Matrix
عضو جدید
ديگه خسته شدم از بس غم و غصه و ... ريختم تو دلم ! از بس راجع به هر چيزي بحث كردم ، فكر كردم !
فكر ميكنم ديگه وقتشه كه با خوبي ها شاد باشيم و بدي ها رو بي اهميت كنيم !
مثلا" فلان سياستمدار يه غلطي كرده ... من چرا بايد اعصاب خودمو خورد كنم !؟ چرا بايد فكر كنم كه چقدر داره ظلم ميشه !؟ بله ، نبايد خاموش بود! ولي وقتي كه جرات و توان مبارزه داشته باشي ! من دو ساعت فكر ميكنم كه چراي آقاي علي آبادي اينقدر به دور از رفتار اجتماعيه !؟ الكي الكي اعصاب خودمو ميريزم بهم ! از اين فكر كردن من نه چيزي گير خودم مياد و نه فرقي به حال كسي داره ! فقط وقت آدم رو تلف ميكنه .. اعصابش رو ميريزه بهم ! نه . اين مواقع خاموشي خيلي بهتره ! محل نزاري خيلي بهتره ! گور پدر همه ي اونهايي كه دارند گند ميزنن به اين كشور ! چه دخلي به من داره !!!؟ وقتي به من مربوط ميشه كه مثلا" تو يه گروه سياسي عضو باشم و علنا" و با قدرت باهاشون مبارزه كنم ! نه اينكه فكر كنم. حرف بزنم و عملا" هيچ غلطي نكنم!
ديگه بسه ... شدم خسته!
وقتي ميتونيم از زندگي لذت ببريم كه با ديدن خوبي ها شاد و مسرور بشيم و در مقابل بدي ها بي تفاوت باشيم ! وقتي كه از برد شاد بشيم و باخت واسمون ناراحتي نياره !
وقتي ميتونيم موفق باشيم كه با هر باخت از بدست آوردن تجربه ي جديد به خودمون بباليم !
نه . اين راه و رسم زندگي نيست ! هر روز غم .. هر روز غصه ... هر روز به خودمون تلقين كنيم كه داريم سختي مي كشيم ... وضع زندگيمون افتضاحه ... به بلند پروازيهامون نرسيديم و...
سعي كنيم از همون چيزهايي كه در اطرافمون هست تمام استفاده رو ببريم !
به عنوان مثال يه رودخونه با يه پارك خيلي زيبا در كنارش ... صد متري خونه ي ما هست ! هوا هم عاليه ! تا حالا اينا واسه من پوچ بودن .. محل نميزاشتم ... مسخره بودن !
ولي امروز ديدم كه اگه ساعت 5:30 هر صبح آدم پاشه بره اونجا تو اون منظره ي زيبا و با اون هواي عالي نيم ساعت ورزش كنه ... چه لذتي ميتونه داشته باشه ! يه احساس بي نظير به آدم ميده ! هر روز رو با يه شور و نشاط فوق العاده شروع ميكنه! همينطور به بدنش هم يه حال درست و حسابي ميده !
از امروز به بعد ميخوام لذت ببرم از زندگي ... هر چقدر هم سخت باشه .. هر چقدر هم غم و غصه داشته باشم ... ميخوام شاد زندگي كردن رو به خودم ياد بدم !
-------------------
تو اين سه چهار ماه من ( به نسبت) به طور فجيعي خستگي كشيدم ... اعصابم خورد شد ... اتفاقهاي بسيار بدي مي افتاد ... خيلي چيزام رو از دست دادم ..... روزي نبوده كه به خودكشي فكر نكنم !
ولي ديگه بسه .. از امروز يه جور ديگه از خواب پا شدم ... يه جور ديگه ميخوام به زندگي نگاه كنم ... ميخوام فقط لذت ببرم !
خيلي از اين تصميمها هم برميگرده به يه كتاب روانشناسي كه تو امضام در موردش گفتم !
تو اين مدت خيلي ها با من حرف زدن ... خيلي چيزا رو پيشنهاد دادن ... بعضياشون واقعا" به دردم خورد و ازشون ممنونم . اما اين كتابه يه چيز ديگه بود ... ميگن اگه احساس كني كسي كه داره نصيحتت ميكنه مثل تو فكر ميكنه و تو كارش موفق بوده ... تمام فكرتو متمركز حرفهاي اون ميكني و ميخواي كه مثل اون باشي !
منم نويسنده ي اين كتاب و شخصيتش رو هرچند كم درموردش ميدونم ولي خيلي دوست دارم ! همين هم باعث شده كه خط به خط كتاب رو با دقت بخونم !
------------------------
به هر حال هدف من از زدن اين تاپيك... زدن يه تلنگر به همه ي اونهايي بود كه مثه ديروز هاي من تو غم و غصه و فكر غرق شدن ... ( و مطمئنم كم هم نيستن! خيلي از شماها همينطوريد!)
اميدوارم كه بتونم كمكي كرده باشم.
------------------------
اونايي كه ميخوان از زندگيشون لذت ببرند ...
فكر ميكنم ديگه وقتشه كه با خوبي ها شاد باشيم و بدي ها رو بي اهميت كنيم !
مثلا" فلان سياستمدار يه غلطي كرده ... من چرا بايد اعصاب خودمو خورد كنم !؟ چرا بايد فكر كنم كه چقدر داره ظلم ميشه !؟ بله ، نبايد خاموش بود! ولي وقتي كه جرات و توان مبارزه داشته باشي ! من دو ساعت فكر ميكنم كه چراي آقاي علي آبادي اينقدر به دور از رفتار اجتماعيه !؟ الكي الكي اعصاب خودمو ميريزم بهم ! از اين فكر كردن من نه چيزي گير خودم مياد و نه فرقي به حال كسي داره ! فقط وقت آدم رو تلف ميكنه .. اعصابش رو ميريزه بهم ! نه . اين مواقع خاموشي خيلي بهتره ! محل نزاري خيلي بهتره ! گور پدر همه ي اونهايي كه دارند گند ميزنن به اين كشور ! چه دخلي به من داره !!!؟ وقتي به من مربوط ميشه كه مثلا" تو يه گروه سياسي عضو باشم و علنا" و با قدرت باهاشون مبارزه كنم ! نه اينكه فكر كنم. حرف بزنم و عملا" هيچ غلطي نكنم!
ديگه بسه ... شدم خسته!
وقتي ميتونيم از زندگي لذت ببريم كه با ديدن خوبي ها شاد و مسرور بشيم و در مقابل بدي ها بي تفاوت باشيم ! وقتي كه از برد شاد بشيم و باخت واسمون ناراحتي نياره !
وقتي ميتونيم موفق باشيم كه با هر باخت از بدست آوردن تجربه ي جديد به خودمون بباليم !
نه . اين راه و رسم زندگي نيست ! هر روز غم .. هر روز غصه ... هر روز به خودمون تلقين كنيم كه داريم سختي مي كشيم ... وضع زندگيمون افتضاحه ... به بلند پروازيهامون نرسيديم و...
سعي كنيم از همون چيزهايي كه در اطرافمون هست تمام استفاده رو ببريم !
به عنوان مثال يه رودخونه با يه پارك خيلي زيبا در كنارش ... صد متري خونه ي ما هست ! هوا هم عاليه ! تا حالا اينا واسه من پوچ بودن .. محل نميزاشتم ... مسخره بودن !
ولي امروز ديدم كه اگه ساعت 5:30 هر صبح آدم پاشه بره اونجا تو اون منظره ي زيبا و با اون هواي عالي نيم ساعت ورزش كنه ... چه لذتي ميتونه داشته باشه ! يه احساس بي نظير به آدم ميده ! هر روز رو با يه شور و نشاط فوق العاده شروع ميكنه! همينطور به بدنش هم يه حال درست و حسابي ميده !
از امروز به بعد ميخوام لذت ببرم از زندگي ... هر چقدر هم سخت باشه .. هر چقدر هم غم و غصه داشته باشم ... ميخوام شاد زندگي كردن رو به خودم ياد بدم !
-------------------
تو اين سه چهار ماه من ( به نسبت) به طور فجيعي خستگي كشيدم ... اعصابم خورد شد ... اتفاقهاي بسيار بدي مي افتاد ... خيلي چيزام رو از دست دادم ..... روزي نبوده كه به خودكشي فكر نكنم !
ولي ديگه بسه .. از امروز يه جور ديگه از خواب پا شدم ... يه جور ديگه ميخوام به زندگي نگاه كنم ... ميخوام فقط لذت ببرم !
خيلي از اين تصميمها هم برميگرده به يه كتاب روانشناسي كه تو امضام در موردش گفتم !
تو اين مدت خيلي ها با من حرف زدن ... خيلي چيزا رو پيشنهاد دادن ... بعضياشون واقعا" به دردم خورد و ازشون ممنونم . اما اين كتابه يه چيز ديگه بود ... ميگن اگه احساس كني كسي كه داره نصيحتت ميكنه مثل تو فكر ميكنه و تو كارش موفق بوده ... تمام فكرتو متمركز حرفهاي اون ميكني و ميخواي كه مثل اون باشي !
منم نويسنده ي اين كتاب و شخصيتش رو هرچند كم درموردش ميدونم ولي خيلي دوست دارم ! همين هم باعث شده كه خط به خط كتاب رو با دقت بخونم !
------------------------
به هر حال هدف من از زدن اين تاپيك... زدن يه تلنگر به همه ي اونهايي بود كه مثه ديروز هاي من تو غم و غصه و فكر غرق شدن ... ( و مطمئنم كم هم نيستن! خيلي از شماها همينطوريد!)
اميدوارم كه بتونم كمكي كرده باشم.
------------------------
اونايي كه ميخوان از زندگيشون لذت ببرند ...