سرنوشت...؟

espailpoor

اخراجی موقت

دختری که نامزد خودش رو به تازگی از دست داده
اومده اینجا تا ولنتاین رو باهاش جشن بگیره.

کاش روزگار بی وفایی نمی کرد...





يه طرف اذان، يه طرف اقامه
شروع شد...
وقتی كودكيم هزاران هزاران اميد ميبنديم به ادامه زندگی
اما
يه اتفاق باعث ميشه آرزو كنی: ای كاش هيچ وقت شروع نميشد...
 

Similar threads

بالا