به حسنِ زود گذر بیش از این مناز ای دوست که دورِ گل به سر آید ،بهار می گذرد.
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 8, 2010 #511 به حسنِ زود گذر بیش از این مناز ای دوست که دورِ گل به سر آید ،بهار می گذرد.
nazanin jamshidi کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 9, 2010 #512 تیغ دو ابرو کشیده ای بقتل جان من تیری نگاهی بس است باین دلی پرخون
nazanin jamshidi کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 9, 2010 #513 از جرم عشق، پيش کسم گر چه راه نيست يارب تو آگهي که محبت گناه نيست
nazanin jamshidi کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 9, 2010 #514 اشک در چشمان من طوفان غم داردبه دل خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز دل
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 10, 2010 #515 شب کوته و تو ملول و افسانه دراز شمعی و رخِ خوبِ تو ،پروانه نواز
B "Baran" عضو جدید Mar 10, 2010 #516 رشته پیوند یاران را بریدن سهل نیست چهره برگ خزان زرد از جدایی می شود
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Mar 10, 2010 #517 غافل مشو ز مرگ، که در چشم اهل هوش موی سفید رشته به انگشت بستن است
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 15, 2010 #518 گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم که صد دریای آتش از شراری میشود پیدا
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Mar 15, 2010 #519 بر زمین ناید ز شادی پای ما چون گردباد تا لباس خاکساری در بر ما کردهاند
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 16, 2010 #520 صائب صائب یافت در بی بصری گمشدۀ خود یعقوب دیده از هر که گرفتند بصیرت دادند
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 24, 2010 #521 مكن تعجيل در تحصيل مقصود بسا ديري كه باشد خوشتر از زود ...
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 24, 2010 #522 از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است ...
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 24, 2010 #523 نشاط دهر به زخم ندامت آغشته است شراب خوردن ما شیشه خوردن است اینجا
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 24, 2010 #524 پردهٔ شرم است مانع در میان ما و دوست شمع را فانوس از پروانه میسازد جدا
ع عجله عضو جدید Mar 24, 2010 #525 یه چند خط رو مینویسم نمیدونم ماله کیه خیلی وقته حفظم دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره ... دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره ... ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگهدار ... به چشمای غزل خون میرسی خودتو نگهدار... ای دل دیگه بالو پری نداری داری پرپر میشیو خبر نداری .... ای دل دیگه بسه عاشق شدن اندازه داره این دل دیونه صد دروازه داره صد بار اگه عاشق بشی بازم اسیری صیاد غم هر روزصیدی تازه داره
یه چند خط رو مینویسم نمیدونم ماله کیه خیلی وقته حفظم دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره ... دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره ... ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگهدار ... به چشمای غزل خون میرسی خودتو نگهدار... ای دل دیگه بالو پری نداری داری پرپر میشیو خبر نداری .... ای دل دیگه بسه عاشق شدن اندازه داره این دل دیونه صد دروازه داره صد بار اگه عاشق بشی بازم اسیری صیاد غم هر روزصیدی تازه داره
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 25, 2010 #526 ز هم جدا نبود نوش و نیش این گلشن که وقت چیدن گل، باغبان شود پیدا
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Mar 25, 2010 #527 بود تا در بزم یک هشیار، ساقی مینخورد باغبان آبی ننوشد تا گلستان تشنه است
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 25, 2010 #528 چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه اي جان من خطااينجاست . حافظ.
ب بشارت عضو جدید Mar 31, 2010 #529 خنک آن قمار بازی که ببازد آنچه بودش ونماند هیچش الا ،هوس قمار دیگر
maryam_22 عضو جدید کاربر ممتاز Mar 31, 2010 #530 از سينه تنگم دل ديوانه گريزد ديوانه عجب نيست كه از خانه گريزد من از دل و دل از من ديوانه گريزان ديوانه نديدم كه ز ديوانه گريزد
از سينه تنگم دل ديوانه گريزد ديوانه عجب نيست كه از خانه گريزد من از دل و دل از من ديوانه گريزان ديوانه نديدم كه ز ديوانه گريزد
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 4, 2010 #531 دلم فرياد مي خواهد ولي در انزواي خويش چه بي آزار با ديوار ، نجوا مي كنم هر شب
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 4, 2010 #532 تو سؤال و حاجتی , دلبر جواب هر سؤال چون جواب آید , فنا گردد سؤال اندر جواب
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 4, 2010 #533 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif اوحدی از من مدار چشم خموشی، که وقت گل مشکل کسی خموش کند عندلیب را آخرین ویرایش: Apr 5, 2010
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif اوحدی از من مدار چشم خموشی، که وقت گل مشکل کسی خموش کند عندلیب را
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 5, 2010 #534 گــرچــه از آتش دل چون خم می در جوشــم مهر بر لب زده ،خون می خورم و خاموشــم
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 5, 2010 #535 آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
EVER GREEN عضو جدید Apr 5, 2010 #536 اوحدی اوحدی بیگانه گشتم از همه خوبان به مهر تو وآن ماه شوخ دیده نگشت آشنا هنوز
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 6, 2010 #537 می بده تا دهمت آگهی از سر قضا که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Apr 6, 2010 #538 زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
*** s.mahdi *** مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Apr 6, 2010 #539 در جستجوي اهل دلي عمر ما گذشت جان در هواي گوهر ناياب داده ايم.