دانلود کتاب خرابکاری عاشقانه نوشته املی نوتومب

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
1000007359.jpg

رمان خرابکاری عاشقانه نوشته املی نوتومب و ترجمه زهرا سدیدی است. داستانِ کتاب مربوط به بخشی از خاطرات زندگی خودِ امیلی نوتومب است. راویِ داستان دختربچه‌یِ هفت ساله شیطانی است که پدرش سفیر بلژیک است و به تازگی از ژاپن به چین منتقل شده‌اند.

او در چین عاشق دختر شش ساله‌یِ ایتالیای به نام اِلنا می‌شود. ماجراهایِ کتاب در زمانِ حکومت مائو اتفاق می‌افتد. راوی داستان در پنج‌سالگی به همراه خانواده به محله‌ی “سن لی‌تون” در چین وارد می‌شود. او پس از ورود به این کشور، در ذهن خود افسانه‌ای خلق می‌کند که مبنی بر جنگ کودکانی با سن تقریبی ده سال، و از ملیت‌های مختلف علیه دولت آلمان شرقی است.

در این افسانه جنگ از سال 1975-1972 یعنی به مدت سه سال به طول می‌انجامد تا این که والدین بچه‌ها با نوشتن صلح‌نامه‌ای آن‌ها را به پایان بخشیدن به جنگ دعوت می‌کنند. پس از آن بچه‌ها تصمیم می‌گیرند تا این‌بار با دولتی جدید به جنگ بپردازند. در این حال راوی پیشنهاد جنگ با نپال را می‌دهد. به این دلیل که نپال تنها کشوری است که پرچم آن به شکل مستطیل نیست، این بار بچه‌ها به جنگ با دولت نپال پرداخته، اما در حین جنگ، راوی به دختری زیبا از جبهه‌ی رقیب یعنی النا دل می‌بازد.

چکیده کتاب

فرق این کتاب با اکثر کتاب هایی که شخصیت اولشان یک کودک است در این می باشد که در خرابکاری عاشقانه از معصومیت و مهربانی کودکی سخن نمی رود . شخصیت اصلی کتاب دختری 7 ساله ، خشن و بدجنس است که عاشق جنگ و اسب می باشد . تجزیه و تحلیل های جالبی می کند و منطق کودکانه ، زیبا و در عین حال ترسناکی دارد . از نظر او آدم ها به 3 دسته زن ها ، دخترها و مسخره ها تقسیم می شوند . مسخره ها همیشه بی مصرفند.

دخترها بی مصرف اما دوست داشتنی و زن ها تنها عناصر مفید جامعه می باشند . املی در عین زندگی در شهری کثیف و غریب ، در حالی که مغرور و سرکش و گستاخ است ، النا را می بیند دختری شدیدا زیبا ، بدجنس و خودشیفته . املی عاشق النا می شود و حاضر است برای جلب توجه او هر فداکاری ای بکند.

جملاتی از رمان

  • به لطفِ دشمن، این اتفاق نحس که اسمش زندگی است به حماسه تبدیل می‌شود
  • ما بچه‌هایی را که ضربه‌های بد خود را با با جمله‌یِ «اول او شرع کرد!» توجیه می‌کنند مسخره می‌کنیم. منشاء جنگ‌های بزرگ‌ترها هم چیزی دیگری جز این نیست.
  • دعای استاندال را همه می‌شناسند: «خدای من، اگر وجود داری، به روحم رحم کن، اگر روحی داشته باشم.» وارد گفتگو شدن با حکومت چین شبیه این دعاست.
  • به عرش بردن داستانی که در آن احساسات نیک جای تخیل را می‌گرفت، منزجرم می‌کرد.
  • در مدرسه فرانسوی، شهرت من مثل دنباله‌ای از پودر منتشر شد. یک هفته پیش غش کرده بودم و حالا استعدادهای هیولایی من کشف می‌شد. بدون شک من کسی بودم.
  • از خودم می پرسم کمونیسم چه جور چیزی است ؟ پنج ساله هستم و در شان من نیست که از بزرگترها معنی آن را بپرسم.
  • روی زمین وجود هیچ کس ضروری نیست ، مگر دشمن.
  • بله محبوبم ، تو توسط من رنج می کشی . نه به این دلیل که رنج را دوست داشته باشم ، اگر می توانستم برای تو خوشبختی به ارمغان بیاورم بهتر بود اما خوب فهمیده ام که این ممکن نیست . برای این که قادر باشم تو را خوشبخت کنم ، باید مرا دوست داشته باشی و تو مرا دوست نداری.​
  • هیچ قاره ای در خشونت به قوزک پای آسیا نمی رسد .​
 

پیوست ها

  • خرابکاری عاشقانه.pdf
    1.6 مگایابت · بازدیدها: 0
بالا