
تاکسی
مسافر: آقا چقدر میشه؟
راننده: 2 هزار تومن.
مسافر: آقا هزار تومن میدادیم همیشه.
راننده: بنزین گرون شده آقا.
مسافر: باشه ولی دو برابر که نشده.
راننده: آقا سر هزار تومن میخوای با من بحث کنی؟
مسافر: آخه نرخ کرایهها رومگه اول سال اعلام نکردن؟
راننده: اصلا شما نده. شما مهمون من.
سوپرمارکت
فروشنده: خب چی داشتین؟
خریدار: همین یه دونه ساقه طلایی رو برداشتم.
فروشنده: سه هزار تومن.
خریدار: جان؟
فروشنده: خانم گرون شده. از صبح واسه همه چی که نباید توضیح بدیم. بنزین گرون شده دیگه.
خریدار: یعنی سه برابر گرون شده.
فروشنده: واسه ما کلا 5/ 13 تومن سود داره. اصلا شما نده، شما مهمون من.
خانه
فرزند: بابا پول میدی با بچهها بریم بیرون؟
پدر: آره دخترم، شام میخواین برین بیرون؟
فرزند: آره دیگه، یه جا شام بخوریم و بعدشام یا کافهای بریم یا یه بستنیای چیزی بگیریم.
پدر: باشه باباجان، بیا.
فرزند: این چیه؟
پدر: تراوله دیگه.
فرزند: بابا نگفتم که میخوام آدامس بخرم. میخوایم بریم بیرون میگم.
پدر: یعنی کمه؟
فرزند: بابا اینجوری بچهها فک میکنن ما گداییم.
پدر: آخه یه شام و یه بستنی مگه چقدر میشه؟
فرزند: بابا بنزین گرون شده دیگه.
پدر: خب آخه مگه چقدر رو قیمتا کشیدن؟
فرزند: اصلا نمیخوام. شما نده. شما مهمون من.
پدر: چی؟
فرزند: چی؟
پمپ بنزین
راننده: آقا خیلی ممنون، چقدر شد؟
متصدی: 81 هزار تومن.
راننده: ببخشید ولی باک من 60 لیتر میگیره کلا.
متصدی: باشه، اون یه تومنشم شما نده.
راننده: نه منظورم اینه که 60 لیتر، میشه 60 هزار تومن. چرا 80 تومن؟
متصدی: آقا بنزین گرون شده دیگه.
راننده: چی؟
متصدی: اصلا شما نده. شما مهمون من.
مدرسه
معلم: دو دو تا؟
دانش آموز: 18 تا.
معلم: میگم دو دو تا؟
دانش آموز: میگم 18 تا.
معلم: دو دو تا میشه 18 تا؟
دانش آموز: خانم بنزین گرون شده.
معلم: چی؟
دانش آموز: باشه خانم اصلا شما نمره نده. شما مهمون من.
خیابان
یک دوره گرد: (سق زنان) بنزین بنزینم کن، با بنزین، بنزینم کن (2×)
****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم****