باران 87
عضو جدید
سلام.خوشحالم که اینجا می تونم درددل کنم.من دانشجوی سال آخرم و خوابگاهی.با یکی از هم اتاقیام دوستم و چندساله باهمیم.حالا اون میره یه شهردیگه منم یه شهر دیگه.فکر نمی کردم وابسته شده باشم ولی حالا که تموم میشیم می بینم خیلی سخته.الان جوری شدم که درس نمی خونم! اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم.هیچ کس به جز شما نمی دونه دردم چیه.فکر کنین دارین به برادر یا خواهرتون کمک می کنین.چیکار کنم.درکم کنین