تاپیک جامع آموزش زبان عربی

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
#فروق_لغوية

🌸 تفاوت خاطئ و مُخطِئ

الخاطئ: اسم فاعل من الفعل الثُّلاثي (خَطِئَ)
و هو يعبر عن القائم بالخطأ متعمدًا.

المُخطِئ: اسم فاعل من الفعل الرُّباعي (أخطأ)
و هو يعبر عن المخطئ بغير عمد.

- فالخاطئ: من ارتكب الخطأ متعمدًا.
- و المخطئ: من ارتكبه غير قاصد.

خاطئ کسی است که عمدا کار اشتباه انجام میدهد ولی مخطئ کسی است که سهوا خطایی انجام داده است، اولی از ثلاثی مجرد و دومی ثلاثی مزید است



⭐️يُقال للشخص الذي حاول الإجتهاد ولم يصب ، كما في قوله تعالى: ( ربنا لا تؤاخذنا إن نسينا أو أخطأنا).


⭐️يقال للشخص الذي تعمّد الخطأ ، كما في قوله تعالى: ( إنّ قتلهم كان خطئاً كبيرا).
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
#المصطلحات_العسكرية

🔹ادارهُ التًّجنید : ادارۀ ی نظام وظیفه

🔹حِذاءٌ عسکریٌ (بِشطارَه) : پوتین نظامی

🔹الاِستعدادات العسکریًّهُ : تدارکات نظامی

🔹حَربُ العِصاباتِ : جنگ های چریکی و پارتیزانی

🔹الاِستعداداتُ العسکریًّهُ عَلَی اَوسَع المناطقِ : تدارکات نظامی در سطح وسَیع

🔹حامِیهٌ الدَّرکِ : پادگان ژاندارمری

🔹الاَحکامُ العُرفیّهُ (قرار خطرِ التجُّولِ ) : حکومت نظامی - مقررات منع عبور و مرور

🔹حالَهُ الطّواریٌ فِی الجیشِ : حالت آماده باش در ارتش

🔹الاِحتلالُ العسکریُّ : اِشتغال نظامی

🔹حَرَسُ الحُدود: پاسداران مرزی

🔹انقلابٌ عسکریٌّ : کودتای نظامی

🔹الحربُ الاَهلیَّهُ : جنگ داخلی

🔹امیرالٌ بحریٌّ : دریادار
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
✳️✳️ تعلیم_المصطلحات_العربیة*

✅ مراحل الدراسة

✳️ مهد کودک: روضة الأطفال
✳️ دبستان: المرحلة التمهيدية / الابتدائیة
✳️ راهنمایی: المرحلة المتوسطة
✳️ دبیرستان: المرحلة الثانویة
✳️ دانشگاه: الجامعة
✳️ دانشکده: الکلیة
✳️ رشته: الفرع، القسم
✳️ دیپلم: شهادة الثانویة العامة
✳️ کارشناسی: البکالوریوس
✳️کارشناسی ارشد: الماجستیر
✳️دکتری: الدکتوراه

🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
⭕️أسماء الأصوات

🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸

🔹أصوات الإنسان:
- أصوات الناس: هيضلة.
- صوت الناس المزعج: ضجيج.
- صوت الفم: نطق، كلام، قول، تمتمة، همس...
- صوت تجويد القرآن: ترتيل.
- صوت النداء: هتاف، صياح.
- صوت التشجيع: أهازيج.
- صوت المريض: أنين.
- صوت الثكلى: عويل.
- صوت البكاء: نواح، خنين.
- صوت الأذن: طنين.
- صوت الأيدي: تصفيق.
- صوت الأرجل: دبيب.
- صوت الأمعاء: غرغرة.
- صوت الأنف: شهيق وزفير، عُطاس.
- صوت الأسنان: اصطكاك، الصَّريف، الصَّرير.
- صوت المفاصل: فرقعة.
- صوت القلب: نبض.
- صوت أسف: آهات.
- صوت نفخ الهواء: صفير.
- صوت النوم: شخير.
- صوت الفرحة: زغاريد، صيحة.
- صوت النجدة: صيحات.
- صوت الطرب: غناء.
- صوت حركة الإنسان : الجِرْس.
- صوت البكاء: النحيب.
- صوت الطفل عند الولادة: الاستهلال.
- صوت المشتاق: التأوّد.
- صوت المستطيب: التأخيخ // " أَخ ، أَخ ".
- صوت بكلام غير مسموع: التَّجمجم، والتَّغمغم.
- صوت الشفة غير المسموع: التمتمة.
- صوت المتذوّق باللسان: التمطّق.
- اجتماع أصوات الناس والدواب: الجَلَبَة.
- الصوت الشديد عن الفزعة أو المصيبة: الصّراخ، الزَّعْقَة.
- الصوت الشديد عند الخصومة أو المناظرة: الصَّخَب.
- صوت تردّد النَّفَس في الصدر عند خروج الروح: الحشْرَجَة.
- اجتماع أصوات الناس والدواب: الضَّوضاء.
- صوت الضحك: القَهْقَهَة.
- صوت المعدة عند الجوع: الكَرْكَرَة.
- صوت تنفُّس الذي يشعر بالبَرْد: الكَهْكَهَة.
- صوت المرأة التي تصيح: واويلاه: الوَلْوَلَة.
- أصوات مبهمة لا تُفهم: اللّغَط.
- صوت الجيش في الحرب: الوَغَى.
- صوت المكروب الذي يخرج خافياً: الحنين.
- صوت الكلام الخافت: الهَمْس.
- صوت الخطى: الوَقْع.
- صوت الصدر: الزَّفْر.
- إخراج النَّفَس بأنين عند عدم الرضى ، أو عند عمل أو شِدّة: التذمّر.
- صوت الحق: اللعلعة.

🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔴 ضرب المثل :

🌷الغِیْبَه جُهْدُ العاجِزِ : غیبت، نهایت تلاش آدم ناتوان است .

🌷کُلُّ شاهٍ تُناطُ برِجْلَیْها : هر گوسفندی را به پای خودش آویزند. هر که را توی گور خودش می گذارند.

🌷کُلُّ کَلْبٍ ببابه نَبّاحٌ : هر سگی در خانه ( صاحبش ) پارس می کند. هر سگی به خانه، شیر نر است.

🌷کُلُّ مَبْذُولٍ مَملُولٌ : هر چیزی بخشیده شود، بی ارزش می شود و دلزدگی می آورد.

🌷کُلُّ هَمٍّ إلَی فَرَجٍ : پایان شب سیه، سفید است.

🌷کَما تَدِیْنُ تُدانُ : همچنانکه قرض بدهی به تو قرض داده می شود.

🌷کَما تَزْرَعُ تَحْصُدُ : همان طور که میکاری درو میکنی .

🌷لا تَقْتَن مِنْ کَلْبِ سُوْءٍ جَرْواً : از سگ بد ، توله نگه مدار .
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
💢 کابتن طلال:
🔸سأبذل جُهدي لِ... : تلاشم را می کنم تا ...
🔹سأبذُلُ جُهدي لإقناعه: تلاشم را می کنم تا او را قانع کنم.
🔸الاستثمار: سرمایه گذاری، بهره برداری،
🔹أنت ثروة حقيقية لا بدّ من استثمارها: تو یک ثروت واقعی هستی که باید از آن استفاده شود/ که باید از آن بهره مند شد
🔹القصة وما فيها أنَّ... : تمام داستان این است که ... ، جریان این است که ...
🔸منتخب المدارس لکرة القدم: تیم فوتبال منتخب مدارس
🔹حجّته معروفة جدا: دلیل آن/او بسیار معروف است
🔸سأخرج لأری من الطارق: می روم ببینم چه کسی در می زند؟
🔹صَدَقَت توقّعات طلال: پیش بینی های طلال درست از آب در آمد
🔸لکن من دون جدوی: اما بی فایده ، اما هیچ فایده ای نداشت
🔹عرْقَلَ، یُعَرْقِلُ، عَرقَلَةً: دشوار ساختن، بعرنج ساختن، پیچیده کردن (چیزی را)؛ مانع (کسی یا چیزی) شدن، سنگ انداختن (سر راه کسی)، راه بستن (بر کسی).
🔸لا أرید لأي ریاضة أن تُعرقل دراسة ولدي: نمی خواهم هیچ ورزشی مانع درس خواندن پسرم شود
🔹رأس الحربة في الهجوم: [بازیکن] نوک حمله
🔸استقبال فریق أجنبي: میزبانِ یک تیم خارجی شدن
🔹قدِّر الموقف: موقعیت را درک کن
🔸المباراة الحاسمة: مسابقات تعیین کننده، مسابقات سرنوشت ساز
🔹عقله مُحَلِّقٌ في مکانٍ آخر: عقلش در یک جای دیگری سیر میکند/پرواز میکند
🔸هدفٌ مقابل لا شيء : یک - هیچ ، یک - صفر
🔹الحکم یُطلق صفارة نهاية الشوط الأول: داور سوت پایان نیمه اول را به صدا در می آورد
🔸الشوط الأول: نیمه اول
🔹الشوط الثاني: نیمه دوم
🔸المدرّب: مربی
🔹هتاف الجمهور: تشویق تماشاچیان، فریاد حاضران، فریاد جمعیت
🔸کابتن طلال سَدِّد: کاپیتان طلال شوت کن
🔹 زيّ المنتخب: لباس تیم منتخب
🔸ارتدي زي المنتخب: لباس تیم منتخب را بپوش
🔹ریثما: تا اینکه... ، تا ...
🔸ارتدي زي المنتخب ريثما اُجَهِّزُ السیارة: تا ماشین رو آماده میکنم، لباس تیم منتخب را بپوش
🔹تسديد رکلة الجزاء: زدنِ پنالتی
🔸رکلة الجزاء: پنالتی
🔹لاعب دفاع: بازیکن دفاع
🔸هدف التعادل: گل تساوی
🔹یا للروعة: ای جانم (تعبیرٌ یُقصد به الاستحسان لشيء ما.)
🔸مسرعٌ کالسهم تجاه المرمی: مانند تیر به سمت دروازه می شتابد
🔹المرمی: دروازه
🔸الموهبة الحقيقية ثروة تستحق منا التشجیع: استعداد حقیقی ثروتی است که سزاوار/شایسته تشویق ماست/استعداد حقیقی موهبتی است که باید آن را قدر دانست
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔴 المفردات والتعابیر والأسالیب: ☝☝☝☝

💢 زيارة خاصة: دیدار ویژه
🔸لیس من عادته أن ... : عادت ندارد که ... ، این عادت او نیست که ...
🔹لیس من عادةِ أبي طلال أن ... : از عادت های ابوطلال نیست که ... / ابوطلال عادت ندارد که ...
🔸هذا ما یَشغَل تفکيري أیضا : این ذهنِ مرا نیز مشغول/درگیر کرده است
🔹فلنفکّر في الأمر: (بیایید) بهش فکر کنیم / در موردش فکر کنیم
🔸حل (ج. حلول): راه حل
🔹حلولٌ توفّر الراحة للضیف القادم: راه حل هایی که راحتی و آسایش مهمان در راه را فراهم کند
🔸القادم: اسم فاعل از قدم یقدم، یعنی کسی که دارد می آید. مثلا: الرجل القادم نحونا: مردی که دارد به سمت ما می آید.
🔹أنبوب میاه: لوله آب
🔸صنبُور (ج. صنابير): شیر آب، لوله قوری
🔹سنثبّت علی الطاولة أُنبُوب میاهٍ وصنبورا: لوله و شیر آبی را روی میز نصب می کنیم
🔸مضَخَّة: پمپ آب
🔹مضَخَّةٌ تَضُخُّ الماء إلی الصنبور: پمپی که آب را به سمت شیر آب پمپاژ کند
🔸الملعقة الآلية: قاشق اتوماتیک
🔹قد یشعر بالملل: ممکن است احساس ملالت/بی حوصلگی کند
🔸اختراعي هذا قادر علی تسلیته: این اختراع من، می تواند او را سرگرم کند
🔹تسلية: سرگرمی، تسلی، بازی، تفریح، وقت گذرانی
🔸من دون أن یبذل الجهد: بدون اینکه تلاشی بکند
🔹بذَل جُهداً: تلاش کرد، کوشش کرد
🔸ذراع معدني: بازوی فلزی
🔹یقوم آلیا بتقلیب الصفحات: به طور اتوماتیک صفحات را ورق می زند
🔸عبقري/عبقرية (ج.عباقرة): نابغه
🔹مروحة ورقية: پنکه کاغذی
🔸تجفیف العرق: خشک کردن عرق
🔹أصابع لحكّ الرأس: انگشت هایی برای خاراندن سر
🔸مغسَلَة: لگن دستشویی، طشت لباس شویی ——» (در این کلیپ منظور «لگن شستن دست» است)
🔹 حان الوقت لِ: وقتِ ... است، وقتشه که...
🔸یبدو أنَّنا ... : به نظر می رسد که ما ...
🔹یبدو أنَّنا قد جئنا في وقت غیر مناسب: به نظر می رسد که ما در زمان مناسبی نیامده ایم.
🔸فوضی: بی نظمی، آشفتگی، آشوب؛ هرج و مرج، بی سر و سامانی، اغتشاش
🔹أعرف جیدا أن أتدبّر أموري: خوب بلدم که از پس کارهای خودم بر بیام.
🔸الإعاقة الجسدية: معلولیت جسمی
🔹الإعاقة الجسدية لا تعني عجز العقل عن التفکير: معلولیت جسمی به معنای ناتوانی ذهن در فکر کردن نیست.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔴 آموزش ترجمه :

✅ الاتحاد الآسيوي يرفض طلب الهلال السعودي بتأجيل مباراته
✅ کنفدراسیون آسیا درخواس الهلال عربستان مبنی بر تأخیر مسابقه خود را رد کرد
💫 المفردات:
💢 رفض: رد کرد، نپذیرفت

✅ الهلال السعودي يطلب تأجيل مباراته ضد شاهر خودرو الإيراني
✅ الهلال عربستان خواستار به تأخیر افتادن بازی خود در مقابل شهر خودرو شد
المفردات:
💢 تأجیل: تأخیر

⭕️ نکته
در تیتر اخبار عربی، گاهی برای نشان دادن اهمیت خبر در اشاره به رویدادهای گذشته، به جای فعل ماضی از فعل مضارع استفاده میکنند.
در دو خبر بالا نیز، فعل های «یرفض» و «یطلب»، «رد کرد» و «خواستار شد» ترجمه شده اند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔴 پرکاربردترین #کلمات_ربطی

۱. ما=به نحوی که؛به طوری که؛تا اینکه
۲. بما=که؛به نحوی که ؛از جمله
۳. ممّا=به طوری که؛به گونه ای که؛تا بدانجا که
۴. کما=آن گونه که؛همچون؛همچنین
۵. فیما=در حالی که؛این در حالی است که
۶. فیما لو=چنانچه
۷. بینما=در حالی که؛این در حالی است که
۸. مثلما=آن گونه که ؛همچون
۹. بما فیها=از جمله
۱۰. اذ=چرا که ؛زیرا؛به طوری که؛زمانی که
۱۱. اذ ما=اگر
۱۲. اذا ما=چنانچه؛در صورتی که
۱۳. ما اذا کان=که آیا؛اینکه آیا؛اینکه
۱۴. عمّا اذا کان=اینکه آیا
۱۵. الّا اذا=جز اینکه؛مگر اینکه
۱۶. الّا اَنّ؛غیر انّ=جز اینکه؛البته؛اما
۱۷. اللّهم الّا=مگر اینکه؛جز آنکه
۱۸. بما اَنّ=از آنجا که؛با توجه به اینکه
۱۹. مع اَنّ=هر چند؛با وجود اینکه
۲۰. علی الرّغم من انّ...؛الا انّ=با وجود اینکه
۲۱. ذلک اَنّ=زیرا
۲۲. الی ذلک=از سویی ؛همچنین
۲۳. علی =علی رغم؛با وجود؛با تمام
۲۴. علی اَن=به شرط آنکه؛تا شاید؛بلکه
۲۵. وعلی ذلک=بنابرین؛با توجه به این
۲۶. و علیه=به هر حال؛بنابرین
۲۷. بحیث=به طوری که؛به گونه ای که
۲۸. من حیث=از لحاظ
۲۹. الی حیث=تا جایی که
۳۰. کونها=زیرا؛به دلیل آنکه
۳۱. من شانه:در نوع خود
۳۲. هذا و ...=همچنین ؛از سویی
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🌧🌧🌧اسمهای باران به زبان عربی🌧🌧🌧

الطل : خفیف ترین باران را گویند.
الهتان : باران معتدل وملایم را گویند.
الوابل : باران های درشت وبزرگ قطره را گویند.
الحيا : بارانی که باعث رویش وسرسبزی زمین از گیاهان شود، را گویند.
الغيث : بارانی که بعد از مدت طولانی ببارد را گویند.
الغدق : باران زیاد را گویند.
الودق : باران زیاد پی در پی ومستمر
اليعلول : باران پی در پی که قطع شود سپس مجددا شروع به باریدن کند.
الشؤبوب : باران شدید که خرابی به بار آورد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🔴 برخی اصطلاحات فضای مجازی

🔹پیج = الصفحة الشخصية
🔸پیوستن به گروه = إنضمام إلى المجموعة
🔹تلگرام = تيليجرام
🔸تلگرام را به روز رسانی کن = قم بتحديث تيليجرام
🔹تنظمیات = الإعدادات
🔸جست و جو = البحث
🔹چت = الدردشة
🔸حذف گفتگو = مسح الرسالة
🔹دایرکت = المراسلة
🔸در حال به روز رسانی = جاري التحديث
🔹دیلیت اکانت = حذف الحساب
🔸دیلیت اکانت کرد = حذف حسابه
🔹ریپورت = الحظر
🔸ریپورتم = أنا محظور
🔹ریموو = الطرد
🔸ريموو شد = تمّ طرده
🔹سکرت چت = المحادثة السرية
🔸سنجاق کردن = التثبيت
🔹شبکه های اجتماعی = شبكات التواصل الإجتماعي
🔸ضبط صدا = تسجيل الصوت
🔹عکس ها و ویدئوها = الصور و المقاطع المرئية
🔸فالو کردن = المتابعة
🔹فالوور = المتابع
🔸فایل = الملف
🔹فیلتر شکن = فك الحجب/كاسر الحجب
🔸کاربر = المستخدم
🔹کامنت = التعليق
🔸کانال = القناة
🔹کپی = النسخ
🔸کلمات فضای مجازی = مفردات العالم الإفتراضي
🔹کلیک کردن = النقر
🔸کلیک کن = أنقر
🔹گروه = المجموعة
🔸لایک = الإعجاب
🔹لفت دادن = المغادرة
🔸لینک = الرابط
🔹مزاحمت = الإزعاج
🔸نوتیفیکیشن = الإشعار
🔹نوشتن پیام = إنشاء الرسالة/كتابة الرسالة
🔸هشتک = الوسم
🔸وضعیت = الحالة
🔹ویرایش = التعديل
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
#ضرب_المثل❤️

😁 مواعيدُ عُرقوب

داستان: عرقوب به برادرش قول داده بود که وقتی نخل شکوفه داد محصولش را به او بدهد. برادرش آمد، عرقوب گفت: برو تا قرمز شود.

برادرش سر وعده که آمد، به او گفت: برو تا رطب شود. رطب ها که خرما شد، عرقوب شبانه آنها را چید و برد و چیزی به برادرش نداد.

1. وعده سر خرمن،
2. بزک نمیر بهار میاد/کمبزه با خیار میاد 🐐
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🌺

راه تشخیص ترکیبات اضافی از وصفی


به سه روش می‌توان مرکبات اضافی را از وصفی تشخیص داد:


1. در ترجمۀ فارسی، کسرۀ اسم اوّل را برمی‌داریم و در انتهای ترکیب، به جایش فعل «است» قرار دهیم، چنانچه جملۀ معنی‌داری بود، مرکّب وصفی است، در غیر این صورت، مرکّب اضافی خواهد بود. طبق این روش می‌توان گفت: «فرزند زیبا است» امّا نمی‌توان گفت: «فرزند، زن است» لذا اولی ترکیب وصفی و دومّی ترکیب اضافی است.


2. دو کلمه را از یکدیگر جدا می‌کنیم، اگر در عالم خارج دو چیز بودند، ترکیب اضافی است و اگر یکی بودند، ترکیب وصفی است. برای نمونه «فرزند» و «زیبا» در یک شیء خارجی متجلّی می‌شوند بر خلاف «فرزند» و «زن» که فرزند یک شخص و زن شخص دیگری است.


3. آخرین راه تشخیص، اضافه‌ کردن «تر» به آخر مرکّب است، چنانچه معنادار بود وصفی است و چنانچه نا مفهوم بود، ترکیب اضافی است.

«فرزند، زیباتر است» «فرزند، زن‌تر است»
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
اضافه‌ی اسم فاعل به مفعول به

مفرد: <إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها> >لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوه‏> <اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ> <رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ> <آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّه‏>
مثنّی و جمع: <لا مُتَّخِذي أَخْدانٍ> <يا صاحِبَيِ السِّجْنِ> <الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْديهِمْ> <مُهْطِعينَ مُقْنِعي‏ رُؤُسِهِم>‏ <هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِه‏> <هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّه> <لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ>

منبع
کانال نحو کاربردی
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
وجه نامگذاری حروف شبیه به لیس


از آنجا که این حروف شباهت معنوی «نفی جمله» و «جمود» و عَملی «دخول بر جمله اسمیه» و «رفع به اسم و نصب به خبر» به «لیس» دارند، لذا به این کلمات، حروف شبیه به «لیس» می‌گویند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
نعت نعت
آیا توصیف خود نعت توسّط نعت دیگر جائز است؟
برخی مخالف هستند، امّا سیبویه توصیف نعت را جائز می‌داند که حرف حقّ همین است.
هذا ورقٌ أبیضُ ناصِعٌ یعنی شدید البیاضِ
(این برگه‌ی خیلی سفیدی است)
برگه‌ی سفید خودش درجات مختلفی دارد، برخی کمی تیره و برخی به شدّت سفید هستند، لذا توصیف «أبیض» به «ناصع» صحیح است.
هذا وجهٌ مُشرِقٌ أیُّ مُشرِقٍ.
(این صورت سرخی است عجب سرخی)
اصلاً برخی از نعت‌‌ها تا وقتی توسّط نعت دیگری توصیف نشوند، نعت نیستند. این گونه نعت‌ها همان نعت توطئه هستند که درباره‌اش قبلاً حرف زدیم. یعنی نعت‌هایی که مقدمّه‌ی بیان نعت دیگری هستند.


منبع
کانال نحو کاربردی
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
🌺#مع🌺

⏪مع از ظروف مبنی مشترک بین زمان و مکان است، که به دو صورت مضاف و غیرمضاف بکار می رود.

✅حالت اول: هرگاه به صورت مضاف بکار برود، ظرف زمان یا مکان است و غیرمتصرف می باشد.
وارکَعُوا مع الراکعین. (همراه با رکوع کنندگان رکوع کنید)

✅حالت دوم: هرگاه به صورت غیرمضاف بکار برود حال است و به معنای «جمیعا» است.

ذهبنا معا. (با هم رفتیم)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
#معناشناسی_مصدر

بین معنای مصدر مؤول و مصدر صریح تفاوت مهمی وجود دارد و آن عبارت است از:

۱.زمانی عرب از مصدر مؤول استفاده می کند ،که فعل فعلا واقع نشده بلکه در شرف وقوع است و شأنیت وقوع را دارد مثل:

لزید(لام جاره) أن یضرب

زید ممکن است که بزند،همچنانکه نجم الائمه گفته(رضی استرآبادی)

۲.لزید (لام جاره) ضرب (مصدر)

اینجا یعنی زید قطعا ضرب را واقع ساخته.

پس اگر گفته شود المقام مقام ان یضرب زید(یعنی در این جایگاه امکان زدن زید وجود دارد.

اما اگر گفته شد المقام مقام ضرب زید(یعنی این جایگاه زدن زید است).

اقتباس از مفصل شرح مطول حجت هاشمی خراسانی،ج۲ /ص۱۷۰
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
آیا جملات زیر با هم تفاوت دارند؟
1 . ضربتُ زيداً
2 . زیداً ضربتُ
3 . زیداً ضربتُه
4 . زیدٌ ضربتُه

🔴کاوش معنايى:

1⃣مثال نخست یک جمله فعلیه عادی است و دلالت بر تجدّد دارد یعنی پدیده‌ای در خارج اتفاق افتاد(زدن زید) و زننده، خود گزارش داده است.

2⃣ مثال دوم نیز یک جمله فعلیه است اما عادی نیست بلکه ویژه است و حاوی حصر (که از راه تقدیم مفعول، حاصل شده است
قاعده
تقدیمُ ما هُوَ حقُّهُ التّأخيرُ يُفيدُ الْحصرَ و الاختصاص (تقدیم آنچه حقش تاخیر در جمله است، افاده حصر و اختصاص دارد)
در این مثال هم جایگاه مفعول تاخیر است و اغلب پس از فعل و فاعل می آید، حال در اینجا که مقدم شده، معنای حصر می رساند.

"بنابراين،"زیداً ضربتُ"-فقط زید را زدم- مساوی است با"ما ضربتُ الّا زیداً"

3⃣ مثال سوم"زیداً ضربتُه" هم جمله فعليه است والبته باز ويژه است.
(ویژگی اش از جهت تاکید است؛ زیرا در اصل چنین بوده است"ضربتُ زیداً ضربتُه"؛ طبق قاعده‌ی اشتغال).

4⃣ و اما چهارمین و آخرین مثال یعنی"زیدٌ ضربتُه"یک جمله‌ی اسمیه‌ی عادی است که افاده‌ی ثبوت می دهد یعنی گوینده، زننده‌ی زید است واین زنندگی به نام او ثبت و تثبیت شده است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
دونکته:

🔸راه های حصول حصر و اختصاص عبارتنداز:
ما و الاّ: ((مازیدٌ الاّ شاعرٌ))
لا و الاّ: ((لا الهَ الاّ الله))
تقديم: ((زیداً ضربتُ))-((بزیدٍ مررتُ))
تعریف خبر:((هُوَ الْباقی))؛(تنهاخداباقى ست)
ضمير فصل:((اُولئک هُمُ الْمفلحون))؛(فقط آنها، رستگار اند).

🔸جمله فعلیه، حاوی حدوث است و جمله اسمیه حاوی ثبوت.
برای ملموس تر شدن این قاعده به دو مثال ساده بسنده می کنیم:
🔹قَتَلَ زیدٌ
🔹زیدٌ قاتلٌ

به این دو مثال نیک بنگرید و سخت خیره شوید و ببینید چه می یابید؟!
خیره شدید؟چیزی یافتید؟
آفرین آفرین!
شما جمله ی:"قَتَلَ زیدٌ"را زیاد جدی نمی گیرید و از مفاد آن زیاد حساب نمی برید و نمی ترسید!
چرا؟
زیرا یک جمله‌ی فعلیه‌ی ساده است که مفادش(قتْل)تازه رخ داده و ای چه بسا تعمدی در کار نبوده واز روی اشتباه به وقوع پیوسته است واساسا زید با آدم کشی نسبتی نداشته است واین گناه بزرگ در نهادش ریشه ندوانده و نهادینه نشده. (این ها احتمالاتی است بسیار طبیعی که هر کسی با شنیدن"قَتَلَ زیدٌ" مى دهد. پس این جمله ى"قَتَلَ زیدٌ"چندان خطر
آمیز نیست)برخلاف وقتی که آدم بشنود:
"زیدٌ قاتلٌ" که موی بر بدنش سیخ می شود وهرگاه زید را از مسیری بسیار
دور هم ببیند می ترسد و راهش را کج می کند! راستی چرا این طور است؟
جواب این سوال را در ذات این جمله‌ی اسمیه‌ی محل گفت و گو یعنی"زیدٌ قاتلٌ"
باید دید و نیک کاوید...
چه،این صفت رذیله‌ی قتل وغارت و
ددمنشی در نهاد او تثبیت شده به گونه ای که هر کس دم دستش باشد،می کشد و نیک وبد هم نمی شناسد...
واین است معنی ثبوت در جمله اسمیه...

دو مثال دیگر:
🔹صلّی زیدٌ
🔹زیدٌ مُصَلٍّ

شما وقتی که می شنوید"صلّی زیدٌ" با این که زید مثلا در طول عمرش نماز نخوانده است و به اصطلاح عوام، هیچ بتی را نپرستیده است-چه احساسی به شما دست می‌دهد و چه احتمالی می‌دهید؟
آری،احتمال می‌دهید آن زید مزبور جوگیر شده است یعنی در مجلسی بوده است که همه، وقتِ نماز پا شدند و نماز خواندند او هم با آنان همراهی کرده است و نماز خوانده است...

برخلاف مثال دوم؛که هرگاه گفته شود:زیدٌ مُصَلٍّ؛(زید نمازگزار است) دیگر کسی احتمال نمی دهد که زید، مثلا جوگیر شده است و از رویِ ریا و تظاهر نماز خوانده است؛خیر هرگز چنین احتمالی به ذهنش نمی‌زند...چون جمله‌ی یادشده چنین احتمالی را بر نمی‌تابد...

بنابراین،"زیدٌ مُصَلٍّ" بدین معناست که او همواره و همیشه نمازش را می‌خواند وخلوت و جلوت نمی‌شناسد و حتی در خانه‌اش هم که تنهاست به تکلیف شرعی‌اش عمل می‌کند...
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تأثیر معنایی موصول در خبر دادن از مبتدا


به دو عبارت زیر توجّه کنید:

هذا الّذی نَصَرَنی. (این کسی است که یاریم کرد)
هذا نَصَرَنی. (این یاریم کرد)

چه تفاوتی بین این دو جمله است؟

جمله ی اوّل زمانی به کار می رود که مخاطب می داند کسی شما را یاری کرده است، ولی فرد مزبور را نمی شناسد، لذا با «الّذی نَصَرَنی» فرد مزبور معرّفی می شود. امّا جمله ی دوّم در جایی به کار می رود که مخاطب از اصل قضیه یاری کردن اصلاً خبر ندارد که با جمله ی «نَصَرَنی» آگاهش می کنیم.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
نظر رضی درباره‌ی علت صدارت طلبی «کم»


«کم» صدارت طلب است یعنی ما قبلش در ما بعدش عمل نمی‌کند همچنانکه ما بعدش در ما قبلش نمی‌تواند عمل کند.
علت صدارت طلبی «کم» استفهامی، همین استفهام است، یعنی اقتضای سؤال کردن ابتدای جمله است، امّا علّت صدارت طلبی «کم» خبری این است که «کم» خبری همچون «ربّ» با ورود به جمله‌ی خبری، آن را انشائی می‌کند. به همین جهت لفظی‌که متضمّن معنای انشاء دارد، باید اول جمله بیاید تا سایر اجزاء جمله‌ را از خبری بودن به انشائی بودن سوق دهد. بنابراین می‌توان چنین گفت: هر چیزی مثل استفهام، عرض، تمنّی، ترجّی، تشبیه، که در معنای جمله تأثیر دارد حقش این است که صدارت طلب باشد، چرا که اگر در غیر جایی جز اول جمله بیاید ترس این است که شنونده، جمله را به همان معنای اصلیش که خبری است حمل کند، مثلا اگر ادات استفهام یا تمنّی آخر جمله بیاید، شنونده در آخر عبارت وقتی با آن مواجه می‌شود، دچار سردرگمی و تشویش می‌شود لذا بهترین جایی که باعث می‌شود شنونده در مواجهه با جملاتی از این قبیل، معنای جمله را حمل بر خبری بودن نکند، و از همان ابتدا بفهمد منظور متکلم چیست، آغاز جمله است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تفاوت «معَ» و «معاً»


«معَ» در صورت مضاف بودن، ظرف مکان یا زمان است، «جِئتُ معَ زیدٍ» و در صورت منوّن بودن حال است، «جِئنا معاً».
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تفاوت «ضربَ زیدٌ بنفسِه غلامَهُ»
و «ضَربَ زیدٌ نفسُهُ غلامَهُ»


بود و نبود «باء» در معنای تأکید تأثیر دارد. «بنفسه» نشان دهند‌ه این است که با اینکه هیچ توقّعی از زید نبوده که این کار را انجام دهد، ولی خودش کار را انجام داده است. مثلاً از چنان شأن و مقام والایی برخوردار است که انجام چنین کاری از او بعید است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
وجه نامگذاری مستثنی


«استثناء» مصدر باب «إستفعال» از ماده‏ی «ثنی» و در لغت به معنای «بازداشتن» و «کنار زدن» آمده است. إستثنی الشیءَ. (آن را از یک قاعده‌ی عمومی اخراج کرد)

معنای لغوی استثناء، «بازداشتن و کنار زدن» است که در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده ‌است به این بیان که متکلّم با خارج کردن مستثنی از حکم مستثنی‏ منه توسط إلّا و نظائر آن، در واقع مستثنای را از تعلّق حکم مستثنی‏ منه، ‌کنار زده و یا به تعبیر دیگر حکم مستثنی‏ منه را از شامل شدن مستثنای، بازداشته است. با لحاظ قیودی که در تعریف اصطلاحی بیان شد همچون قید «به وسیله إلّا و نظائر آن» معلوم می‌شود که معنای لغوی، اعمّ از معنای اصطلاحی است؛ زیرا معنای لغوی استثناء را می‌توان با شکل و الفاظ دیگری نیز ادا کرد که تعریف و احکام «استثناء» اصطلاحی بر آن صادق نیست.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تفاوت «إنَّ زیداً قائمٌ» با «زیدٌ نفسُهُ قائمٌ»

با «زیدٌ قائمٌ قیاماً»


مضمون هر سه عبارت دارای تأکید است ولی تأکید هر یک با دیگری تفاوت دارد. عرب زبان هر جا نیاز به تأکید ببیند از تأکید استفاده می‌کند گاهی کلّ حکم را مانند جمله‌ی اوّل که کلّ حکم تأکید شده است، گاهی یک کلمه را تأکید می‌کند،مانند جمله‌ی دوّم که «زید» توسّط «نفس»، تأکید شده است، و گاهی در صدد تأکید حدث است، مانند جمله‌ی سوّم که تأکیدِ حدَث یعنی «قیام» است.
 

Similar threads

بالا