درس زندگی از دختر 7 ساله (قشنگه بخونید)

kingworld

عضو جدید
کاربر ممتاز
چندوقت پیش تو یه سایت داستان جالبی از زبون نویسندش خوندم
داستانش این بود.......
پشت چراغ قرمزتو ماشین داشتم باتلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ وشونه میکشیدم که نابودت میکنم!!به زمینو زمان میکوبمت تابفهمی باکی درافتادی.زور ندیدی که اینجوری پول مردموبالا میکشی و.....خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بودوچون قدش به پنجره ی ماشین نمیرسید هی میپرید بالا ومیگفت اقاگل!اقا این گل رو بگیرید...منم در کمال قدرت وصلابت ودر عین حال عصبانیت داشتم دادمیزدم وهی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم!امادخترک سمج اینقدر بالا و پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لب ریز شد و سرمو اوردم ازپنجره بیرون وبا فریاد گفتم بچه برو پی کارت!من گل نمیخرم چرااینقدر پررویی؟شماکی میخواین یاد بگیرید که مزاحم مردم نشین و.....دخترک ترسید وکمی عقب رفت رنگش پریده بود!وقتی چشماشو دیدم ناخوداگاه ساکت شدم!ساکت که شدم و دست ازقدرت نمایی برداشتم اومد جلو وباترس گفت اقامن گل نمیفروشم.ادامس میفروشم دوستم که اونور خیابونه گل میفروشه این گل رو برای شماازش گرفتم که اینقدر ناراحت نباشید اگه عصبانی بشید قلبتون درد میگیره ومثل بابای من میبرنتون بیمارستان دخترتون گناه داره........
دیگه نمیشنیدم!خدایاچه کردی بامن!این فرشته ی کوچولو چی میگه؟؟تااومدم چیزی بگم فرشته ی کوچولو بی ادعا وسبکبال ازم دور شد!او حتی بهم ادامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پرقدرتی که بهم زد روی قلبمه چه قدرتمند بود!
.................................................................................
هر کی میگه داستانه قشنگه تشکرکنه!!!
 

shabnam...

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنگه تفریح تشکر نداره یا من تشکرام تمومیده!
داستانو قبلا تو همین باشگاه خوندم
قشنگه
مرسی
 

pari khano0m

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستم اینارو باید تو تالار گفتکوی آزاد بذاری.......
ممنون خیلی قشنگ بود :gol:
 

koray

عضو جدید
واااااااااااااااااییییییییی.....موهای بدنم سیخ سیخ شد....خیلی عالی بود از نظر من
 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زنگ تفریح که تشکر نداره........
اما امتیاز دادم بهت
خیلی داستان قشنگی بود..........
 

Similar threads

بالا