تنها63
عضو جدید
رشد اجتماعي نوجواناز مادر و سپس از پدر فاصله مي گيرد. تواناييهاي ذهني جديدي از خود نشان مي دهد و به سطح خود آگاهي مي رسد. تغييرات گسترده ارتباطي خود را دروني مي کند. نوجواني که ارتباطات عاطفي شديدي دارد و والدين نيز تمايل به فاصله گرفتن او ندارند در زمينه شکل گيري هويت اجتماعي با مشکل مواجه خواهند شد. 2-مرحله دوست يابي : روابط با دوستان هم جنس قوي مي شود که اين آغاز شکل گيري هويت اجتماعي است. دوست يابي و همانند سازي با دوستان موجب شکل گيري مناسبات اجتماعي و کشف هويت اجتماعي است. ارتباط و همانند سازي با بزرگسالان تا حدي براي او مشکل است زيرا در اين روابط نمي توانند استقلال عمل خود را بروز دهند. نوجوانان در اين مرحله دوستاني را انتخاب مي کنند که در بسياري از زمينه ها به هم وجه مشترک داشته باشند و با آنها راحت بتوانند همانند سازي نمايد، به عبارت ديگر نوجوان در زمينه ارزشها ، باورها ، نگرشها و اعتقادات با دوستان خود همانند سازي مي کند تا با کمترين تضاد با آنها همخواني داشته باشد. از اين طريق نوجوان نشان مي دهد که خواستار فضاي آرام و در محيط دوستانه است. در زمينه سرگرميها و اوقات فراغت نيز با هم وجه مشترک دارند . صميميت و وفاداري نسبت به دوستان در اين دوره از اهميت بسزايي برخوردار است ( بر خلاف دوره کودکي ). نوجوان با بينش و آگاهي با دوستان خود صميميت برقرار مي کند ولي کودک اولاً آگاهي ندارد. دوماً دوستان براي او نقش همبازي دارند. بنابراين دوستيابي و همانند سازي با دوستان موجب شکل گيري مناسبات اجتماعي و کشف هويت اجتماعي نوجوان خواهد شد. يعني تمرين ارتباط اجتماعي و اجتماعي شدن، از طريق گروه همسالان صورت مي گيرد. هويت اجتماعي بخش مهمي از هويت نوجوان مي باشد. نوجوان از طريق هويت اجتماعي در دوره جواني به موفقيتهاي بسياري دست مي يابد و نداشتن هويت اجتماعي موجب انزوا و عدم توفيق او در دوره جواني خواهد شد.به طور مثال شخصي که فرصت شغلي بدست آورده مي تواند با هويت اجتماعي خود وارد اجتماع شده، با همکاران ارتباط صميمي برقرار کند، با دوستان و اقوام ارتباط داشته باشد، همکاري مناسبي با ديگران داشته باشد. در اين مرحله والدين بايد به نوجوان فرصت ارتباط با دوستان را بدهند تا هويت اجتماعي نوجوان شکل بگيرد و به خود ميان بيني نوجوان احترام بگذارند. زيرا نوجوان از طريق خود محوري هويت خود را مي شناسد، تجزبه و تحليل ارتباطات خود با والدين و اطرافيان مي پردازد، به تثبيت موقعيت خود مي پردازد و در نتيجه بر اساس موقعيت خود به برقراري ارتباط با ديگران همت مي گمارد. در اينجا بايد اطلاعات کافي به نوجوان عرضه شود. از آنجا که رشد شخصيت تأثير بسياري در شکل گيري هويت اجتماعي فرد دارد، بايد به تأثير گروه در شخصيت نوجوان توجه بسياري نمود. مثلاً شخصيت هاي برون گرا به راحتي با دوستان ارتباط برقرار مي کنند و خود را با آنها هماهنگ مي کنند. بنابراين شکل گيري هويت اجتماعي آنها نسبت به ديگران سريعتر شکل مي گيرد. در حالي که شکل گيري هويت اجتماعي افراد درونگرا به کندي صورت مي گيرد. بنابراين خانواده و مدرسه نقش بسيار مهمي در شکل گيري هويت اجتماعي نوجوان ايفا مي کنند. خانواده بايد اطلاعات کافي در زمينه مسائل اجتماعي را به نوجوان انتقال دهد و مدرسه گامهاي موثري در هويت اجتماعي نوجوان بردارد.مطالعات اجتماعی ایران با نگاهی به تاریخ بلند ایران در می یابیم که در روزگاران کهن از امپراطوریهای محوری جهان آن روز بوده است . سه حمله تاریخی اسکندر ، اعراب و مغول تغییرات شگرفی در بافت قومی و جمعیتی ، فرهنگ و مناسبات ایران زمین پدید آورد ، اما فرهنگ ایران توانست عناصر غیر ایرانی را هر بار در خود هضم نماید و یا رنگ و لعاب ایرانی بر آن زند. در دوران اعراب و مغول بارها علم استقلال خواهی افراشته شد و حکومتهای ملوک الطوایفی شکل گرفت اما براستی شاید اولین حکومت مرکزی ایران-و نه امپراطوری- دولت صفویه باشد. صفویه پس از قرنها نام ایران را به عنوان یکی از دول مقتدر عالم باز هم وارد نقشه ها نمود. اما مصادف این ایام غرب از تاریکی قرون وسطی خود را خلاص کرده بود و سمند همت را به تاخت به سوی دروازه های پیشرفت می راند، دوران رشد و نمو تمدن غرب آغاز شده بود و سیطره خود را هر روز گسترش می داد و به مرزهای شرق وارد می شد و این خود به تزاحم سیاسی و فرهنگی می انجامید . رشد و نمو غرب نوید آغاز دوران مدرن بشر را می داد ، ارزشهای نویی مطرح شد و افقهای جدیدی گشوده گشت. برخورد و نحوه تعامل ایران با این تجربه جدید در میانه های دوران صفوی چالشهای جدیدی فرا روی ایران قرار داد. اگر در دوره صفوی این چالشها صرفا ژئوپلتیکی و تکنیکی بود ، دو قرن بعد در میانه های قاجاریه به همه عرصه ها از سیاست و قانون تا دین و معارف و از زنان و آموزش تا اقتصاد و فرهنگ کشیده شد و بر جنبه های گوناگون زندگی ایران و ایرانی اثر می گذاشت. تجربه رویارویی ایران با مدرنیته و مدرنیسم داستان دلکش و در عین حال غمباری است که از دو سده پیش تا امروز ادامه دارد . امروز که سالهاست صحبت از جهانی شدن می شود ، ایران برای استقرار در این نظام جهانی و یا هضم در آن نیاز دارد که ساز و کار مشخصی در قبال این جهان مدرن داشته باشد . متفکران ایران از یک قرن پیش به دنبال حل این تعارضات هستند و بسیاری از این معضلات تا امروز نیز ادامه دارد. در حالیکه امروز عده ای در جهان ندای پایان دوران مدرن و آغاز عصری پسا مدرن را بلند کرده اند ، ما هنوز بر سر راه دادن این مهمان خوانده و ناخوانده –مدرنیته - در منزل دچار جدل و اختلاف و تردیدیم . "مطالعات اجتماعی ایران" عنوانی است که برای بررسی وجوه گوناگون حیات اجتماعی در ایران انتخاب شده است ، به واقع نوعی رویکرد جامعه شناختی به مسائل ایران است ونام جامعه شناسی ایران برازنده مجموعه تلاشهایی است که پژوهشگران این عرصه در نیم قرن گذشته انجام داده اند. با اینکه این مطالعات می تواند سراسر تاریخ ایران را مورد مداقه قرار دهد اما رویارویی ایران با غرب و چالشهای ایران با مدرنیته در کانون این مطالعات قرار گرفته است. چه که این مواجهه و رخدادهای پیامد آن آخرین حلقه از سلسله زنجیری است که به ایران امروز انجامیده است ، یعنی جامعه ایران امروز و مناسبات ایرانی امروز از خلال آن حاصل شده است. صفحه "مطالعات اجتماعی ایران" بر اساس سیاستهای سایت " گفتمان ایران " بر آن است تا با ارائه مقالات در وجوه مختلف مسائل اجتماعی ایران و طرح و نقد نظریه ها و کتابها در این حوزه به تکوین نوعی "جامعه شناسی ایران " کمک نماید که امیدواریم نتایج آن به صورت رشد آگاهی و تحول در جامعه ایران ظاهر شود. در این مسیر با استفاده از دیدگاه تاریخی خواهیم کوشید نگاهی جامعه شناختی داشته باشیم و بر این اساس با آزاد ساختن خود از تأثیر اوضاع و احوال محیطی و با دور ساختن اندیشه مان از جریانهای عادی زندگی روزانه برای از نو نگریستن به آنها و با استقلال در پژوهشها و تفکراتمان، حیات اجتماعی ایران را به شیوه آزاد اندیشانه مطالعه کنیم. در این راه نیازمند راهنماییها ، پیشنهادها و انتقادات دوستان دانا و فهیم سایت گفتمان ایران هستیم. همچنین از همه صاحبان فکر و نظر استدعا داریم با آثار قلمی خود ما را در پیمودن این راه یاری نمایند و با اندیشه خود بر غنای مطالب صفحه "مطالعات اجتماعی ایران " بیافزایند. به امید آنکه در راهی که گام برداشته ایم مقبول اهل نظر افتد و در تعالی و احیای جامعه ایران منشآ اثر گردد. لزوم توجه به رفتار اجتماعي ذات انسان تمايل به اجتماعي شدن و فرار از تنهايي و انزوا را دارد يعني تحت تأثير حضور ديگران قرار مي گيرد ، عضويت در گروههاي مختلف و ارزشهاي اجتماعي متفاوت ، به همان ميزان در رفتار و كردار اين شخص ، با افراد ديگر تفاوتهاي چشمگيري بوجود مي آورد .البته خط مشيهاي آموزشي و تربيتي تا حد بسيار تحت فرهنگ يك جامعه است ، بنابراين لازم مي شود براي فهم رفتار اجتماعي به زمينة فرهنگي و اجتماعي جامعه اي كه افراد در آن زندگي مي كنند توجه بيشتري داشته باشيم .سعي براين است تا در دو مقوله نهاد اجتماعي و قوم شناسي بتوانيم اين موضوع را مطرح نمائيم . ( مي توان از جهات ديگر نيز بررسي نمود .)الف) نهاد اجتماعي درابتداي امر تعريفي جامع از نهاد اجتماعي را مطرح مي كنيم و سپس به باز كردن اين تعريف مي پردازيم .نهاد اجتماعي عبارت است از : نظام سازمان يافته از روابط اجتماعي كه مبتني ارزشها و رويه هاي عمومي معيني است كه نياز هاي اساسي خاصي از جامعه را بر آورده مي سازد .(هوتن و هانت)ارزشهاي عمومي به اعتقادات و هدفهاي مشترك افراد جامعه اشاره مي كند . رويه هاي عمومي ، حاكي از شيوه هاي رفتار اجتماعي پذيرفته شده معيني است كه افراد و گروههاي جامعه از آن پيروي مي كند و خلاصه آن كه نظام روابط شبكه اي نقشها و پايگاههاي اجتماعي است كه به وسيله و از طريق آنها رفتارهاعملي مي شوند ، مفهوم كلي نهاد بر رفتار اجتماعي پيچيده اي دلالت مي كند كه آگاهي تشخيص آان مدلول دشوار است .نهادها ( موقعيت شغلي ) اعضاي خود را از پايگاه اجتماعي خاصي برخوردار مي سازند ، به اين معني كه مردم جامعه راجع به منزلت اجتماعي افرادي كه در نهادها عضويت دارند باور قايل مي شوند .چرا در جامعه موسساتي وجود دارند كه هيچ گونه تمايلي به استخدام افراد مجرد ندارند ، شايد در ظاهر به دلايلي چون عدم ثبات افراد مجرد در انجام وظايف باشند ولي واقعيت امر آن است كه ثبات در ايفاي وظيفه ممكن است چندان ربطي به مجرد بودن يا موقعيت شغلي نداشته باشند ، بنابر اين مي توان گفت كه به خاطر منزلت نهاد ازدواج در جامعه افراد متاهل به مجرد ترجيح داده مي شود ، بعبارت بهتر ، نهاد ازدواج به افراد جامعه وجه و منزلت مي بخشد .ب) قوم شناسي اجتماعي شدن با قوم شناسي ارتباط كامل دارد . جدا كردن فرد از جامعه و رسوم فرهنگي بسيار دشوار است رفتارهاي فردي كه ما در خود و در پيرامون خود مي بينيم تنها با توجه به ويژگي هاي فرهنگي خاص و روح كلي تمدن ، معني و مفهوم پيدا مي كند .در گذشته ، روان شناسان غربي انواع رفتارهاي انسان را مورد مطالعه قرار مي داند و چنين فكر مي كردند كه نتايج مطالعاتشان در همة جوامع بشري صادق است ، در صورتي كه كم كم بر اين نكته مي برند كه بايد در تحقيقات انساني به مسأله تنوع رفتار آدمي در فرهنگها و قوميتها و جوامع مختلف توجه خاصي داشته باشند .خلاصه آنكه ،با رفتار اجتماعي مي توانيم از طريق مطالعه تعامل بين افراد و علوم رفتاري مختلف را با يكديگر پيوند دهيم . اكنون رفته رفته متوجه مي شويم كه پيوند فرد ، جامعه و فرهنگ و تأثير متقابل آنها چنان دايم و مستمر است كه اگر محقق بخواهد دربارة يكي از آنها تحقيق كند به زودي به بن بست خواهد رسيد .در آخر به اين نتيجة مهم مي رسيم كه اجتماعي شدن ، بررسي ماهيت و طبيعت اجتماعي افراد است ، انسان يك موجود اجتماعي است و به همين علت اعمال و افكارش تحت تأثير ديگران قرار مي گيرد .نوشته رجبلو (مربی پرورشی)