بيتاب
عضو جدید
یک حرف منطقیمصاحبه ي مهم رئيس جمهور در هفته ي گذشته و اعلام اين نكته كه: من با شعار(دو بچه كافيه) مخالفم...
عكس العمل ها و البته مناقشات و جوسازي هاي فراواني را در داخل و خارج از كشور بدنبال داشت.
بر اساس معيار انقلابي، از جار و جنجال و عصبانيت دشمنان خارجي نظام و مخالفان داخلي، بخوبي قابل فهم بود كه اين موضوع و طرح آن از سوي رئيس جمهور،منطقي و صحيح بوده است.
اما از نگاه كارشناسي، مي توان، دلايل متعددي را براي صحت گفتار رئيس جمهور بيان نمود:
• بعد از رشد 3 درصدي جمعيت ايران ، پس از پايان جنگ جهاني دوم و سقوط رضاشاه، همين روند پرشتاب، در سالهاي آغازين انقلاب نيز دنبال شد و جمعيت جوان و نوجوان كشور در حد بسيار قابل توجهي افزايش يافت.
• دولت ميرحسين موسوي در سالهاي پاياني خود، بر اساس توصيه هاي شبه كارشناسي سازمان برنامه و بودجه ي وقت، بجاي آن كه افزايش ظرفيت هاي دروني اقتصادي كشور را براي جذب جمعيت رو به رشد، در دستور كار خود قرار دهد، ناتواني خود را با سياست تعديل ميزان رشد جمعيت وكاهش زادوولدجبران نمود.
• دولتهاي زنجيره اي آقايان هاشمي و خاتمي نيز در تداوم همين سياست، بجاي ظرفيت سازي براي افزايش جمعيت كشور، صورت مساله را پاك كرده و شعار(دوبچه كافيه) را با شتابي فراوان،ترويج و در عمل، حتي بسياري از مراكز درماني، بر كافي بودن يك فرزند تاكيد مي كردند، كه اين امر موجب بهم ريختگي هرم سني جمعيت كشور و كشانده شدن آن به سمت جمعيتي سالخورده و غيرفعال گرديد.
• تداوم اين سياست باعث گرديد كه با بهم ريختگي تركيب جمعيتي در برخي اقوام و مناطق كشور ، مشكلات سياسي و امنيتي فراواني از بابت كاهش جمعيت يك مجموعه و يا افزايش جهشي در منطقه ي ديگر به وجود بيايد.
• كاهش جمعيت جوان و نوجوان كشور، در دراز مدت، امري بسيار مطلوب و لازم براي دشمنان هر كشوري است و چنين روندي از منظر نظامي و امنيتي و دفاعي، كشور بزرگ ايران را با تهديدات جدي مواجه مي ساخت.
• كاهش زاد و ولد وبسنده نمودن خانوارها به يك ياحداكثردوفرزند، باعث كاهش نشاط خانواده و افزايش نگرانيهاي اجتماعي شده وجامعه را ازتحرك وجوشش درزمينه هاي مختلف اقتصادي،علمي و...بازمي دارد.
• در دنياي مدرن امروز، منابع انساني، موتور حركت توسعه هستند. كارشناسان توسعه معتقدند كه با وجود دولتي مردمگرا و دلسوز كه بتواند زيرساخت ها را فعال سازد، افزايش جمعيت، عاملي براي افزايش شتاب روند توسعه است. بعنوان مثال، كشور چين ، اكنون با اتكا به بيش از يك و نيم ميليارد جمعيت خود، بالاترين نرخ رشد اقتصادي در دنيا را داراست.
• توجه به اين نكته نيز لازم است كه برخي از كشورهاي اروپايي نظير انگليس و فرانسه و... با وجود ذخاير و استعدادي بسيار محدودتر از ايران و وسعتي بسيار كوچك، جمعيتي بيش از ايران را دارا هستند.
• دولت كنوني، تمام همت خود را بر تمركز زدايي از كلان شهرها و كشاندن جمعيت كشور به نقاط غيرشهري معطوف داشته و بخوبي دريافته كه طي 20 سال اخير، حجم عمده ي سرمايه گذاري هاي كشور در تامين نيازهاي آموزشي و اشتغال صورت گرفته كه در صورت تداوم وضعيت كنوني جمعيت، بسياري از ظرفيت هاي ايجاد شده در حوزه ي آموزش ، به تعطيلي گرائيده و بخش عمده اي از نيروي كار كشور در صنعت و معدن، بدليل سالخوردگي جمعيت، قابل تامين نيست .
• از همه ي اين مسائل مهمتر، نگاه قرآني و روايي و ديني به اين موضوع است كه دارا بودن اولاد و ازدياد جمعيت مسلمانان را (در كنار تربيت و رسيدگي صحيح) امري لازم و مؤكد دانسته است و البته از همان ابتداي شكل گيري شعارهاي كنترل جمعيت توسط دولت هاشمي، رهبر معظم انقلاب نيز، مخالفت خود را با اين روند و شعار اعلام داشته بودند.
به هر حال اميدواريم ، همه ي دلسوزان ، با وحدت و همدلي، زمينه ي افزايش ظرفيت هاي كشور و زيرساخت هاي فرهنگي و تربيتي و اقتصادي و اشتغال، براي افزايش منطقي جمعيت كشور عظيم و قدرتمند ايران رافراهم كنند. انشاءالله
عكس العمل ها و البته مناقشات و جوسازي هاي فراواني را در داخل و خارج از كشور بدنبال داشت.
بر اساس معيار انقلابي، از جار و جنجال و عصبانيت دشمنان خارجي نظام و مخالفان داخلي، بخوبي قابل فهم بود كه اين موضوع و طرح آن از سوي رئيس جمهور،منطقي و صحيح بوده است.
اما از نگاه كارشناسي، مي توان، دلايل متعددي را براي صحت گفتار رئيس جمهور بيان نمود:
• بعد از رشد 3 درصدي جمعيت ايران ، پس از پايان جنگ جهاني دوم و سقوط رضاشاه، همين روند پرشتاب، در سالهاي آغازين انقلاب نيز دنبال شد و جمعيت جوان و نوجوان كشور در حد بسيار قابل توجهي افزايش يافت.
• دولت ميرحسين موسوي در سالهاي پاياني خود، بر اساس توصيه هاي شبه كارشناسي سازمان برنامه و بودجه ي وقت، بجاي آن كه افزايش ظرفيت هاي دروني اقتصادي كشور را براي جذب جمعيت رو به رشد، در دستور كار خود قرار دهد، ناتواني خود را با سياست تعديل ميزان رشد جمعيت وكاهش زادوولدجبران نمود.
• دولتهاي زنجيره اي آقايان هاشمي و خاتمي نيز در تداوم همين سياست، بجاي ظرفيت سازي براي افزايش جمعيت كشور، صورت مساله را پاك كرده و شعار(دوبچه كافيه) را با شتابي فراوان،ترويج و در عمل، حتي بسياري از مراكز درماني، بر كافي بودن يك فرزند تاكيد مي كردند، كه اين امر موجب بهم ريختگي هرم سني جمعيت كشور و كشانده شدن آن به سمت جمعيتي سالخورده و غيرفعال گرديد.
• تداوم اين سياست باعث گرديد كه با بهم ريختگي تركيب جمعيتي در برخي اقوام و مناطق كشور ، مشكلات سياسي و امنيتي فراواني از بابت كاهش جمعيت يك مجموعه و يا افزايش جهشي در منطقه ي ديگر به وجود بيايد.
• كاهش جمعيت جوان و نوجوان كشور، در دراز مدت، امري بسيار مطلوب و لازم براي دشمنان هر كشوري است و چنين روندي از منظر نظامي و امنيتي و دفاعي، كشور بزرگ ايران را با تهديدات جدي مواجه مي ساخت.
• كاهش زاد و ولد وبسنده نمودن خانوارها به يك ياحداكثردوفرزند، باعث كاهش نشاط خانواده و افزايش نگرانيهاي اجتماعي شده وجامعه را ازتحرك وجوشش درزمينه هاي مختلف اقتصادي،علمي و...بازمي دارد.
• در دنياي مدرن امروز، منابع انساني، موتور حركت توسعه هستند. كارشناسان توسعه معتقدند كه با وجود دولتي مردمگرا و دلسوز كه بتواند زيرساخت ها را فعال سازد، افزايش جمعيت، عاملي براي افزايش شتاب روند توسعه است. بعنوان مثال، كشور چين ، اكنون با اتكا به بيش از يك و نيم ميليارد جمعيت خود، بالاترين نرخ رشد اقتصادي در دنيا را داراست.
• توجه به اين نكته نيز لازم است كه برخي از كشورهاي اروپايي نظير انگليس و فرانسه و... با وجود ذخاير و استعدادي بسيار محدودتر از ايران و وسعتي بسيار كوچك، جمعيتي بيش از ايران را دارا هستند.
• دولت كنوني، تمام همت خود را بر تمركز زدايي از كلان شهرها و كشاندن جمعيت كشور به نقاط غيرشهري معطوف داشته و بخوبي دريافته كه طي 20 سال اخير، حجم عمده ي سرمايه گذاري هاي كشور در تامين نيازهاي آموزشي و اشتغال صورت گرفته كه در صورت تداوم وضعيت كنوني جمعيت، بسياري از ظرفيت هاي ايجاد شده در حوزه ي آموزش ، به تعطيلي گرائيده و بخش عمده اي از نيروي كار كشور در صنعت و معدن، بدليل سالخوردگي جمعيت، قابل تامين نيست .
• از همه ي اين مسائل مهمتر، نگاه قرآني و روايي و ديني به اين موضوع است كه دارا بودن اولاد و ازدياد جمعيت مسلمانان را (در كنار تربيت و رسيدگي صحيح) امري لازم و مؤكد دانسته است و البته از همان ابتداي شكل گيري شعارهاي كنترل جمعيت توسط دولت هاشمي، رهبر معظم انقلاب نيز، مخالفت خود را با اين روند و شعار اعلام داشته بودند.
به هر حال اميدواريم ، همه ي دلسوزان ، با وحدت و همدلي، زمينه ي افزايش ظرفيت هاي كشور و زيرساخت هاي فرهنگي و تربيتي و اقتصادي و اشتغال، براي افزايش منطقي جمعيت كشور عظيم و قدرتمند ايران رافراهم كنند. انشاءالله
