راههای پیشرفت

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
;)من شخصا خیلی به سخنان افراد موفق در تجارت و اقتصاد گوش میدم و سعی میکنم ازشون الگو برداری کنم
اینجا رو باز میکنم تا اگر چیزی یاد گرفتم به شما هم منتقل کنم و از تجربیات شما هم استفاده کنم;)
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جمله رو الان شنیدم
از یک مدیر موفق شرکتهای امنیتی که سرویس بسیار گسترده ای میده و قبلا یک پلیس ساده بوده
"به بزرگتر از خودم تعظیم میکنم تا جایی که ببینم کسی جلوم نیست،اونوقت به پشت سرم نگاه میکنم"
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
مصاحبه با دومین مرد ثروتمندآنچه در ادامه می خوانید مصاحبه ایست تحت عنوان فروتنی و تواضع که با دومین مرد ثروتمند دنیا صورت گرفته است.
فروتنی و تواضع
There was a
one hour interview on CNBC with Warren Buffet, the second richest man who has donated $31 billion to charity.
مصاحبه ای بود در شبکه سی ان بی سی با آقای وارنر بافیت، دومین مرد ثروتمند دنیا که مبلغ ۳۱ بیلیون دلار به موسسه خیریه بخشیده بود.
Here are some very interesting aspects of his life:
در اینجا برخی از جلوه های جالب زندگی وی بیان شده:
۱٫ He bought his first share of stock at age 11 and he now regrets that he started too late!
1- او اولین سهامش را در ۱۱ سالگی خرید و هم اکنون از اینکه دیر شروع کرده ابراز پشیمانی می نماید!
۲٫ He bought a small farm at age 14 with savings from delivering newspapers.
2- او از درآمد مربوط به شغل توزیع روزنامه ها، یک مزرعه کوچک در سن ۱۴ سالگی خرید.
۳٫ He still lives in the same, small 3-bedroom house in midtown Omaha , that he bought after he got married 50 years ago. He says that he has everything he needs in that house. His house does not have a wall or a fence.
3- او هنوز در همان خانه کوچک ۳ اتاق خوابه واقع در مرکز شهر اوماها زندگی می کند که ۵۰ سال قبل پس از ازدواج آنرا خرید. او می گوید هر آنچه که نیازمند آن می باشد، درآن خانه وجود دارد. خانه اش فاقد هرگونه دیوار یا حصاری می باشد.
۴٫ He drives his own car everywhere and does not have a driver or security people around him..
4- او همواره خودش اتومبیل شخصی خود را می راند و هیچ راننده یا محافظ شخصی ندارد.
۵٫ He never travels by private jet, although he owns the world's largest private jet company.
5- او هرگز بوسیله جت شخصی سفر نمی کند هرچند که مالک بزرگترین شرکت جت شخصی دنیا می باشد.
۶٫ His company, Berkshire Hathaway, owns 63 companies.He writes only one letter each year to the CEOs of these ompanies, giving them goals for the year. He never holds meetings or calls them on a regular basis. He has given his CEO's only two rules.
6- شرکت وی به نام برکشایر هات وی، مشتمل بر ۶۳ شرکت می باشد. او هرساله تنها یک نامه به مدیران اجرائی این شرکتها می نویسد و اهداف آن سال را به ایشان ابلاغ می نماید. او هرگز جلسات یا مکالمات تلفنی را بر مبنای یک شیوه قاعده مند برگزار نمی نماید. او به مدیران اجرائی خود ۲ اصل آموخته است:
Rule number 1: Do not lose any of your shareholder' s money.
اصل اول: هرگز ذره ای از پول سهامداران خود را هدر ندهید.
Rule number 2: Do not forget rule number 1.
اصل دوم: اصل اول را فراموش نکنید.
۷٫ He does not socialize with the high society crowd. His pastime after he gets home is to make himself some popcorn and watch television.
7- او به کارهای اجتماعی شلوغ تمایلی ندارد. سرگرمی او پس از بازگشتن به منزل، درست کردن مقداری ذرت بوداده (پاپکورن) و تماشای تلویزیون می باشد.
۸٫ Bill Gates, the world's richest man, met him for the first time only 5 years ago. Bill Gates did not think he had anything in common with Warren Buffet. So, he had scheduled his meeting only for half hour. But when Gates met him, the meeting lasted for ten hours and Bill Gates became a devotee of Warren Buffet.
8- تنها ۵ سال پیش بود که بیل گیتس، ثروتمندترین مرد دنیا، او را برای اولین بار ملاقات نمود. بیل گیتس فکر نمی کرد وجه مشترکی با وارنر بافیت داشته باشد. به همین دلیل او ملاقاتش را تنها برای نیم ساعت برنامه ریزی نموده بود. اما هنگامی که بیل گیتس او را ملاقات نمود، ملاقات آنها به مدت ۱۰ ساعت به طول انجامید و بیل گیتس یکی از شیفتگان وارنر بافیت شده بود.
۹٫ Warren Buffet does not carry a cell phone, nor has a omputer on his desk. His advice to young people: 'Stay away from credit cards and invest in yourself and remember:
9- وارنر بافیت نه با خودش تلفن همراه حمل می کند و نه کامپیوتری بر روی میزکارش دارد. توصیه اش به جوانان اینست که: از کارتهای اعتباری دوری نموده و به خود متکی بوده و بخاطر داشته باشند که:
A..
Money doesn't create man, but it is the man who created money.
الف) پول انسان را نمی سازد، بلکه انسان است که پول را ساخته..
B.
Live your life as simple as you are.
ب) تا حد امکان ساده زندگی کنید.
C.
Don't do what others say. Just listen to them, but do what makes you feel good.
ج) آنچه که دیگران می گویند انجام ندهید. تنها به آنها گوش فرا دهید و فقط آن چیزی را انجام دهید که احساس خوبی را به شما عرضه می کند.
D.
Don't go on brand name. Wear those things in which you feel comfortable.
د) بدنبال مارکهای معروف نباشد. آن چیزهائی را بپوشید که به شما احساس راحتی دست میدهد.
E.
Don't waste your money on unnecessary things. Spend on those who really are in need.
ه) پول خود را بخاطر چیزهای غیر ضروری هدر ندهید. تنها بخاطر چیزهائی خرج کنید که واقعا به آنها نیاز دارید.
F.
After all, it's your life. Why give others the chance to rule your
life?'
و) نکته آخر اینکه، این زندگی شماست. چرا به دیگران این فرصت را می دهید که برای شما قاعده تعیین کنند.
 

hamid221

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش به افراد موفق در دین هم گوش میدادی
شاید زندگی بهتری پیدا میشد
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابی که در اینجا معرفی می کنم نامش "سنگفرش هر خیابان از طلاست" نوشته "کیم وو – چونگ می باشد. .آقای کیم رییس شرکت "Daewoo Electronic" هستن که در این کتاب داستان زندگیش رو در کنار نکاتی اموزنده میاورد. جالب اینجاست که در مقدمه این کتاب خطاب به جوونای ایرونی چیزایی نوشته که برای چند دقیقه به خودت می نازی که ایرونی هستی اما این "افتخار به خود" زیاد طول نمی کشه چون وقتی خودت رو با اونها مقایسه می کنی واقعا از خودت خجالت می کشی که چقدر .... !!!!
خواندن این کتاب رو به شما دوستان توصیه میکنم.

برگزیده ای از کتاب " سنگفرش هر خیابان از طلاست"
در میان همه چیزهایی که جوانی به همراه دارد مهمترینشان آرزوهاست.
مردمانی که آرزو و هدف دارند فقر نمی شناسندزیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است .
آرزو اشخاص را می سازد و شخصیت او را کنترل می کند آرزو مانند سکان یک کشتی جهت حرکت را مشخص می سازد.
زندگی بدون امید و هدف مانند کشتی بدون سکان می باشد.
البته یک فرد با اهداف و آرزوهای غلط همانقدر خطرناک است که شخص بی هدف.
جوان بی هدف جوان نیست. تاریخ متعلق به کسانی است که در زندگی امیدهای بزرگ دارند.
وقتی دیگران شمارش معکوس غیر ممکن ها را شروع می کنند من به شمارش ممکن ها می پردازم.
مهارت و دانش مدیریت لازمه هر فعالیت اقتصادی جدید است . کسانی که دلشوره پیدا کنند که " ممکن است به نتیجه نرسیم"یا"اگر موفق نشدیم چه خاکی بر سرمان بریزیم"صلاحیت ندارند که یک تاجر یا صنعتگر باشند.
مهم نیست که من چه کاری را انجام می دهم هر چه باشد دوست دارم آنرا به نحو احسن و تا انتها انجام دهم.
هیچکس دوست ندارد کسی را که به او اعتماد کرده است مایوس کند.
کسانی را که شما در عنفوان جوانی به عنوان دوست انتخاب می کنید می تواند مسیر زندگی شما را تغییر بدهد . بنابراین من امروز بسیار نگران این هستم که جوانان کره و جهان چه کسانی را سرمشق خود قرار داده و چه کسانی را از جان و دل می پذیرند.
نگاه کنید عکس چه کسانی روی میز و یا به در و دیوار اطاق شما نصب شده است؟و بیندیشید که آیا راه و رسم این افراد ارزش الگو شدن را دارد.یا خیر؟
زمان همانند تیری که از کمان رها شود هرگز باز نمی گردد.
ما زمان را به چشم یک کالای گرانبها می نگریم و به آن ارج می نهیم.

عمر انسان بسیار ارزشمندتر از آن است که بیهوده تلف شود. شما نه قدرت دارید که لحظات از دست رفته زندگی را باز یابید و نه می توانید عمر دوباره داشته باشید.
زندگی سرشار از چیزهای گرانبهاست اما هیچ چیزی با ارزش تر از وقت و زمان نیست.
فردی که تا دیروز آدم گمنامی بیش نبوده چنانچه امروز با جدیت سعی در پیشرفت خود کند نهایتا" به فرداهای درخشانی می رسد اما فرد برجسته امروز چنانچه با اتکا به افتخارات فعلی خود دست از هر تلاشی برای پیشرفت بردارد به مرور در آینده ای نه چندان دوربه هیچ تبدیل می شود.
افرادی که به دلیل عدم تحمل محیط کار شرکتها به دانشگاهها روی می آورند در حقیقت به کل سیستم آموزشی توهین کرده اند.
حالاتی که در جوانان امروز مرا بسیار مضطرب می کند ضعف راحت طلبی و تا اندازه زیادی عدم استقلال و عدم حس ماجراجویی آنانست .به نظر می رسد شیوه متداول در بین جوانان امروز تمایل شدید به راحتی و تنبلی است .
عرق ریختن در حین کار بسیار با ارزشتر از عرق کردن در باشگاههای ورزشی است.
معتقدم اگر در مورد غذا ایرادگیر نبوده و تغذیه مناسبی داشته باشید در آنصورت برای درمان بیماری نیازی به دوا و جوشانده های سنتی نخواهید داشت.
مثلی است قدیمی که می گوید غذای مناسب بهترین داروی پیشگیری است .
فلسفه شخصی من این است که تندرستی را می توان از طریق عادات و کارهای روزمره حفظ نمود.
ما باید با تمام نیرو آن گونه پیشرفتهای اقتصادی و مادی را که نهایتا" منجر به جلو آمدن شکمها و ارضای نفس می شوند با قاطعیت طرد کنیم.
توجه به مادیات تا آن حد گرانبها و پر ارزش است که آمیخته با رشد روح و روان افراد جامعه باشد این نوع رشد اقتصادی برای جامعه به منزله نکبت و ذلت است نه نعمت و برکت. شکم سیر با ذهنی کوتاه و منحرف چه مزایایی می تواند برای انسان داشته باشد.
اگر شما به سختی کار کنید و از پولتان برای بهبود وضع جامعه خود استفاده کنید؛ آنگاه واقعاً به این نتیجه می رسید که سنگفرش هر خیابان از طلاست و وارد جاده موفقیت واقعی می شوید.
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
(7 اصل مهم موفقيت بيل گيتس)

اصل اول :

در زندگي همه چيز عادلانه نيست ، بهتر است با اين حقيقت كنار بياييد .

اصل دوم :
دنيا براي عزت نفس شما اهميتي قائل نيست دراين دنيا از شما انتظار ميرود كه قبل از آنكه نسبت به خودتان احساس خوبي داشته باشيد كار مثبتي انجام دهيد .

اصل سوم :
پس از فارغ التحصيل شدن از دبيرستان و استخدام شدن كسي به شما رقم فوق العاده زيادي پرداخت نخواهد كرد بهمين ترتيب قبل از آنكه بتوانيد به مقام معاون ارشد با خودرو مجهز و تلفن همراه برسيد بايد براي اين مقام و مزايايش زحمت بكشيد .

اصل چهارم:
اگر فكر ميكنيد آموزگارتان سخت گير است در اشتباه هستيد پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد كه رييس شما خيلي سخت گيرتر از آموزگارتان است چون امنيت شغلي آموزگاران را ندارد .

اصل پنجم:آشپزي در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد پدر بزرگهاي ما براي اين كار اصطلاح ديگري داشتند از نظر آنها اين كار "يك فرصت بود".

اصل ششم:اگر در كارتان موفق نيستيد والدين خود را ملامت نكنيد از ناليدن دست بكشيد و از اشتباهات خود درس بگيريد .

اصل هفتم :
قبل از آنكه شما متولد بشويد والدين شما هم جوانان پرشوري بودند و بقدريكه اكنون به نظر شما ميرسد ، ملال آور نبودند .
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیزم.
راههای پیشرفت خودتو نمی گی؟در ایران کمتر کسی پیدا میشه که راههای پیشرفت خودشو بگه.اینهایی که فرمودی در ایران کمتر کاربرد داره.
بر خلاف همه دنیا در ایران راه پیشرفت قالتاق بازی و کلاهبرداری و زیر آب زنی و ... است
 

sokoot.assa

عضو جدید
من این حرفا رو از مدیر عامل زر ماکارون شنیدم
درباره فرق بین پولدار و سرمایه دار میگفت :
پولدار خودش و مقاصدش کثیفه . اما سرمایه دار از نیرو و ابزاری که داره به نحو احسنت استفاده میکنه
میگفت من مطمئنم که بعد از من این کارخونه به پیشرفت خودش ادامه میده چون سرمایه من افراد مسئول و متخصص هستن
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
من این حرفا رو از مدیر عامل زر ماکارون شنیدم
درباره فرق بین پولدار و سرمایه دار میگفت :
پولدار خودش و مقاصدش کثیفه . اما سرمایه دار از نیرو و ابزاری که داره به نحو احسنت استفاده میکنه
میگفت من مطمئنم که بعد از من این کارخونه به پیشرفت خودش ادامه میده چون سرمایه من افراد مسئول و متخصص هستن
خیلی عالی بود
نمیدونم کسی از مدیرعامل کارخونه مادیران اطلاعی داره
مرد بزرگیه و خدمات زیادی به جامعه کرده
همینطور مدیرعامل مرحوم شده و موسس کارخونه مینو
 

malo0osak

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به گفته پیتر دراكر ، موفقیت مدیران در گرو استفاده از تجربیات و نصایح بزرگان مدیریت است. از دیگر سو، تصمیم گیری مهمترین بخش وظیفه مدیران است. تلفیق استفاده از تجربیات بزرگان و تصمصم گیری صحیح و به موقع نقش بسیار مهمی در موفقیت مدیران دارد.تفكر جانبی Lateral Thinking روش های تفكر معطوف به تغییر مفاهیم و ادراك. فرایند حل مسئله به روش های ظاهراً غیر منطقی. تفكر جانبی شامل استدلال هایی است كه در ظاهر معلوم نیستند و شامل ایده هایی است كه تنها با استفاده از منطق گام به گام سنتی به دست نمی‌آیند.تفكر جانبی واژه ای است كه توسط ادوارد دبونو (Edward de Bono)، روانشناس، پزشك و نویسنده اهل كشور مالت، مطرح شد. این واژه اولین بار در كتاب دبونو با عنوان «استفاده از تفكر جانبی» كه در سال 1967 منتشر گردید ظاهر شد. پس از آن این واژه در واژه‌نامه انگلیسی آكسفورد كه منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است وارد شد.به عنوان مثال فرض كنید: پدر و پسری سوار بر ماشین خودشان تصادف می‌كنند و پدر جان خود را از دست می‌دهد. پسر را برای جراحی به بیمارستان می‌رسانند اما پزشك جراح می‌گوید كه پسر را عمل نمی‌كند چون نمی‌تواند پسر خود را عمل كند. چطور ممكن است؟ ممكن است جوابهایی به نظر شما برسد. مثلاً پدری كه جان باخته است پدر ناتنی پسر است. اما اگر بتوانیم اداركات و مفروضات معمول خود (كه جراحان معمولاً مرد هستند) را كنار بگذاریم آنگاه به این نتیجه می‌رسیم كه پزشك جراح، می‌تواند مادر پسر مجروح باشد.تفكر جانبی گونه‌ای از تفكر خلاق است. تفكر خلاق شامل چند تفكر نوع می‌گردد.در تفكر جانبی سعی می‌شود منطق محاسباتی، منطق استدلالی سنتی و مفروضات و ادراكات تغییر كند و با رویكرد سنت شكنی از زاویه های دیگری به موضوع مورد تفكر و بررسی نگاه شود. البته تفكر جانبی هیچگاه تفكر سنتی را نفی نمی‌كند چه بسا در خیلی از موارد ممكن است به صورت مؤثر بتوانیم از تقكر سنتی استفاده كنیم.تفكر جانبی فقط در حوزه حل مسئله محدود نمی‌شود و همواره هنگام تفكر قابل استفاده است. تفكر جانبی واژه جدایی از تفكر موازی است و این دو واژه مترداف یكدیگر نیستند. تفكر موازی سعی می‌كند زوایای مختلف مورد نظر تفكر جانبی را همزمان در بررسی مسائل و موضوعات به كار بگیرد. به عنوان مثال تكنیك شش كلاه تفكر برای پیاده سازی تفكر موازی به كار گرفته می‌شود
 

Similar threads

بالا