دوران بعد از انتخابات در باشگاه مهندسان ایران ، بچه ها من خسته شدم

[oxision]

سلام دوستاننمیدونم چرا بعد از گذشت انتخابات یا انتصابات ( هرچی شما بگید ) هنوز جو باشگاه آروم نشده.بهتر نیست به دوستیهای گذشتمون برگردیم؟یه تاپیک میزنیم ، به جای بحث در مورد مطلب اصلی یه جورایی سیاسیش می کنیم ، بعضی ها هم در حد فهم و شعور خودشون سعی می کنن همه چی رو به یکی نسبت بدن و اغتشاش کنن.نمونه بارزش هم http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=95477&page=3واقعا نمیدونم چرا اینجوری داریم پیش میریم.قبول دارم تحمل طرافداران دیگری با روحیات ، طرز تفکر و برخورد سخت است ، ولی بهتر نیست همه چیز رو در اینجا فراموش کنیم؟اگر واقعا تحمل همدیگر رو نداریم باید فکری کنیم:یا در بحث های همدیگر شرکت نکنیم. وقتی می بینیم که تاپیک مربوط به طرفداران مقابل هست برای جلوگیری از روی اعصاب همدیگر راه رفتن و توهین و طرفداری ..... در اون تاپیک شرکت نکنیم.یا کلا این بحث ها رو به فرومی دیگه ببریم. یکی زحمت بکشه یه فروم درست کنه ، اونجا هر قدر خواستیم همدیگر رو بزنیم.من خودم روش اول رو انتخاب کردم. وقتی میبینم از یکی خوشم نمیاد اصلا در اون بحث شرکت نمی کنم. چون طرز فکرش مشخص هست. حالا من هر چی بگم به دلیلی حرف من رو قبول نمی کنه. پس چرا بیخودی اعصاب خودم رو بهم بریزم؟من از این وضع خسته شدم.بعداز 2 روز که اومدم میبینم تاپیکی که سیاسی نبوده قفل کردند. واقعا متاسفم که در جمع مهندسان و تحصیلکردگان ایران ، این مشکلات هنوز وجود داره.اختلاف نظر همیشه هست ولی باید یه جوری حلش کرد.دوستان راه دیگری به نظرشون نمی رسه؟

 

[ترانه]

خوب اکسیژن عزیز منم مثل شما از بحث کردن خسته شدم و به همین دلیل هم اون پستها رو نمی خونم . شما هم بهتره این کار رو انجام بدین.
میدونید شما دارین اشتباه خیلی های دیگه رو تکرار می کنید . نیاید جلوی بحث کردن بقیه رو گرفت باید اجازه داد موافق و مخالف نظرشون رو بگن . اگه اینجا که فروم مهندسان و دانشجوهاست نگن، کجا بگن؟
البته نظر شخص من مهم نیست اما بعضی از تاپیک های زنگ تفریح و گفتگوی آزاد در شان بچه های این فروم نیست. حالا بماند کدوم پستها که فکر کنم با کوچکترین نگاه میشه فهمید

 

[Lord HellisH]

سلام دوستاننمیدونم چرا بعد از گذشت انتخابات یا انتصابات ( هرچی شما بگید ) هنوز جو باشگاه آروم نشده.بهتر نیست به دوستیهای گذشتمون برگردیم؟یه تاپیک میزنیم ، به جای بحث در مورد مطلب اصلی یه جورایی سیاسیش می کنیم ، بعضی ها هم در حد فهم و شعور خودشون سعی می کنن همه چی رو به یکی نسبت بدن و اغتشاش کنن.نمونه بارزش هم http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=95477&page=3واقعا نمیدونم چرا اینجوری داریم پیش میریم.قبول دارم تحمل طرافداران دیگری با روحیات ، طرز تفکر و برخورد سخت است ، ولی بهتر نیست همه چیز رو در اینجا فراموش کنیم؟اگر واقعا تحمل همدیگر رو نداریم باید فکری کنیم:یا در بحث های همدیگر شرکت نکنیم. وقتی می بینیم که تاپیک مربوط به طرفداران مقابل هست برای جلوگیری از روی اعصاب همدیگر راه رفتن و توهین و طرفداری ..... در اون تاپیک شرکت نکنیم.یا کلا این بحث ها رو به فرومی دیگه ببریم. یکی زحمت بکشه یه فروم درست کنه ، اونجا هر قدر خواستیم همدیگر رو بزنیم.من خودم روش اول رو انتخاب کردم. وقتی میبینم از یکی خوشم نمیاد اصلا در اون بحث شرکت نمی کنم. چون طرز فکرش مشخص هست. حالا من هر چی بگم به دلیلی حرف من رو قبول نمی کنه. پس چرا بیخودی اعصاب خودم رو بهم بریزم؟من از این وضع خسته شدم.بعداز 2 روز که اومدم میبینم تاپیکی که سیاسی نبوده قفل کردند. واقعا متاسفم که در جمع مهندسان و تحصیلکردگان ایران ، این مشکلات هنوز وجود داره.اختلاف نظر همیشه هست ولی باید یه جوری حلش کرد.دوستان راه دیگری به نظرشون نمی رسه؟

میدونی چیه؟ یه ضرب المثل آلمانی هست میگه: Die Zeit heilt alle wunder یعنی زمان همه زخمها رو بهبود میبخشه، اما این زخم و بهتر بگم سرخوردگی که تو جامعه ما هست چیزی نیست که با گذشت زمان بهتر بشه، من همیشه به آتش زیر خاکستر اعتقاد داشتم و معتقدم این آتشی که شاید الان دیده نشه، یه روز گر میگیره و یه تکونی به این وضعیت میده، اما به قول دوست بالایی بهترین کار اینه قاطی این بحثها نشی، منم شخصا دوست ندارم اما یه حرفایی میشنوم قاطی راستگرایان که واقعا انگشتام من رو مجبور به نوشتن میکنند.

زنده باشی

 

[mohaghegh64]

من شدیداً قبولت دارم
شما درست میفرمایید
من هم خسته شدم اصلا چند وقت پیش قصد داشتم یه پستی بزنم و اعتراض کنم به این همه پستهای بیخود و غیر واقعی
میگم غیر واقعی چون به هیچ کدومشون اعتماد ندارم و مطلبی رو که مطمئن نباشم بیان نمی کنم و سعی میکنم بیشتر مدارا کنم
تو این چند وقت به آمار کسایی که به باشگاه اضافه شدند نگاه می کنیم می بینیم همه اومدن فقط در مورد انتخابات اعتراضی کنند
بابا بسه دیگه . تمومش کنید فقط جنگ روانی فقط اعصاب خردی چه چیزیو می خواید عوض کنید
خیلی ها تو این مدت تو باشگاه با هم بد شدن و جبهه گرفتن . واسه چی ؟
بهتر نیست همه چیو فراموش کنیم یا حداقل تو باشگاه در موردش بحثی که هیچ وقت جواب درستی نداره نکنیم . ها ؟؟
جسارت منو می بخشید ولی ازتون خواهش می کنم تمومش کنید

 

[oxision]

خوب اکسیژن عزیز منم مثل شما از بحث کردن خسته شدم و به همین دلیل هم اون پستها رو نمی خونم . شما هم بهتره این کار رو انجام بدین.
میدونید شما دارین اشتباه خیلی های دیگه رو تکرار می کنید . نیاید جلوی بحث کردن بقیه رو گرفت باید اجازه داد موافق و مخالف نظرشون رو بگن . اگه اینجا که فروم مهندسان و دانشجوهاست نگن، کجا بگن؟
البته نظر شخص من مهم نیست اما بعضی از تاپیک های زنگ تفریح و گفتگوی آزاد در شان بچه های این فروم نیست. حالا بماند کدوم پستها که فکر کنم با کوچکترین نگاه میشه فهمید

مورد بحث من هم همان تاپیک ها البته بهتره بگم پستها هست.
من وقتی نویسنده تاپیک و یا حتی آخرین نویسنده پست رو که می بینم ترجیح میدم در اون تاپیک شرکت نکنم.
مگه یه فروم برای بعضی بحث ها جداگانه ساخته نشده؟
چرا یکی دیگه از دوستان فروم دیگری درباره دعواهای انتخاباتی یا بهتره بگم دعواهای بعد از انتخابات درست نمی کنه. هر کی بحث داره اونجا انجام بده.
یا خود باشگاه یه جایی رو مخصوص دعواهامون بزاره که بقیه بحث ها به دعوا کشیده نشه

 

[oxision]

میدونی چیه؟ یه ضرب المثل آلمانی هست میگه: Die Zeit heilt alle wunder یعنی زمان همه زخمها رو بهبود میبخشه، اما این زخم و بهتر بگم سرخوردگی که تو جامعه ما هست چیزی نیست که با گذشت زمان بهتر بشه، من همیشه به آتش زیر خاکستر اعتقاد داشتم و معتقدم این آتشی که شاید الان دیده نشه، یه روز گر میگیره و یه تکونی به این وضعیت میده، اما به قول دوست بالایی بهترین کار اینه قاطی این بحثها نشی، منم شخصا دوست ندارم اما یه حرفایی میشنوم قاطی راستگرایان که واقعا انگشتام من رو مجبور به نوشتن میکنند.

زنده باشی

من با اون ضرب المثله کمی مشکل دارم
همه زخم ها اثری از خودشون باقی میزارن که خودش یادآور خاطرات بدی هست.
این زخم هم که دیگه بدتر از همه رنگین شده. هرگز فراموش نخواهد شد هرگز
ولی من میگم اینجا ادامه ندیم
اینجوری فقط همیشه با جبهه گیری وارد یه بحث میشیم و می خواهیم از طرف مقابل انتقاد کنیم. این روحیه خوب نیست.

آخ اون آتیشه زیر خاکستر چه حالی میده ، سیب زمینی بریزیم توش آتیشی بخوریم ( شوخی کردم به معنی برندارید )

 

[Lord HellisH]

من با اون ضرب المثله کمی مشکل دارم
همه زخم ها اثری از خودشون باقی میزارن که خودش یادآور خاطرات بدی هست.
این زخم هم که دیگه بدتر از همه رنگین شده. هرگز فراموش نخواهد شد هرگز
ولی من میگم اینجا ادامه ندیم
اینجوری فقط همیشه با جبهه گیری وارد یه بحث میشیم و می خواهیم از طرف مقابل انتقاد کنیم. این روحیه خوب نیست.

آخ اون آتیشه زیر خاکستر چه حالی میده ، سیب زمینی بریزیم توش آتیشی بخوریم ( شوخی کردم به معنی برندارید )

خوب منم گفتم در مورد حال ما مصداق نداره، منم شعاری که دست میگرفتم تو تظاهرات این بود: Die Zeilt unsere wunder nicht (یعنی گذشت زمان زخمهای مارو التیام نمیده).

بالاخره فرق این انقلاب با انقلاب قبلی اینه که بین افراد تحصیل کرده شکل گرفت پس نمیشه اینجارو مصون نگه داشت.

در مورد سیب زمینی آتیشی هم شدیدا پایم، به شرط اینکه قبلش با تور روش جوجه درست کرده باشی، بعدشم یه چایی مشتی روش درست کنی

 

[mohaghegh64]

oxision جان شما کارتون درسته
خوشم اومد