زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوابي ديدم ... خواب ديدم در ساحل با خدا قدم مي زنم .
برپهنه آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد
در هر صحنه ، دو جفت جاي پا روي شن ديدم
يكي متعلق به من و ديگري به خدا
وقتي آخرين صحنه در مقابلم برق زد
به پشت سر و به جاي پاهاي روي شن نگاه كردم
متوجه شدم كه چندين بار در طول مسير زندگي ام .
فقط يك جفت جاي پا روشن بوده است
همچنين متوجه شدم كه اين در سخت ترين و غمگين ترين دوران زندگي ام بوده است
اين واقعا برايم ناراحت كننده بود
و دربارش از خدا سوال كردم :
خدايا ، تو گفتي اگر به دنبال تو بيايم
در تمام راه با من خواهي بود .
ولي ديدم كه در سخت ترين دوران زندگي ام فقط يك جفت جاي پا وجود داشت
نمي فهمم چرا هنگامي كه بيش از هر وقت ديگر به تو نياز داشتم مرا تنها گذاشتي
خدا پاسخ داد : بنده بسيار عزيزم
من در كنارت هستم
و هرگز تنهايت نخواهم گذاشت
اگر در آزمون ها و رنج ها ، فقط يك جفت جاي پا ديدي.
زماني بود كه تو را در آغوشم حمل مي كردم .
 

ورهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان بااااااااااااااااااای
من اضافه کاریم تموم شد
خدایا شکرت
 

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره دیگه سلام به همه برسون. به افشین هم. و وحید و الهه و نیلوفر و بقیه....
 

Mr.Pouyan

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه 5شنبه ی کسل کننده ای..



تو کدوم کوهی که خورشید از تو دست تو میتابه..
چشمه چشمه ابر ایثار از روی سینه ی تو خوابه..


تو کدوم خلیجه سبری که عمیـــق اما زلاله..
مثله آینه پاک و روشن .. مهربون مثله خیاله..


کاش از اول میدونستم که تو صندوقچه ی قلبت..
کلیدی داری برای درای همیشه بسته...


کاش از اول میدونستم که تو دستای نجیبت..
مرهمی داری برای زخم این همیشه خسته ..
 

amin_rogh

كاربر فعال مهندسی کشاورزی
کاربر ممتاز
Dag idereen.
hoe ist?
alles goed?
ik zie dat allen zijn weg aan het gaan!
waarom? en naar waar toe? mag ik nog een thee trakteren??
 

amin_rogh

كاربر فعال مهندسی کشاورزی
کاربر ممتاز
والله از دوست هرچه رسد نیکوست!
حوصله ام سر رفته. کاری هم ندارم انجام بدم. البته یکشنبه میخوام برم سفر و لی حالشو ندارم حتی برم بلیطمو پرینت کنم!!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا