پنی سیلیوم و ریزوپوس که کپک نون هستن !
افسون مثل عقاب میمونه ...
همه تالار زیر دیدشه !
دندوناشم که با شمشیر تمییز میکنه !
خب حالا که اومد، بگو چه کارش داشتی ؟ منم میشنوم
زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
- وضعیت
خب حالا که اومد، بگو چه کارش داشتی ؟ منم میشنوم
خب حالا که اومد، بگو چه کارش داشتی ؟ منم میشنوم
کاریش نداشتم ...
همینطوری گفتم ...
میخوای بگم بره ؟
وای این تگ ها چیه؟
گفتگو, افسون قهرقهرو, افسون لوس, افسون بد, افسون بداخلاق, باشگاه مهندسان ایران, تالار کشاورزی
سریع یگید کار کیه؟
اینا رو اوردم بالا افسون ببینه
بفرمایید شعرتونم آماده شد:
دوش از میان آسمان یک قطره چون دُر شد پدید...
... آمد میان دست زهرا سوی گلدانی چکید
جانی به بذر و باغبان و خاک و گلدان داد و گفت...
... من یک جوانه هستم و وبلاگ من باید که دید
خیلی باحال بود
اما اسمی از من نیوردین چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااصلا یه شعر بگین من بذارم تو امضام.. خیلی مخصوص باشه....شرح حال درخواستای زهرا هم توش باشه
من فقط از مریم دستور میگیرم
قربون تو برم مننننننن
همچنین...
چرا من هر چی خبر میدم میگی شایعه بودهههههههههو تبریک به رضای عزیز ... البته شایعه یا واقعیت بودنش رو مطمئن نیستم !
فقط یه خبر نامزدی زهرا رو شایعه پراکنی کردم.. که بعدش هم هیشکی باور نکرد و لو رفت....
راستی سایه سلام همممممممممممه رو رسوند..... وقتی قضیه دختر کوچولو رضا رو بهش گفتم اونم کلیییییییییی تعجب کرد... اونم مثل من و شبنم و ...... فکر میکرد رضا مجرده
یه سوتی از مامانم هم تعریف کنم
چند شب پیش مراسم عروسی پسر داییم بود... مامانم نتونست بره... امشب امدن خونمون... مامانم گفت علی اقا ببخشید نتونستیم بیایم.. انشالله واسه بعدیت بتونیم خدمت برسیم (به جای خوشحالی های بعدیت گفت به جای بعدیت... و همه این تصور رو کردن که منظور مامانم زن بعدیت بوده )
یه سوتی از مامانم هم تعریف کنم
چند شب پیش مراسم عروسی پسر داییم بود... مامانم نتونست بره... امشب امدن خونمون... مامانم گفت علی اقا ببخشید نتونستیم بیایم.. انشالله واسه بعدیت بتونیم خدمت برسیم (به جای خوشحالی های بعدیت گفت به جای بعدیت... و همه این تصور رو کردن که منظور مامانم زن بعدیت بوده )
نه، یذارید باشهکاریش نداشتم ...
همینطوری گفتم ...
میخوای بگم بره ؟
خیلی با مزه بود.... فکر کن خانمش چه حالی پیدا کردراستی سایه سلام همممممممممممه رو رسوند..... وقتی قضیه دختر کوچولو رضا رو بهش گفتم اونم کلیییییییییی تعجب کرد... اونم مثل من و شبنم و ...... فکر میکرد رضا مجرده
یه سوتی از مامانم هم تعریف کنم
چند شب پیش مراسم عروسی پسر داییم بود... مامانم نتونست بره... امشب امدن خونمون... مامانم گفت علی اقا ببخشید نتونستیم بیایم.. انشالله واسه بعدیت بتونیم خدمت برسیم (به جای خوشحالی های بعدیت گفت به جای بعدیت... و همه این تصور رو کردن که منظور مامانم زن بعدیت بوده )
سلام مریم جون خوبی؟
الهیییییییییییی سلامت باشه، نگفت کی برمیگرده؟
چرا همه از خبر بابا بودن آقا رضا اینقدر تعجب کردن، مگه بهش نمیاد بابا باشه؟
چرا من هر چی خبر میدم میگی شایعه بودههههههههه
فقط یه خبر نامزدی زهرا رو شایعه پراکنی کردم.. که بعدش هم هیشکی باور نکرد و لو رفت....
خب دیگه ...
شدی مثل چوپان شایعه پراکن !
خیلی با مزه بود.... فکر کن خانمش چه حالی پیدا کرد
سلام مریم جون خوبی؟
الهیییییییییییی سلامت باشه، نگفت کی برمیگرده؟
چرا همه از خبر بابا بودن آقا رضا اینقدر تعجب کردن، مگه بهش نمیاد بابا باشه؟
سلام عزیزم.. ببخشید از بس سلام کردم نمیدونم به کی سلام کردم به کی نکردم...
ممنونم تو خوبی؟
گفت حدودای یکی دو ماه دیگه....
خانومش از خنده قرمز شده بود حسابی... مامانم هر چی میومد درستش کنه بدتر میشد... پسردایمم هم که بدش نیومده بود گفت عمه جون خودتو نارحت نکن ،درست گفتی، واسه بعدی انشالله
اخه همه فکر میکردیم مجرده.. سنش هم حدودای سن زهراس
خب دیگه ...
شدی مثل چوپان شایعه پراکن !
سلام خوبی؟
چوپان دروغگو با سه بار دروغ شد چوپان دروغگو... من دو تا شایعه دیگه فرصت دارم هنوز
سلام عزیزم.. ببخشید از بس سلام کردم نمیدونم به کی سلام کردم به کی نکردم...
ممنونم تو خوبی؟
گفت حدودای یکی دو ماه دیگه....
خانومش از خنده قرمز شده بود حسابی... مامانم هر چی میومد درستش کنه بدتر میشد... پسردایمم هم که بدش نیومده بود گفت عمه جون خودتو نارحت نکن ،درست گفتی، واسه بعدی انشالله
اخه همه فکر میکردیم مجرده.. سنش هم حدودای سن زهراس
سلام خوبی؟
چوپان دروغگو با سه بار دروغ شد چوپان دروغگو... من دو تا شایعه دیگه فرصت دارم هنوز
چقدر خشن ؟
میخوای بازم از این شکلکا بذارم ؟
چقدر خشن ؟
میخوای بازم از این شکلکا بذارم ؟
من مهربونم که....
میخواستم زهر چشم بگیرم
نههههههههه...
وحید دیروز به من پیام داد.. اما زودی رفت
یه نکته جالب...اکثر لینکای موجود در باشگاه با ای ار هستش به جز باکس امار بریترینها (اخرین ارسالها.. تاپیک های پر بازدید... کاربران ممتاز وووو) که با کام هستش و فیل تره...
ماهی های پستونک خور!!!
واسه من که باز نیست....اخه همین حالا رفتم پر بازدیدترین تاپیکا رو دیدم...با کام بود و فیل تر
واسه من که باز نیست....اخه همین حالا رفتم پر بازدیدترین تاپیکا رو دیدم...با کام بود و فیل تر
بعد از من کسی دیگه نیومده
سلام بر هرکی بعد از من میاد.......
سلام بر هرکی بعد از من میاد.......
indicat
عضو جدید
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بعد مدت ها اومدم وای چقد دلم براتون تنگیده بود.چطوری مزیم گلیبعد از من کسی دیگه نیومده
سلام بر هرکی بعد از من میاد.......
سلام نيلو جانسلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بعد مدت ها اومدم وای چقد دلم براتون تنگیده بود.چطوری مزیم گلی
سلام مريم خانم امروز شما دوتا اومدين فقط؟
به به ببین کی امدهههههههههسلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بعد مدت ها اومدم وای چقد دلم براتون تنگیده بود.چطوری مزیم گلی
سلااااااااااااااااااااااام
خوبیییییییییییی؟؟
قربانت منم خوبم شکر..
سلامسلام نيلو جان
امروز شما دوتا اومدين فقط؟
خوبی؟ خانوم گل خوبن؟
اگه هم امده باشه حضوری نزده
تو نفس منی منی ..... همه کس منی منی
بی تو قلبم میگیره باز.... همه کس منییییییییییییییییی
بی تو قلبم میگیره باز.... همه کس منییییییییییییییییی
يك روز حضرت مولونا مشاهده كرد دو نفر دعوا مي كنند.يكي از آنها به ديگري مي گفت اگر يكي به من بگويي هزار مي شنوي.مولوي نزد او رفت و گفت بيا هر چه خواهي به من گوي كه اگر هزار بگويي يكي هم نشنوي!
- وضعیت