کرد . پس از چند روز که حالم خوب شد مشتریان از من خواستند با دختر مشتری که از من پرستاری کرده بود ازدواج کنم . گفتم من خودم زن وبچه تو کره زمین دارم . گفتند اینجا مشتریه و حق با مشتریه . هرگاه دختر مشتری از مردفضایی مراقبت کند باید با او ازدواج کند . جالب اینجاست که انها به من می گفتند فضایی . (( درهمین جا دختر مشتری که 4 دست و 3 چشم و 2 تا لب داشت به اتاق شهرام امیری وارد شد و دست چهارمش را روی وب کم گذاشت و با صدای ماچ آب داری فیلم نا تمام ماند . ))
 

Nayere

عضو جدید
پی استقبال چشمگیر از سریال «24» مدیران شبکه فاکس اعلام کردند که درصدد ساخت سریالی جدید تحت عنوان «48» هستند. سریال 48 داستان زندگی یک دانشمند هسته ای ایرانی است که در کشور عربستان به دست نیروهای اطلاعاتی این کشور ربوده شده و سپس تحویل نیروهای آمریکایی می گردد. آمریکایی ها این دانشمند ایرانی را به کشورشان منتقل می کنند و سعی می کنند تا با انجام انواع و اقسام شکنجه ها، وی را وادار به همکاری کنند.
داستان از آن جا جالب تر و جذاب تر می شود که این دانشمند هسته ای ایرانی تصمیم می گیرد برای به رخ کشیدن قدرت خود و کشورش، هر چهل هشت ساعت یک بار از دست مامورین آمریکایی فرار کرده و با آپلود کردن فیلمی از خود در سایت «یوتوب» جنایات آمریکایی ها را افشا کند. وی پس از هر بار آپلود فیلم در یوتوب، دو مرتبه خود را تسلیم نیروهای آمریکایی می کند تا بدین ترتیب اقتدار آن ها را زیر سوال ببرد.
گفتنی است قرار است آقای «شهرام امیری» بازیگر سرشناس ایرانی، آمریکایی، به عنوان بازیگر اول در این سریال ایفای نقش کند. شنیده ها حاکی از آن است که تاکنون دو اپیزود از این سریال ساخته شده است.
و در طول سریال میبینیم که :
شهرام امیری درحالی که پشت وب کم نشسته بود گفت :
بنده هم چنان شهرام امیری دانشمند هسته ای بهداشتی هستم که چند روز پیش از سیاره مریخ فرار کردم و به مشتری پناهنده شدم. سیاره مشتری خیلی بزرگ است . در بدو ورود به مشتری اختاپوس بزرگی به من حمله کرد و با بازوهایش سعی می کرد من را دستگیر کند من هم با اسلحه اتمی که در قسمت 42 طرز ساخت ان را بیان کردم توانستم دوتا از بازوهایش را قطع کنم . ولی اختاپوس دست بردار نبود و با شدت حمله می کرد و با یک ضربه من را به زمین پرتاب کرد (ببخشید منظورم کره زمین نبود . زمین سیاره مشتری بود .) من بار دیگر مغز پوک اختاپوس را نشانه گرفتم و این بار با شلیک درست مخش را منفجر کردم . دریک ان موج بزرگی از تشعشات شیمایی بوجود امد و من بیهوش شدم . زمانیکه چشم باز کردم . یکی از دختران مشتری داشت از من مراقبت می کرد . پس از چند روز که حالم خوب شد مشتریان از من خواستند با دختر مشتری که از من پرستاری کرده بود ازدواج کنم . گفتم من خودم زن وبچه تو کره زمین دارم . گفتند اینجا مشتریه و حق با مشتریه . هرگاه دختر مشتری از مردفضایی مراقبت کند باید با او ازدواج کند . جالب اینجاست که انها به من می گفتند فضایی . (( درهمین جا دختر مشتری که 4 دست و 3 چشم و 2 تا لب داشت به اتاق شهرام امیری وارد شد و دست چهارمش را روی وب کم گذاشت و با صدای ماچ آب داری فیلم نا تمام ماند . ))

:w15::w15::w15:
خيلي باحال بود

:w02:
 

moya_memar

عضو جدید
آقای کانادا:exclaim:
چرا در مورد آمپولهای هوایی که بهش زدن و اینطور باد کرد چیزی نگفتین؟؟؟؟؟؟
تازه یادتون رفت بزرگترین شکنجه(ریختن پول به حسابش) رو که بهش دادن رو هم بگین.
منکه با خوندن قسمتهایی ازش هم می ترسم شبا تو اتاقم تنها بخوابم:cry:
 

Similar threads

بالا