دل نوشته های دلتنگی

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خیلی روزها دلم میخواد فقط قلم بگیرم و بنویسم
بالاخره تموم شد
زندگیم میگم
من خیلی جاها به خودم بدهکارم ولی اگر بهم بگن زمانم تموم شد، قبولش میکنم بدون ترس
چون یکبار مُردم ولی شبیه زنده ها بودم. حداقلش اینجوری میفهمند که مُردم
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مُبتلا به چیزی هَستیم که گِریه دُرستِش نِمیکنه، فَریاد جُبرانِش نِمیکنه، صَبر کردن حَلش نِمیکنه؛ تَمام چیزی که ما نیاز داریم پَذیرفتن و رَها کَردنه.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نیستی و دلتنگ توام
تو که نمیدانی
‏دلتنگی برای تو
برای دستانت
برای چشمانت
برای صدایت
با تمام دلتنگی های دنیا فرق دارد

#مینو_پناهپور
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فریادهای من همیشه درونم محبوسند، صدایی که هیچ‌کس نمی‌شنود. در سکوت شب، این دردها به گوش خودم می‌رسند و من تنها با آن‌ها زندگی می‌کنم. گاهی احساس می‌کنم، این غم‌ها بخشی از وجودم شده‌اند.
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیشب که دلتنگ بودم برایت نوشتم: ببخش اگر
آنقدر بی مبالات شده ام، که این روزها کمتر به شما فکر میکنم راستش را بخواهی.
درد آنجا که عمیق باشد کار به حاشا میکشد!
از شما چه پنهان؛ درد به استخوان رسیده
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بدونِ تو ترسیده‌ام، خسته‌ام، تنهاام.
مدام یک‌جایی‌ام درد می‌کند، غذاهایی که می‌خورم مزه ندارند، بوی هیچ‌چیز را متوجه نمی‌شوم، زود و بی‌دلیل گریه‌ام می‌گیرد و خواب‌هایم خسته‌ترم می‌کنند. بدونِ تو گیجم، مانده‌ام، ساکتم. بدونِ تو زنده‌ام، می‌روم و می‌آیم، اما زندگی نمی‌کنم.
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
افراد قوی؛ شبها به تنهایی درد می کشند،روزها لبخند می زنند، به دوستانشان نصف ماجرا را می گویند و به والدین شان هیچ چیز نمی گویند تا نگرانشان نکنند.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدونی چرا هنوز اینجا میام، چون اینجا خودمم
مجبور نیستم ملاحظه کسی کنم
فضای مجازی دیگه ام همش مجبورم سکوت کنم و نظراتم ننویسم. اینجا یه خوبی دیگه هم داره، شاعر شدنم از اینجا شروع شده واسه همین برام خاص هستش و فکر کنم تا زمانی که این سایت باز باشه، هر وقت فرصت کنم میام و می‌نویسم تا درونم آروم بشه و دوباره به زندگی روزمره ام برگردم ☺️
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
‎صندوقچه آرزوهایم را خواهم گشود تا نگویند از هیچ پُر است...! نام تو، یاد تو ، عشق تو.... افتخاریست در دارایی دلم... :heart:
 

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به آخرین ها فکر میکنم.
آخرین باری که تو کوچه بازی کردیم
آخرین باری که رفتیم مدرسه و دانشگاه
آخرین باری که درس خوندیم
آخرین باری که یه عزیزمون رو میبینیم
آخرین باری که با کسی صحبت کردیم
کی میدونه آخرین بار کی قراره پیش بیاد؟
و چقدر دلگیره ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
‏ این دیالوگ لیلا حاتمی تو ذهنم تکرار میشه :

یکاری واسه من بکن، چه میدونم!
مثلا ساعتتو دربیار بذار رو میز بگو واسه تو کردم بیا یه کاری کن که فقط واسه من باشه مثلا روز غیرکاریت بیا اینجا بگو اومدم تورو ببینم سر راهت گل دیدی ازش عکس بگیر بگو یاد تو افتادم یه جا شعر شاعر مورد علاقمو‏ دیدی بفرست واسم
ولی دروغی نباش!
یعنی اگه دیدی هیچکاری نیست که دلت بخواد بخاطر من انجامش بدی منو حذف کن از زندگیت...
 

Similar threads

بالا