سلام.متاسفانه یا خوشبختانه من هیچ وقت عاشق کسی نبودم.ولی چند نفری بودن که ادعا کردن عاشق من شدن(اینقدر زیاد بودن یادم نیست چند تا بودن!!!!

.)ولی من عشق هیچ کدومو قبول نداشتم.در واقع به نظرم اصلا عشق نبود چون به نظر من یه عاشق باید همین خصوصیاتی رو داشته باشه که تو این تاپیک نوشته و هیچ کدوم از اونا همه ی این خصوصیات نداشتن.شاید هم هیچ کس نداره.شاید من زیادی ایده آل گرا هستم.شاید چون همیشه توصیف عشق زمینی رو تو غزلیات سعدی و شهریار و تصنیف های قدیمی(برعکس ترانه های جدید)خوندم و شنیدم و تعاریف وجودی من هم بر اساس همینها شکل گرفته,این انتظارو دارم.به هر حال من ازدواج با عشق دوست دارم.دوست دارم اگه یه روز ازدواج کردم با کسی ازدواج کنم که یه عشق واقعی داشته باشه.اگر هم این عشق وجود خارجی نداره ترجیح میدم تا همیشه کنار عشق واقعی پدر و مادرم زندگی کنم.به نظر من ازدواجی شیرینه که برات معنی وصل داشته باشه.نه یه قرارداد که رو کاغذ نوشته میشه و تبدیل میشه به عادت...به شدت با این عقیده مخالفم که عشق بعد از ازدواج بهتر و پایدارتره.اگه عشق قبل از ازدواج واقعی باشه هیچ وقت از بین نمیره و همیشه پایداره.