جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

[بانو امین]

امروز یه پشه یه ربع بی حرکت نشسته بود رو میز نهار خوری...​

منم سریع زدم لهش کردم!!!​

بعد چن دیقه یه پشه اومد بالای سرم​

گفت : "بی وجدان معلول بود " :|​

لامصب داغونم کرد با این حرفش =((((
​

 

[بانو امین]

تاکسی نشسته بودم یـدفه دختره گفت چی؟
من: هیچی
دختره:چی؟
من:به جان خودم هیچی
دختره:چی؟
من:خدا شاهده هیچی
دختره:چی؟
من:اقای راننده جان مادرت وایسا میخوام پیاده شم
راننده:خفه شو بشین سر جات خانم داره عطسه میکنه

 

[بانو امین]

پسرااااا :|​

اصن شلوار رنگی بپوشید!​

ولی دیگه خداییش کفش زرد و شلوار قرمز و پیرهن سبز نپوشید :/​

اسمارتیز که نیستید...
​

 

[بانو امین]

خرچ خرچ
.
.
.
.
.
.

خرچ
خرچ
خرچ
.
.
.
.
.
.
خرچ
خرچ
خرچ
چــــــیــــه؟ ... واسـه چـی مـــیـــای پـــایـــیـــن؟
خـــیـــار خـــوردن هـــم دیـــدن داره؟!!
زنـــدگی نـــداریـــم والـــا از دســـت شـــمـــا !

 

[بانو امین]

از دانشجو هایی که این روزا خوشحال و شاد هستن بترسین​

اینا چیزی واسه از دست دادن ندارن !
​

 

[بانو امین]

زدم شبکه "شما" دیدم داره گوسفندارو تو دشت نشون میده...
.
.
.
.
.
.
.
.
پایینش نوشته : ما شما را نشان میدهیم !​

اصن یه وضعیه :|
​

 

[بانو امین]

ﮐﺜﯿﻒ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻣﺎ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺣﻤﺎﻡ ﻧﻤﯿﺮﻥ
ﻫﻤﺶ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻋﺸﻘﯽ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﮐﺘﺸﺎﻓﺎﺕ ﺑﻌﺪﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ !!
​

 

[بانو امین]

من گوشیمو نمیزارم زمین اخه میترسم جک و جونورای خونمون فک کنن سیب گاز زدس بیان بخورنش!​

.​

.​

.​

.​

.​

الان فهمیدی اپل دارم یا مساله رو بیشتر باز کنم؟
​

 

[بانو امین]

یه روزی میاد که انیشتن رو از تو گور بلند میکنن میگن بگو عضو قلمچی بودم!!!

 

[بانو امین]

اگه پسرا ۱۰۰۰ راه برا دروغ گفتن دارن

دخترا 1001 راه برا مچ گرفتن دارن …

)))))))))))

 

[بانو امین]

بـــﺎ ﺩﻗــﺖ ﻧـﯿـﮕــﺎﻡ ﮐـﻨـﯿﻦ !!!
.
.
.
.
.
.
. ﻫــﯿـﭻ ﮐـﺪﻭﻣـﺘـﻮﻥ ﻓـﮑﺮ ﻧـﻤﯿــﮑﻨـﯿﻦ​

ﻣــﻦ ﻫـﻤـﻮﻥ ﻧــﯿـﻤﻪﮔــﻤـﺸـﺪﺗـﻮﻥ ﻫـﺴـﺘـﻢ؟؟؟ |: ​

از اولم بی سلیقه بودین

 

[mohadeseh.anzali]

به بابام میگم بیا تلفن، رئیس بیمارستانه.
میگه کی؟
سفیر پاکستان؟
یکی نیست بهش بگه آخه سفیر پاکستان با تو چیکار داره؟ :|
*******
دختره رفته رو فیسبوک الجیش(گروهک تروریستی) نوشته:
این سلبازای ایلانی گناه دالن خووووووو...
آژادشون کنین دیگه...آفلین پسملای خوف...بوج بوج
خدایا منو جر بده راحت شم...
*******
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻨﻮ ﺩﺯﺩﯾﻦ
ﺑﻌﺪ ﺩﺯﺩﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ،ﺑﺶ ﮔﻒ ::
ﺍﮔﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﺕ ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻣﻠﻴﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺍﺯﺍﺩﺵ ﻛﻨﻴﻢ
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺶ ﺍﺏ ﻣﻴﺪﻳﻦ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺶ ﻏﺬﺍ ﻣﻴﺪﻳﻦ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﺟﺎﻱ
ﺧﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ
ﺩﺯﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺑﻴﺎﻳﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﺷﻢ ﺑﺒﺮﯾﻦ
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺁﮊﺍﻧﺲ ﮔﺮﻓﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ
ﺗﺎﺯﻩ ﭘﻮﻟﺸﻢ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ
*******
ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮒ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻣﯿﻼﻣﻮﻧﻮ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﺑﮕﯿﻢ،ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺁﻗﺎﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺭﻓﺖ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﺮﻓﺖ،ﺍﻭﻥ
ﯾﮑﯽ ﺯﻧﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺯﺩ ﮐﺸﺘﺘﺶ
ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺩﻣﺶ ﮔﺮﻡ
:|
*******
امروز حوصله م سر رفته بود زنگ زدم 118 گفتم:
شماره ادیسون لطفا!
اونم یه شماره بهم داد؛ منم به اون شماره زنگ زدم.
اونم جواب داد و گفت:
تیمارستان فارابی بفرمائید!

اصن ملت گرگ شدن دیگه نمیشه سر کارشون گذاشت :|

 

[eti68]

خخخخخ

 

[nazi jooon]

واقعا متاسفم ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻴﭽﻰ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻴﺴﺖ . . . :|
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻴﺴﮑﻮﻳﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩﻡ . . .
ﻣﺰﻩ ﻯ ﻋﻤﻪ ﻣﻴﺪﺍﺩ )​

 

[kavoosrahmani]

کری جدید ایران برای آرژانتین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اگه مردی بیا والیبال بازی کنیم

 

[kavoosrahmani]

ﻣﯿﮕﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﺭﮊﺍﻧﺘﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ آهنگران
ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﻥ.............

 

[parla_69]

 

[بی ازار]

ﻣﯿﮕﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﺭﮊﺍﻧﺘﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ آهنگران
ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﻥ.............

من شنیدم قرار کویتی پور رو بیارن

 

[بانو امین]

دونفر عاشق هم میشن میرن پیاده روی

.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
.
.
.
.
.
ومیرن

. ☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.

ومیرررن
.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.

ومیررررن

.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.
ومیررررن

.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.
ومیرررن
.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.
ومیرررن

.☻♥☻
\█/.\█/
.||. .||.

ومیرررن

خوب حالا شما چرا دنبالشونید بزارید راحت باشن...)

 

[nvidia gtx 780]

واقعا متاسفم ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻴﭽﻰ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻴﺴﺖ . . . :|
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻴﺴﮑﻮﻳﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩﻡ . . .
ﻣﺰﻩ ﻯ ﻋﻤﻪ ﻣﻴﺪﺍﺩ )​

 

[بانو امین]

پیشنهاد من برای بازی با آرژانتین:​

من میگم راه حرکت مسی رو کلا باز بذاریم!​

حتی دروازه رو هم خالیه خالی کنیم!​

شاید خودش خجالت کشید حیا کرد برگشت عقب!!​

 

[بانو امین]

مَـــــعذِرَت می خـــــوام اَگِــــه کَـــــم بِــــــهِــــتون سَـــر مــــــــــزَنــَم

آخـــه نِـــت تو بِرِزیــــــل خِیـــــــلی خَـــــرابِـــه

 

[بانو امین]

گزارشگر بازی ایران یه جوری میگفت ایران صفر نیجریه صفر


انگار صفر ایران بزرگتر بود


اینجوری :


0 - o

 

[بانو امین]

هندزفری یعنی دستات آزاد باشن
.
.
.
.
.

اون وقت ما نصف روز فقط مشغول باز کردن گره های ایشون با دست هستیم!​

 

[بانو امین]

ﻣﻠﺖ ﻓﻴﺲ ﺑﻮﻛﺸﻮﻧﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﮑﻨﻦ pm:ﺍﻭﻣﺪﻩ :
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ....
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ....
ﻋﺸﺸﻘﻢ؟؟؟
ﻣﻦ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻴﺲ ﺑﻮﻛﻮ ﭼﮏ میکنم : pm ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺍﮔﻪ
اینو ﺑﻪ ﺩﻩ
ﻧﻔﺮ ﻧﻔﺮﺳﺘﻲ ﻣﻴﺮﻱ ﺟﻬﻨﻢ !!!!

 

[Tybe Engineer]

دو گدا در خیابانی نزدیک واتیکان کنار هم نشسته بودند
یکی صلیب گذاشته بود و دیگری الله...مردم زیادی از آنجا رد می شدند
به هر دو نگاه میکردند و فقط در کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول می انداختند.کشیشی از آنجا می گذشت مدتی ایستاد ودید که مردم فقط به گدایی
که صلیب دارد پول میدهندو هیچ کس به گدای پشت الله چیزی نمیدهد.
رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من متوجه نیستی؟اینجا مرکزمذهب کاتولیک است....
طبیعی ست مردم به تو که الله گذاشتی پول نمی دهند به خصوص که درست
نشستی کنار یه گدای دیگری که صلیب دارد.
در واقع از روی لجبازی هم که باشد مردم به اون یکی پول میدهند نه تو.
گدای پشت الله بعداز شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب وگفت:
جعفر!نگاه کن کی اومده به ما بازاریابی یاد بده؟:دی

 

[مریدا]

هندزفری یعنی دستات آزاد باشن
.
.
.
.
.

اون وقت ما نصف روز فقط مشغول باز کردن گره های ایشون با دست هستیم!​

آی گفتی خواهر من همیشه مرتب میزارمش اما همیشه گره خوردست

 

[بانو امین]

آی گفتی خواهر من همیشه مرتب میزارمش اما همیشه گره خوردست

کلا خود درگیری داره با خودش
تو آویزونش کن... گره میخوره

 

[kavoosrahmani]

ﺩﯾﺮﻭز ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ
ﺳﻪ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺯﻡ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ : ﺍﯾﻦ
ﭼﯿﻪ ؟
ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ
ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ !
ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ !
ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ !!
ﻣﯽ ﮔﻢ : ، ، ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ
ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺎ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻦ
ﻧﺒﺮﺩﻡ ...
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻭ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ !
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺻﺪﺍﯼ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ ؟
ﻣﯿﮕﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺶ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺩﻩ ، ﻧﻪ
ﻣﻦ ، ﻧﻪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ! ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻤﺶ ﮐﺮﺩﯼ ! ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ
ﺍﺗﺎﻗﻪ ! ﭘﺎﺷﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﮕﺮﺩ !!!
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﯾﻪ ﺗﯿﻢ ﺗﺠﺴﺲ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻣﯿﮕﺮﺩﻥ ))))

آیا من آدم مغشوشی هستم ؟؟؟؟

 

[kavoosrahmani]

این یکی جک نیست،گفتم اینجا بزارم شاید خیلیامون یه چیزایی دستمون بیاد.....


کدخدا (با نگاهی به صورت نمکی با حالت تعجب) :کی تو رو زده؟
نمکی :مراد...
کد خدا : مراد تو رو کتک زده ؟
نمکی: آره
کد خدا : واسه چی تو رو زده ؟
نمکی(با گریه) : من گم شده بودم ،بعد پیدا شدم .بعد مراد منو آورد اینجا ...هی منو زد.گفتم مراد تو منو نباید بزنی .من از تو بزرگترم، اما زد.اونوقت گفتش برو گم شو.گفت نیا پیش ما.گفت برو بمیر.
کد خدا : تو چیکار کردی؟ نزدیش؟
نمکی: نه نزدمش.
کد خدا : (با عصبانیت بلند میشود):چرا نزدیش؟
نمکی : آخه تو گفتی زدن خوب نیست.آدم نباید کسی رو بزنه.
کد خدا (زیر لب):خدا لعنتش کنه.
کد خدا دوباره روبروی نمکی مینشیند.دستش را به زخم صورت نمکی میشکد :مراد ...مراد...
نمکی : من مراد رو دوست ندارم.من اینحا رو دوست ندارم.میخوام برگردم خونه.اینجا اذیتم میکنن.من به کسی کاری ندارم ،ولی اونا اذیتم میکنن کدخدا.(و گریه میکند)
کدخدا :بهت نگفتم نیا؟...نگفتم اونجا بمون.؟...نگفتم شهر جای تو نیست.گفته بودم شهر یه جور دیگست.با ما ها فرق دارن.یه جور دیگه زندگی میکنن.یه جور دیگه میخوابن.یه جور دیگه بیدار میشن.یه جور دیگه هم دیگه رو دوست دارن....(با عصبانیت)دوست داشتنشون هم یه جور دیگست


مسافران مهتاب-مهدى فخیم زاده