جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

[یکی از بچه ها]

فرق بین مردای قدیم و جدید:
قدیمترها لحن مردها:
گستاخی مکن زن!! طعام را بیاور
امــا اکنون :
عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو

 

[مهشید جونی]

و آنها میگویند ما را به قبل از امتحان بازگردانید....
آیا به اندازه کافی فرجه نداده بودیمشان؟؟؟

 

[یکی از بچه ها]

دختره متولد ۸۲ نوشته :
“از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم …”
اونوقت ما تا ۱۰سالگی برا هلیکوپتر بای بای میکردیم که چراغ بزنه واسمون !

 

[یکی از بچه ها]

به یکی میگن برو خبر مرگ پدر همسایه رو بده
طرف میره در میزنه میگه بابات خونه است
پسر مرده میگه نه شب می یاد.
طرفم میگه حالا بشین تا بیاد!

 

[یکی از بچه ها]

طرف می ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می گه:
آقازاده دانشگام میرن؟ طرف می گه: مسافر گیرش بیاد چرا که نه!

 

[یکی از بچه ها]

بابام : میخوام این ترم معدلت ۱۸ بشه !
من : باشه ! من این ترم معدلم ۲۰ میشه !
بابام : شوخی میکنی… !؟
من : خودت سر شوخی رو باز کردی

 

[مهشید جونی]

واقعا دلم میخواد ی روزی از پدر مادرم بپرسم
اون عیدی های دوران بچگیم رو که ازم میگرفتین و قرار بود
برام حساب بانکی باز کنید، الان دقیقا تو کدوم بانکن؟

 

[یکی از بچه ها]

ﻧﻤﺮﻩ ٢٠ ﻛﻼﺳﻮ: ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻡ!
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﻮﺷﻮ ﺣﻮﺍﺳﻮ: ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻡ!
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﻬﺮ ﭘﺮﻳﺎ
ﺍﻭﻥ ﻛﻪ ﺟﺎﺵ ﺗﻮ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﺳﻮ
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﻟُﺪﻓﻦ

 

[یکی از بچه ها]

شماهم وقتی میخواید ببینید یکی خوابه و داره نفس میکشه یا نه
به جای اینکه صداش کنید
نگاه شکمش میکنید ببینید بالا و پایین میشه یا فقط من اینجوریم !؟

 

[یکی از بچه ها]

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه ، می گم پدر جان استادمون گفت
بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن

 

[یکی از بچه ها]

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﻧﻌﻨﺎﯾﯽ ﺷﯿﮏ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺷﻢ ﺑﯿﺎﺩ… ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺍُﺭﺑﯿﺖ ﺷﺪﻩ ۱۸۰۰ ﺗﻮﻣﻦ.

 

[یکی از بچه ها]

دیدین شبا که خونه ساکت میشه اسباب وسایل تو خونه شروع میکنن به صدا درآوردن؟
الهی بگردم ؛ خستگی در میکنن!
عاشق صدای قلنج شکوندن تلوزیونم.

 

[یکی از بچه ها]

با پسر عموم رفتیم واسش شلوار بخریم. بعد کلی گشتن از یه شلوار خوشش اومده.
پولو داده به من میگه برو حساب کن، فقط تا جایی که میتونی تخفیف بگیر!
به مغازه‌ داره میگم قیمتش چنده؟ میگه ۶۵۰۰۰ تومن! بعد کلی فک زدن ۵۰۰۰۰ تومن بهش دادم،
یهو پسرعموم از اون طرف اومده میگه: ایمان خیلی کم دادی که! ۵۸۰۰۰ بده بهش!!!
فک و فامیله داریم؟

 

[یکی از بچه ها]

.
بابام با کلی‌ دعوا که این شیر‌های گرونو که میگیرم چرا نمیخورین خراب می‌شه می‌ریزیم دور
میگم شیر کاکائو بگیر
میگه نه زود میخورین تموم می‌شه باز باید بگیرم
فک و فامیله داریم!؟؟
.

 

[یکی از بچه ها]

این بابا بزرگم هر وقت میرم خونشون به مدل ریش من گیر میده !
ته ریش : این چیه آخه مثل بز شدی
پروفسوری : اندازه گاو نمیفهمی پروفسوری گذاشتی ؟
کلا بدون ریش : مردی که سبیل نداشته باشه مرد نیست خ و ا ج ه ست
با ریش کامل : یه همچین ریشی داشته باشی و نماز نخونی رو باید ش ا ش ی د توش
ما موندیم چی کار کنیم؟
فک و فامیله داریم؟

 

[یکی از بچه ها]

.​

پسر عموم رفته با دختر خاله‌ش ازدواج کرده . داداشم میگه اینا از کجا همو پیدا کردن ؟!
فک و فامیله داریم ؟

 

[یکی از بچه ها]

مامانم خطاب به مرغ مینامون:
سلام عزیزم، سلام پسرم صبحت بخیر! خوب لالا کردی؟
بزار برات دون بیارم عشقم بخوری چاق بشی
چله بشی… آی مامان قربونت بره.. ای جانم ای جانم!
مامانم خطاب به من:
هوی شتر نمیخوای اون تن لشت رو از جات بلند کنی؟
انقدر آدم لــــــــــــــَش!!

 

[یکی از بچه ها]

رفتم کفش بخرم یه کفش پوشیدم خوشم اومده میگم همینو میخوام فروشنده میگه اون لنگشم بدم میگم پـَـ نـَـ پـَـ بده پسر حاکم پیدام کنه…

 

[یکی از بچه ها]

یکی از این سوسک کوچیکا از جلو پام رد شده یه دستمال از جیبم درآوردم … دوستم میگه میخوای بکشیش ؟ پـَـ نـَـ پـَـ آبریزش بینی داره میخوام نریزه رو قالی

 

[یکی از بچه ها]

زنه دوقلو زایده…پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش….زنه میپرسه:اون یکی هم میارین؟؟؟پرستاره گفت: پـَـ نـَـ پـَـ فعلا اینو ببرین استفاده کنین…ده روز بعد از فعال سازی اون یکی هم پست میکنیم درِ خونتون

 

[یکی از بچه ها]

رفتم تو ماهی فروشی به فروشنده می گم :آقا یه ماهی قزل آلا بدین.میگه : واسه خوردن میخای؟میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اومدم واکسن هاری و کزازشو بزنم و برم

 

[یکی از بچه ها]

رفتیم یه باغی دزدی من از درخت رفتم بالا دوستم میگه رفتی گردو بچینی؛ پـَـ نـَـ پـَـ گنجشکم رفتم آشیون بسازم. یه دفعه گفت وای صاحب باغ داره میاد بهش میگم حالا تو فرار میکنی ،میگه پـَـ نـَـ پـَـ منتظر میمونم تو آشیانتو بسازی

 

[یکی از بچه ها]

پیرزنه ، زنگ زده خونه … میگه مامان تشریف دارن؟ ، میگم کاریشون داشتین؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ به این بهونه میخواستم با خودت بیشتر آشنا شم… امروز کی وقتت آزاده ؟

 

[یکی از بچه ها]

رفتم خونه دانشجویی یکی از دوستام داشتم یکی از ظرفای چرب مورچه زدشو می شستم اومده بالا سرم میگه ای وای چی کار می کنی داری ظرف و می شوری؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ مورچه ها هوس آب تنی کرده بودن آوردمشون حموم!
::

 

[یکی از بچه ها]

::
به یارومیگم افتابه داری؟میگه براخونه می خوای؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ براقالب کیک جشن تولد بابام می خوام،اخه سنتی دوست داره.
::

 

[یکی از بچه ها]

سر صبح داشتم نرمش میکردم بابام پرسید داری نرمش میکنی. پـَـ نـَـ پـَـ قر تو کمرم فراوونه نمیدونم کجا بریزم

 

[mohammad5mousavi]

خدایا خدایا
این کپی پیست رو از بچه ها نگیر
آآآآآآآآآمـــــــــــــــــیـــــــــــــن

 

[یکی از بچه ها]

خدایا خدایا
این کپی پیست رو از بچه ها نگیر
آآآآآآآآآمـــــــــــــــــیـــــــــــــن

الهیییییییییییییییییی آآآآآآآآآآآآآآآآآآااااامیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین
تا چشت دراد

 

[mohammad5mousavi]

الهیییییییییییییییییی آآآآآآآآآآآآآآآآآآااااامیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین
تا چشت دراد

یه نیم نگاه به صفحات قبلی مینداختی ...

 

[یکی از بچه ها]

یه نیم نگاه به صفحات قبلی مینداختی ...

دادا شما بگو یه نظر.
آخه خیلی زیاد بود حوصله نداشتم