رفتی!!!!!!!!!!.....

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتی؟ با خاطراتت؟ با محبتهای دلت؟ با چشمان خیس؟
رفتی اما خیلی زود رفتی. بدون خداحافظی، بدون یک کلام حرف ناگفته.
می دانستم می روی اما نه به این زودی.
خاطراتت تا ابد در قلبم نگه خواهم داشت مطمئن باش.
خاطره هایی که با هم بودیم مثل لیلی و مجنون.
خاطره هایی که با هم درد و دل می کردیم مثل عاشق و معشوق.
تمام خاطرات با هم بودنمان در قلبت از یاد بردی؟
افسوس که گذشت…هرچه خاطره خوب بود گذشت.
تنها خاطره های تلخ از با هم بودنمان برجا مانده است.
با رفتنت همه چیز سوخت…خاطره، محبت، عشق. دیگر امیدی به زندگی نیست. آروزهایم همه تبدیل به رویا و یک خواب بیدارنشدنی شدند.
رفتی بدون یادگاری. بدون خداحافظی. بدون یک کلام حرف عاشقی.
مثل یک پرستو رفتی، پرستویی که یک لحظه سفر میکند، سفر به شهر خوشبختی میکند. می دانم خوشبختی و رنگش را در لحظه هایی که با هم بودیم ندیدی! حالا سفر کن به همان شهر خوشبختی ها .
من هم در همین شهر غریب و بی محبت خواهم ماند.
خوشبختی را در چهره ات می بینم. اما چهره من دیگر رنگ خوشبختی را نخواهد دید و قلب من به غصه و درد عادت خواهد کرد.
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگفتم ،
همیشه میگفتم!
میگفتم، اگرنه همه چیزها
اما بعضی ازچیز ها بجا میماند!
-حتی معنی رفتن
ولی امروز فهمیدم
حتی رفتن هم میرود
وبه معنایش نمی پاید!
خوب ، پس00
رفتن تنها رفتن نیست!
رفتن از رفتن بیشتر است!
رفتن معنی های زیادی دارد!
با هر دلی که داشته باشی
با هر پایی که داشته باشی!
با هر احساسی که داشته باشی!
با هر غمی که داشتی باشی!
رفتن رفتن است! اما با همه ای معنی ها
هرچند که راهی باشد به سوی منزلی
سفری باشد به دياری
- عزمی به سوی ياری
ویا سوگی و یا مرگی یا فراری!
رفتن بیشتر ازگفتن است
رفتن همیشه رفتن است!
 

ad_kh66

عضو جدید
فداي سرت... توم خوشبخت باش و بهش نفكر.كسي كه رفت ديه ارزش فكر نداره . البته بايد تجربه شه ديه به هر بي وفايي دل ندي
 

yasna68

کاربر بیش فعال
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نمیدانم زندگی چیست؟؟[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که من سکوت را شکسته ام[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که من در چشمه ی جوشان [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زندگی جوشیده ام[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اما اشکهایم به من نیاموختند که چگونه زندگی کنم...[/FONT]
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
نمیدانم زندگی چیست؟؟
اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست
که من سکوت را شکسته ام
اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست
که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام
اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست ،
زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم
اما اشکهایم به من نیاموختند که چگونه زندگی کنم...
:gol:
 

pesare abidell

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتی امیدوارم روزی بهفهمی که اشتباه کردی واون روز دیر شده باشه.
مطمعنم که ....
نترس ازاینکه حرفام دلنشین نیست / تموم سهم ما از عشق این نیست
ما عشق اول هم بودیم اما / همیشه عشق اول بهترین نیست
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببين من الان خودم وسط زمين و آسمونم يك سر به آدرس تو امضام بزن

نصيحت من:
تمام تلاشتو بكن كه از دستش ندي اما وقتي رفت فداي سرت كه رفت . وجدانت راحته كه تو تمام تلاشتو كردي و يك زندگي جديد راه بنداز.
من خودم الان به هيچ وجه نمي ذارم كسي همسرم و ازم بگيره حتي خودش تا آخرشم پاش واستادم
 

لاله69

عضو جدید
ارزش نداره خودتو اذیت کنی اگه دوست داشت و واسش مهم بودی نمیرفت..میرفت؟؟؟؟؟؟
 

mehryas

عضو جدید
کاربر ممتاز
سالها میگذرد از شب تلخ وداع

از همان شب که تو رفتی و به چشمان پر از حسرت من خندیدی

تو نمیدانستی

تو نمی فهمیدی

که چه رنجی دارد با دل سوخته ای سر کردن

رفتی و از دل من روشنایی ها رفت

لیک بعد از ان شب

هر شبم را شمعی روشنی می بخشید

بر غمم می افزود

جای خالی تو را میدیدم

می کشیدم آهی از سر حسرت و می خندیدم

به وفای دل تو

و به خوش باوری این دل بیچاره خود

ناگهان یاد تو می افتادم

باز می لرزیدم

گریه سر می دادم

خواب می دیدم من که تو بر میگردی

تا سر انجام شبی سرد و بلند

اشک چشمان سیاهم خشکید

آتش عشق تو خا کستر شد

یاد تو در دل من پرپر شد

اندکی بعد گذشت

اینک این من...تنها...دستهایم سرد است

قدرتم نیست دگر...تا که شعری گویم

گر چه تنها هستم

نه به دنبال توام

نه تو را می جویم

حال می فهمم من...چه عبث بود آن خواب

کاش می دانستم عشق تو می گذرد

تو چه آسان گفتی دوستت دارم را

و چه آسان رفتی...

کاش می فهمیدی وسعت حرفت را

آه...افسوس چه سود

قصه ای بود و نبود ...


 

Similar threads

بالا