راهنمایی و مطالعه گروهی کارشناسی ناپیوسته معماری

[omid_66_23]

سالار بگو چنتا تشکر میخوای امر کن............................

بی خیال بازی سر کاریه

شوخی میکنم استاد
گفتم جوء دوستانه بشه.

 

[ArChitect _90]

19.16 معتادم کردی رفت حالا تا صبح تلاش میکنم عضو نیروی هوایی بشم

سلام فرزانه . نکنه توهم داشتی ماریچی میدیدی ؟؟؟
اینترنت استفاده نمیکنیم این روزا زهره ماره

داشتم بازی میکردم الان
نت اعصابمو خورد کرده لعنتی.هی قطع میشه صبحا هم که اکثرا قطع.

 

[سایه خانم]

اینهمه از اددلیستم آن هستن. پس کجایین شمــــــــا؟

 

[omid_66_23]

داشتم بازی میکردم الان
نت اعصابمو خورد کرده لعنتی.هی قطع میشه صبحا هم که اکثرا قطع.

فرزانه نت و بیخال درسه 2رو خوندی؟

 

[okami2]

فرزانه نت و بیخال درسه 2رو خوندی؟

من هنوز نخریدم شماها خوندین ؟ میدونما مخاطب یکی دیگس . تو خوندی درس 2رو ؟

 

[ArChitect _90]

فرزانه نت و بیخال درسه 2رو خوندی؟

اره خوندم.شب یه مرور میخواد قبل خواب

 

[omid_66_23]

من هنوز نخریدم شماها خوندین ؟ میدونما مخاطب یکی دیگس . تو خوندی درس 2رو ؟

من زبانم ضعیفه خیلی بهم فشار میاد وقت میزارم ولی نمیرسم.البته دوتاشون تا یه حدی خوندم.

 

[okami2]

داشتم بازی میکردم الان
نت اعصابمو خورد کرده لعنتی.هی قطع میشه صبحا هم که اکثرا قطع.

مواظب باشا اعصاب آدمو خورد میکنه این بازی !

 

[omid_66_23]

اره خوندم.شب یه مرور میخواد قبل خواب

کارت عالیه.

 

[okami2]

من زبانم ضعیفه خیلی بهم فشار میاد وقت میزارم ولی نمیرسم.البته دوتاشون تا یه حدی خوندم.

زبانت ضعیفه مواظب باش ازش خسته نشیا . چون خسته کنندس . منم زبانم خوب نیست

 

[yasna68]

پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!
روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! وکشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ وچند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بد شانسیه تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکسته اش از اعزام، معاف شد.
همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و کشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که…؟
امان از حرف مردم!!!

 

[ArChitect _90]

مواظب باشا اعصاب آدمو خورد میکنه این بازی !

اره خیلی اعصاب داشتم امروز این شد ..............

 

[omid_66_23]

کارت عالیه.

تکمیل ظرفیت ارشد اومد.
کسی نبود؟؟؟؟؟؟؟

 

[M.Mohammadii]

http://www.maths.tcd.ie/~viniegra/2E1/dodge.htm
یه سر به این لینک بزنید
http://www.maths.tcd.ie/~viniegra/2E1/dodge.htm

بعد موس رو روی مربع قرمز فشار بدید و جوری حرکتش بدید که به مربع های آبی و دیواره نخوره!
اگه تا 18 ثانیه دوام آوردین شما یه نابغه اید

خلبانان نیروز هوایی آمریکا تا دو دقیقه هم میتونن این کار رو ادامه بدن

من اینو چند ماه پیش بازی کردم شد نزدیکه 40 باورم نشد گفتم حتما pC خرابه...
عکسم گرفتم یادگارییی..:-j))

 

[omid_66_23]

تکمیل ظرفیت ارشد اومد.
کسی نبود؟؟؟؟؟؟؟

گفتم دلتون آب بیوفته.

 

[omid_66_23]

پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!
روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! وکشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ وچند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بد شانسیه تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکسته اش از اعزام، معاف شد.
همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و کشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که…؟
امان از حرف مردم!!!

تکراری بود آبجی.

 

[okami2]

پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!
روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! وکشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ وچند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بد شانسیه تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکسته اش از اعزام، معاف شد.
همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و کشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که…؟
امان از حرف مردم!!!

زیر پوستی همشهری ؟؟

 

[omid_66_23]

با اجازه همه دوستان ما رفتیم.
موفق و پیروز باشید.

 

[okami2]

با اجازه همه دوستان ما رفتیم.
موفق و پیروز باشید.

شب خوش

 

[ArChitect _90]

با اجازه همه دوستان ما رفتیم.
موفق و پیروز باشید.

خداحافظ ولی زود میری ها اقا امید

 

[omid_66_23]

خداحافظ ولی زود میری ها اقا امید

من خیلی وقته هستم
دیدم شلوغله فقط میخوندم. دیدم خلوت شد حرفیدم.

 

[ArChitect _90]

چشمام پایین بالا میره انقد بازیش کردم

 

[ArChitect _90]

من خیلی وقته هستم
دیدم شلوغله فقط میخوندم. دیدم خلوت شد حرفیدم.

پس رفته بودین خط زیر پوستی؟

 

[okami2]

چشمام پایین بالا میره انقد بازیش کردم

اون بالا کلید کلوز رو بزن . نبوغ شما واسه ما ثابت شده

 

[ArChitect _90]

اون بالا کلید کلوز رو بزن . نبوغ شما واسه ما ثابت شده

مرسی هم کلاسی به قول نازی چاخلصیم

 

[ArChitect _90]

http://flashfabrica.com/f_learning/brain/brain.html
اینم باحاله روی start کلیک کنین بعد از 1 2 3 چندتا عدد میده بابید به ترتیب جاشونو مشخص کنین.
بعد 6 بار گویا سن مغز ادمی میگه

 

[دادآفرید رضایی]

بچه ها من برم خیلی حال دادید بهم............................... انشا ا... موفق باشید

 

[okami2]

خب بنابراین من هم برم بخوابم

 

[ArChitect _90]

بچه ها من برم خیلی حال دادید بهم............................... انشا ا... موفق باشید

خب بنابراین من هم برم بخوابم

باشه گویا منم تنها شدم پس من هم برم بخوابم به صلاحمه

 

[yasna68]

بچه ها من برم خیلی حال دادید بهم............................... انشا ا... موفق باشید

فدات مهندس شب خوش