رد پای احساس ...

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق که همیشه عشق نیست

بعضی وقتها آواز کلاغیست

که آدم از تنهایی دل به غار غارش می بندد
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شعری که تو را جان می بخشد ،


شاعرش را یک بار کشته است !
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنقدر در دوست داشت غرق بودم که نفهمیدم تنفر چطور قدم زنان نزدیک میشود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از روےکینهنیــسـت اگــر خـَنجــر بــه سـینــه ات مــے زننــد
ایـن مردمــــان تنـــها بــه شــرط چاقـــو
دل مــــے برنـد!

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چند شاید کم دشمن داشته باشم ولی...

ارزوی دشمنام مرگ من بود......

اما...

کاری کردن( نمیگم کی) که جدیدا ارزوی خودمم

شده مرگم....

تازگایا دارم میگم سلامتی هرچی **دشمنه**..هر چی نفرته...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضی آدما مثل لیوان میمونن

زیادتره ظرفیتشون که بهشون بها بدی

سرریز میشن

هم خودشونو به گند میکشن

هم اطرافشونو
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داشت بارون میبارید....
دستمو گرفت گفت: قطره های بارون رو جمع کن
من بدون هیچ حرفی قطره های بارون رو جمع میکردم
صدای بارون داشت گوشمو نوازش میداد
که صدای شیرینش توجه منو به سمت اون جلب کرد
گفت بسه ... بیا اینجا
با سرعت رفتم کنارش
سرشو گذاشت رو شونه هام گفت
من به اندازه این قطره هایی که جمع کردی دوستت دارم
با لبخند گونه هاشو بوسیدم
دستشو محکم تو دستم گرفتم
گفتم :من تو رو به اندازه قطره هایی که نتونستم جمع کنم دوست دارم
امیدوارم هیچ کس از عشقش دور نباشه... هیچ کس
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
بی تابم نمی شوی ،
بی قراری نمی کنم ،
فراموشی مان مبارک !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من می توانم روزها را بدون صحبت کردن با تو و ماهها را بدون دیدنت طی کنم ، اما ثانیه ای نمی گذرد که درباره ات فکر نکنم .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند!!

نامردی است ، آن همه اشک را به یک چشمک فروختن....

 

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻣـﺮﺩ ﺑــﺎﯾــﺪ ﻭﻗــﺘــﯽ هـمـسـرش ﻋـﺼـﺒـﺎﻧـﯿـﻪ,ﻧـﺎﺭﺍﺣـﺘـﻪ,




ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﻪ ﻭﺍﯾﺴﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﺑﮕﻪ :




ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﻧﯿﮕــــﺎ ﮐﻦ , ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﻧﯿﮕﺎ ﮐﻦ




ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻥ , ﺑﮕﻮ ﺍﺯ چی ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ





ﺑﻌﺪ همسرش ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﻪ , ﮔﻠﻪ ﮐﻨﻪ , ﻓﺮﯾﺎﺩ
ﺑﮑﺸﻪ , ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻪ








ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺎﯼ ﺯﻧﻮﻧﻪ ﺵ ﺑﮑﻮﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻐﻠﻪ مرد





ﺁﺧﺮﺵ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ






ﻫـﻤـﻮﻧـﺠﺎ ﺑـﺎﯾـﺪ ﺑـﻐـﻠـﺶ ﮐـﻨـﻪ






ﻧـﺬﺍﺭﻩ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﺑـﺎﺷــﻪ






ﺣـﺮﻑ ﻧـﺰﻧـﻪ ﻫﺎ , ﺗـﻮﺿـﯿـﺢ ﻧـﺪﻩ ﻫـﺎ






ﮐﻞ ﮐﻞ ﻧﮑﻨــــــــﻪ ﻫﺎ , ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﻫﺎ






ﻓﻘﻂ ﻧﺬﺍﺭﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ






ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺸﻮ ﺑﺎ






ﺳـــﮑﻮﺕ ﺛﺎﺑـــﺖ ﮐـــﻨــــﻪ ...
ﺑـــﺎ ﺑـــﻐـــﻠـــــــﺶ!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد ،
میتوان بغض کرد ، میتوان بارید
گاهی دور از چشم مدادرنگی ها هم میتوان نقاش شد ،
میتوان آسمان داشت ، میتوان آبی شد
اما گاهی دور از چشم گذشته نمیتوان امروز را پشت هیچ فردایی پنهان کرد
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]خیلــی از خـودش خـوش قــول تــر اســت …

خیــالـــش را مــی گـــویــــم

کـه یک عمـر اسـت زودتـر ازخـودش آمـده

سـر قـرارمـان
[/FONT]
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
زبان عشق



دستور زبان عشق

دست عشق از دامن دل دور باد!
می‌توان آیا به دل دستور داد؟

می‌توان آیا به دریا حكم كرد
كه دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟


آنكه دستور زبان عشق را

بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در كف مستی نمی‌بایست داد




قیصر امین پور



 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفره ای دلم دوباره باز شد



این ترانه بوی نان نمی دهد

بوی حرف دیگران نمی دهد
سفره ی دلم دوباره باز شد
سفره ای که بوی نان نمی دهد
نامه ای که ساده وصمیمی است
بوی شعر و داستان نمی دهد:
... با سلام و آرزوی طول عمر
که زمانه این زمان نمی دهد
کاش این زمانه زیر و رو شود
روی خوش به ما نشان نمی دهد
یک وجب زمین برای بغچه
یک دریچه آسمان نمی دهد
وسعتی به قدر جای ما دو تن
گر زمین دهد، زمان نمی دهد
فرصتی برای دوست داشتن
نوبتی به عاشقان نمی دهد
هیچ کس برایت از صمیم دل
دست دوستی تکان نمی دهد
هیچ کس به غیر ناسزا تو را
هدیه ای به رایگان نمی دهد
کس ز فرط های و هوی گرگ و میش
دل به هی هی شبان نمی دهد
جز دلت که قطره ای است بی کران
کس نشان ز بیکران نمی دهد
عشق نام بی نشانه است و کس
نام دیگر بدان نمی دهد
جز تو هیچ میزبان مهربان
نان و گل به میهمان نمی دهد

نا امیدم از زمین و از زمان
پاسخم نه این، نه آن... نمی دهد
پاره های این دل شکسته را
گریه هم دوباره جان نمی دهد
خواستم که با تو درد دل کنم
گریه ام ولی امان نمی دهد...
شعر از: قیصر امین پور
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
خستگی از اعتمادهای شکسته


شعر جالبی از دکتر شریعتی در حکایت روزگار امروز بشر
------------------------------------

هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست...!
مسئله، خستگی از اعتماد های شکسته است...
بگذار سپیده سر زند.
چه باک که من بمیرم وشبنم فرو خشکد.
و شبگیر خاموش شود و شباهنگ گنگ گردد.
و مهتاب رنگ بازد و ستاره ی سحری باز گردد.
وراه کهکشان بسته شود ....
بگذار سپیده سر زند و پروانه به سوی آفتاب پر کشد.

شریعتی

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق الوچه نیست
که بهش نمک بزنی
دختر همسایه نیست
بهش چشمک بزنی
غذا نیست بهش
ناخونک بزنی
رفیق نیست بهش
کلک بزنی
عشق مقدسه
باید جلوش زانو بزنی
 

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز دوباره با نگاهت این دل من زیرو رو شد /باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شددل دوباره زیرو رو شد/با تموم سادگی تو حرفتو داری میگی تو/میگی عاشقت میمونم میگم عشق آخری توحرفتو داری میگی تو/
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
…. ﻭﻗﺘـــــﯽ ﺍﺯ ﯾـــــﻪ نفر ﻣﯿـــــــﺮنجی


ﺣﺘـــﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕــــﯽ ﺑﺨـــــﺸﯿﺪیش


ﯾﻪ ﭼــــﯿﺰﯼ ﺗﻪ ﺩﻟــــﺖ ﻣﯽ ﻣـــﻮﻧﻪ


ﮐﯿـــــــﻨﻪ ﻧﯿـــﺴﺖ ...


ﯾﻪ ﺟــــــــﺎﯼ ﺯﺧـــــمه...


ﯾﻪ ﭼﯿــــــﺰﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿـــــــﺬﺍﺭﻩ...
ﺍﻭﺿـــــــﺎﻉ ﻣﺜﻞ ﻗﺒــــﻞ ﺑﺸــــﻪ...!


ﻫـــــﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨــــﯽ
و ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﻩ
....ﻭ ﺑﮕﯽ ﻧـــﻪ ...
ﺑﯽ ﻓﺎﯾـــــــﺪﻩ ﺳﺖ!




ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﯾﻦ ﻭﺳـــــﻂ ﺍﺯ ﺑﯿــــﻦ ﺭﻓﺘـــــﻪ
ﻭ ﺟﺎﯼ ﺧــــﺎﻟﯿــــﺶ ﺗﺎ ﻫﻤﯿـــــﺸﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑــــﻨﻪ




ﯾــــﻪ ﭼﯿـــــــﺰ سنگين ﻣﺜـــــــل
""ﺣـــــــــﺮﻣـــــﺖ ""
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند...
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم
چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم
و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را
چه زود دیر می شود و نمیدانیم که:
فردا می آید شاید ما نباشیم!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا