شمایل کفشهای چرمی منقشی که این روزها مورد علاقهی دختران جوان است، ما را به یاد چاروقهایی میاندازد که زمانی پاپوش مردم بومی در برخی مناطق بود؛ اما چگونه طرح آن چاروقها به شمایل کفشهای چرمی امروزی تبدیل شد؟
در انتهای خیابان چهاردیواری در تهران، کارگاهی قرار دارد که در آن، دو دختر جوان کیف و کفش چرمی تولید میکنند. کیف و کفشی که میگویند ایدهی تولید آن را از ترکیب چاروقهای زنجانی و کفشهای مدرن امروزی گرفتهاند.
کارگاهی که این دو خواهر آن را مدیریت میکنند و گرداگرد آن را با کیفهای چرمی منقش به بتهجقه پوشاندهاند، محل کار زنانی است که ضمن دوختن کیفها، طرح بتهجقه روی آثار داغ میزنند.
پاپوشی که مهر اصالت گرفت
یکی از این دو خواهر در سال 2010 برای یک کفش چرمی و دیگری در سال 2012 برای یک کیف پول چرمی موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو شدند و به این ترتیب، کیفیت کار خود ثابت کردند و آثار خود را به تولید انبوه رساندند.
برای دیدن نحوهی کار آنها و آثاری که تولید میکنند، به کارگاهشان رفتیم و با این دو خواهر، مینا و نیلوفر جوان، آشنا شدیم و سخنان آنها را دربارهی ایدهی تولید آثار و همچنین شکایتشان از خصوصی سازی صنایعدستی شنیدیم.
ابتدا، مینا جوان با بیان اینکه کارگاهی که در آن کیف و کفش چرمی تولید میکنند، بخش امور بانوان شهرداری در اختیارشان قرار داده است، به خبرنگار ایسنا گفت: در ازای کارگاهی که در اختیار گرفتیم، کارمندانی به ما معرفی میشوند که بیشتر آنها زنان سرپرست خانوار هستند و وظیفهی کارآموزیشان برعهدهی ما است. آنها پس از اینکه در کارشان مهارت لازم را پیدا کنند، در کارگاهها مشغول به کار میشوند.
مینا جوان
او دربارهی بخش امور بانوان شهرداری، توضیح داد: این بخش در سطح شهر، کارگاههایی دارد که آنها را در اختیار بهرهبرداران قرار میدهد. این بهرهبرداران فقط در حوزهی صنایع دستی مشغول به کار نیستند، چنانچه گاهی، افرادی که به خیاطی یا سبزی خردکنی نیز مشغول هستند، از کارگاههای شهرداری استفاده میکنند.
مینا جوان در ادامه اظهار کرد: پس از گرفتن مهر اصالت یونسکو، به ما وعده داده شد که به عضویت کانون نخبگان درمیآییم و از ما فرمی گرفتند که از طریق آن، اطلاعات تیراژ و قیمت محصولات تولیدی خود را اعلام کردیم تا ارزیابی شود و مورد حمایت یونسکو قرار بگیریم و آثار ما در سراسر دنیا پخش شود؛ ولی این وعدهها محقق نشدند و برای دریافت مهر اصالت یونسکو، فقط به ما یک کارت هدیه داده شد!
او در پاسخ به این پرسش که تهیهی کیف و کفش چرمی را چگونه آموخته است؟ توضیح داد: خیاطی، مهارتی بود که آن را از مادرم یاد گرفتم؛ ولی تهیهی کیف و کفش را بهشکل تجربی آموختیم. وقتی تصمیم به تولید کیف و کفش چرم گرفتیم، به بازار چرم رفتیم و به این فکر میکردیم که چطور میتوانیم از چرم، کیف و کفش تولید کنیم. از همان ابتدا، الگوهای متفاوتی در نظر داشتیم که این الگوها با مرور زمان تغییر کردند و بهشکل امروزی درآمدند.
در ادامه، نیلوفر جوان با بیان اینکه پیش از تولید کیف و کفش چرمی، او و خواهرش به فعالیتهای هنری مشغول بودند، گفت: پیش از اینکه به تولید کیف و کفش مشغول شویم، لوازم صنایع دستی را تولید میکردیم؛ من در کار فرش بافت و سفالسازی بودم و خواهرم به نقاشی کشیدن مشغول بود. از میان همهی آنها، تولید کیف و کفش چرمی به نتیجه رسید. اکنون محصولات چرمی که در کارگاه تولید میکنیم، در ایران پخش میشود و تا حدودی شناخته شده و برایمان منبع درآمد است.
نیلوفر جوان
در ادامه، مینا جوان دربارهی محل توزیع اجناسشان، توضیح داد: محصولات ما در برخی فروشگاههای صنایع دستی در تهران و در شهر کتابها توزیع میشود. شهر کتابهایی که در سطح شهر پراکندهاند، اجناس خارجی نمیفروشند، به توزیع اقلام ایرانی میپردازند و و از این طریق، از تولیدکنندگان ایرانی حمایت میکنند و این موضوع به نفع تولیدکنندگان داخلی است.
او دربارهی حمایتهای انجامشده از سوی سازمان میراث فرهنگی، اظهار کرد: فعالیتهای خود را در سال 82 آغاز کردیم، آن زمان صنایع دستی از سوی این سازمان حمایت میشد؛ ولی در صورت خصوصیسازی صنایع دستی، مشکلات بسیاری برای هنرمندان ایجاد میشود.
جوان با تأکید بر اینکه با خصوصیسازی صنایع دستی مخالف است، ادامه داد: اگر خصوصیسازی انجام شود، کسانی که مثل ما شروع به تولید آثار صنایع دستی کردهاند، نمیتوانند پیشرفت کنند، چراکه نمایشگاهها و گرفتن پروانهی تولید پولی میشود و خیلی از حمایتهای میراث فرهنگی از هنرمندان سلب میشود، در نتیجه، هنرمندان امکان رشد پیدا نمیکنند.
در انتهای خیابان چهاردیواری در تهران، کارگاهی قرار دارد که در آن، دو دختر جوان کیف و کفش چرمی تولید میکنند. کیف و کفشی که میگویند ایدهی تولید آن را از ترکیب چاروقهای زنجانی و کفشهای مدرن امروزی گرفتهاند.
کارگاهی که این دو خواهر آن را مدیریت میکنند و گرداگرد آن را با کیفهای چرمی منقش به بتهجقه پوشاندهاند، محل کار زنانی است که ضمن دوختن کیفها، طرح بتهجقه روی آثار داغ میزنند.
پاپوشی که مهر اصالت گرفت

یکی از این دو خواهر در سال 2010 برای یک کفش چرمی و دیگری در سال 2012 برای یک کیف پول چرمی موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو شدند و به این ترتیب، کیفیت کار خود ثابت کردند و آثار خود را به تولید انبوه رساندند.
برای دیدن نحوهی کار آنها و آثاری که تولید میکنند، به کارگاهشان رفتیم و با این دو خواهر، مینا و نیلوفر جوان، آشنا شدیم و سخنان آنها را دربارهی ایدهی تولید آثار و همچنین شکایتشان از خصوصی سازی صنایعدستی شنیدیم.
ابتدا، مینا جوان با بیان اینکه کارگاهی که در آن کیف و کفش چرمی تولید میکنند، بخش امور بانوان شهرداری در اختیارشان قرار داده است، به خبرنگار ایسنا گفت: در ازای کارگاهی که در اختیار گرفتیم، کارمندانی به ما معرفی میشوند که بیشتر آنها زنان سرپرست خانوار هستند و وظیفهی کارآموزیشان برعهدهی ما است. آنها پس از اینکه در کارشان مهارت لازم را پیدا کنند، در کارگاهها مشغول به کار میشوند.

مینا جوان
او دربارهی بخش امور بانوان شهرداری، توضیح داد: این بخش در سطح شهر، کارگاههایی دارد که آنها را در اختیار بهرهبرداران قرار میدهد. این بهرهبرداران فقط در حوزهی صنایع دستی مشغول به کار نیستند، چنانچه گاهی، افرادی که به خیاطی یا سبزی خردکنی نیز مشغول هستند، از کارگاههای شهرداری استفاده میکنند.
مینا جوان در ادامه اظهار کرد: پس از گرفتن مهر اصالت یونسکو، به ما وعده داده شد که به عضویت کانون نخبگان درمیآییم و از ما فرمی گرفتند که از طریق آن، اطلاعات تیراژ و قیمت محصولات تولیدی خود را اعلام کردیم تا ارزیابی شود و مورد حمایت یونسکو قرار بگیریم و آثار ما در سراسر دنیا پخش شود؛ ولی این وعدهها محقق نشدند و برای دریافت مهر اصالت یونسکو، فقط به ما یک کارت هدیه داده شد!
او در پاسخ به این پرسش که تهیهی کیف و کفش چرمی را چگونه آموخته است؟ توضیح داد: خیاطی، مهارتی بود که آن را از مادرم یاد گرفتم؛ ولی تهیهی کیف و کفش را بهشکل تجربی آموختیم. وقتی تصمیم به تولید کیف و کفش چرم گرفتیم، به بازار چرم رفتیم و به این فکر میکردیم که چطور میتوانیم از چرم، کیف و کفش تولید کنیم. از همان ابتدا، الگوهای متفاوتی در نظر داشتیم که این الگوها با مرور زمان تغییر کردند و بهشکل امروزی درآمدند.
در ادامه، نیلوفر جوان با بیان اینکه پیش از تولید کیف و کفش چرمی، او و خواهرش به فعالیتهای هنری مشغول بودند، گفت: پیش از اینکه به تولید کیف و کفش مشغول شویم، لوازم صنایع دستی را تولید میکردیم؛ من در کار فرش بافت و سفالسازی بودم و خواهرم به نقاشی کشیدن مشغول بود. از میان همهی آنها، تولید کیف و کفش چرمی به نتیجه رسید. اکنون محصولات چرمی که در کارگاه تولید میکنیم، در ایران پخش میشود و تا حدودی شناخته شده و برایمان منبع درآمد است.

نیلوفر جوان
در ادامه، مینا جوان دربارهی محل توزیع اجناسشان، توضیح داد: محصولات ما در برخی فروشگاههای صنایع دستی در تهران و در شهر کتابها توزیع میشود. شهر کتابهایی که در سطح شهر پراکندهاند، اجناس خارجی نمیفروشند، به توزیع اقلام ایرانی میپردازند و و از این طریق، از تولیدکنندگان ایرانی حمایت میکنند و این موضوع به نفع تولیدکنندگان داخلی است.
او دربارهی حمایتهای انجامشده از سوی سازمان میراث فرهنگی، اظهار کرد: فعالیتهای خود را در سال 82 آغاز کردیم، آن زمان صنایع دستی از سوی این سازمان حمایت میشد؛ ولی در صورت خصوصیسازی صنایع دستی، مشکلات بسیاری برای هنرمندان ایجاد میشود.
جوان با تأکید بر اینکه با خصوصیسازی صنایع دستی مخالف است، ادامه داد: اگر خصوصیسازی انجام شود، کسانی که مثل ما شروع به تولید آثار صنایع دستی کردهاند، نمیتوانند پیشرفت کنند، چراکه نمایشگاهها و گرفتن پروانهی تولید پولی میشود و خیلی از حمایتهای میراث فرهنگی از هنرمندان سلب میشود، در نتیجه، هنرمندان امکان رشد پیدا نمیکنند.
