بیشتر مردها زنها را انسان هایی مرموز می دانند. البته خانم ها هم از این وضعیت خوشحال هستند و احساس رضایت می کنند! اما در ذهن بیشتر آنها این افکار غوطه ور است: "واقعاً چه اتفاقی می افتد اگر همه ی واقعیت و رازهای زندگیم را به همسرم بگویم؟" "آیا با بیان این واقعیتها او بیشتر می تواند مرا درک کند؟" از همه مهم تر اینکه "شاید اگر او حقایق را بداند، کمتر مرا سرزنش کند."
شاید اگر اجازه دهید همسرتان حداقل بصورت مختصر به رازهای درونی شما و علت مخفی کردن آن پی ببرد به نفع شما خواهد بود و تا حدی زیاد از این استرس و نگرانی خلاص می شوید (البته این به نفع مردها نیز است، چرا که، داشتن یک خانم خوشحال و خوشرو همیشه برای آنها خوشایند تر است.)
در اینجا به ده مورد از مخفی کاری های خانم ها از زبان خودشان اشاره می کنیم که بعضی از آنها شما آقایان را شوک زده می کند؟ برخی دیگر را نیز خود تا حدی به آن مضنون بودید ولی هیچگاه جرأت پرسیدن آن را نداشتید! البته دامنه ی وسعت این رازهای درونی بسیار گسترده تر است ولی بهتر است حداقل از همین ده مورد نیز مطلع باشید:
1- بیشتر وقتها اگر جنسی بخریم فرق نمی کند از لباس یا دارو تا... و تخفیفی روی آن بگیریم مثلا" 20%، قیمت اصلی و بدون تخفیف آن جنس را به همسر یا دیگران می گوییم. این تنها یک دروغ مصلحتی است و دلیلی ندارد حقیقت را بگوییم، "در بعضی خریدهای غیرضروری ( لوازم آرایش و..) یک مقدار پول آن را از کارت اعتباری و بقیه را نقدی پرداخت می کنم، به این صورت است که شوهرم دقیقا" نمی داند که چقدر هزینه کردم!"
خانمی 32 ساله که از ترس برملاشدن مخفی کاری هایش خواست نامش فاش نشود! می گوید: البته ما قبول داریم که روراستی بهتر است و مخفی کردن عادت بدی است، اما وقتی به دردسرهای بحث هایی که در اثر گفتن حقیقت داستان به همسرمان پیش می آید فکر کنید می بینید که ما حق داریم!"
2- ما خانم ها تمام مدت به *** با همسرمان فکر می کنیم.
اما حقیقت این است که آخر شب اینقدر خسته هستیم که حوصله و نیروی لازم را برای *** نداریم، چه خوب بود اگر شما آقایان در روز این کار را می کردید...
3- ما هم به اندازه شما از فکر تعهد به زندگی هراسان و عصبی می شویم!
درست است که بیشتر دختران با رویای ازدواج با یک شاهزاده ی جذاب، لباس عروسی مجلل و زیبا و روزهای خوش بعد آن، بزرگ می شوند، اما خوب ما هم انسانیم مثل شما مردها، وقتی تمام این رویاها تبدیل به زندگی با یک نفر متفاوت از رویاهایمان می شود ترس تمام وجودمان را می گیرد، یکی از دوستان من، لیدا 34 ساله می گوید: "فکر ازدواج همیشه مرا می ترساند! می دانم که حس زناشویی شیرین است ولی احساس تسلیم شدن و از دست دادن تمام استقلال شخصیم در زندگی من را فلج می کند"، ولی خوب، جالب اینجاست که همین لیدا وقتی ازدواج کرد، خودش اظهار داشت، " حالا که ازدواج کردم، با وجود یک زندگی متعهد، می بینم که چطور من و همسرم یک گروه دونفری با اهداف و افکار هماهنگ را دنبال می کنیم و می خواهیم که همین طور نیز بمانیم"
4- شاید ظاهرا" خود را مستقل و مدرن جلوه دهیم ولی حقیقت این است که ما همیشه به شما به عنوان "یک مرد" نیاز داریم. در این قرن جدید دوست داریم پا به پای مردها پیش برویم اما شما مردها بدانید ما در همه جا می خواهیم زیر بال و پر مرد خود باشیم و از ما مراقبت کنید. این رفتار شما از نحوه ی *** مردانه خود در رختخواب تا تعمیر اتومبیل، حمل چمدان های سنگین در مسافرت ها، کشتن حشرات موذی که همیشه ما زنها از کشتن آنها می ترسیم، همگی برای ما باعث غرور و افتخار است و با حضور شما مردها احساس امنیت بیشتری می کنیم!
پریا 29 ساله از تهران چنین می گوید: "این باعث افتخار و غرور من است وقتی دوستان و اطرافیانم از اینکه شوهرم درب ماشین یا منزل را اول برای من باز می کند یا وقتی باردار هستم چطور با احساس از من مراقبت می کند، تعریف می کنند. راستش، همیشه شب ها وقتی می ترسم دوست دارم در آغوش و بازوان همسرم پناه ببرم، اصلاً آن موقع دیگر مهم نیست که چقدر در زندگی مشترک مستقل هستم!!
5- روابط جنسی
این که در حرفهایمان موقع *** یا ... افراطی از شما تعریف می کنیم، مثلا"، "عزیزم تو بهترین *** را داری و ..." این ها خیلی صادقانه نیست و یک سری ریزه کاری ها را مخفی می کنیم، خوب خیلی عاقلانه نیست که همه چیز را راست بگوییم، اما این را بدانید که *** با شما به عنوان شریک زندگی و کسی که از صمیم قلب می خواهیم خیلی شیرین تر است!
6- ما همیشه می ترسیم که مثل مادرانمان باشیم
ما به مادرانمان عشق می ورزیم و آنها را تحسین می کنیم، همواره به آنها به دید عزیزترین موجود می نگریم، اما هیچ وقت دوست نداریم که از زبان شما مردها این را بشنویم که "عین مادرت هستی!" این جمله تمام وجود و احشاء ما زنان را می لرزاند، از آن به بعد فکر می کنیم که شما به خاطر اینکه مثل مادرانمان هستیم با ما ازدواج کردید و حتماً بعد از این هم انتظار دارید مثل او کامل و بی نقص باشیم، خیلی وحشتناک است و ما تبدیل به موجوداتی حساس و عصبی می کند، اگر واقعا" به رابطه ی *** با همسر و آرامش حین آن علاقه دارید و اهمیت می دهید هرگز این واژه را به کار نبرید! ( همانطور که می دانید اعصاب خانم ها تأثیر مستقیم در نحوه ی *** آنها دارد!!)
7- حسادت شما را دوست داریم اما در حد کم
ما زن ها همیشه از اینکه حواستان به ما باشد لذت می بریم و فکر می کنیم که برایتان مهم هستیم. اما لطفاً مثل انسان های عصر حجر با ما رفتار نکنید و فکر نکنید که ما را به بردگی خریدید. نیلوفر 22 ساله می گوید: "من شخصاً از خود مطمئنم و می دانم که نسبت به شوهرم متعهد و وفادارم، فکر اینکه او حتی ذره ای تصور خیانت از طرف من را در ذهن خود داشته باشد دیوانه ام می کند" شما مردها همواره این حس را دارید چرا که بطور مثال وقتی ما همکار خوش تیپ خود را به شما معرفی می کنیم، با ابرو بالا دادن و قیافه گرفتن شخصیت او را زیر سوال می برید.
8- درست است که ما زنها بیش از حد با دوستانمان گرم می گیریم، اما نه آنقدر که شما از این قضیه می ترسید، بله ما از مادرشوهرمان شکایت می کنیم، یا اینکه چقدر تفریحات مردانه ی شما ما را عذاب می دهد و حتی بهتر است بدانید که راجع به مسائل زناشویی و ***مان نیز با دوستانمان تبادل نظر می کنیم! اما خیالتان راحت باشد در مورد چیزهایی که غرور شما را لطمه دار می کند چیزی نمی گوییم، (بطور مثال وقتی که با چه حالت دیوانه واری برای مرگ پدر یا مادرتان در آغوش ما گریه می کردیدو...)، مسلما" یک سری مسائل در زندگی خیلی با ارزش تر از آن است که با دیگران سهیم کنیم، یکی از دوستان من این طور عنوان می کند "مطمئناً درست نیست درمورد اینکه چه حرفهایی بین من و همسرم موقع خواستگاری ردو بدل شد، یا احساسات عاطفی بین خودمان و فرزندانمان چیزی به دوستانمان نمی گوییم، این عواطف و زیبایی ها تنها متعلق به خود خود من است"
9- بدانید که ما زنان قدر تمام کارهای شما را در زندگی می دانیم ولی !
حقیقت این است که نمی توانیم ببینیم که دیگر کارها را نیز انجام نمی دهید! بطور مثال "شوهر من واقعاً در کارهای خانه به من کمک می کند، خیلی خوب فرشها را جارو می کند اما همیشه از اینکه فراموش می کند زیر کاناپه های روی فرشها را هم تمیز کند دیوانه می شوم"
خوب، ایراد گرفتن و اعتراض استعدادی است درونی در ما زنان لجباز که می توانیم به آنچه می خواهیم برسیم. مرتباً به نحوه ی انجام کار در خانه از طرف شما ایراد می گیریم که چرا این را اینجوری تمیز کردی و ... شاید هم همین دلیل این است که مردهای ما خیلی دیگر تمایلی به کمک در کارهای خانه ندارند.
می توانیم با هم یک معامله دو طرفه کنیم! اگر شما مردها وقتی ظرفها را می شویید، میز بوفه را نیز تمیز کنید و آشغالها را هم جمع کنید، آن وقت قول می دهیم که هیچ وقت از شما ایراد نگیریم و همواره از شما تعریف کنیم، موافقید؟!!
10- ما در زندگی به شما مردها همواره عشق می ورزیم ولی خوب در حال قانع کردن خود بر این هستیم که دیگر نباید عاشق شویم! شاید این حس بصورت بالقوه هنوز در وجود ما هست.
می دانم این طور گفتن خیلی درست نیست، بهتر است این مسئله را این طور بیان کنم: بیشتر زنها عادت دارند همیشه عاشق باشند، حقیقت این است که وقتی جنسی مونث احساسات خود را با همسرش به زبان می آورد و از عمق و علاقه فی مابین صحبت می کند، هیچ عکس العمل خارق العاده ای از جانب آن مرد نمی بیند، او همچنان مات و مبهوت به ما نگاه می کند، چرا شما مردها فکر می کنید با این برخورد همیشه ما عاشق شما می مانیم؟ ما هم انسانیم نه بازیگر فیلم های رومانتیک، در لحظه ای که ما اظهار عشق می کنیم شاید دیگر کمتر بتوانیم با شما با این لحن حرف بزنیم و با این بی تفاوتی ها دیگر تمایل و توانی برای بیان دوباره این احساسات لطیف را ناخودآگاه از دست می دهیم. ولی خوب در آخر باز هم این ما هستیم که به خاطر زندگی مشترک در این موارد از خود گذشتگی می کنیم.
مردمان
شاید اگر اجازه دهید همسرتان حداقل بصورت مختصر به رازهای درونی شما و علت مخفی کردن آن پی ببرد به نفع شما خواهد بود و تا حدی زیاد از این استرس و نگرانی خلاص می شوید (البته این به نفع مردها نیز است، چرا که، داشتن یک خانم خوشحال و خوشرو همیشه برای آنها خوشایند تر است.)
در اینجا به ده مورد از مخفی کاری های خانم ها از زبان خودشان اشاره می کنیم که بعضی از آنها شما آقایان را شوک زده می کند؟ برخی دیگر را نیز خود تا حدی به آن مضنون بودید ولی هیچگاه جرأت پرسیدن آن را نداشتید! البته دامنه ی وسعت این رازهای درونی بسیار گسترده تر است ولی بهتر است حداقل از همین ده مورد نیز مطلع باشید:
1- بیشتر وقتها اگر جنسی بخریم فرق نمی کند از لباس یا دارو تا... و تخفیفی روی آن بگیریم مثلا" 20%، قیمت اصلی و بدون تخفیف آن جنس را به همسر یا دیگران می گوییم. این تنها یک دروغ مصلحتی است و دلیلی ندارد حقیقت را بگوییم، "در بعضی خریدهای غیرضروری ( لوازم آرایش و..) یک مقدار پول آن را از کارت اعتباری و بقیه را نقدی پرداخت می کنم، به این صورت است که شوهرم دقیقا" نمی داند که چقدر هزینه کردم!"
خانمی 32 ساله که از ترس برملاشدن مخفی کاری هایش خواست نامش فاش نشود! می گوید: البته ما قبول داریم که روراستی بهتر است و مخفی کردن عادت بدی است، اما وقتی به دردسرهای بحث هایی که در اثر گفتن حقیقت داستان به همسرمان پیش می آید فکر کنید می بینید که ما حق داریم!"
2- ما خانم ها تمام مدت به *** با همسرمان فکر می کنیم.
اما حقیقت این است که آخر شب اینقدر خسته هستیم که حوصله و نیروی لازم را برای *** نداریم، چه خوب بود اگر شما آقایان در روز این کار را می کردید...
3- ما هم به اندازه شما از فکر تعهد به زندگی هراسان و عصبی می شویم!
درست است که بیشتر دختران با رویای ازدواج با یک شاهزاده ی جذاب، لباس عروسی مجلل و زیبا و روزهای خوش بعد آن، بزرگ می شوند، اما خوب ما هم انسانیم مثل شما مردها، وقتی تمام این رویاها تبدیل به زندگی با یک نفر متفاوت از رویاهایمان می شود ترس تمام وجودمان را می گیرد، یکی از دوستان من، لیدا 34 ساله می گوید: "فکر ازدواج همیشه مرا می ترساند! می دانم که حس زناشویی شیرین است ولی احساس تسلیم شدن و از دست دادن تمام استقلال شخصیم در زندگی من را فلج می کند"، ولی خوب، جالب اینجاست که همین لیدا وقتی ازدواج کرد، خودش اظهار داشت، " حالا که ازدواج کردم، با وجود یک زندگی متعهد، می بینم که چطور من و همسرم یک گروه دونفری با اهداف و افکار هماهنگ را دنبال می کنیم و می خواهیم که همین طور نیز بمانیم"
4- شاید ظاهرا" خود را مستقل و مدرن جلوه دهیم ولی حقیقت این است که ما همیشه به شما به عنوان "یک مرد" نیاز داریم. در این قرن جدید دوست داریم پا به پای مردها پیش برویم اما شما مردها بدانید ما در همه جا می خواهیم زیر بال و پر مرد خود باشیم و از ما مراقبت کنید. این رفتار شما از نحوه ی *** مردانه خود در رختخواب تا تعمیر اتومبیل، حمل چمدان های سنگین در مسافرت ها، کشتن حشرات موذی که همیشه ما زنها از کشتن آنها می ترسیم، همگی برای ما باعث غرور و افتخار است و با حضور شما مردها احساس امنیت بیشتری می کنیم!
پریا 29 ساله از تهران چنین می گوید: "این باعث افتخار و غرور من است وقتی دوستان و اطرافیانم از اینکه شوهرم درب ماشین یا منزل را اول برای من باز می کند یا وقتی باردار هستم چطور با احساس از من مراقبت می کند، تعریف می کنند. راستش، همیشه شب ها وقتی می ترسم دوست دارم در آغوش و بازوان همسرم پناه ببرم، اصلاً آن موقع دیگر مهم نیست که چقدر در زندگی مشترک مستقل هستم!!
5- روابط جنسی
این که در حرفهایمان موقع *** یا ... افراطی از شما تعریف می کنیم، مثلا"، "عزیزم تو بهترین *** را داری و ..." این ها خیلی صادقانه نیست و یک سری ریزه کاری ها را مخفی می کنیم، خوب خیلی عاقلانه نیست که همه چیز را راست بگوییم، اما این را بدانید که *** با شما به عنوان شریک زندگی و کسی که از صمیم قلب می خواهیم خیلی شیرین تر است!
6- ما همیشه می ترسیم که مثل مادرانمان باشیم
ما به مادرانمان عشق می ورزیم و آنها را تحسین می کنیم، همواره به آنها به دید عزیزترین موجود می نگریم، اما هیچ وقت دوست نداریم که از زبان شما مردها این را بشنویم که "عین مادرت هستی!" این جمله تمام وجود و احشاء ما زنان را می لرزاند، از آن به بعد فکر می کنیم که شما به خاطر اینکه مثل مادرانمان هستیم با ما ازدواج کردید و حتماً بعد از این هم انتظار دارید مثل او کامل و بی نقص باشیم، خیلی وحشتناک است و ما تبدیل به موجوداتی حساس و عصبی می کند، اگر واقعا" به رابطه ی *** با همسر و آرامش حین آن علاقه دارید و اهمیت می دهید هرگز این واژه را به کار نبرید! ( همانطور که می دانید اعصاب خانم ها تأثیر مستقیم در نحوه ی *** آنها دارد!!)
7- حسادت شما را دوست داریم اما در حد کم
ما زن ها همیشه از اینکه حواستان به ما باشد لذت می بریم و فکر می کنیم که برایتان مهم هستیم. اما لطفاً مثل انسان های عصر حجر با ما رفتار نکنید و فکر نکنید که ما را به بردگی خریدید. نیلوفر 22 ساله می گوید: "من شخصاً از خود مطمئنم و می دانم که نسبت به شوهرم متعهد و وفادارم، فکر اینکه او حتی ذره ای تصور خیانت از طرف من را در ذهن خود داشته باشد دیوانه ام می کند" شما مردها همواره این حس را دارید چرا که بطور مثال وقتی ما همکار خوش تیپ خود را به شما معرفی می کنیم، با ابرو بالا دادن و قیافه گرفتن شخصیت او را زیر سوال می برید.
8- درست است که ما زنها بیش از حد با دوستانمان گرم می گیریم، اما نه آنقدر که شما از این قضیه می ترسید، بله ما از مادرشوهرمان شکایت می کنیم، یا اینکه چقدر تفریحات مردانه ی شما ما را عذاب می دهد و حتی بهتر است بدانید که راجع به مسائل زناشویی و ***مان نیز با دوستانمان تبادل نظر می کنیم! اما خیالتان راحت باشد در مورد چیزهایی که غرور شما را لطمه دار می کند چیزی نمی گوییم، (بطور مثال وقتی که با چه حالت دیوانه واری برای مرگ پدر یا مادرتان در آغوش ما گریه می کردیدو...)، مسلما" یک سری مسائل در زندگی خیلی با ارزش تر از آن است که با دیگران سهیم کنیم، یکی از دوستان من این طور عنوان می کند "مطمئناً درست نیست درمورد اینکه چه حرفهایی بین من و همسرم موقع خواستگاری ردو بدل شد، یا احساسات عاطفی بین خودمان و فرزندانمان چیزی به دوستانمان نمی گوییم، این عواطف و زیبایی ها تنها متعلق به خود خود من است"
9- بدانید که ما زنان قدر تمام کارهای شما را در زندگی می دانیم ولی !
حقیقت این است که نمی توانیم ببینیم که دیگر کارها را نیز انجام نمی دهید! بطور مثال "شوهر من واقعاً در کارهای خانه به من کمک می کند، خیلی خوب فرشها را جارو می کند اما همیشه از اینکه فراموش می کند زیر کاناپه های روی فرشها را هم تمیز کند دیوانه می شوم"
خوب، ایراد گرفتن و اعتراض استعدادی است درونی در ما زنان لجباز که می توانیم به آنچه می خواهیم برسیم. مرتباً به نحوه ی انجام کار در خانه از طرف شما ایراد می گیریم که چرا این را اینجوری تمیز کردی و ... شاید هم همین دلیل این است که مردهای ما خیلی دیگر تمایلی به کمک در کارهای خانه ندارند.
می توانیم با هم یک معامله دو طرفه کنیم! اگر شما مردها وقتی ظرفها را می شویید، میز بوفه را نیز تمیز کنید و آشغالها را هم جمع کنید، آن وقت قول می دهیم که هیچ وقت از شما ایراد نگیریم و همواره از شما تعریف کنیم، موافقید؟!!
10- ما در زندگی به شما مردها همواره عشق می ورزیم ولی خوب در حال قانع کردن خود بر این هستیم که دیگر نباید عاشق شویم! شاید این حس بصورت بالقوه هنوز در وجود ما هست.
می دانم این طور گفتن خیلی درست نیست، بهتر است این مسئله را این طور بیان کنم: بیشتر زنها عادت دارند همیشه عاشق باشند، حقیقت این است که وقتی جنسی مونث احساسات خود را با همسرش به زبان می آورد و از عمق و علاقه فی مابین صحبت می کند، هیچ عکس العمل خارق العاده ای از جانب آن مرد نمی بیند، او همچنان مات و مبهوت به ما نگاه می کند، چرا شما مردها فکر می کنید با این برخورد همیشه ما عاشق شما می مانیم؟ ما هم انسانیم نه بازیگر فیلم های رومانتیک، در لحظه ای که ما اظهار عشق می کنیم شاید دیگر کمتر بتوانیم با شما با این لحن حرف بزنیم و با این بی تفاوتی ها دیگر تمایل و توانی برای بیان دوباره این احساسات لطیف را ناخودآگاه از دست می دهیم. ولی خوب در آخر باز هم این ما هستیم که به خاطر زندگی مشترک در این موارد از خود گذشتگی می کنیم.
مردمان