خدا زیاد با این کارا کار نداره.. آخه اصلا ....
ای بابا من میترسم حرف بزنم بعد این رباته بیاد....
مراجعه شود به چنین گفت زرتشت، نیچه، پیشگفتار زرتشت، قسمت 2
مگه ما عروسک خیمه شب بازی خدا هستیم؟
مگه ما علافیم که یکی یبافریندمون بعد موش ازمایشگاهی اون باشیم؟
مگه بقیه دنیا خدا ندارن که شادن؟خدا فقط مال شیعیان غمگینه؟!
خواهر من کس نخارد پشت تو جز ناخن انگشت تو!
کی گفته خدا دوست داره ما غمگین باشیم؟؟
این خیلی بی انصافیه که همچین حرفی بزنیم.چرا هر اتفاقی که میفته ، میندازیم گردن خدا و میگیم که اون خواسته!!؟؟
پس خودمون ی کاره ایم؟؟
خندیدن یک نیایش است.
اگر بتوانی بخندی ، آموخته ای که چگونه نیایش کنی.
جدی نباش!
بگذار خنده ات، خنده ای از ته دل باشد.
چنین خنده ای پدیده ای نادر است!
هنگامی که هر سلول بدن تو بخندد،
هنگامی که هر بافت وجود تو از شادی بلرزد،
به آرامشی عظیم دست میابی...
خوبه میگی بعضی موقع ها نه همیشه.اولا فک میکردم خودمون کاری میکنیم ک بعدش پشیمونی ب همراه داره و باعث ناراحتی و غصه خوردنمون میشه ولی الان فک میکنم خدا منو آفریده ک عذابم بده.