دریا

shima_006349

عضو جدید
: دریا


::













کودکی که لنگه کفشش را دریا از او گرفته بودروی ساحل نوشت
،
دریا دزد کفشهای من

مردی که ازدریاماهی گرفته بود ،روی ماسه ها نوشت

دریا سخاوتمندترین سفره هستی

موج آمد و جملات را با خود شست .....

تنها برای من این پیام را گذاشت که
برداشتهای دیگران در مورد خودت را ،در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی










































 

malo0osak

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یادته کنار دریا روی ماسه های ساحل گفتی که هرگز تو از من نمیشی یه لحظه غافل

دوتا قلب عاشقونه روی ماسه های کشیدیم گفتی تار موی من رو به همه دنیا نمیدی

نه مگه تو نگفته بودی واسه تو رفیق راهم ما چه نقشه ها کشیدیم واسه فردا های باهم

تو می گفتی که میمونی پاک و بی ریا و ساده دستای همو میگیریم توی پیچ و خم جاده

اما افسوس اب دریا قلبارو از هم جدا کرد دل سنگ ابی اب لبامونو بی صدا کرد

توی یه چشم بهم زدن برد اب دریا خاطراتم حال یه دل واسه من موند که اونم مونده تو ماتم

بمیرم اون دم اخر چی به روز عشقم اومد هی نگاش به من میوفتاد کاری از من بر نیومد

میدیدم که لای موجا دونبال دستام میگرده با غمو گریه و زاری مگه عشقم بر میگرده؟

خون بهاشو من نمیخوام عشقمو داری میگیری دریا و ساحل سنگت ای خدا کنه بمیری

میدونم که لای موجا دونبال دستام میگرده ای خدا خودت نگاه کن دریا با دلم چه کرده
 

Similar threads

بالا