رد پای احساس ...

جاده

عضو جدید
«خیالت راحـــــت … شکسته ها نفرین هم بکننــد گیرا نیست ؛ نفـــــرین ته دل می خواهد ؛ دل شکسته هم که دیگر ســر و تــه نــــدارد»
 

جاده

عضو جدید
«دیگر کمتر اشـــک می ریزم...
دارم بُــــــــزرگ می شوم
یا سنـــــــگ .... !!!
خدا می داند!»
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فراموش می کنم
فراموش می کنم تقدیری را که با تو رقم خورده شد
فراموش می کنم لحظاتی را که با تو سپری شد
فراموش می کنم نفسی را که با نفس تو هماهنگ شد
فراموش می کنم دلی را که برای وداع تو ترک خورده شد
فراموش می کنم اشکی را که برای انتظار تو جاری شد




 

جاده

عضو جدید
« چه فرقی داره
پشت میله ها باشی
یا تو خیابونهای شهر در حال قدم زدن
وقتی ارزوهات
تو حبس باشند »

 

جاده

عضو جدید
چیزیم نیست كه ...فقط گذشته ام درد می كند..حالم میسوزد..و آینده ام مرده است..چیزیم نیست كه......
 

جاده

عضو جدید
دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد !
این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !
تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود»
 

جاده

عضو جدید
« دیگر احتیاط لازم نیست
شکستنی ها شکست
هر جور مایلید حمل کنید!!!»
 

جاده

عضو جدید
«تنهایی سخته...خیلی... و سخت تر از اون اینه که خودت بخوای تنها باشی تا کسی تنهات نزاره و درد نکشی »
 

جاده

عضو جدید
« مَــتــرسَـــک ، حــرف دلــت را خــوب میــدانَــم، میــدانَــم دَرد دارد !باشــــی وجـودت را هیـچ بدانـَنـد ... »
 

جاده

عضو جدید
« اگر خیلی مهربان شود ،
ورق می زند.
ولی اغلب،
آدم را مچاله می کند،
روزگار……..!»
 

جاده

عضو جدید
« اگر خیلی مهربان شود ،
ورق می زند.
ولی اغلب،
آدم را مچاله می کند،
روزگار……..!»
 

جاده

عضو جدید
«هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛ آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست …»
 

جاده

عضو جدید
برای بقیه…
نمیدانم چطور میگذرد
…!
اما برای من…
انگار…
خنجر بر گلویم گذاشته اند

اما نمیبرند…
»
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دروغ میگویی " دوستت دارم "[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا من خوشحال شوم[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]ومن احمق میشوم[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا تو دلگیر نشوی...![/FONT]
 

nahid_

عضو جدید
من پای بدی ها خودم می مانم
من پای بدی های تو هم می مانم
هر بار مرا می نگری میمرم
هر بار که از کوچه ی ما می گذری می میرم
بد نیست شبی سر به جنونم بزنی
بد نیست شبی سری به آسمانم بزنی


 
آخرین ویرایش:

جاده

عضو جدید
«هــر چقدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی یـــک نقطـــــه یـــک لبخنـــــد یـــک نگــــــــاه یـک عطر آشنـا یــک صــــــــدا یــک یـــــــــــاد از درون داغونـــت می کــــند هــر چقدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی…!»
 

جاده

عضو جدید
«من یاد گرفته ام وقتی بغض می کنم وقتی اشک می ریزم وقتی میشکنم منتظرهیچ دستــــــــــی نباشم وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم»
 

جاده

عضو جدید
«یه آدمایی هستن که دلت رو واسه آدمایی که نیستن تنگ می کنن …»
 

جاده

عضو جدید
«آرام می گیرم حتی به همین “صبر کن درست می شود” ها …» یه ذره امید واهی هم بد نیستا... شاید درست شد... خدا رو چی دیدی ......
 

جاده

عضو جدید
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن … به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را ....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلتنگی
اونجاست که
دلواپس و نگران کسی هستی
که
برات خیلی عزیز هست
اونوقته که
اگه خودت هم سرگرم کنی
باز
هم دلتنگی به سراغت میاد
 

جاده

عضو جدید
«گاهی وقتــــــــــها چقــدر سادهه عروسک می شویـــــــــم ؛ نه لبخند می زنیـــم نه شکایتــ می کنیـــم ؛ فقـــط احمقانه سـکـــــوتـــ میکنیم....!»
 

جاده

عضو جدید
هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند میبینی؟! تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم.....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ای مسافر!
ای جدا ناشدنی!

گامت را آرام تر بردار_

از برم، آرام تر بگذر_

تا به کام دل ببینمت.

بگذار از اشک سرخ_

گذرگاهت را چراغان کنم.



آه! که نمی دانی_
سفرت روح مرا به دونیم میکند.

و شگفتا که زیستن، با نیمی از روح، تن را می فرساید.



بگذار بدرقه کنم_
واپسین لبخندت را_

و آخرین نگاه فریبنده ات را.



مسافر من!
آنگاه که میروی_

کمی هم واپس نگر باش.

با من سخنی بگو.

مگذار یکباره از پا درافتم_

فراقِ صاعقه وار را_

برنمی تابم.

جدایی را لحظه لحظه به من بیاموز.

آرام تر بگذر.



تو هرگز مشاعیت کننده نبودی_
تا بدانی وداع چه صعب است.

وَداع، توفان می آفریند.



اگر فریاد رعد را در طوفانِ وداع نمی شنوی_
بارانِ هنگام طوفان را که می بینی!

آری باران اشک بی طاقتم را که می نگری.


من چه کنم؟
تو پرواز میکنی
و من پایم به زمین بسته است.
ای پرنده!
دست خدا بهمراهت
اما نمیدانی_
که بی تو به ای خون_
اشک در رگ هایم جاریست
از خود تهی شده ام
نمیدانم تا باز گردی_
مرا خواهی دید؟
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـی گـویـنـد بـاران کـه بـبـارد
بـوی خـاک بـلـنـد مـی شـود . .
پـس چـرا ایـنـجـا
بـاران کـه مـی بـارد

عـطـر خـاطـ ـره هـا مـی پـیـچـد ؟ !. . .
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه به درد دل این آن گوش می دهم
ولی هیچ كس به دردهای دل من توجهی ندارد
همیشه سنگ صبور دیگران بودم
اما هیچ كس سنگ صبور من نشد
همشیه دیگران را می خندانم
ولی هیچ كس از گریه های پنهانی من خبر ندارد
هرگز نخواستم بگذارم كسی گریه كند
ولی هیچ كس حتی از من نپرسید چرا گریه می كنم
همیشه دیگران را به زندگی امیدوار كرده ام
همیشه گل امید را به این و آن هدیه كرده ام
اما كسی نفهمید كه من خود به زندگی امیدی ندارم
هرگز نگذاشتم كه دوستانم در كنار من احساس تنهایی كنند
اما هیچ كس ندانست كه من چقدر تنهایم
خدا را همیشه در ذهن این و آن زنده می كردم
ولی دست خدا از زندگی خودم همیشه دور بود
كسی از من نپرسید كه چرا در اوج جوانی
موهای سرم سفید شده
یا چرا پیچ و خم زندگی در این سن كم
در پیشانی من نمایان شده
برای صدای دل عزیزانم احترام خاصی قایل بودم
اما كسی صدای بلند شكستن دل مرا نشنید
هرگز نخواستم از غصه هایم برایشان بگویم
اما همیشه گوش شنوای غمهای دیگران بودم
دل پر درد من دیگر به این چیزها عادت كرده
به فریادهای خاموش
به آرام آرام شكستن
به گریه های شب هنگام
در زیر نور ماه
به تنها رفتن در راه
می گویند خرافات است اینكه هر كس طالعی دارد
ولی چه خرافات قشنگی است
من خرافات را دوست دارم چون زندگی ام با آن گره خورده
طالع من همین است
كه تنها بیایم و تنها بمانم و تنها بمیرم
من این طالع را دوست دارم
چون منحصرد به فرد است
این طالع در انحصار من است
از آن من است
اگر سرنوشت هر انسانی در دستان خودش است
این من هستم كه اسیر دستان سرنوشت شوم خودم هستم
من این سرنوشت را دوست دارم
كاش دیگران بدانند كه من
این گونه هستم
این گونه می مانم
و این گونه می میرم....

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا