در رو که باز می کنی کدوم حیوون پشت در باشه بهتره!

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
محتوایی همتراز با عنوان، نه سزاوار ماست و نه نزدیکانمان.ترفندی ست بر افزون نمودن مشاهدات،که عنوانی متکلفانه اگرچه در خور آن باشد ولی عوام را به ستوه در آورد.از این روی همعنان با محتوا با تیری سه نشان زدیم.

نخست نه غیر داند و نه او
سپس او داند و نه غیر
و آخر هم او داند و هم غیر

بر توضیح تیر نخست هرچند تفضیل بر شرح نمایم بی فایده افتد پس آن داند که زیرک باشد.
مقوله سپس، اینگونه آغاز می شود که هر ناعدمی را آغازی ست جز ذات لایزل و هر آغازی را پایانی ست.پس میان این دو باید معقول زیست چنانکه در کران پایان حسرتی نرود.
میان عنوانمان با محتوا هم نزدیکی ست و هم دوری،نزدیک است که مقصد ِ دور ماست و دور است چون کم خردان را قدرت تمییز این دو نیست.بر این،خواهید نگریست مشاهدات عوام را که بر خلاف اکثر،هرچه آن بیشتر باشد تأسف افزون میرود.این اثباتی ست بر دو چیز:

نخست همان است که او داند و نه غیر
سپس،شرح بر مقدمه،

عبث در تضاد ماست و خطوط آن، خطوط شخصیت مان را هرگز قطع نکند.گویا آن در کهشکانی دیگر و ما در مداری دیگر هستیم.سخن اگرچه تلخ نیز باشد،حق است که حق همواره تلخ است. ناطق ِ بر حق ِ در بند، هزار بار آزادتر است از هزار آزاد مدعی بر حق.حرافان و عبث سرایان نیز در مرتبه نازل ترند. چاره ای نیست باید زیست با این نا بخردان!
می ماند آنچه که هم او داند و هم غیر و نداند نه او و نه غیر آنچه که رابط است با دو سخن مقدم و آن اینست:
دریست که در عقب آن آینه ای تعبیه شده است.در بازه ی آغاز و پایان لحظات هر آنگاه که باز می کند دری،بنده ای؛می گوید سخن سایه ای
اگر آنی هستید که دانستید آنچه که نه او دانست و نه غیر آنگاه آن سایه شبهی ست از آنچه که بی اعتنا به آن هستید.
ولاغیر، نه بینید حقیقت نور منعکس شده را،که آن به ظاهر شبیه شماست که نسبت به خصوصیاتی شبیه حیوانی ست.
تشکر نکنید از آنچه که جمله ای از آن برای شما مفهموم نبود!
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسرور شدیم بر این که:

تیر علافان به خطا رفت!
پاسخی دادیم بر آنچه که هرگز توان پاسخ بر آن نرود.
از آنچه که اکثراً مبهوت می مانند اثبات می شود بر این که با خلق مدارا کنیم.
 

*باران*

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه میگویی ای رند شیطون!
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
این( پاسخ فوق) نابه جاست که در دو سطر خلاصه شود:
نخست؛نگارنده بی پروا بود
ثانی؛ذاتی آلوده به گستاخی داشت
پاسخ آن دور افتاد که در این زمان طولانی بر این سطر مبهم فکر افتد.و جز این دو، تفکری نرفت.برهان آن بدین گونه بود:
پاسخ وی بالفور از دنباله ی پست نخست و دوم آمد! و این از جسارت نیست که بی پروایی و گستاخی جدا از آن است.
 

t#h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی که نوشتید " در رو که باز کنی کدوم حیوون پشت در باشه بهتره "،می تونیم در مورد وجودش فقط با توجه به شرایط احتمال بدیم،ولی این احتمال دقیق نخواهد بود.چون همان طور که نوشتید خداوند از غیب داند.می توانیم در مورد وجود داشتن آن شرط بندی کنیم ( همان طور که پاسکال در مورد وجودیت خداوند شرط بندی کرد ) یعنی احتمال بودنش را حداکثر و احتمال نبودنش را حداقل بدانیم.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه، منظور این نبود.
سخت تر از چیزی هست که به نظر می رسد.
 
  • Like
واکنش ها: t#h

t#h

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میشه یک توضیح مختصر بدید!
می خوام بفهمم.
خیلی ممنون.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
قطع به یقین این امکان پذیر است.
تنها به پیغام خصوصی.
 
  • Like
واکنش ها: t#h
بالا