دنیا دار بهشتی

phalagh

مدیر بازنشسته
بهتاش عزیز نکته ای رو به من یادآور شد.اینکه چقد به بخشش فکر کردیم؟
چقد به این فکر کردیم که وقتی دستمون رفت تو جیب خودمون، وقتی حقوق گرفتیم، وقتی به پولی رسیدیم.در این موهبتی که خدا بهمون داده دیگران رو هم شریک کنیم؟
آیا تا بحال به این فکر کردیم که وقتی رفتیم سر کار یه بچه یتیم رو تحت سرپرستی بگیریم. و هزینه های تحصیل و زندگیش رو تامین کنیم؟
و...
و....
تو این تاپیک میخوایم در مورد بخشش صحبت کنیم.در مورد ثروت....
شما هم بیاید. حرف بزنید و بحث کنید. شاید لازمه همین الان یه چیزایی رو به خودمون و به دیگارن یادآوری کنیم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
دهش و بخشش

دهش و بخشش

برگرفته از کتاب پیامبر نوشته‌ي جبران خلیل جبران
و آنگاه مردی ثروتمند و با مکنت برخاست و گفت ای پیر خردمند اکنون ما را از دهش و بخشش بگوی.
پیامبر گفت:
وقتی از دارایی خود چیزی می بخشی چندان عطایی نکرده‌ای. بخشش حقیقی آن است که از وجود خود به دیگری هدیه کنی. زیرا دارایی تو چیزی نیست جز متاعی که از ترس نیازهای فردا آنرا نگاهبانی می‌کنی و فردا چه بار خواهد آورد برای آن سگی که از فرط حرث و احتیاط استخوانهای خود در میان شنهای بی‌نشان پنهان کرده و همراه زائران شهر مقدس در سفر است؟
و ترس از نیاز چیست مگر نیازی دیگر که جان آدمی را می‌گدازد وقتی چاه تو پرآب است و همچنان ترس از تشنگی تو را به اضطراب انداخته، آیا این ترس تنها نشان از یک عطش سیری‌ناپذیر در تو نیست؟
کسانی هستند که از بسیار اندکی می‌بخشند تا به وصف کرامت شناخته شوند همین شوق به نام و شهرت، هدیه آنان را مسموم می‌کند و کسانی هستند که از کم تمام را می‌بخشند. آنان به حیات و کرامت بی‌پایان آن ایمان دارند و کیسه‌شان هیچگاه تهی نخواهد ماند. و کسانی هستند که با لذت می‌بخشند و همان لذت پاداش آنهاست. و کسانی هستند که به رنج و سختی می‌بخشند و آن رنج و سختی غسل تعمید آنهاست (تا از تعلق دنیوی پاک شوند). و کسانی هستند که می‌بخشند و از رنج و لذت فارغند و سودای فضیلت و تقوا نیز در سر ندارند.
همچون درخت عطرآگین مورد که در دره‌ای دوردست شمیم جان‌پرورش را هر نفس به دست نسیم می‌سپارد خداوند از دستهای چنین بخشندگانی با آدمیان سخن می‌گوید و از پشت چشم آنان بر زمین لبخند می‌زند.
بخشیدن در پاسخ درخواست نیکوست، امام نیکوتر از آن بخشیدن است پیش از درخواست، از راه فهم. و برای انسان گشاه‌دست جستجوی پذیرنده بخشش لذتی است که بر لذت بخشیدن فزونی دارد. آیا چیزی هست که باید از بخشش آن دریغ کرد؟
هرچه هست روزی بناچار خود بخود بخشیده خواهد شد، پس چه بهتر اکنون که کسی را بدان نیازی هست آن را ببخشی تا فرصت بخش از آن تو باشد و بر وارثان نماند.
چه بسیار که می‌گویید، «من می‌بخشم، اما آن کس را که سزاوار است». اما درختان باغ تو و گوسفندان چراگاهت چنین نمی‌گویند. آنها می‌بخشند تا زنده باشند زیرا نگاه داشتن و دریغ کردن هلاک شدن است. بی‌گمان آن کس که خداوند موهبت عمر و ثروت شب و روز را به او عطا کرده است به هرچه تو بر وی نثار کنی سزاوار است.
و آن کس که شایسته است تا از اقیانوس بیکران حیات آب نوشد این شایستگی را نیز دارد که تو جام او را از جویبار کوچک خود پرکنی.
و کدام شایستگی بیش از شجاعت و اعتماد به نفس که در خواستن است و کدام بایستگی بیش از خیر و نیکویی که رد نفس دریافت. و تو کیستی که نیازمند پیش تو عریان شود و جامه غرور خود چاک کند تا تو شایستگی او را عریان ببینی و غرور او را بی‌شرم نظاره کنی نخست بنگر که آیا تو خود مقام بخشندگی را شایسته ای، و آیا این شأن و مرتبه را یافته‌ای که واسطه در فیض بخشش باشی؟
زیرا به راستی زندگی است که به زندگان چیزی می‌بخشد و تو که خود را دهنده می‌بینی، تنها شاهد و گواه این بخششی.
و شما گیرندگان بخششها که تمامی مردم جهانید بار سنگین سپاس زیاده بر دوش خود مگذارید مبادا که بر گردن خود و گردن آن کس که شما را بخششی کرده است یوغ اسارت نهید. خوشتر آن است که گیرنده مو بخشنده هر دو با هم بر بالهای آن هدیه پرواز کنید، زیرا زیاده رد اندیشه سپاس بودن، ک کردن است در گوهر سخاوت که زمین بخشنده مادر او، و خداوند آسمان پدر اوست.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
چگونه فرد سخاوتمندی باشیم؟

چگونه فرد سخاوتمندی باشیم؟

بـه مـحض اینکه به اندازه ای بزرگ شدم که دستم به کلید چـراغ بـرق بـرسـد، پـدر و مـادرم قیمت بهای آن را به من تـذکر دادنـد و خـاطـر نـشـان کـردنـد کـه بـرای مـصـرف بــرق می بـایـست پـول پـرداخـت شـود. در حـقـیقت، خیلی زود مـتـوجـه شـدم کـه بـه ازای هـمـه چـیز در این دنیا باید پول پرداخت کرد. بـه خـوبی اولین آموزش هایم در مورد روش های اداره پـول را بـه یـاد دارم. مادر بزرگم به مناسبت تولدم بـه من قلکی بـه شـکـل خـرس هـدیـه داد. آن خـرس چیــنی با آن لبخند ابـلـهـانـه اش بـه مـن هـدیه شـده بـود تا بتوانم قانون ها و مســئولـیـت های مالی را توسـط آن یـــاد بــگیـــرم. آن هـا سـخـت تـرین آموزش ها در زنـدگـیـم بودنـد! بـــه عقــیـــده اطرافیانم، مسئولیت پذیری مالی به این معنا بود که من نباید هیچ مقدار از پولم را برای خرید شکلات هدر دهم. همیشه بعد از گرفتن پول تو جیبی هفتگیم، مادرم با جدیت از من می خواست که یک سکه از آن را برای پس انداز در قلکم بیندازم.
اینطور شد که من محتکر و پول جمع کن بار آمدم. آموزش های پدر و مادرم بسیار موفقیت آمیز بود. و من یاد گرفتم که سختی های زندگی را تحمل کرده و پول هایم را خرج نکنم. باور کرده بودم که هر چه پول بیشتری داشته باشم، خوشبخت تر خواهم شد. اما ثابت شد که این تفکر کاملاً غلط بوده است. من هیچگاه به اندازه ی کافی پول نداشتم. هر چه پول بیشتری می اندوختم، بیشتر نگران از دست دادنش می شدم. تا عمق وجودم حریص و طماع شده بودم و هیچ دوست سخاوتمندی هم نداشتم تا راه های بهتر زندگی کردن را به من نشان دهد. با فردی آشنا شدم که وقتی با تغییرات اوضاع و احوال دچار مضیغه مالی می شدم، به من مبلغی پول می داد. از آن جا که او را در حالتی می دیدم که بدون هیچ آینده شغلی، پس اندازش نیز رو به پایان است، از این کارش بسیار متعجب می شدم. چگونه او می توانست چنین آزادانه بخشش کند؟ او مثل من نگران پول نبود.
در گفتگویی که با او داشتم، خیلی زود متوجه شدم که در آموزش های اقتصادی من یک نکته جا مانده است. من هیچگاه یاد نگرفتم که پول یک بعد معنوی نیز دارد. چیزی که من فکر می کردم اداره مدبرانه دخل و خرجم بود که در واقع بسیار خودخواهانه بود. این خودخواهی ایجاد طمع، ترس و نگرانی می کرد. من مثل مهمانی در یک مراسم روسی بودم که کیک ازدواج را دو دستی گرفته ام. به این خاطر که دستانم بسته بودند، نه می توانستم چیزی بدهم و نه چیزی بگیرم.
اینکه زندگی کردن با دستانی گشاده را یاد بگیریم، کار آسانی نیست. به کار بستن اصول اخلاقی و معنوی در اداره مسائل اقتصادی بر خلاف اصول عقلانی است. اگر مسائل مالی با خودخواهی، ترس و طمع اداره شود، هیچگاه به آزادی اقتصادی ختم نخواهد شد. تا زمانی که شما در بند این احساسات هستید، هیچ مقدار از پول شما را راضی نخواهد کرد.
همانطور که سرمایه گذاری کردن قسمتی از اداره عاقلانه سرمایه تان است، کلید آرامش اقتصادی در این است که اجازه بدهید حق شناسی، قناعت و سخاوتمندی بر تصمیمات اقتصادی شما تاثیر بگذارد. افرادی که قدرشناس و قانع هستند، خوشنودی و رضایت را در رضای الهی می بینند و افراد سخاوتمند می دانند که حق با پيام آورندگان خداوند است است
وقتی می گویند: " اگر بخشنده باشید، مورد بخشندگی و سخاوت سایرین هم قرار خواهید گرفت. آن چه بخشیده اید تمام و کمال به شما باز خواهد گشت." یاد گرفتن چگونگی زندگی با سخاوتمندی کاری طولانی مدت است. اما نتایجی خارج از انتظارتان خواهد داشت.
اگر این آن چیزی است که شما در پی اش هستید، ما می خواهیم در این جا بعضی مراحل دستیابی به روحیه قدرشناسی و سخاوتمندی و قناعت را به عنوان قسمتی از سیاست الی شما در زندگیتان بررسی کنیم.

قدر شناسی

به آن چه که دارید فکر کنید
شما نمی توانید آن چه در رویاهایتان می بینید را به دست آورید. پولی برای کارهای فوق برنامه ندارید؟ اگر به آن چیز هایی که ندارید فکر کنید، باعث می شود که همیشه احساس فقر و نیازمندی کنید. اما اگر به جای آن برای آن چه که دارید شکر گذار باشید به زودی ثروتمند تر خواهید شد.
اگر درآمد کمی دارید، اراده و قدرت زیادی می خواهد که خوشبین بوده و به نیمه پر لیوان نگاه کنید. اما ارزشش را دارد. قدرشناسی، طرز فکر شما را تغییر می دهد و شما را با خوبی های زندگی آشنا خواهد کرد. این می تواند جواهری بدلی را به اصل آن تبدیل کند.
بهترین چیزها در دنیا مجانی است
فصل بهار، دوستی، خنده کودکان — لازم نیست بابت استفاده از این ها پولی بپردازید. در واقع نمی توان آن ها را خریداری کرد. اما آنها زندگی شما را با راه هایی کم بها توسعه خواهند داد. مطلب دیگری که باید یادآور شویم این است که شما می توانید حتی از هر چه که به شما تعلق دارد، لذت ببرید بدون اینکه بهایی برای آن بپردازید. می توانید روی شن های نرم ساحل راه بروید بدون اینکه زمین آن متعلق به شما باشد. می توانید اثری هنری را در موزه ای تحسین کنید بدون اینکه هزینه بیمه آن را بپردازید.
فهرستی از آن چیزهایی که برایشان شکرگزارید تهیه کنید
اگر می خواهید تمرین قدرشناسی کنید، این کار را باید انجام دهید. زمانی برای آن تعیین کنید— زمان زیادی برای این کار نیاز نیست. نعمت هایی را که در روز برای آن ها شاکرید را در آن ثبت کنید. زمانی که با دشواری های روزگار روبه رو می شوید، خواندن آن ها روح شما را سبک می کند.
قناعت
ضروریاتتان را از غیر ضروریاتتان جدا کنید

اگر نمی توانید بین چیزهایی که می خواهید و چیز هایی که به آن ها احتیاج دارید فرق قائل شوید، احتمالاً درگیر فرهنگ مصرف گرایی هستید. تبلیغاتی ها دوست دارند که به شما بقبولانند که تا زمانی که کالایی که می فروشند را نخریده اید زندگی کامل و ایدآلی نخواهید داشت. اما آن ها دروغ می گویند. یک زندگی تمام و کمال در داشتن ثروت زیاد نیست، در قناعت به آن چیزی است که دارید.
اگر بفهمید که به تلویزیون پلاسما یا دستگاه پیاز خورد کن نیازی ندارید، از مصرف گرایی دور خواهید بود. شما حق انتخاب دارید و می توانید آن چه را که می خواهید بخرید اما می دانید که خوشبختی شما در گرو آن نیست.
اجازه ندهید که ثروت، هویت شما را تعیین کند
ارزش وجودی شما به حساب بانکیتان بستگی ندارد. خانه، ماشین و لباسهایتان تا حد کم می توانند آن چه که هستید را نشان دهند. چیز های بسیاری به غیر از اموالتان هستند که ارزش شما را تعیین می کنند. شما با روح خلق شده اید. می توانید معنای واقعی ارزش را به جای سرمایه گذاری و پس انداز با تغذیه روحتان کشف کنید. تا زمانی که به آن چه که هستید افتخار نمی کنید، هیچگاه به آن چه که دارید قناعت نخواهید کرد.
سخاوتندی و بخشندگی
به هر کسی که تمایل دارید بخشندگی کنید
با چه راضی خواهید شد؟ بچه های یتیم؟ زنان افغان؟ قربانیان زلزله؟ به آن ها که بیشتر حس دلسوزی شما را بر می انگیزند، بخشش کنید. این باعث می شود که این کار را به طور مداوم انجام دهید.
نزدیکانتان را فراموش نکنید
اگر چه کمک به آنها که خارج از کشورتان هستند بسیار تحسین برانگیز است، اما نزدیکانتان را نیز از یاد نبرید. آیا مادری که بخواهد خرید کند می شناسید؟ همسایه ای که شغلش را از دست داده باشد می شناسید؟ برای آن مادر زنبیلی بخرید و قبض بنزین همسایتان را پرداخت کنید. وقتی می بینید که چطور هدایای شما زندگی کسی را شاد تر می
کند، بدون شک مطمئن خواهید شد که سخاوتمندی نیرویی است که می تواند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند.
بودجه ای جدا برای بخشش
اگر منتظر آخر ماه می مانید تا مقداری از درآمدتان را بخشش کنید، ممکن است چیزی باقی نماند. اگر می خواهید کاملاً از فواید بخشندگی بهره مند شوید، باید به آن اولویت دهید. اینکه بودجه ای جداگانه برای بخشش در نظر بگیرید، مطمئن خواهید شد که این کار را انجام خواهید داد.
پیوسته بخشش کنید
هر چه بیشتر بخشش کنید، برایتان آسان تر خواهد شد. اگر همیشه، به طور مداوم بخشش کنید نشان مــــی دهد که با دستانی گشاده و سخاوتمندانه زندگی می کنید. دستان باز آماده برای دریافت موهبت ها و نعمت ها در جواب بخششهایتان هستند.
*******
برگرفته از http://nobelak.blogfa.com

 
آخرین ویرایش:

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در قرآن جهاد با مال بیش از جهاد با نفس مطرح گردیده است چون جهاد با مال، علاوه بر این‌که همراه جهاد نفس مطرح گردیده، در آیات فراوانی به تنهایی نیز، به آن اشاره شده است. از جمله:
وَمَا لَکُمْ ‌أَلَّاتُنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ لِلهِ مِیراثُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَا یسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَل‌َأُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُواْ مِن بَعْدُ وَ قَاتَلُواْ وَ کُلًّاوَعَدَ الله‌ُالْحُسْنَی وَاللهُ بِما تعمَلونَ خبیرٌ
حدید/ ۱۰
یعنی: چرا در راه ‌خدا نباید ‌ببخشید ‌و خرج ‌کنید‌، و حال ‌این‌که ‌برجای‌مانده‌ی ‌آسمان‌ها و زمین‌ به ‌خدا می‌رسد، ‌کسانی از شما که ‌پیش‌ از فتح‌ (مکّه) بخشیده‌اند و جنگیده‌اند، برابر و یکسان ‌نیستند ، آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی است که بعد از فتح بذل و بخشش نموده‌اند و جنگیده‌اند .اما به‌هر حال، خداوند به همه، وعده‌ی پاداش نیکو می‌دهد، و او آگاه از هر آن چیزی است که می‌کنید.

امام علی (ع) میفرمایند:
جُودُوا بِما یَفْنی تعتاضوا عنه بِما یَبقی.
آن چه از بین رفتنی است ببخشید تا در عوض آنچه ماندنی است به دست آورید.



 

Similar threads

بالا