حسینیه باشگاه مهندسان ایران

saharnaz73

عضو جدید
کاربر ممتاز
برادری به تعداد نیست به وفاداری است.
یوسف 11برادر داشت ولی حسین(ع) در کربلا تنها عباس را داشت.
یا ابالفضل
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر قدر که می خواست گدا ، شاه کرم داشت
آن قدر که پیش کرمش ، خواسته کم داشت
در خانه ی او بود که در اوج غریبی
دلهای غریبان جهان ، راه به هم داشت
دلخوش به نفس های مسیحایی او بود
شب های مدینه که فقط غربت و دم داشت
داغی شده بر سینه ی غم های وسیع ش
یک کوچه ی باریک که بیش ازهمه غم داشت
راحت شد از اندوه جفاکاری یاران
ای کاش که یاری به وفاداری سم داشت
ای آینه ها آینه ها ! ذکر بگویید
ای کاش حرم داشت حرم داشت حرم داشت ...










یه زمانی یه ضریح خوشکل با یه گنبد و بارگاه خیلی خیلی قشنگ داشتین ...

ولی با خودتون گفتید تا وقتی مادرمون صاحب گنبد و بارگاه نشه ما هم با همین قبرای خاکی سر میکنیم ...



آخه هر روز امام حسن(ع) براتون روضه مادر میخونه.


آخه امام حسن(ع) مادریه.



آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا مادر حرم ندارد،تا بقیع غریب است،شرم کنیم برای خودمان سنگ قبری بسازیم که از خاطر نرویم...


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

صبور...



اخرین مرتبه کی خندیدی..؟


خنده ای ازته دل...ازسراپای وجود...!؟


ازسوبیدای دلت.


چقدرغم داری ؟غربتت تابهکجاست؟


لااقل خانه که برمیگردی...


معذرت میخواهم.


کنجکاوم خیلی.واقعاخنده نکردست هنوز؟


خنده حالابه کنار،ازچه هی میسوزد؟


من شنیدم که قدیم،موقع کودکیش،


اتفاقی جلوی مردمک چشم ترش افتاده.


قصه مادراوست...


عصریک روزبه ظاهرزیبا


همه گفتنددوشنبه ...شاید...


دست دردست پرازپینه مادرمیرفت...


کوچه پس کوچه شهر...


کوچه ها تنگ وبه شدت تاریک...


مادری خسته راه...بادوچشمی قرمز...


خسته میرفت ولی...


چند موجودبه ظاهر انسان،عده ای رجاله...،


جلوی راه به انهابستند


....واقعه ناموسیست ...


اوصبوری کرده،تاهمینجا کافیست.


که نخندم هرگز،تاکه ساکت باشم.


دروجودم کمکی غیرت هست.


که اگرهست کمی بیصدا دق بکنم


مثل شمعی سوزان،بیصدااب شوم


وبمیرم ارام.










 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



محدود کردن غربت حسن بن علی علیه السلام در خانه و گنبد خود دلیل دیگری بر غربت امام حسن علیه السلام است!

شاید مهم ترین مصداق بر غربت حسن بن علی علیه السلام غربت سیاسی باشد نه غربت درخانه و نداشتن حرم!




غربت حسن بن علی فقط در خانه او و در کنار همسر ملعونه اش نیست. غربت حسن بن علی در جامعه ای است که در آن زندگی می کند.

غربت حسن بن علی در میان یارانش، بسیار ناگوارتر از غربت او در منزل است.

اگر به حسن بن علی در خانه ظلم شده است این بازتاب غربت جامعه است که در خانه حسن بن علی منجر به شهادت حضرت می شود.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنه

با وجودی که مصیبت امام حسین علیه السلام اعظم مصائب می باشد و هیچ مصیبتی بالا تر از ایشان نیست ولی آقا امام حسن مجتبی علیه السلام یکسری غربتهایی دارند که فقط مختص به ایشان می باشد.

1. معلوم نبودن روز شهادت

روز شهادت امام حسین علیه السلام روز عاشورا است که هیچ اختلافی در زمان روز شهادت ایشان نیست و تمام شیعیان و غیر شیعیان در این روز به سوگ می نشینند ولی روز شهادت امام حسن علیه السلام به قولی 28 صفر است و قول معتبرتر هفتم صفر است که خیلی از شیعیان این روز را عزاداری نمی کنند.

2. بی تفاوت بودن شیعیان نسبت به مرقد مطهر ایشان

بارها مرقد مطهر آقا سیدالشهدا علیه السلام تخریب شد و هر بار بهتر از باردیگر ساخته شد ولی سالها است مرقد مطهر و نورانی امام حسن مجتبی علیه السلام و ائمه بقیع علیهم صلوات الله ویرانه است و سکوت شیعه بر این غربت افزوده است .

3. زائرین مرقد مطهر امام حسن علیه السلام

تعداد زائرین امام حسین علیه السلام در روز شهادت ایشان (عاشورا) الحمد لله بیش از بیست میلیون نفر تخمین زده شد ولی زائرین امام حسن علیه السلام در روز شهادتشان چقدر است ؟ در روز عاشورا در کربلا چقدر عزاداری شد ؟ اشک و گریه و روضه و آه و اندوه ، گل مالی ، سینه زنی ،زنجیر زنی ،قمه زنی و انواع عزاداری ها (الحمد لله ) چقدر بود؟
اما کنار قبر امام حسن غریب میشود بلند بلند گریه کرد ؟ عزاداری کرد ؟

4. همسر امام مجتبی علیه السلام
یکی از همسران امام حسین علیه السلام حضرت رباب خاتون سلام الله علیها است . نقل است هنگامی که با امام سجاد علیه السلام به مدینه رسیدند و وارد منزل شدند دستور دادند سقف خانه را خراب کنند و تا آخر عمر به عنوان مواسات با سید الشهدا علیه السلام زیر سایه نرفتند و عزاداری کردند . اما همسر امام حسن مجتبی علیه السلام جعده ملعونه بود که حضرت را به شهادت رسانید.

5. مصیبت ناپیدا
اگر بدن امام حسین علیه السلام را پاره پاره و اربا اربا کردند ، زهری که به امام حسن علیه السلام خورانیدند از رومیان آن زمان تهیه شده بود که آنقدر قوی بود که امام حسن علیه السلام می فرمایند تمام اندرون مرا پاره پاره کرد یعنی این زهر معده ی حضرت را متلاشی کرد و به کبد و جگر رسید و همه را قطعه قطعه نمود و برای اینکه حضرت اوج مصیبت را بفرمایند و به ما نشان بدهند که این مصیبت غلو نیست با چوب جگرهای پاره پاره خود را در داخل طشت حرکت می دادند

امیدوارم خداوند با فرج امام زمان علیه السلام بر این غربت پایانی ببخشد

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

من را کنیز کوی حسن آفریده اند

مبهوت و مات روی حسن آفریده اند

من را پیاله نوش شرابش رقم زدند

مست از خم و سبوی حسن آفریده اند



جعده، دختر اشعث بن قیس، نفاق را از پدر به ارث برده بود. معاویه صدهزار درهم به همراه زهری کشنده برای او فرستاد

و به او وعده داد اگر موفق به کشتن حسن علیه السلام شود، پول بیشتری به او بدهد و او را به عقد پسرش، یزید ، درآورد.

روزی که امام علیه السلام روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام داد. امام مقداری از آن نوشید و

بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود:« اناالله و انا الیه راجعون»

از آن پس، پیوسته لخته های خون بالا می‌آورد و این وضع 40 روز ادامه داشت تا سرانجام در روز 28 صفر سال 58

هجری پس از وصیت به برادرش، امام حسین علیه السلام، دار فانی را وداع گفت.




حسن(ع)شدی که غریبی همیشه ناب بماند


رد دو دست ابوالفضل(ع)روی آب بماند


حسن(ع)شدی که سوال غریب کیست درعالم؟

میان کوچه و گودال بی جواب بماند




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
شفاى وصال با عنايت امام حسن عليه السلام


ميرزا محمد شفيع شيرازى متخلص به وصال شيرازى متوفى سال 1262 ه. ق در شيراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفاى عصر فتحعلى شاه قاجار بود.

علاوه بر مراتب علمى، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعليق، ثلث، رقاع، ريحان، تعليق و شکسته) مهارتى به سزا داشته

و کتابهاى فراوانى نيز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اينکه 67 قرآن به خط زيباى خود نوشته است.

بر اثر نوشتن زياد چشمش آب مى ‏آورد و به پزشک مراجعه مى‏کند، دکتر مى ‏گويد:

من چشمت را درمان مى‏ کنم، به شرطى

که ديگر با او نخوانى و خط ننويسى پس از معالجه و بهبودى چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می‏کند تا اينکه به کلى نابينا می‏شود.

سرانجام با حالت اضطرار متوسل به محمد صلى الله عليه و آله و آل او می‏شود
شبى در عالم رؤيا پيغمبر اکرم صلى الله عليه

و آله را در خواب مى ‏بيند، حضرت به او می ‏فرمايد: چرا در مصائب حسين مرثيه نمى ‏گويى تا خداى متعال چشمت را شفا

دهد.
در همان حال حضرت فاطمه زهرا عليها السلام حاضر گرديده، مى ‏فرمايد:

وصال! اگر شعر مصيبت گفتى، اول از حسنم شروع کن؛ زيرا او خيلى مظلوم است.


صبح آن روز وصال شروع کرد دور خانه قدم زدن و دست‏به ديوار گرفتن و اين شعر را سرودن:



از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد



  • آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد



نيمه دوم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بينا شد. آن گاه اضافه کرد:


خونى که خورد در همه عمر، از گلو بريخت


  • دل را تهى زخون دل چند ساله کرد







چه دشوار است شرح جان گذار سوختن شمع و چه دنیای غریبی است دنیای پست خاک

آنکه فروغش بیشتر است، سوز و گدازش نیز بیشتر است و آنکه بیشتر در اندیشه روشنایی و فروزندگی است،

بیشتر در معرض حمله ظلمت و خاموشی آنان که دل از سنگ دارند و هم عنان تاریکی اند،

گویی در هجوم بر خورشید مسابقه گذاشته اند تا در پرتو جمال تابناکش، بر او بتازند و خاموشش کنند.........
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

عطر دستانی را داری که :


" پرنده ای را از قفس آزاد کرده اند "



مولای من ، دریاب مرا که در قفس خویش مانده ام ...



اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ


السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله



برای یاد کردن از تو ، منتظر مناسبتها نمی شوم که یادت بهترین مناسبت و موهبت است
...









سلام، غریب تر از هر غریب!


سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!

سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!

سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!

سلام،بر جگر پاره پاره شده در کوچه های مدینه!

سلام، امام غریب من!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

گفت : در می زنند مهمان است

گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن این خانهء مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت:آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما ...
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

برای یاد کردن از تو ، منتظر مناسبتها نمی شوم که یادت بهترین مناسبت و موهبت است ...

السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله



بقیع رابدون آدرس هم می توان پیداکرد؛ازفوج کبوترانی که پرمی زنند، ازگروه زائران شوریده ای که درراه برگشتن ازآنجاهستند،

ازبوی غربتی که درفضا پیچیده...


بقیع گم نمی شوداین ماهستیم که گم شده ایم،این مائیم که برای دل خودمان هم که شده می گوئیم قربان قبربی ضریح!

وگرنه امام زنده و مرده ندارد!غربتش مال دل ماست که هوای بوسیدن قبرداریم،

غربتش مال چشمهای ماست که بایدازپشت میله ها زیارتنامه بخوانیم واز خودمان بپرسیم؛

راستی زیرآن تل خاک وآن چند تکه سنگ امام من خفته است؟!






 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای یاد کردن از تو ، منتظر مناسبتها نمی شوم که یادت بهترین مناسبت و موهبت است ...

السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله




از حضرت امام حسن علیه السلام
پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟ فرمودند:

بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است.




ازحضرت پرسیده شدفقر چیست؟ فرمودند: آزمندی به هر چیزی





معنای غنا پرسیده شد، فرمود: خوشنود بودن انسان به مقداری که خدا روزی او نموده هر چند کم باشد.



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

سلام بر


امامِ غریب تر از غریبم






خواب دیـدم قبرتــان آخر طـلـایی می شود

بُغض مانده در گلو عُقده گشایی می شود

دور قـبـر پـاكـتـان بـا دسـت عُشّاق حسـن

خشت ها بر روی هم،بر پا بنایی می شود


گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ایــوان زیـبـای
بــقـیـع

عـاقـبـت یــك صـبـح زیـبا رونمایی می شود


ایــن دل پُـر درد مـن بــا یــاد اربــاب كـریــم

در مـیـان صـحـن مشغول گدایی می شود


بــا نــوای گــرم مـدّاحـان پــاك اهـل بـــیــت

در حـریـم
فاطمه نـغـمـه سرایـی می شود

بــا سـلامی رو بـه سوی مـرقـد پاك حسین

در بـقیـعِ عـشـق، دلها
كـربـلایـی می شود

بــا تــوسـل بــر غـریـب نـیـنـوا در صـحـنـتـان

از تـمـام زائـــران مشكل گشایی می شود


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا فاطمه(س) من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم

درانتظارم مهدی بیاید

تا تربتت پیدا نماید .....


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش روزی بنویسند به بقیع : یک فراخوان کمک ای مؤمنین،طرح احداث ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع : کارگران مشغولند،کار احداث ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع : چند
روزی مانده به اتمام ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع : مهدی فاطمه آید، به تماشای ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع : عید امسال، نماز، صحن عتیق

کاش روزی بنویسند به بقیع : فلش راهنما ،مرقد زهرای شفیع

به یقین یوسف ما آمدنی ست ........
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر چه اسلام گرفته است به خود رنگ حسین

به خدا صلح
حسن نیست کم از جنگ حسین



امام حسن(علیه السلام) علت صلح خود با معاویه را چه بیان می کنند؟

پاسخ : امام مجتبى(علیه السلام) در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات

اقدام خود را چنین بیان نمود:

من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى

نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى ‏شناسم و

بارها آنها را امتحان کرده ‏ام.

آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و

نه دو نفر با هم موافقند.بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى‏ کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند




پیشواى دوم که از سستى و عدم همکارى یاران خود به شدت ناراحت و متاثر بود، روزى خطبه‏ اى ایراد فرمود و طى آن چنین گفت:

«در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما! معاویه به هیچ یک از وعده‏ هایى که

در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر

از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم.


به خدا سوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار

کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت

ها و آزارها خواهید شد.

آنگاه امام افزود:

«اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدا با من همکارى مى‏ کردند، هرگز خلافت را به معاویه واگذار

نمى‏ کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حرام است....».

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهر آبستن غم هاست، خدا رحم کند...

شهر این بار، چه غوغاست، خدا رحم کند


بوی دود است که پیچیده ،کجا می سوزد؟


نکند خانه مولاست؟خدا رحم کند...


هیزم آورده که آتش بزنند این در را...


پشت در حضرت زهراست(س):خدا رحم کند...


همه جمعند و موافق که علی(ع) را ببرند


و علی(ع) یکه و تنهاست خدا رحم کند...


غزلم سوخت،دلم سوخت، دل آقا سوخت


روضه ی
ام ابیهاست:خدا رحم کند...


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطمیه قصه گوی رنجهاست
بهترین تفسیر سوز مرتضی است

فاطمیه شعر داغ لاله است

قصه زهرای هجده ساله است

فاطمیه آتش افروز دل است

احتجاجش یک کتاب کامل است

فاطمیه سینه چاک دردهاست

شاهد نامردی نامردهاست

فاطمیه سوز دل را ساز کرد

دفتر داغ علی را باز کرد

فاطمیه ماه گل افشردن است

فتح باب تازیانه خوردن است

فاطمیه قفل غم را شد کلید

چونکه دارد هم شهیده هم شهید


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمده نوروز و هر گل پرده از رخ برگرفته...

پس چرا یاس پیمبر چهره از حیدر گرفته...



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان.

ای ام ابیها!

ای مهربان ترین مادر، حبیبه ی حق و شفیعه ی حشر! پدر و مادرم فدای پینه ی دست هایت باد

تو محور آسیای ایثاری و اولین علت خلقت ای مادر رسالت و همتای ولایت! به روزهایی می اندیشیم که پس

از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین به خانه های اهل مدینه می رفتی و با بیان وحیانی خویش حجت

الهی را بر غافلان، تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت، سرلوحه ی خصایل آسمانی ات بود

غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش که نشان از رزم با باطل

داشت، مرهم می نهادی

فتوحات مولا، رهین مهربانی توست هنوز خطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است و بر آفاق تاریخ می

تابد پاره ی تن رسول یار بودی و یگانه یاور یکتا امیر عاشقان تلألؤ ذوالفقارعلی،

وامدار عزم و عزت تو بود آنگاه که بر بی بصیرتان و دنیا پرستان غضب می کردی،

غضبناکی آفریدگار قادر، آشکار می شد


رضای تو رضای حق بود و با خرسندی ات، تمامت اهل عرش و ساکنان قدس، قرین شعف می شدند.





 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
من حسنم شمع مزار مادر من حسنم وارث درد حیدر


غصه ی کوچه هستی ام را ربود کسی چو من کنار مادر نبود


من حسنم شاهد ضرب سیلی من حسنم کشته ی روی نیلی


چه ضربتی که قلب
حیدر شکست تیر شد وبه پیکر من نشست



چهره ی عباس شد افروخته چون تن وتابوت بهم دوخته






 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخشى از خطبه حضرت زهرا (س)



حضـرت زهـرا(س) در آن سخنزانـى معروفـش در مسجـد فـرمـود:

خـداونـد ایمـان را بـراى تطهیـر شمـا از شـرك قـرار داد،

و نماز را براى پاك شدن شما از تكبر،

و زكـات را بـراى پـاك كـردن جـان و افزونـى رزقتان،

و روزه را براى تثبیت اخلاص،

و حج را براى قوت بخشیدن دین ،

و عدل را براى پیراستن دلها،

و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملت،

و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه،

و جهاد را براى عزت اسلام،

و صبر را براى كمك در استحقاق مزد،

و امـر به معروف را بـراى مصلحت و منـافع همگـانـى ،





و نیكـى كـردن به پـدر و مـادر را سپـر نگهدارى از خشـم ،

و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات،

و قصاص را وسیله حفظ خون ها،

و وفـاى به نذر را بـراى در معرض مغفـرت قـرار گـرفتـن ،

و به انـدازه دادن تـرازو و پیمـانه را بـراى تغییـر خـوى كـم فـروشـى،

و نهى از شـرابخـوارى را بـراى پـاكیزگـى از پلیـدى ،

و دورى از تهمت را بـراى محفـوظ مـاندن از لعنت،

و تـرك سـرقت را بـراى الزام به پـاكـدامنى ،

و شـرك را حـرام كـرد بـراى اخلاص به پـروردگـارى او ،

بنابـرایـن ، از خـدا آن گـونه كه شایسته است بتـرسید و نمیرید، مگر آن كه مسلمان باشید،

و خـدارا در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنید،

زیرا كه "از بندگانـش ، فقط آگاهان، از خـدا مـى ترسند."( سـوره فاطر آیه28 )


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم



اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمينَ

سلام بر تو اى فرزند پيامبر (خدا) پروردگار جهانيان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ

سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِفْوَةَ اللّهِ
سلام بر تو اى حبيب خدا سلام بر تو اى برگزيده خاص خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللّهِ
سلام بر تو اى امين (وحى) خدا سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَيانَ حُكْمِ اللّهِ
سلام بر تو اى راه (مستقيم) خدا سلام بر تو اى بيان (كننده) حكم خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دينِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّيِدُ الزَّكِىُّ

سلام بر تو اى ياور دين خدا سلام بر تو اى آقاى پاك (و منزه از هر عيب )

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمينُ
سلام بر تو اى نيكوكردار وفادار سلام بر تو اى قيام كننده (به امر خدا) و امين

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأويلِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ
سلام بر تو اى داناى به تاءويل (قرآن) سلام بر تو اى راهنماى راه يافته

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الطّاهِرُ الزَّكِىُّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا التَّقِیُّ النَّقِىُّ
سلام بر تو اى پاكيزه منزه سلام بر تو اى پرهيزكار پاكدامن

السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقيقُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ

سلام بر تو اى حق سزاوار بدان (حق پایدار) سلام بر تو اى شهيد راست گفتار

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ

سلام بر تو اى ابا محمد حسن بن على و رحمت خدا و بركات او
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


فضائل امام حسن علیه السلام




امام حسن مجتبى علیه السلام تجسم عالى فضایل انسانى بود. او مقتداى پاكان و صالحان بود

و خود بهره بسیار از خلق و خوى رسول خدا صلى الله علیه و آله داشت


«علامه مجلسى‏» مى ‏نویسد: مردى از شام به تحریك معاویه به امام مجتبى علیه السلام ناسزا گفت

امام مجتبى علیه السلام صبر كرد تا سخن او به پایان رسید، آن‏گاه به سوى او رفت، تبسمى كرد

و به او سلام كرد و سپس فرمود:

پیر مرد! فكر مى‏كنم غریب هستى و شاید در اشتباه افتاده‏اى . اگر به چیزى نیازى دارى، برآورده كنیم، اگر

راهنمایى مى ‏خواهى، راهنمائیت كنیم و اگر گرسنه‏اى سیرت كنیم، اگر برهنه‏اى لباست دهیم، و اگر نیازمندى،

بى‏نیازت كنیم، اگر جا و مكان ندارى، مسكنت دهیم، و مى ‏توانى تا برگشتنت میهمان ما باشى و ... .



مرد شامى در برابر این خلق عظیم شرمنده شد، گریه كرد و گفت:

«اشهد انك خلیفة الله فى ارضه، الله اعلم حیث ‏یجعل رسالته؛ گواهى مى‏ دهم كه تو جانشین خدا در زمین هستى،

خدا بهتر مى ‏داند كه رسالت خویش را كجا قرار دهد.»


و سپس فرمود:
تو و پدرت نزد من مبغوض‏ترین افراد بودید، ولى اكنون محبوب‏ترین افراد در نزدم هستید.



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابن ابى ليلى - كه يكى از دوستان امام جعفر صادق عليه السلام است - حكايت می کند :

روزى به همراه نعمان كوفى به محضر مبارك آن حضرت وارد شديم ، حضرت به من فرمود: اين شخص كيست ؟ عرض كردم : مردى از اهالى كوفه به نام نعمان مى باشد، كه صاحب راى و داراى نفوذ كلام است .
حضرت فرمود: آيا همان كسى است كه با راى و نظريّه خود، چيزها را با يكديگر قياس مى كند؟ عرض كردم : بلى .

پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اى نعمان ! آيا مى توانى سرت را با ساير اعضاء بدن خود قياس نمائى؟ نعمان پاسخ داد: خير. حضرت فرمود: كار خوبى نمى كنى ،

و سپس افزود: آيا مى شناسى كلمه اى را كه اوّلش كفر و آخرش ايمان باشد؟ جواب گفت : خير.

امام عليه السلام پرسيد: آيا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مايع چسبناك گوش و رطوبت حلقوم و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى ؟ اظهار داشت : خير.

ابن ابى ليلى مى گويد: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم : فدايت شوم ، شما خود، پاسخ آن ها را براى ما بيان فرما تا بهره مند گرديم .

بنابراين حضرت صادق عليه السلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال چشم انسان را از پيه و چربى آفريده است ؛ و چنانچه آن مايع شور مزّه ، در آن نمى بود پيه ها زود فاسد مى شد.
و همچنين خاصيّت ديگر آن ، اين است كه اگر چيزى در چشم برود به وسيله شورى آب آن نابود مى شود و آسيبى به چشم نمى رسد؛
و خداوند در گوش ، تلخى قرار داد تا آن كه مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد.
و بى مزّه بودن آب دهان ، موجب فهميدن مزّه اشياء خواهد بود؛
و نيز به وسيله رطوبت حلق به آسانى اخلاط سر و سينه خارج مى گردد.


و امّا آن كلمه اى كه اوّلش كفر و آخرش ايمان مى باشد: جمله ((لا إ له إ لاّ اللّه )) است ، كه اوّل آن ((لا اله )) يعنى ؛ هيچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه )) است ، يعنى ؛ مگر خداى يكتا و بى همتا.


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای یاد کردن از تو ، منتظر مناسبتها نمی شوم که یادت بهترین مناسبت و موهبت است ...


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي



سلام اي در صبوري بي قرينه

غريب دوم شهر مدينه

تويي فرمانده گردان هستي


تويي سلطان ملك حق پرستي

تو هستي راكب دوش پيمبر


تو هستي زيب آغوش پيمبر

ملك، انسان، فرشته، پاي بستت


كليد دوزخ و جنّت به دستت

تو را زهرا به دامان، پرورانده


رسول الله اوصاف تو خوانده

تو آقاي جوانان بهشتي


توانائي دست سرنوشتي



خدا چون كرد خوبان را گزينش


تو گشتي شمع بزم آفرينش

تو خورشيد زمين و آسماني


امام دوّم ما شيعياني

فلك، بر خاك پايت سر نهاده


زمين در زير پايت اوفتاده

هزاران كهكشان، دارد شگفتي


كه با يك صلح، دنيا را گرفتي

تو با يك صلح، صدها جنگ كردي


جهان را بهر دشمن تنگ كردي

قيام كربلا مديون صلحت


بقاي دين بود مرهون صلحت

تو هستي سبزپوش آل احمد


كه باشد خلق و خويت چون محمّد

مزارت سجده گاه آفتاب است


ولي افسوس، ويران و خراب است

از اين غم بر دل هر شيعه داغ است


كه قبرت در مدينه بي چراغ است

تو آرامش ده هر قلب زاري


كه خود در خانه آرامش نداري
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
من كه از داغ حسين غرق ملال و مَحَنَم

من مسلمان شده ی دست امام حسنم


من گدای کرم گُل پسر ِ فاطمه ام


حسنی ام بنویسید به روی کفنم







با آن مزار خاکی و سقف کبوتری

میخواستی نشان دهی از همه مادری تری
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



تنگ است دلم حال و هوایی دارد

در غربت شهر غم نوایی دارد

کی میرسد آن روز که گوییم


ایوان حسن عجب صفایی دارد


تنگ است دلم میل رهایی دارد


با یاد حسن چه کربلایی دارد

تردید نکن تصورش هم زیباست


ایوان حسن عجب صفایی دارد




 
بالا