زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
فروزان شفیعی
عضو جدید
سلام به تمامی مهندسین کشاورزی محترم
ممنون از محیط جالبی که فراهم کردین.
من دانشجوی سال دوم مکانیک ماشین های کشاورزی هستم.با اینکه هنوز درسا تخصصی نشدن ولی رشتمو 1جورایی نشناخته خیلی دوست دارم.توصیه ای چیزی در مورد رشته ا م و پیش زمینه های مورد نیاز واسه رشتم اگه دارین ممنون میشم بهم بگین!
یا حق
ممنون از محیط جالبی که فراهم کردین.
من دانشجوی سال دوم مکانیک ماشین های کشاورزی هستم.با اینکه هنوز درسا تخصصی نشدن ولی رشتمو 1جورایی نشناخته خیلی دوست دارم.توصیه ای چیزی در مورد رشته ا م و پیش زمینه های مورد نیاز واسه رشتم اگه دارین ممنون میشم بهم بگین!
یا حق
آدمی‌ست دیگر
یک روز حوصله هیچ‌چیز را ندارد
دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور
یک روز حوصله هیچ‌چیز را ندارد
دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور
حسین پناهی
آره واقعا...
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید : تو به من گفتی :
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم :
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم"
باز گفتم که: " تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
اشکی ازشاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید،
یادم آید که از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید : تو به من گفتی :
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم :
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم"
باز گفتم که: " تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
اشکی ازشاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید،
یادم آید که از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
افشین تبریک میگم رییس شدی توام
مرسی
من که دیگه دارم بازنشسته میشم کم کم !
خوبی گل پسر ؟
اعظم خانوم به خودت مثلث باش عزیز دل چیزی نیس که بیکاری دیگه فقط فقط هم درد تو نیس خیلیا درگیرن گصه نخوریا بلاخره جامعه به ادم بیکار هم نیاز داره نمیشه که همه برن سرکار میشه؟؟!!
"Pejman"
دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
واقعاااااااا
واقعاااااااا
واقعاااااااا
mahdya
عضو جدید
.gif)
باهشه هیشکی جواب سلام منو نده.
خودم میدم.سلااااااااااااااااااااام بهار جووونم :دیییی
شبه همتون خوش
الان که همه خوابن !
