راهی به سوی آغاز

[MAHDI.VALVE]

اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است، غمی نیست. همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست

 

[kajal4]

نوشته هات اشک من مستعد اشک ریختنو درآورد....ساعت ها بود به زور جلوی سرازیر شدنشو گرفته بودم

 

[سوگلییی]

چه امید ها که در دلمان سبز نشده خشکید...​

چه فریادها که برنیامده در سینه ماند...​

و چه غرور ها که زیر پوتین های سنگین له شد...​

​

 

[ثمینی]

هيچوقت مغرور نشو ... برگا وقتي مي ريزن كه فكر مي كنن طلا شدن

 

[ثمینی]

هيچوقت مغرور نشو ... برگا وقتي مي ريزن كه فكر مي كنن طلا شدن ... آ

 

[hannaneh-sh]

اول به هزار لطف!!! بنواخت مرا
آخر!!! به هزار غصه بگداخت مرا
چون مهره مهر خویش می باخت!!! مرا
چون من همه او!!! شدم بینداخت!!! مرا

 

[ثمینی]

گفت: مي خوام برات يه يادگاري بنويسم گفتم: كجا؟ گفت : رو قلبت گفتم مگه ميتوني ؟ گفت : اره سخت نيست ‌‌ آسونه گفتم باشه بنويس تا هميشه يادگاري بمونه يه خنجر برداشت گفتم اين چيه ؟ گفت : هيسس ساكت شدم گفتم : بنويس چرا معطلي خنجرو برداشت و با تيزي خنجر نوشت دوستت دارم ديوونه اون رفته ؟ خيلي وقته؟ كجا ؟ نميدونم اما هنوز زخم خنجرش يادگاري رو قلبم مونده

 

[سوگلییی]

چه امید ها که در دلمان سبز نشده خشکید...​

چه فریادها که برنیامده در سینه ماند...​

و چه غرور ها که زیر پوتین های سنگین له شد...​

​

 

[ثمینی]

داني كه چرا زميوه ها سيب نكوست نيمش رخ عاشق است و نيمش رخ دوست آن زردي و سرخي كه درآن مي بيني زردي رخ عاشق است و سرخي رخ دوست.... آن دوست كه بي وفاست دوشمن به از اوست آن نقره كه بي بهاست آهن به از اوست

 

[hannaneh-sh]

دیوانه بمانید اما مانند عاقلان رفتار کنید
خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بیاموزید که
بدون جلب توجه متفاوت باشید

 

[MAHDI.VALVE]

هرروز در انتظار فردائيم ، غافل ازاين كه امروز همان فردائيست كه ديروز درانتظارش بوديم

 

[MAHDI.VALVE]

هرروز در انتظار فردائيم ، غافل ازاين كه امروز همان فردائيست كه ديروز درانتظارش بوديم

 

[fire dragon]

خوشبخت ترین آدم اونیه که
قبل از اینکه معنی بدست آوردن رو بفهمه؛
معنی از دست دادن رو درک کرده باشه.​

....... و من چه خوشبختم

 

[MAHDI.VALVE]

همیشه از خوبی‌های آدم‌ها برای خودت دیوار بساز .پس هر وقت در حق تو بدی کردند، فقط یک آجر از دیوار بردار! بی‌انصافیست اگر دیوار را خراب کنی

 

[MAHDI.VALVE]

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]روزی از روزها ، شبی از شب ها خواهم افتاد و خواهم مرد[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]اما می خواهم هر چه بیشتر بروم[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]تا هرچه دورتر بیفتم تا هرچه دیرتر بیفتم ،[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]هر چه دیرتر و دورتر بمیرم ،[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]نمی خواهم حتی یگ گام یا یک لحظه پیش از آنکه می توانسته ام بروم و بمانم، [/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]افتاده باشم و جان داده باشم[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif] [FONT=courier new,courier,monospace] (دکتر علی شریعتی)[/FONT][/FONT]

 

[MAHDI.VALVE]

استارتر چرا خاموشی؟

 

[hamed-Gibson]

گاهی به آسمان نگاه کن،وقتی میگرید

 

[سوگلییی]

[FONT=courier new, courier, mono]و از باران آغاز شديم
و از يک نگاه
و از بوسه اي طولاني در کنج پستوي خانهء دل
در ستاره بازي شب هاي تنهايي
خاطرهء آن ستارهء تنها
کم نور است و روشن
اما کيست که بگنجد در باور خيالش باران ظهر مرداد را
شراره باران دو چشم روشن
دل گرفتگي ستارهء تنها را در پس ابر غم
ستاره کم نور است و روشن
و همچنان پا برجا
در باور خورشيد نمي گنجد
که بي دريغ
نور ِ مهرش را مي بخشيد
به چراغي
نه به ماه فروزان [/FONT]

 

[ثمینی]

اگر دنياي ما دنياي سنگ است سنگيني سنگ هم قشنگ است اگر دنياي ما دنياي درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است اگر عاشق شدن يا رب گناه است دل عاشق شكستن صد گناه است

 

[سوگلییی]

سرودم سکوت است
سکوتم پر از غرور است
غرورم پر از غم است
و غمم پر از اشک
اشکانم نشانگر عشقم
و عشقم آغاز دردم
و دردم پایان زندگی
و پایان زندگی آغاز مرگ است
و آغاز مرگم پایان بودن است
و پایان بودن
آغاز نبودنم است
و آغاز نبودنم
پایان زندان است
و پایان زندانم
آغاز آزادی ست
آغاز آزادی

 

[ثمینی]

عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه گذاشتن سدي در برابر روديست كه از چشمانت جاري است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه پنهان كردن قلبي است كه به اسفناك ترين حالت شكسته است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه نداشتن شانه هاي محكمي است كه بتواني به آن تكيه كني و از غم زندگي برايش اشك بريزي. عميق ترين درد زندگي مردن نيست بلكه ناتمام ماندن قشنگترين داستان زندگي است كه مجبوري آخرش را با جدايي به سرانجام برساني

 

[ثمینی]

چنان دل كندم از دنيا كه شكلم شكل تنهاييست ببين مرگ مرا در خويش كه مرگ من تماشاييست مرا در اوج ميخواهي تماشا كن تماشا كن دروغين بودمت ديروزمرا امروز تماشا كن در اين دنيا كه حتي ابر هم نمي گريد به حال ما همه از من گريزانند تو هم بگذر از اين تنها

 

[MAHDI.VALVE]

[FONT=courier new,courier,monospace]ای کودکی کاش بوی معصومت چو گل بود [/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]

[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]کاش از دره های زندگی سوی تو پل بود[/FONT]

 

[fire dragon]

هیچ کس اشکی برای مانریخت
هرکه بامابود ازما می گریخت
چندروزی هست حالم دیدنیست
حال من ازاین وآن پرسیدنیست
گاه برروی زمین زل می زنم
گاه برحافظ تفآل می زنم
افظ دیوانه فالم راگرفت
یک غزل آمدکه حالم راگرفت​

 

[ثمینی]

چقدر سخته تو چشاي كسي كه تمام عشقت رو ازت گرفته و به جاش يه زخم هميشگي رو به قلبت هديه داده زل بزني و به جاي اينكه لبريز كينه و نفرت بشي حس كني كه هنوز دوستش داري چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به ديوار تكيه بدي كه يه بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده چقدر سخته تو خيال ساعتها باهاش حرف بزني اما وقت ديدنش هيچ چيز جز سلام نتوني بگي چقدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشك گونه ها تو خيس كنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه هنوز دوستش داري

 

[fire dragon]

مومنت ...مومنت
شد مسابقه نوشتن و کپی پیست کردن
لااقل یه لحظه بخونید بقیه هم چی نوشتند
تنفس ....

 

[MAHDI.VALVE]

[SIZE=+0]اجازه ميگيرم تا باز به [/SIZE]
[SIZE=+0]همون كوچه هاي خلوت . خونه هاي خشتي . درهاي چوبي برگردم [/SIZE]
[SIZE=+0]اجازه ميگيرم تا باز به همون [/SIZE]
[SIZE=+0]كوچه ي كبوتر ها برگردم تا تاريخ يادگاري ديوار را پر رنگ كنم[/SIZE]

 

[ثمینی]

آن گاه كه عشق تو را مي خواند در پس او برو اگر چه راه هاي عشق سخت و پرشيب است و آن گاه كه بالهايش تو را در خود مي پيچند ـ آرام گير اگر چه شمشير پنهان بالهايش تو را زخم زند

 

[سوگلییی]

به آرامي آغاز به مردن ميکني / اگر برده عادات خود شوي / اگر هميشه از يک راه تکراري بروي...

 

[ثمینی]

من آن گلبرگ مغرورم كه ميميرم ز بي آبي/ ولي با خفت و خواري پي شبنم نميگردم.