computer-engi
عضو جدید
گونهشناسی روحانیت از آیتالله گرامی
آیتالله گرامی تیپولوژی که از روحانیت انجام میدهد بدین صورت به نمایش میگذارد:
1ـ روحانیت طرفدار دخالت در حکومت و سیاست
2ـ روحانیت مخالف دخالت در حکومت و سیاست بر اساس ادله فقهی
3ـ روحانیت مخالف دخالت در سیاست بر اساس مقدس بودن روحانی
4ـ روحانیت موافق مشروط یا مخالف مشروط، دخالت در حکومت و سیاست ایشان میگویند: «یک عده از علما و فقها که مخالف حضور روحانیت در حکومت بودند، اینها با نگاه فقهی، مخالفت با این قضیه میکردند. مثل مرحوم سید احمد خوانساری، مرحوم حائری و مرحوم حجت. اینها میگفتند فقیه حتی به این اندازه هم حق ندارد که اگر کسی با سال غیرمخمّس معامله کرد، آن را اجازه بدهد، در حالی که مشهور فتواها این است که فقیه اجازه بدهد و در سود شریک شود. بنابراین کسانی که مخالف حضور روحانیت در سیاست بودند یا بر اساس فقهی بود که نام بردیم. یا بر اساس این که با قداست روحانی نمیسازد یا زمینهها مهیا نیست مثلاً آیتالله بروجردی از آن دسته فقهایی است که اشکال فقهی نمیکردند مثل مرحوم حجت و دیگران، بلکه ایشان میگفتند من میدانم که قیام به ضرر ما تمام میشود. در نگاه آیتالله بروجردی بدست آوردن حکومت برای روحانیت نه یک تهدید بلکه یک فرصت بود البته زمانی که نیرو مهیا باشد. اما در صورت نبود نیرو تهدید خواهد بود. خلاصه اینکه ایشان در دسته سوم طبقهبندی فوق قرار میگیرد!
شما چه فکر می کنید؟؟؟
آیتالله گرامی تیپولوژی که از روحانیت انجام میدهد بدین صورت به نمایش میگذارد:
1ـ روحانیت طرفدار دخالت در حکومت و سیاست
2ـ روحانیت مخالف دخالت در حکومت و سیاست بر اساس ادله فقهی
3ـ روحانیت مخالف دخالت در سیاست بر اساس مقدس بودن روحانی
4ـ روحانیت موافق مشروط یا مخالف مشروط، دخالت در حکومت و سیاست ایشان میگویند: «یک عده از علما و فقها که مخالف حضور روحانیت در حکومت بودند، اینها با نگاه فقهی، مخالفت با این قضیه میکردند. مثل مرحوم سید احمد خوانساری، مرحوم حائری و مرحوم حجت. اینها میگفتند فقیه حتی به این اندازه هم حق ندارد که اگر کسی با سال غیرمخمّس معامله کرد، آن را اجازه بدهد، در حالی که مشهور فتواها این است که فقیه اجازه بدهد و در سود شریک شود. بنابراین کسانی که مخالف حضور روحانیت در سیاست بودند یا بر اساس فقهی بود که نام بردیم. یا بر اساس این که با قداست روحانی نمیسازد یا زمینهها مهیا نیست مثلاً آیتالله بروجردی از آن دسته فقهایی است که اشکال فقهی نمیکردند مثل مرحوم حجت و دیگران، بلکه ایشان میگفتند من میدانم که قیام به ضرر ما تمام میشود. در نگاه آیتالله بروجردی بدست آوردن حکومت برای روحانیت نه یک تهدید بلکه یک فرصت بود البته زمانی که نیرو مهیا باشد. اما در صورت نبود نیرو تهدید خواهد بود. خلاصه اینکه ایشان در دسته سوم طبقهبندی فوق قرار میگیرد!
شما چه فکر می کنید؟؟؟