زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حد اقلش اين شد مجبور شدي درستو بخوني وگرنه فكر نكنم تا شب امتحان پايانترم لاي جزوه هاتو بازم نميكردي خدا پدر استادتو بيامرزه :w28:
:D:D:D
دقیقا...
اما این جور درسا رو شب امتحان خوندنش هم زیادیه...به درد ادم که نمیخورن... فقط حجم کتاب رو زیاد کردن....خیلی نچسبن


چه خبرا؟
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
:D:D:D
دقیقا...
اما این جور درسا رو شب امتحان خوندنش هم زیادیه...به درد ادم که نمیخورن... فقط حجم کتاب رو زیاد کردن....خیلی نچسبن


چه خبرا؟

خوب درس درسه ديگه همينو خيليا اگه ياد ميگرفتن الان در به در دنبال مقاله برا پايان نامه نبودن




خبرم كه خبر خاصي نيست هركي از صبح اومده دمق بود فرتي رفت :gol:
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
خبرم كه خبر خاصي نيست هركي از صبح اومده دمق بود فرتي رفت :gol:

ببینم جریان چیه، چرا هرکی ار صبح اومده دمق بود فرتی رفت؟ حال و روزتون از من که بدتر نیست، ببینین دنیا رو سرم خراب شده اما هنوز نیشم تا بناگوش بازه!
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
اینجا هیشکی نیس؟؟؟
یادش بخیر قبلنا چقد اینجا شلوغ بود
ولی سرنوشت این تاپیکم داره مثل شیمی صنایع و مواد و.........میشه
یادمه قبلنا وقتی میومدم باشگاه یه راست اولین تالاری که میرفتم اینجا بود ولی دیگه نه,چون میدونم کسی اینجا نیس و اگرم باشن دیگه اون مهر و محبت و صفای قدیمیو نداره
بعضی وقتا از خودم میپرسم ایا واقعا زهرا اقا افشین دایی اقا سعید اقا رضا همونایین که من وقتی بار اول اومدم اینجا بهم خوش اومد گفتن و من از صمیمیت اونا خوشم اومدو اینجا موندگار شدم
یادمه اینجا قبلنا همون پر از انرژی بودینو صفا و صمیمت ولی الان دیگه اینجور نیستین فقط یه سلام میدینو میرین و اگرم پست بدین خیلی یخین و من از یخی شما میلرزم و از خودم میپرسم من اینجا چیکار میکنم واقعا من اینجا چیکار میکنم؟؟؟؟
من دیگه اینجارو دوس ندارم و نمیخوام از اینجا متنفر بشم پس دیگه نمیام اینجا تا روزی که هممون به خودمون بیامو و همون ادمای پر مهر صفا باشیم که با اومدنمون به این تالار اینجارو پر از نور و شادی و گل کنیم
متاسفم اگه اینارو نمیگفتم بغضم تو گلوم گیر میکرد و نمیتونستم اروم بشم
من همتونو خیلی دوس دارم فقط دعا میکنم یه روزی این تالار مثل قدیما بشه حتی بهتر از اون روزا

خدانگهدار همگی
ساعت 12:04 تاریخ 05/02/1389
سلام شبنمی....
قبول دارم... به نظر من واسه همه یکنواخت شده...دیگه جذابیت قبل رو نداره.. خیلی ها به اینجا وابسته شدن.. شده واسشون بیشتر یه عادت (خودم اینجوریم)...دلشون واسه بچه ها تنگ میشه نه این تاپیک...
اون موقع ها هم محیط اینجا واسه چند نفری که تازه امده بودن جذاب بود... هم کاربرا ....حداقل وقتی میومدن اینجا هر چی غم و غصه داشتن واسه چند دیقه فراموش میکردن..... واسه بعضی ها یه پناهگاه بود.... یه جایی که از مشکلات زندگیشون به دور باشن...با چند نفر که پر انرژی بودن بگن و بخندن و شاد باشن.. حتی درد دل کنن و خودشون اروم کنن...
یه دوره ایه که تکرار میشه ....بچه های جدید میان... بچه های قدیمی تر میرن... و محیط اینجا که ارتباط مستقیمی با کاربرا داره تغییر میکنه.... بچه های فعال قدیمی تر کجان؟ میبینیشون؟ اصلا میشناسیشون؟ شاید فقط چند تا پست ازشون دیده باشی...خیلی هاشون دیگه نمیان......برو به صفحه های اول همین تاپیک... از میون اون همه کاربر چند نفرشون حالا هستن ؟ به جز افسون بقیه شون گهگاهی یه سلامی میکنن و میرن.....خیلی هاشون هم به کل نمیان... من که چند ماهی قبل از تو بودم و بیشتر تو تاپیکای اینجا میگردم .. خیلی از فعالای قدیمی رو نمیشناسم...
جای اقا حمیدرضا خیلی خالیه...نبودشون خیلی احساس میشه...جای زهرا هم همینطور.. درسته میاد... اما خیلی کم... که به نظر من هر دوشون سهم خیلی زیادی تو شادی این تاپیک داشتن...البته نمیخوام سهم بقیه بچه ها رو نادیده بگیرم... همه با هم شادی میبخشن... اما همه اینو میدونن که زهرا انرژی خاصی به این تاپیک میداد... کسی که همیشه به گرمی و با اغوش باز از همه پذیرایی میکرد.. با همه شوخی داشت و سر به سر همه میذاشت...کافیه بری پیج های اون روزا رو یه نگاهی بندازی... شک ندارم بقیه با دیدن اون شور و هیجان تحریک میشدن و تاپیکای جدید میزدن ...تو همه تاپیکا جواب میدادن.. حتی به اگه بلد نبودن.... کارایی میکردن که الان خیلی کمتر میبینیم ازشون... یادته اون موقع ها اقا رضا چقدر شعر میسرود..... بعد از مدتها یه شعر (خیلی باحال) گفت که با همون شعرش چقد خیلی ها رو خندوند...(این یه مثال بود).... این تغییر یهویی نبود... مثل همون ازمایشهه هست که قورباغه رو توی اب میذارن و بهش حرارت میدن تا کم کم بدون اینکه متوجه بشه از پا درش میاره... اینجا هم خیلی اهسته اینجوری شده...
نمیگم الان بچه ها کم میذارن.... اقا رضا اقا حمید و اقا امیر هنوز همونجوری با انرژِی هستن ... و وقتی چند تایی هستن حال و هوای این تاپیک رو میبرن به همون ایام... حالا امکان داره یه روز کار داشته باشن یا سر حال نباشن... اما در کل انرژی میدن...

واسه اینکه از این حالت در بیاد بیشتر نیازمنده یه تحول یه هیجان یه شوکه...

منم تصمیم یه مدت دوری رو دارم.... اختیاری که نمیتونم..(میزان اعتیادم بالاست:D) اما اجباری حتما این کار رو میکنم...
تو هم اگه خسته شدی واسه یه مدت نیا.. اما نه واسه همیشه.. امیدوارم هر چه زودتر به روال قبل برگرده....اون موقع ای که تو امدی تو اوج بود... قبل از تو هم این حالت رو داشت... فعالین این تاپیک و افسون و زهراو
من و افشین و چند نفر (یادم نیست)دیگه بودیم.. بقیه هم میومدن و میرفتن... مطمئن باش دوباره اوج میگره.... به امید اون روز...
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سلام شبنمی....
قبول دارم... به نظر من واسه همه یکنواخت شده...دیگه جذابیت قبل رو نداره.. خیلی ها به اینجا وابسته شدن.. شده واسشون بیشتر یه عادت (خودم اینجوریم)...دلشون واسه بچه ها تنگ میشه نه این تاپیک... اون موقع ها هم محیط اینجا واسه چند نفری که تازه امده بودن جذاب بود... هم کاربرا ....حداقل وقتی میومدن اینجا هر چی غم و غصه داشتن واسه چند دیقه فراموش میکردن..... واسه بعضی ها یه پناهگاه بود.... یه جایی که از مشکلات زندگیشون به دور باشن...با چند نفر که پر انرژی بودن بگن و بخندن و شاد باشن.. حتی درد دل کنن و خودشون اروم کنن...
یه دوره ایه که تکرار میشه ....بچه های جدید میان... بچه های قدیمی تر میرن... و محیط اینجا که ارتباط مستقیمی با کاربرا داره تغییر میکنه.... بچه های فعال قدیمی تر کجان؟ میبینیشون؟ اصلا میشناسیشون؟ شاید فقط چند تا پست ازشون دیده باشی...خیلی هاشون دیگه نمیان......برو به صفحه های اول همین تاپیک... از میون اون همه کاربر چند نفرشون حالا هستن ؟ به جز افسون بقیه شون گهگاهی یه سلامی میکنن و میرن.....خیلی هاشون هم به کل نمیان... من که چند ماهی قبل از تو بودم و بیشتر تو تاپیکای اینجا میگردم .. خیلی از فعالای قدیمی رو نمیشناسم...
جای اقا حمیدرضا خیلی خالیه...نبودشون خیلی احساس میشه...جای زهرا هم همینطور.. درسته میاد... اما خیلی کم... که به نظر من هر دوشون سهم خیلی زیادی تو شادی این تاپیک داشتن...البته نمیخوام سهم بقیه بچه ها رو نادیده بگیرم... همه با هم شادی میبخشن... اما همه اینو میدونن که زهرا انرژی خاصی به این تاپیک میداد... کسی که همیشه به گرمی و با اغوش باز از همه پذیرایی میکرد.. با همه شوخی داشت و سر به سر همه میذاشت...کافیه بری پیج های اون روزا رو یه نگاهی بندازی... شک ندارم بقیه با دیدن اون شور و هیجان تحریک میشدن و تاپیکای جدید میزدن ...تو همه تاپیکا جواب میدادن.. حتی به اگه بلد نبودن.... کارایی میکردن که الان خیلی کمتر میبینیم ازشون... یادته اون موقع ها اقا رضا چقدر شعر میسرود..... بعد از مدتها یه شعر (خیلی باحال) گفت که با همون شعرش چقد خیلی ها رو خندوند...(این یه مثال بود).... این تغییر یهویی نبود... مثل همون ازمایشهه هست که قورباغه رو توی اب میذارن و بهش حرارت میدن تا کم کم بدون اینکه متوجه بشه از پا درش میاره... اینجا هم خیلی اهسته اینجوری شده...
نمیگم الان بچه ها کم میذارن.... اقا رضا اقا حمید و اقا امیر هنوز همونجوری با انرژِی هستن ... و وقتی چند تایی هستن حال و هوای این تاپیک رو میبرن به همون ایام... حالا امکان داره یه روز کار داشته باشن یا سر حال نباشن... اما در کل انرژی میدن...

واسه اینکه از این حالت در بیاد بیشتر نیازمنده یه تحول یه هیجان یه شوکه...

منم تصمیم یه مدت دوری رو دارم.... اختیاری که نمیتونم..(میزان اعتیادم بالاست:D) اما اجباری حتما این کار رو میکنم...
تو هم اگه خسته شدی واسه یه مدت نیا.. اما نه واسه همیشه.. امیدوارم هر چه زودتر به روال قبل برگرده....اون موقع ای که تو امدی تو اوج بود... قبل از تو هم این حالت رو داشت... فعالین این تاپیک و افسون و زهراو من و افشین و چند نفر (یادم نیست)دیگه بودیم.. بقیه هم میومدن و میرفتن... مطمئن باش دوباره اوج میگره.... به امید اون روز...

شادی روح اموات صلوااااااااااااات...

سلام مریم گلی، خوبی؟
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
یه سوال:
.
یه مگس نشسته بود رو صفحه مانیتورم!
.
انگشتمو از بالا به سمتش نزدیک کردم ... واکنشی نشون نداد!
.
پیکان موس رو از زیرش بهش نزدیک کردم ... یهو پرید!
.
علتش چیه؟؟؟ :surprised:

کاملا واضحه! خودتو بذار جای مگسه متوجه میشی :surprised:
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفرش میکنیییییییییم به یاد اونایی که تو این جمع بودنو الان نیستن!
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w26: ... به یارو میگن میدونی چرا اسم خیابون ولی عصرو با این اسم نامگذاری کردن؟؟
.
:w20: ... میگه:
.
آخه صبح و ظهر هیچ خبری نیست! :surprised:
.
ولی عصر بیا ببین چه خبره! . :w25:

:w15::w15::w15:
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
:w26: ... به یارو میگن میدونی چرا اسم خیابون ولی عصرو با این اسم نامگذاری کردن؟؟
.
:w20: ... میگه:
.
آخه صبح و ظهر هیچ خبری نیست! :surprised:
.
ولی عصر بیا ببین چه خبره! . :w25:

:w15::w15::w15:

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/funny/w15.gifhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/funny/w15.gif
 

"Amir masoud"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راستش نه زیاد....دوست دارم خوشحال باشم الان...ولی دلیلی واسه خوشحالی پیدا نمیکنم.....
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
راستش نه زیاد....دوست دارم خوشحال باشم الان...ولی دلیلی واسه خوشحالی پیدا نمیکنم.....

چرا خوب بگرد دنبال دليل كاري نداره :gol:




غضنفر :آقا اين همسايه مون ساعت 2 نصفه شب هي با مشت ميكوبيد به ديوار خونمون! دوستش:عجب آدم هاي مردم آزاري پيدا ميشن.حتماً نذاشتن بخوابي؟ غضنفر :نه,خوشبختانه خواب نبودم,داشتم شيپور تمرين مي كردم
:D
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
موافقین هر کی مشکلی داشت اینجا واسه بقیه بگه تا اینکه بتونیم کمک حالش باشیم؟

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا