سلام
من این اقا رو تا قبل از اومدن به خواستگاری نمی شناختم. دو جلسه با مادرش خونه ما اومدن و ما با هم صحبت کردیم. بعد از اون به دلیل سفر پدر و مادر من ارتباط تلفنی و چتی ما شروع شد تا اشنایی بیشتری داشته باشیم. البته خود ایشون و خانوادشون خواستار این ارتباط بودن. تو این مدت با چت کردن ارتباط ما زیاد شد و تقریبا هر روز خبری از هم داشتیم. تا اینکه پدر و مادرم از سفر برگشتن و بعد از اون باز هم یک جلسه ایشون رو در منزل دیدم. بعد از اون هم به خواست ایشون و با اطلاع خانوادشون سه بار در بیرون از منزل ملاقات داشتیم. تا اینکه بعد از اون ملاقات دیگه خبری ازش نشد. تو مدتی که قرار ملاقاتها رو می گذاشت خیلی ابراز علاقه و دلتنگی می کرد و ارتباط ما تقریبا از حالت دو تا غربیه خارج شده بود. تا اینکه دیگه ازش خبری نشد و حالا بعد از سه هفته میگه ببخشید که نبودم و عذر خواهی کرده ولی من نمی تونم بهش اعتماد کنم. ادمی که بعد از اون همه ارتباط یک دفعه سه هفته غیب میشه بدون هیچ خبری و حتی بدون اینکه دلیل قابل قبولی برای نبودنش بیاره. فکر می کنم ادم قابل اعتمادی نیست. به نظرتون درست فکر می کنم؟
سلام بر شما
عجب جالب اينه خانوادش هم همراهيش مي كردن
يك سوال اين ارتباط تلفني چتي دو خانواده در اطلاع بودن؟
اشتباه شما اين بود ارتباط چتي قبول كردين ...............ببينيد شايد فكر كنيد مهم نبوده بلاخره ارتباط..........اما هر چير يك حرمت داره وقتي اون محدود ها مرزها چارچوب بندي نشه مشكلات پيش مي ايد
اشتباه ديگه د راين مورد هيچ وقت يك فرد از پشت نت نميشه شناخت اينكه ميگم صد در صد يعني تبصر قانون نداره انقدر كه توي نوشتن راحتي توي حرف زدن راحت نيستي
الان من با انگشتام هر چي مي تونم تايپ كنم حتي لحظه اي فكر كنم اون چيزي نشون بدم كه دوست داشتم باشم اما نيستم..........پس تا اينجا شناخت چتي شما از ايشون صفر ميشه
اما ارتباط بيرون چه سوالاتي مي كردي شما بحث ابراز علاقه ميگيد چه طور ميشه دو نفر با چند جلسه اون هم به اين شكل طرف به فكر ابراز علاقه بيفته
يا ايشون زود احساسي ميشن يا جدي درمورد زندگي فكر نمي كنن بلاخره يك مسئله اي اين ميان هست
اشتباه شما اين بود اجازه اين ابراز داديد بايد رابطه شما فقط شناختي بود شناخت كه به علاقه ميرسه نه علاقه به شناخت
مورد بعدي تفاوت سطح و معيارهاتون هست
شما يك فرد تحصيل كرده كار خوب شايد پر شر و شور يا منطقي بخواي
خب اين طرف اينها چون نداره شايد هم معيارش با شما فرق كنه به جاش مثلا زيبايي اخلاقيات يك سري ديگه معيارها داشته باشه
پس دليل نميشه و ا زاين لحاط خودت برتري بدي هر انساني به سطح خودش معيارهاي خاص خودش داره
شايد شما با تحصيلاتت ملاك قرار گيري ولي اون براش مهم نباشه به جاش دوست داشته باشه همسرش زيبا يا خصوصيات ديگه داشته باشه
بيشترين چيزي كه به نظرم ميرسه ايشون احساسي شده بوده حالا جوش خوابيده.....يا دچار شك شده نتونسته يك تصميم درست بگيره ......
اما اين ارتباط شما ديگه درست نيست بيشتر بهتون صدمه ميزنه .............سعي كنيد رابطه فردي باهاشون قطع كنيد بذاريد خانوادش هم بفهمن اين نوع خواستگاري كردن درست نيست
تنها شرطتون اطلاع به خانواده اقدام خانواده ها باشه و اين مدت هم تصميم قطعي بگيريد همه احساس ها هر چي بوده كنار بذاريد به خواسته ها سطح ها ملاك ها و رفتارهاي ايشون بيشتر توجه كنيد
شما ميگيد خيلي چيزهاشون نمي پسندين مي تونيد يك عمر اينطوري زندگي كنيد؟