حکایت زیبا و آموزنده ... ضمانت بهشت ...

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


گروهی از انصار از پیامبر (ص) خواستند در پیشگاه پروردگار ، بهشت را برای آنان ضمانت کند .

آن حضرت سر را به زیر انداخت و عصای خود را چند بار به زمین زد و آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود : با یک شرط چنین ضمانتی را

برای شما می کنم و آن اینکه : از هیچ کس جزء خدا ، چیزی را تقاضا نکنید .

آنان پذیرفتند و تا آنجائی به عهد و قول خود پایبند بودند که اگر یکی از آنان در سفر بود و سواره حرکت میکرد ، و تازیانه اش را به

زمین میزد خوش نداشت به کسی بگوید تازیانه را به من بده ، بلکه خودش پیاده می شد و آن را بر می داشت ، یا یکی از آنها در

سفر ، دستش به آب نمی رسید به دیگری نمی گفت آب را به من بده ، بلکه خودش بر میخواست و ظرف آب را بر می داشت .

نکته اخلاقی : قرآن کریم میفرماید : عزت و سرافرازی تنها از آن خدا و پیامبر و مومنان است .

پیامبر (ص) فرمود: عزت مردم در بی نیازی از مردم است و آزادی و شرافت در پرتو قناعت به دست می آید .

منابع : سوره منافقون آیه 8 ، مجموعه ورام ج1 ص 169
 

Similar threads

بالا