ایده جدید نداری؟
زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
ایده جدید نداری؟
زورم زیاده!!
"Pejman"
دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
بله در اون شکی نیست... آواتارم خوشگله ؟
نوچ !
شناسایی درختان جنگلی چطوره ؟
مثلا دو سه مورد از خصوصیات خاص اون درخت رو بگیم . بقیه بگن چیه
نوچ !
شناسایی درختان جنگلی چطوره ؟
مثلا دو سه مورد از خصوصیات خاص اون درخت رو بگیم . بقیه بگن چیه
خیلی تخصصی نباشه که از بقیه رشته ها هم بتونن شرکت کنن، البته قطعا باید تا حدودی تخصصی باشه!!
صبر نمیکنیم، فعلا همینجوری شروع میکنیم هر وقت شلوغ شد سوالای تخصصی تر طرح میکنیم!خو واسه همین میگم کمی دیگه صبر کنیم تا تالار شلوغ بشه
صبح بخیر مهدی
صبح رضا هم بخیر...
منم آن کفتر تنها
در چنگال کرکس
خونین
نشسته در پستوی
یک باغ متروک
ندارد شاخه خشکی
از لانه یک کلاغ سیاه ترسو
صدایم در گلو
روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت.
کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: سلام
رییس پرسید: بابا خونس؟
صدای کوچک نجواکنان گفت: بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
کودک خیلی آهسته گفت: نه
رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: مامانت اونجاس؟
ـ بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
دوباره صدای کوچک گفت: نه
رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: آیا کس دیگری آنجا هست؟
کودک زمزمه کنان پاسخ داد: بله، یک پلیس
رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس در منزل کارمندش چه می کند، پرسید: آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟
کودک خیلی آهسته پاسخ داد: نه، او مشغول است؟
ـ مشغول چه کاری است؟
کودک همان طور آهسته باز جواب داد: مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان.
رییس که نگران شده بود و حتی نگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود پرسید: این چه صدایی است؟
صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ گفت: یک هلی کوپتر
رییس بسیار آشفته و نگران پرسید: آنجا چه خبر است؟
کودک با همان صدای بسیار آهسته که حالا ترس آمیخته به احترامی در آن موج می زد پاسخ داد: گروه جست و جو همین الان از هلی کوپتر پیاده شدند.
رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: آنها دنبال چی می گردند؟
کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کرد با خنده ریزی پاسخ داد: من
کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: سلام
رییس پرسید: بابا خونس؟
صدای کوچک نجواکنان گفت: بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
کودک خیلی آهسته گفت: نه
رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: مامانت اونجاس؟
ـ بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
دوباره صدای کوچک گفت: نه
رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: آیا کس دیگری آنجا هست؟
کودک زمزمه کنان پاسخ داد: بله، یک پلیس
رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس در منزل کارمندش چه می کند، پرسید: آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟
کودک خیلی آهسته پاسخ داد: نه، او مشغول است؟
ـ مشغول چه کاری است؟
کودک همان طور آهسته باز جواب داد: مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان.
رییس که نگران شده بود و حتی نگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود پرسید: این چه صدایی است؟
صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ گفت: یک هلی کوپتر
رییس بسیار آشفته و نگران پرسید: آنجا چه خبر است؟
کودک با همان صدای بسیار آهسته که حالا ترس آمیخته به احترامی در آن موج می زد پاسخ داد: گروه جست و جو همین الان از هلی کوپتر پیاده شدند.
رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: آنها دنبال چی می گردند؟
کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کرد با خنده ریزی پاسخ داد: من
"Pejman"
دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
هاهاهاها
سلام شبت بخیر..... قایم شده بوده ... دی : عجب شیطونی بوده
سلام خوبی؟شب تو هم بخیر
گذری بر کودکانه های من بود ههههههههههههههه
"Pejman"
دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
منم خوبم مرسی... یعنی این همه شیطون بودی
و ادامه اداره...
چه خبرا؟چه میکنی با درسو مشتقات مربوط به آن؟
من که دیگه بدم اومده
یکنواختو سرده با این احوالات مکدر ما
سلام بچه ها !! چطولین !! من خستم !!و ادامه اداره...
چه خبرا؟چه میکنی با درسو مشتقات مربوط به آن؟
من که دیگه بدم اومده
یکنواختو سرده با این احوالات مکدر ما
اقا دکتر هم ان هستن و جالب اینجاست بازم اینجا هستن !! یک سوال شخصی مگه شما دکتر و استاد نیستین !! کلی کار و تحقیق ایناها داشته باید باشین پس چرا همش اینجایین !! نکنه شما هم معتاد به باشگاه شدین ؟؟!!!؟؟
سلام بچه ها !! چطولین !! من خستم !!
اقا دکتر هم ان هستن و جالب اینجاست بازم اینجا هستن !! یک سوال شخصی مگه شما دکتر و استاد نیستین !! کلی کار و تحقیق ایناها داشته باید باشین پس چرا همش اینجایین !! نکنه شما هم معتاد به باشگاه شدین ؟؟!!!؟؟
کاش همونی که میگفتی بود
نه بابا از دیروز صبح تا الان یکضرب داشتم ترجمه میکردم واسه isi
چشامو کمرم داغون شده
الان 4 تایی میبینم
هوم !! این ای اس ای چیه ؟؟ صدای درد یک اسمس همون پیامک !!! میگه ای اخ اس امد ای اخکاش همونی که میگفتی بود
نه بابا از دیروز صبح تا الان یکضرب داشتم ترجمه میکردم واسه isi
چشامو کمرم داغون شده
الان 4 تایی میبینم
منم خل شدم اینقدر حشره خواندم !! همه چیز دارم مث حشره میبینم !!! در راه علم داریم فنا میشیم !! اه
هوم !! این ای اس ای چیه ؟؟ صدای درد یک اسمس همون پیامک !!! میگه ای اخ اس امد ای اخ
در راه علم داریم فنا میشیم !! اه
isi مقاله نوشتن برای ژورنال های خارجکیه نه آی اس آخ!
خوبه دیگه خانم دکتر حشره میشی جان
isi مقاله نوشتن برای ژورنال های خارجکیه نه آی اس آخ!
خوبه دیگه خانم دکتر حشره میشی جان
خوب چرا یکم پول نمیدین 2 مین براتون ترجمه میکنند !! باور کنین !! یک دکتر به نظرم بیشتر باید کار های عملی پژوهشی انجام بده که !!!
بله خانم دکتر سوسری امریکایی میخوام بشم
mohsen-0547
عضو جدید
وقـتـی می شکنم خوب تـماشا کــن ... شـاید روزی ... بــه دنبال تــکه هایم بگردی ...
شما در روز چندتا مقاله میدین بیرون؟isi مقاله نوشتن برای ژورنال های خارجکیه نه آی اس آخ!
خوبه دیگه خانم دکتر حشره میشی جان
با سرعت نور هم کار کنین بازم نمیشه ها