زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
سلام:gol:
حال شما خوبین؟

حالا بعد مدتها یه همشهری پیدا کردیم یکم تحویلمون بگیره اونم شما ایراد میگیرین؟:D

مرسي سلامت باشي


نه بابا چيكار شما دارم فقط گفتم منم هستم ديگه
تازشم اگه خيلي دوستش داري ادرس بده بياد خونتون بهش از اونا كه به مريم ميدادي بده :smile:
 

sima_

عضو جدید
مصرف در برابر عشق

مرد درحال تميز كردن اتومبيل تازه خود بود كه متوجه شد پسر 4 ساله اش تكه
سنگي برداشته و بر وري ماشين خط مي اندازد .

مرد با عصبانيت دست كودك را گرفت و چندين مرتبه ضربات محكمي بر دستان
كودك زد بدون اينكه متوجه آچاري كه در دستش بود شود

در بيمارستان كودك به دليل شكستگي هاي فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .

وقتي كودك پدرخود را ديد با چشماني آكنده از درد از او پرسيد : پدر
انگشتان من كي دوباره رشد مي كنند ؟

مرد بسيار عاجز و ناتوان شده بود و نمي توانست سخني بگويد ، به سمت ماشين
خود بازگشت و شروع كرد به لگد مال كردن ماشين .

و با اين عمل كل ماشين را از بين برد و ناگهان چشمش به خراشيدگي كه كودك
ايجاد كرده بود خورد كه نوشته بود :

( دوستت دارم پدر ! )

روز بعد مرد خودكشي كرد .

عصبانيت و عشق محدوديتي ندارند .

چيزها براي استفاده كردن هستند و انسان ها براي دوست داشتن .

مشكل دنياي امروزي اين است كه انسانها مورد استفاده قرار مي گيرند و اين
درحالي است كه چيزها دوست داشته مي شوند .

مراقب افكارت باش كه گفتارت مي شود .

مراقب گفتارت باش كه رفتارت مي شود .

مراقب رفتارت باش كه عادت مي شود .

مراقب عادتت باش كه شخصيتت مي شود .

مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود
 

ناژین

عضو جدید
مصرف در برابر عشق

مرد درحال تميز كردن اتومبيل تازه خود بود كه متوجه شد پسر 4 ساله اش تكه
سنگي برداشته و بر وري ماشين خط مي اندازد .

مرد با عصبانيت دست كودك را گرفت و چندين مرتبه ضربات محكمي بر دستان
كودك زد بدون اينكه متوجه آچاري كه در دستش بود شود

در بيمارستان كودك به دليل شكستگي هاي فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .

وقتي كودك پدرخود را ديد با چشماني آكنده از درد از او پرسيد : پدر
انگشتان من كي دوباره رشد مي كنند ؟

مرد بسيار عاجز و ناتوان شده بود و نمي توانست سخني بگويد ، به سمت ماشين
خود بازگشت و شروع كرد به لگد مال كردن ماشين .

و با اين عمل كل ماشين را از بين برد و ناگهان چشمش به خراشيدگي كه كودك
ايجاد كرده بود خورد كه نوشته بود :

( دوستت دارم پدر ! )

روز بعد مرد خودكشي كرد .

عصبانيت و عشق محدوديتي ندارند .

چيزها براي استفاده كردن هستند و انسان ها براي دوست داشتن .

مشكل دنياي امروزي اين است كه انسانها مورد استفاده قرار مي گيرند و اين
درحالي است كه چيزها دوست داشته مي شوند .

مراقب افكارت باش كه گفتارت مي شود .

مراقب گفتارت باش كه رفتارت مي شود .

مراقب رفتارت باش كه عادت مي شود .

مراقب عادتت باش كه شخصيتت مي شود .

مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود
دلم سوخت:crying:
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
منم عليك سلام اه تا حالا نديدمت عجيبه ؟ :confused:
[/SIZE]




خيلي ممنون خيلي خوبم خداروشكر شما ها خوبين؟ :gol:
خدا رو شكر :gol:منم خوبم راستي تلارتون با نبودن مريم خانم همه زحمتش افتاد گردن شما خسته نباشي :smile:
مطمئن باش لطفاَ:cry:

باشه مطمئنم تو گريه نكن :smile:
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
چيزها براي استفاده كردن هستند و انسان ها براي دوست داشتن .

مشكل دنياي امروزي اين است كه انسانها مورد استفاده قرار مي گيرند و چيزها دوست داشته مي شوند .

مراقب افكارت باش كه گفتارت مي شود .
مراقب گفتارت باش كه رفتارت مي شود .
مراقب رفتارت باش كه عادت مي شود .
مراقب عادتت باش كه شخصيتت مي شود .
مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود
:gol:
 

sima_

عضو جدید
منم عليك سلام اه تا حالا نديدمت عجيبه ؟ :confused:

خدا رو شكر :gol:منم خوبم راستي تلارتون با نبودن مريم خانم همه زحمتش افتاد گردن شما خسته نباشي :smile:


:smile:
نه اينكه منم خيلي زحمت ميكشم.:sweatdrop:
راستي مريم چرا نيست؟
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار



نه بابا چيكار شما دارم فقط گفتم منم هستم ديگه
تازشم اگه خيلي دوستش داري ادرس بده بياد خونتون بهش از اونا كه به مريم ميدادي بده :smile:
بیاد قدمش بر چشم

والا مریم خونه خودشون بود ناژین هم ازدواج کنه بره خونش تا ما هم بریم خونش:D

شوخی کردم ولی ما هنوز یه بارم با هم نرفتیم بیرون
:w05:

این مریمم که فعلا نیستش :w22:تا کی بتونه بیاد خدا میدونه:w05:
 
  • Like
واکنش ها: fgni

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سلام به رضا و سیمای گل:gol:

سیما جان مریمی درگیر امتخاناش هست:D
 

ناژین

عضو جدید
بیاد قدمش بر چشم

والا مریم خونه خودشون بود ناژین هم ازدواج کنه بره خونش تا ما هم بریم خونش:D

شوخی کردم ولی ما هنوز یه بارم با هم نرفتیم بیرون:w05:

این مریمم که فعلا نیستش :w22:تا کی بتونه بیاد خدا میدونه:w05:
چشمت سلامت
میخوای خودمو بندازم تو آتیش؟:confused:
خب بیا خونه بابام اینا قدمت رو چشم.چون 1دونم کسی خونمون نیست کیف داره میای؟
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
چشمت سلامت
میخوای خودمو بندازم تو آتیش؟:confused:
خب بیا خونه بابام اینا قدمت رو چشم.چون 1دونم کسی خونمون نیست کیف داره میای؟
ای جانممممممممممممممممممممممممممممممممممم:w40:

پس تو هم مثل من تنهایی ؟:D

بابا شوخی کردم

بذار مریمی بیاد این امتحاناش تموم بشه با هم میریم بیرون اذیت میکنیم
زهرا میدونه اذیت من و مریمی چه جوریه:w01:
 
بالا