زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Sorin Z

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوباره من دارم میرم شلوغ شد!!!! :wallbash:نمی دونم چه سرریه!!! تا نیت رفتن می کنم همه میان!!!!:cry::crying2::w00:
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ryna

عضو جدید
سلام برو بچ كشاورزي:smile:من امروز عضو شدم:) ولي انگار اينجا خبري نيست :redface:با اين همه از آشناييتون خوشحال شدم:w14::d
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین چند شب پیش بود . . .

بدون دعوت

بدون اینکه تو بدونی

بدونه اینکه تو بخوای

اومدم مراسم عروسیت

قشنگترین کت و شلواری رو که داشتم پوشیدم

همونی که با هم خریده بودیم . . .!

یادته چقدر دوستشون داشتی . . . ؟!




سرم گیج میره

چند تا آدم بالای سرم هی حرف میزنن

ولشون کن حرفای منو گوش کن !

آره اون شب خیلی قشنگ شده بودی

شبیه فرشته ها

می دونی قبلا اینو بهت نگفته بودم

فقط دلم می خواست خنده هاتو ببینم

اون شب اومدم اونجا چون می خواستم خنده هاتو ببینم !




هیچکس متوجه من نشد

انگاری مثل یه روح بودم

از دور نگات می کردم

آخ که اون بوسه به غریبه چقدر زیبا بود !

خودم می خندیدم

ولی یه صدای وحشتناک از درونم شنیده می شد . . .

انگاری قلبم ذره ذره می شکست . . .




وای یهو بارون زد !

صورتم خیس خیس شد

طاقت نیاوردم

از اونجا اومدم بیرون

ولی تا ده تا کوچه بالاتر صدای خنده هات میومد

یه گوشه ای نشستم تا کمی آروم بشم

دستمو گذاشتم روی قلبم

سرمو گرفتم رو به آسمون

با خدا یه عهدی بستم

دیگه اجازه ندم هیچکی وارده این ویرونه بشه

قلبمو میگم . . . !

قسم خوردم برای تو تا همیشه نگهش دارم




حالا چند روز گذشته و من روی تخت بیمارستانم

دکترا میگن لحظه های آخره

باورم نمیشه دارم میرم

چقدر زود به آرزوم رسیدم

یادته همیشه بهت می گفتم:

بعد تو تنها مرگ آرومم میکنه . . .

هر دوتامون به آرزومون رسیدیم

یادمه تو هم می گفتی یه روزی باید بری

تو زود رفتی . . .

منم زودی میرم . . .

فقط با اختلاف چند روز

مثل همیشه ازت خداحافظی نمی کنم

فقط یه جمله:

" بخند چون عاشق خنده هاتم ! "
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

roze888

عضو جدید
همین چند شب پیش بود . . .

بدون دعوت

بدون اینکه تو بدونی

بدونه اینکه تو بخوای

اومدم مراسم عروسیت

قشنگترین کت و شلواری رو که داشتم پوشیدم

همونی که با هم خریده بودیم . . .!

یادته چقدر دوستشون داشتی . . . ؟!




سرم گیج میره

چند تا آدم بالای سرم هی حرف میزنن

ولشون کن حرفای منو گوش کن !

آره اون شب خیلی قشنگ شده بودی

شبیه فرشته ها

می دونی قبلا اینو بهت نگفته بودم

فقط دلم می خواست خنده هاتو ببینم

اون شب اومدم اونجا چون می خواستم خنده هاتو ببینم !




هیچکس متوجه من نشد

انگاری مثل یه روح بودم

از دور نگات می کردم

آخ که اون بوسه به غریبه چقدر زیبا بود !

خودم می خندیدم

ولی یه صدای وحشتناک از درونم شنیده می شد . . .

انگاری قلبم ذره ذره می شکست . . .




وای یهو بارون زد !

صورتم خیس خیس شد

طاقت نیاوردم

از اونجا اومدم بیرون

ولی تا ده تا کوچه بالاتر صدای خنده هات میومد

یه گوشه ای نشستم تا کمی آروم بشم

دستمو گذاشتم روی قلبم

سرمو گرفتم رو به آسمون

با خدا یه عهدی بستم

دیگه اجازه ندم هیچکی وارده این ویرونه بشه

قلبمو میگم . . . !

قسم خوردم برای تو تا همیشه نگهش دارم




حالا چند روز گذشته و من روی تخت بیمارستانم

دکترا میگن لحظه های آخره

باورم نمیشه دارم میرم

چقدر زود به آرزوم رسیدم

یادته همیشه بهت می گفتم:

بعد تو تنها مرگ آرومم میکنه . . .

هر دوتامون به آرزومون رسیدیم

یادمه تو هم می گفتی یه روزی باید بری

تو زود رفتی . . .

منم زودی میرم . . .

فقط با اختلاف چند روز

مثل همیشه ازت خداحافظی نمی کنم

فقط یه جمله:

" بخند چون عاشق خنده هاتم ! "




:cry: خيلي زيبا بود مريم جون
سلااااااااااااااااام :smile::gol::gol::gol::gol:
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی وقتها چقدر ساده
عروسک می شویم ،
نه لبخند می زنیم
نه شکایت می کنیم ،
فقط احمقانه سکوت می کنیم .
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
همین چند شب پیش بود . . .

بدون دعوت

بدون اینکه تو بدونی

بدونه اینکه تو بخوای

اومدم مراسم عروسیت

قشنگترین کت و شلواری رو که داشتم پوشیدم

همونی که با هم خریده بودیم . . .!

یادته چقدر دوستشون داشتی . . . ؟!




سرم گیج میره

چند تا آدم بالای سرم هی حرف میزنن

ولشون کن حرفای منو گوش کن !

آره اون شب خیلی قشنگ شده بودی

شبیه فرشته ها

می دونی قبلا اینو بهت نگفته بودم

فقط دلم می خواست خنده هاتو ببینم

اون شب اومدم اونجا چون می خواستم خنده هاتو ببینم !




هیچکس متوجه من نشد

انگاری مثل یه روح بودم

از دور نگات می کردم

آخ که اون بوسه به غریبه چقدر زیبا بود !

خودم می خندیدم

ولی یه صدای وحشتناک از درونم شنیده می شد . . .

انگاری قلبم ذره ذره می شکست . . .




وای یهو بارون زد !

صورتم خیس خیس شد

طاقت نیاوردم

از اونجا اومدم بیرون

ولی تا ده تا کوچه بالاتر صدای خنده هات میومد

یه گوشه ای نشستم تا کمی آروم بشم

دستمو گذاشتم روی قلبم

سرمو گرفتم رو به آسمون

با خدا یه عهدی بستم

دیگه اجازه ندم هیچکی وارده این ویرونه بشه

قلبمو میگم . . . !

قسم خوردم برای تو تا همیشه نگهش دارم




حالا چند روز گذشته و من روی تخت بیمارستانم

دکترا میگن لحظه های آخره

باورم نمیشه دارم میرم

چقدر زود به آرزوم رسیدم

یادته همیشه بهت می گفتم:

بعد تو تنها مرگ آرومم میکنه . . .

هر دوتامون به آرزومون رسیدیم

یادمه تو هم می گفتی یه روزی باید بری

تو زود رفتی . . .

منم زودی میرم . . .

فقط با اختلاف چند روز

مثل همیشه ازت خداحافظی نمی کنم

فقط یه جمله:

" بخند چون عاشق خنده هاتم ! "
:crying2: :crying2: :crying2: :crying2: :crying2:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
یه دونه شعر که دیگه اینقد گریه نداره...
سلام...چطوری؟خوبی؟:cowboy:
سلام عزیز:gol:
ممنون تو خوبی؟

نه امین جان مسئله شعر نیست اون خاطراتی که با خوندن چنین متنایی به یاد آدم میاد اشک آدمو در میاره
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام عزیز:gol:
ممنون تو خوبی؟

نه امین جان مسئله شعر نیست اون خاطراتی که با خوندن چنین متنایی به یاد آدم میاد اشک آدمو در میاره
هم دردی...
:crying2::crying2::crying2:

حالا که موافقی بیاو بیخیال این پروانه شو...گناه داره...خودتو خسته نکنبهش نمیرسی...:cowboy:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا