دوست دارید مدرن ازدواج کنید یا سنتی ؟!
ازدواج را شايد بتوان مهمترين مرحله زندگي هر دختر و پسري قلمداد کرد، اين پديده اجتماعي از جنبه هاي گوناگون قابل تحقيق است. بايد گفت در هر جامعه اي روابط افراد تاثير زيادي در ازدواج دارد و همچنين ازدواج هايي که در هر جامعه صورت مي گيرد، نشانگر واقعيت موجود در آن جامعه است. به گزارش پايگاه اطلاع رساني پزشکي ايران سلامت، ازدواج درگذشته به صورت سنتي بين افراد برقرار مي شد و در آن خانواده پسر پس ازانتخاب دختري که او را مناسب خانواده و پسر خود مي ديدند، پس از خواستگاري، وي را به عقد ازدواج پسر خود در مي آوردند. دراين ازدواج ها دختر و پسر شناختي از هم نداشته و تا قبل از ازدواج از خصوصيات و رفتارهاي دروني و شخصي فرد موردنظرشان بي خبر بودند. با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاي اروپايي و... گونه ديگري از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن ياد مي شود، در جامعه ما سايه انداخت. دراين گونه ازدواج ها که بيشتر درميان کشورهاي غربي رايج است و مطابق با فرهنگ و سنت هاي اين گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنايي و دوستي با يکديگر مدتي درکنار هم زندگي کرده و يا به دوستي و برقراري رابطه اي عاطفي مي پردازند و درصورت وجود هماهنگي و رضايت ميان آنها اقدام به ازدواج مي کنند. بايد گفت در حال حاضر رابطه زنان و مردان درجامعه روبه رشد و ترقي است و زنان در عرصه هاي اجتماعي فعاليت هاي گسترده اي را آغاز کرده اند و همين باعث شده است بسياري از دختران و پسران جوان از اينکه خانواده هايشان براي آنان فرد مناسب در ازدواج را انتخاب کنند، طفره بروند و خود بخواهند باتوجه به معيارهايي که دارند، همسر خود را ازميان اطرافيان گزينش کنند. دکتر بهروز بيرشک، روانشناس در اين مورد مي گويد: يکي از مسائلي که باتوجه به تغييرات و تحولات اجتماعي با آن روبه رو هستيم مساله ازدواج است. در دو نسل قبل از ما ازدواج ها به صورت سنتي انجام مي گرفت به طوري که از طريق خانواده ها خواستگاري صورت مي گرفت و حتي دختر و پسر ملاقاتي با هم نداشتند و اين خانواده ها بودند که تصميم نهايي را مي گرفتند. اين ازدواج ها گاهي ممکن بود موفق باشد ولي گاهي نيز ناموفق بود و آن زوج به اصطلاح به نوعي با هم سر مي کردند و فشارهاي زيادي را نيز تحمل مي کردند. وي مي افزايد: معيارها با توجه به تحولاتي که صورت گرفته فرق کرده است. به طوري که جوانان امروزه نمي خواهند به صورت چشم و گوش بسته، تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر اين است که بايد خودشان در اين امر نقش داشته باشند.
خانواده ها و پذيرش ازدواج مدرن
حال با توجه به فضاي موجود اين سوال پيش مي آيد که آيا نظام تربيتي خانواده هاي ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براي فرزندشان حق خود مي دانند، با اين نگرش درميان جوانان ايجاد تضاد نمي کند؟ و آيا اصلا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبي و فرهنگي مان پذيراي ازدواج مدرن هست يا خير؟ و اصولا آمار و ارقام ازدواج هاي سنتي را موفق تر مي دانند و يا ازدواج هاي مدرن را؟ دکتر بيرشک دراين مورد مي گويد: به نظر من اشکال ازدواج هاي مدرن دراين است که در بسياري از مواقع پسر و دختر از ديد احساسي به مساله نگاه مي کنند و بدون داشتن آگاهي تن به اين ازدواج ها مي دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگي مشترک در زير يک سقف، مشخص شده و بروز مي کند. وي مي گويد: هرچند به اعتقاد من ازدواج يک ريسک است و بايد از طرف مقابل شناخت اوليه داشته باشيم و عواملي مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعيت اقتصادي، وضعيت تحصيلي و خصوصيت شخصيتي را نيز درنظرگرفت. براي رسيدن به اين شناخت بايد مشاوره هاي قبل از ازدواج داشت. کارشناسان امور اجتماعي معتقدند خانواده هايي که هنوز نسبت به مساله ازدواج همان ديد سنتي و فرهنگ قديمي خود را دارند، بايد آمادگي پذيرش اين موضوع را داشته باشند که دختر يا پسرشان حق دارد همسر آينده اش را خودش انتخاب کند و عدم پذيرش اين موضوع باعث مي شود برخوردها و فاصله هاي زيادي ميان فرزندان و والدين آنها ايجاد شود که تاثيرات بسيارنامطلوبي بر روابط اعضاي خانواده خواهدگذاشت. دکتر بيرشک مي گويد: اگر خواهان ازدواج غيرسنتي هستيم، بايد مقداري نقش خانواده را در اين موضوع لحاظ کنيم و والدين بايد کمک لازم را دراين زمينه به فرزند خود داشته باشند.
تفکيک ازدواج سنتي و غير سنتي
متخصصان عقيده دارند، نمي شود از بين ازدواج سنتي و مدرن مشخص کرد کداميک موفق تر است. ولي براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاي نمونه هايي که به صورت سنتي يا مدرن ازدواج کرده اند، پي مي بريم در هردو ازدواج انتخاب نادرست وجوددارد. در ازدواج هاي سنتي بدون اينکه به شرايط کنوني جامعه وفرهنگ و پيشرفت هاي انجام شده و آزادي زنان نگاه شود، اين اعتقاد وجودداد که دختر با لباس سفيد عروسي به خانه شوهر مي رود و بايد با لباس سفيد کفن خانه شوهر را ترک کند. اين مساله اکنون در ميان دختران ما که به استقلال اجتماعي و حقوقي رسيده اند، ديگر نه تنها طرفداري ندارد بلکه جايگاهي نيز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانوني خود واقف شده اند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پي احقاق حق خود نيز هستند. اين متخصص روانشناسي مي گويد: به نظرم باتوجه به شرايط موجود ديگر نمي شود کاملا به ازدواج هاي سنتي بازگشت ولي ازسوي ديگر هم نمي شود کاملا آن را ناديده گرفت. بايد به جوانان فرصت داد با همسر آينده خود و يا کسي که او را براي همسري درنظرگرفته اند، صحبت کنند و در عين حال نيز از راهنمايي ها و ويژگي هايي که براي تشکيل يک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد. دکتر شهلا کاظمي پور، عضو هيات علمي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و متخصص جمعيت و توسعه در اين مورد مي گويد: بايد منظور از ازدواج هاي سنتي و مدرن را کاملا روشن کرد. در ازدواج هاي سنتي که از طريق خانواده صورت مي گيرد، انتخاب همسر براي فرزند، تامين منابع مالي آن، برگزاري مراسم ازدواج و حتي روابط زوجين پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست، درحالي که در ازدواج هاي مدرن اين امور به خود زوجين محول مي شود و روابط هسته اي درون خانواده بيشتر به دختر و پسر محول مي شود. وي معتقد است: مطالعات در جامعه ايران نشانگر اين حقيقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعه اي سنتي بوده اکثر ازدواج ها با نظارت خانواده ها انجام مي شده است. در ازدواج هاي سنتي سن دختر پايين تر از پسر بوده و دايره همسرگزيني نيز محدود بوده است. ولي در مقابل درصد ازدواج هاي خويشاوندي بالا بوده است و به دليل حمايت هاي مالي که خانواده مي کرد شروع زندگي مشترک براي زوجين بدون دغدغه بوده است.
مرحله گذار ازدواج سنتي به مدرن
دکتر کاظمي پور مي گويد: هرچه جامعه کوچک تر و بسته تر بود، شيوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاي زناشويي بيشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشيني و افزايش تحصيلات به تدريج از سهم ازدواج هاي سنتي کاسته شده و جامعه به طرف ازدواج هاي مدرن حرکت کرد ولي اين تحول به يکباره بيانگر يک ازدواج مدرن نيست، به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام مي شد و ساير موارد را خانواده ها انجام مي دادند. يا اينکه انتخاب همسر توسط والدين بود و ساير موارد به زوجين واگذار مي شد به همين دليل از ديد جامعه شناسي اين مرحله را «مرحله گذار» مي نامند. بسياري از مسائل و مشکلاتي که براي زوجين جوان پيش مي آيد ناشي از دوگانگي ازدواج ها در ايران است که بخشي از آن سنتي و بخشي مدرن است. در ازدواج هاي مدرن که در غرب بيشتر رايج است کليه مسووليت و عواقب زندگي خانوادگي متوجه زوجين بوده و ميزان مشاجرات و اختلافات ناشي از خانواده ها به حداقل رسيده است. هر چند که رقم بالاي طلاق در غرب بيشتر به علت بحث هاي احساسي است. بايد گفت در حال حاضر در جامعه ما دوگانگي در ازدواج ها مهمترين مساله اجتماعي است به طوري که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواج هاي سنتي کم نکرده بلکه خانواده ها به دليل کمرنگ شدن حضور خود در يکي از مراحل ازدواج در ساير مراحل مي خواهند سهم زيادتري داشته باشند. دکتر کاظمي پور معتقد است: بسياري از جوانان متقاضي ازدواج مدرن هستند زيرا خود همسرشان را انتخاب مي کنند ولي تنوع فرهنگي، ضعف شناخت از يکديگر و صرفا شناخت هاي ظاهري و تکيه کردن به يک سري از معيارهاي کمي باعث شده است ازدواج هاي مدرن در جامعه ما آسيب پذير باشند
ازدواج را شايد بتوان مهمترين مرحله زندگي هر دختر و پسري قلمداد کرد، اين پديده اجتماعي از جنبه هاي گوناگون قابل تحقيق است. بايد گفت در هر جامعه اي روابط افراد تاثير زيادي در ازدواج دارد و همچنين ازدواج هايي که در هر جامعه صورت مي گيرد، نشانگر واقعيت موجود در آن جامعه است. به گزارش پايگاه اطلاع رساني پزشکي ايران سلامت، ازدواج درگذشته به صورت سنتي بين افراد برقرار مي شد و در آن خانواده پسر پس ازانتخاب دختري که او را مناسب خانواده و پسر خود مي ديدند، پس از خواستگاري، وي را به عقد ازدواج پسر خود در مي آوردند. دراين ازدواج ها دختر و پسر شناختي از هم نداشته و تا قبل از ازدواج از خصوصيات و رفتارهاي دروني و شخصي فرد موردنظرشان بي خبر بودند. با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاي اروپايي و... گونه ديگري از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن ياد مي شود، در جامعه ما سايه انداخت. دراين گونه ازدواج ها که بيشتر درميان کشورهاي غربي رايج است و مطابق با فرهنگ و سنت هاي اين گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنايي و دوستي با يکديگر مدتي درکنار هم زندگي کرده و يا به دوستي و برقراري رابطه اي عاطفي مي پردازند و درصورت وجود هماهنگي و رضايت ميان آنها اقدام به ازدواج مي کنند. بايد گفت در حال حاضر رابطه زنان و مردان درجامعه روبه رشد و ترقي است و زنان در عرصه هاي اجتماعي فعاليت هاي گسترده اي را آغاز کرده اند و همين باعث شده است بسياري از دختران و پسران جوان از اينکه خانواده هايشان براي آنان فرد مناسب در ازدواج را انتخاب کنند، طفره بروند و خود بخواهند باتوجه به معيارهايي که دارند، همسر خود را ازميان اطرافيان گزينش کنند. دکتر بهروز بيرشک، روانشناس در اين مورد مي گويد: يکي از مسائلي که باتوجه به تغييرات و تحولات اجتماعي با آن روبه رو هستيم مساله ازدواج است. در دو نسل قبل از ما ازدواج ها به صورت سنتي انجام مي گرفت به طوري که از طريق خانواده ها خواستگاري صورت مي گرفت و حتي دختر و پسر ملاقاتي با هم نداشتند و اين خانواده ها بودند که تصميم نهايي را مي گرفتند. اين ازدواج ها گاهي ممکن بود موفق باشد ولي گاهي نيز ناموفق بود و آن زوج به اصطلاح به نوعي با هم سر مي کردند و فشارهاي زيادي را نيز تحمل مي کردند. وي مي افزايد: معيارها با توجه به تحولاتي که صورت گرفته فرق کرده است. به طوري که جوانان امروزه نمي خواهند به صورت چشم و گوش بسته، تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر اين است که بايد خودشان در اين امر نقش داشته باشند.
خانواده ها و پذيرش ازدواج مدرن
حال با توجه به فضاي موجود اين سوال پيش مي آيد که آيا نظام تربيتي خانواده هاي ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براي فرزندشان حق خود مي دانند، با اين نگرش درميان جوانان ايجاد تضاد نمي کند؟ و آيا اصلا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبي و فرهنگي مان پذيراي ازدواج مدرن هست يا خير؟ و اصولا آمار و ارقام ازدواج هاي سنتي را موفق تر مي دانند و يا ازدواج هاي مدرن را؟ دکتر بيرشک دراين مورد مي گويد: به نظر من اشکال ازدواج هاي مدرن دراين است که در بسياري از مواقع پسر و دختر از ديد احساسي به مساله نگاه مي کنند و بدون داشتن آگاهي تن به اين ازدواج ها مي دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگي مشترک در زير يک سقف، مشخص شده و بروز مي کند. وي مي گويد: هرچند به اعتقاد من ازدواج يک ريسک است و بايد از طرف مقابل شناخت اوليه داشته باشيم و عواملي مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعيت اقتصادي، وضعيت تحصيلي و خصوصيت شخصيتي را نيز درنظرگرفت. براي رسيدن به اين شناخت بايد مشاوره هاي قبل از ازدواج داشت. کارشناسان امور اجتماعي معتقدند خانواده هايي که هنوز نسبت به مساله ازدواج همان ديد سنتي و فرهنگ قديمي خود را دارند، بايد آمادگي پذيرش اين موضوع را داشته باشند که دختر يا پسرشان حق دارد همسر آينده اش را خودش انتخاب کند و عدم پذيرش اين موضوع باعث مي شود برخوردها و فاصله هاي زيادي ميان فرزندان و والدين آنها ايجاد شود که تاثيرات بسيارنامطلوبي بر روابط اعضاي خانواده خواهدگذاشت. دکتر بيرشک مي گويد: اگر خواهان ازدواج غيرسنتي هستيم، بايد مقداري نقش خانواده را در اين موضوع لحاظ کنيم و والدين بايد کمک لازم را دراين زمينه به فرزند خود داشته باشند.
تفکيک ازدواج سنتي و غير سنتي
متخصصان عقيده دارند، نمي شود از بين ازدواج سنتي و مدرن مشخص کرد کداميک موفق تر است. ولي براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاي نمونه هايي که به صورت سنتي يا مدرن ازدواج کرده اند، پي مي بريم در هردو ازدواج انتخاب نادرست وجوددارد. در ازدواج هاي سنتي بدون اينکه به شرايط کنوني جامعه وفرهنگ و پيشرفت هاي انجام شده و آزادي زنان نگاه شود، اين اعتقاد وجودداد که دختر با لباس سفيد عروسي به خانه شوهر مي رود و بايد با لباس سفيد کفن خانه شوهر را ترک کند. اين مساله اکنون در ميان دختران ما که به استقلال اجتماعي و حقوقي رسيده اند، ديگر نه تنها طرفداري ندارد بلکه جايگاهي نيز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانوني خود واقف شده اند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پي احقاق حق خود نيز هستند. اين متخصص روانشناسي مي گويد: به نظرم باتوجه به شرايط موجود ديگر نمي شود کاملا به ازدواج هاي سنتي بازگشت ولي ازسوي ديگر هم نمي شود کاملا آن را ناديده گرفت. بايد به جوانان فرصت داد با همسر آينده خود و يا کسي که او را براي همسري درنظرگرفته اند، صحبت کنند و در عين حال نيز از راهنمايي ها و ويژگي هايي که براي تشکيل يک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد. دکتر شهلا کاظمي پور، عضو هيات علمي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و متخصص جمعيت و توسعه در اين مورد مي گويد: بايد منظور از ازدواج هاي سنتي و مدرن را کاملا روشن کرد. در ازدواج هاي سنتي که از طريق خانواده صورت مي گيرد، انتخاب همسر براي فرزند، تامين منابع مالي آن، برگزاري مراسم ازدواج و حتي روابط زوجين پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست، درحالي که در ازدواج هاي مدرن اين امور به خود زوجين محول مي شود و روابط هسته اي درون خانواده بيشتر به دختر و پسر محول مي شود. وي معتقد است: مطالعات در جامعه ايران نشانگر اين حقيقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعه اي سنتي بوده اکثر ازدواج ها با نظارت خانواده ها انجام مي شده است. در ازدواج هاي سنتي سن دختر پايين تر از پسر بوده و دايره همسرگزيني نيز محدود بوده است. ولي در مقابل درصد ازدواج هاي خويشاوندي بالا بوده است و به دليل حمايت هاي مالي که خانواده مي کرد شروع زندگي مشترک براي زوجين بدون دغدغه بوده است.
مرحله گذار ازدواج سنتي به مدرن
دکتر کاظمي پور مي گويد: هرچه جامعه کوچک تر و بسته تر بود، شيوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاي زناشويي بيشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشيني و افزايش تحصيلات به تدريج از سهم ازدواج هاي سنتي کاسته شده و جامعه به طرف ازدواج هاي مدرن حرکت کرد ولي اين تحول به يکباره بيانگر يک ازدواج مدرن نيست، به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام مي شد و ساير موارد را خانواده ها انجام مي دادند. يا اينکه انتخاب همسر توسط والدين بود و ساير موارد به زوجين واگذار مي شد به همين دليل از ديد جامعه شناسي اين مرحله را «مرحله گذار» مي نامند. بسياري از مسائل و مشکلاتي که براي زوجين جوان پيش مي آيد ناشي از دوگانگي ازدواج ها در ايران است که بخشي از آن سنتي و بخشي مدرن است. در ازدواج هاي مدرن که در غرب بيشتر رايج است کليه مسووليت و عواقب زندگي خانوادگي متوجه زوجين بوده و ميزان مشاجرات و اختلافات ناشي از خانواده ها به حداقل رسيده است. هر چند که رقم بالاي طلاق در غرب بيشتر به علت بحث هاي احساسي است. بايد گفت در حال حاضر در جامعه ما دوگانگي در ازدواج ها مهمترين مساله اجتماعي است به طوري که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواج هاي سنتي کم نکرده بلکه خانواده ها به دليل کمرنگ شدن حضور خود در يکي از مراحل ازدواج در ساير مراحل مي خواهند سهم زيادتري داشته باشند. دکتر کاظمي پور معتقد است: بسياري از جوانان متقاضي ازدواج مدرن هستند زيرا خود همسرشان را انتخاب مي کنند ولي تنوع فرهنگي، ضعف شناخت از يکديگر و صرفا شناخت هاي ظاهري و تکيه کردن به يک سري از معيارهاي کمي باعث شده است ازدواج هاي مدرن در جامعه ما آسيب پذير باشند
آخرین ویرایش: