از دکتر علی اکبر ارجمندنیا(استاد دانشگاه تهران)
ارتباط یک فرایند دایمی و ادامه دار است و ما معمولا به صورت ممتد آن را انجام می دهیم.نمی توان گفت یک بار ارتباطی برقرار می شود و آنگاه خاتمه می یابد.ارتباط فرایندی پویا است و نه ایستا.نه آغازی دارد و نه پایانی.اجزا و عناصر آن دارای کنش های متقابل هستند و هر یک از آنها بر دیگری تاثیر می گذارند و از دیگری تاثیر می پذیرند.رابطه خوب و اثربخش
دکتر علی اکبر ارجمندنیا
ما از ارتباط برقرار کردن برای متقاعد کردن یکدیگر استفاده می کنیم و از این طریق اندیشه هایمان را به اشتراک می گذاریم و بدین وسیله می توانیم ایده های خود را برای دیگران بیان کنیم. بر این اساس آنها را به انجام یا عدم انجام کاری واداریم.
به محض اینکه زندگی پیچیده می شود نحوه برقراری ارتباط هم از پیچیدگی های خاص خود برخوردار می شود. به همین جهت آشنایی با انواع و شکل های مختلف ارتباط برقرار کردن می تواند به شخص کمک کند تا بهتر و راحت تر ارتباط برقرار کند و از این منظر زندگی راحت تر و با کیفیت تری را تجربه کند.زندگی در پرتو ارتباطات قوی شیرین تر ، پر بار تر ، قابل تحمل تر و کارکردی تر است.تحقیقات مختلف انجام شده بر این مساله صحه می گذارند که مدیران موفق از ارتباطات بهتری سود می جویند و افراد با هوش بالذات از توان برقراری ارتباط مناسب تری برخوردارند.
متون دینی و ادبی جملگی بر ایجاد روابط اثربخش بین عموم مردم تاکید ورزیده اند.به عنوان مثال امام صادق (ع) می فرمایند: در دنیا بر شمار دوستان بیافزایید که در دنیا و آخرت سود می رسانند.امام محمد غزالی نیز در کیمیای سعادت توجه ویژه ای به کیفیت رابطه دارند و می گویند: برادر هم دوست به. این جمله بدین معناست که کیفیت رابطه از ایجاد رابطه مهم تر است.یعنی داشتن یک رابطه برادرانه کفایت نمی کند و باید به رابطه عمق بخشید و آن را به سطح دوستی نزدیک کرد.
از طرفی انسان ذاتا در پی برقراری ارتباط با دیگران است. شاید بتوان گفت که ارتباط یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاورد بشری بوده است.ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است. اما در عصر حاضر اهمیت برقراری رابطه به حدی است که انسان پیوسته در جهت ابداع و ساخت انواع وسایل، ابزار ها، روش ها و شیوه های کارآمد تر ارتباط جمعی و بین فردی کوشیده است.ارتباط اساسا بین دو یا چند نفر اتفاق می افتد و ما همه در طول روز با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنیم.برقراری ارتباط به دلایل مختلفی مانند بررسی مسایل شغلی و مسایل فردی، بیان انتظارات زناشویی، وقت گذرانی، توقعات والدین از فرزندان و به عکس، طرح ایده ها و اختلاف عقاید و موارد مشابه دیگر صورت می گیرد و هر یک از انواع آن در سطح مختلفی مانند سطح کلامی، سطح غیرکلامی و یا هر دوی این سطوح صورت می گیرد.اما در هر حال هیچ نوع ارتباطی جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پوندد.
آنچه اهمیت دارد این است که در زندگی پیچیده امروزین چه بکنیم تا بتوانیم از این مهارت بسیار حیاتی بیش از پیش بهره ببریم و زندگی پر تنش فعلی را با آرامش بیشتری تجربه کنیم. همه می دانیم که داشتن دوستان خوب و بهره بردن از شبکه های حمایتی گسترده تر، مواجهه با چالش های متعدد و متواتر فعلی را آسان تر و عملی تر می سازد و زمینه شکل دهی یک زندگی با کیفیت تر در امور شخصی، زناشویی، شغلی و به طور کلی اجتماعی را فراهم می کند.پس آگاه شدن از فنون و مهارتهای ارتباط یک پیش نیاز بنیادین است.
در رابطه با فنون و مهارتهای برقراری ارتباط گفتنی های زیادی وجود دارد که قطعا پرداختن به همه آنها در این گفتار محدود نمی گنجد. لذا در اینجا سعی خواهد شد به مسایلی که جنبه حیاتی تر دارند و می توانند زمینه شکل گیری یک رابطه اثر بخش را فراهم کنند، اشاره شود.
پیش نیاز های یک ارتباط خوب
نگاه اصیل به رابطهمردم انتظارات متنوعی از برقراری رابطه با یکدیگر دارند. یکی در پس برقراری رابطه به دنبال کسب اعتبار است، دیگری می خواهد از رابطه استفاده کرده و به شغلی دست یابد، ان یکی می خواهد استفاده مالی از ارتباطات ببرد و به طور کلی و در یک کلام:
هر کسی از ظن خود شد یار من !
این نوع نگاه به برقراری ارتباط یک نگاه ابزاری است که ممکن است به شکل گیری یک رابطه در کوتاه مدت بیانجامد ولی قطعا تداوم طولانی مدت نخواهد داشت. چرا که از نفس یک رابطه خوب انسانی به دور است و به ماهیت پاک یک رابطه توجه ندارد.یک ارتباط خوب و اثربخش یک رابطه اصیل است که بر اساس نیات بهره کشی تنظیم نشده باشد و صرفا به خاطر خود رابطه شکل گرفته باشد.احساس و رفتار ظاهری عامل چنین ارتباطی با یکدیگر همخوانی دارند و این امر در فرایند ارتباط کاملا گویا و مشخص است. پس یکی از آفت های ارتباط اثربخش داشتن نگاه منفعت طلبانه و سودجویانه در روابط بین فردی است.
احترام نامشروط
متاسفانه بسیاری از مردم در تعاملات خود سعی می کنند احترام گذاشتن را منوط به یک ویژگی بارز یا منفعت خاص کنند.یعنی فقط به افرادی احترام می گذارند که از نظر خودشان افرادی بی عیب و بی نقص و در عین حال مفید باشند.طبیعی است که چنین نگرشی باعث می شود که انسان بسیاری از افراد دور و بر خود را که قابلیت دوستی دارند از دست می دهد.زیرا پیدا کردن انسان بدون عیب و نقص بسیار دشوار است.پس یکی از پیش نیاز های برقراری ارتباط اثربخش با دیگران این است که یاد بگیریم به همه بدون هیچ قید و شرطی احترام بگذاریم و حقوق آنها را به عنوان یک انسان بپذیریم.ضمنا به خاطر داشته باشیم که همه انسانها در مقطعی از زندگی دچار خطا می شوند. چه بسا در این مقطع نیز بیشتر به کمک دوستان خود نیازمندند. چرا که وقتی افراد در موقعیت های پر هیجان و استرس قرار می گیرند ضریب خطاهایشان افزایش پیدا می کند و در تصمیم گیری های خود بیشتربه خطا می روند.
درک و همدلی
تحقیقات نشان داده است که افرادی با هم دوست می شوند که یا وجوه اشتراک زیادی با هم دارند و یا این که چنین تصوری دارند.یعنی بر این باورند که با یکدیگر مشترکات زیادی دارند.اگر افراد به لحاظ سن، جنس، مذهب، قومیت، افکار، عقاید و سلایق با یکدیگر مشابهت داشته باشند، احتمال دوست شدن و دوست ماندنشان بیشتر است.در تبیین این گفته و یا بهتر بگوییم این یافته می توان چنین استدلال کرد که افرادی که به هم شباهت بیشتری دارند احتمالا یکدیگر را بهتر درک خواهند کرد.
با یکدیگر بیشتر همدل خواهد شد و در ارتباط با مسایل و مشکلات پیش رو با سهولت بیشتری درددل خواهند کرد.درک و همدلی به این معناست که بتوانیم از دریچه دید طرف مقابل به پدیده ها و موقعیت ها بنگریم و نگاهی غیر ارزیابانه و داورانه به افراد دور و بر خود داشته باشیم. چه بسیارند افرادی که در ارتباط با تصمیمات و عملکرد اطرافیان خود با نگاه نقادانه می نگرند و گویی عقل مطلقند و دیگران موجودی کم فکر و بی تامل.
یکی از آفت های یک ارتباط اثر بخش که منجر به کوتاه بو.دن عمر یک ارتباط می شود، توجه نکردن به موقعیت و شرایط اطرافیان در تعاملات و تصمیم گیری هاست.یعنی پرهیز از درک و همدلی متقابل.در مقابل داشتن همدلی نه تنها می تواند به استمرار یک رابطه بیانجامد بلکه می تواند به دوستان کمک کرده تا در تصمیمات بعدی به رای و نظر دوستان همدل خود توجه کرده و در پرتوی این همراهی، منطقی ترین تصمیمات را بگیرند.چرا که همیشه همدلی همراهی و پیروی را به دنبال می آورد و نقادی و ارزیابی، مخالفت و سرسختی را در پی خواهد داشت.بد نیست به این گفته مشهور رابرت سومر توجه شود که می گوید:
سوء تفاهم زمانی بروز پیدا می کند که اشخاص خود به خود فرض را بر این می گذارند که دیگران هم مانند آنها فکر می کنند.پس ضروری است که بیاموزیم اگر خواستیم راه رفتن دیگران را مورد ارزیابی قرار دهیم بد نیست چند قدمی با کفش های آنها راه برویم!
رازداری
دوستان خوب و قدیمی رازدار هم هستند.افراد علاقه دارند مسایل و مشکلات خود را یا در موقعیتهایی که شناخته نمی شوند ابراز کنند یا در موقعیت هایی که احساس می کنند رازشان بر ملا نخواهد شد.به عنوان مثال صحبت در مورد مسایل و مشکلات خصوصی در مکانهای عمومی مثل زمانی که در تاکسی، اتوبوس و یا مترو هستیم و یا زمانی که به یک مشاور متعهد و رازدار و مورد وثوق مراجعه کرده ایم راحت تر و بیشتر صورت می گیرد. پس اگر می خواهیم یک دوستی پایدار و اثربخش شکل دهیم ضروری است که به این اصل مهم رازداری توجه خاص داشته باشیم.چه بسیارند افرادی که مدت مدیدی است که با یکدیگر درارتباط هستند ولی از مشکلات و گرفتاری های یکدیگر بی خبرند.زیرا در هراسند که مسایل و مشکلاتشان نقل محافل و مجالس گردد.چنین ارتباطی یک ارتباط اثربخش نیست و نمی توان از آن انتظار نتایج مفید داشت.
آخرین ویرایش: