تالار مربوط به مطالب علمی به روز

تالار مربوط به مطالب علمی به روز

  • بله من دسترسی دارم

    رای: 2 50.0%
  • خیر ولی کمک میخوام

    رای: 2 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    4
  • نظرسنجی بسته .

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
زنگ زدگی یکی از بزرگترین مشکلات صنایع است.گاهی اوقات بعضی از

قطعات کوچک و حساس دچار زنگ زدگی می شوند که امکان زنگبری با

روشهای معمول نظیر اسید شویی و یا سند بلاست میسر است .مبدل زنگ

می تواند با زنگ تشکیل شده برروی سطوح ترکیب شده و تولید کمپلکس

پایداری بکند که به سطح فلز چسبیده و امکان اعمال پوشش رنگ را فراهم

می کند.

با استفاده ترکیبات تانن و اعمال آن برروی سطوح زنگ زده بالاخص سطوح

آهنی تولید تانات آهن III شده و این ترکیب آلی فلزی پایدار و نامحلول در

آب بعنوان یک پوشش محافظ برروی سطح عمل کرده و از ادامه فرایند زنگ

زدگی و خوردگی جلوگیری می کند.

پس از اعمال پوشش و گذشت 24 ساعت از آن می توان از رنگ برای

پوشانیدن سطح استفاده کرد بدون اینکه نیازی به برداشت پوشش تاننی

باشد.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
نام ماده:
اپوكسي رزين (EPOXY RESINS)
نام تجاری:اپوكسي رزين (EPOXY RESINS)
سایر اسامی:رزين اپوكسي
تاریخچه: در سال 1927 اولين تلاش ها براي توليد رزين از اپيكلروهيدرين در آمريكا انجام شد.
اولين سنتز رزين توسط دكتر كاستن انجام شد(در سال 1936)
موارد مصرف:چسب سازي ، رنگ سازي ، كفپوش ، عايق هاي الكتريكي
مجتمع های تولیدکننده:مجتمع پتروشيمي خوزستان
خواص فیزیکی و شیمیایی: فرمول : C[SUB]3[/SUB]H[SUB]50[/SUB][C[SUB]18[/SUB]H[SUB]19[/SUB]O[SUB]3[/SUB]][SUB]n[/SUB]C[SUB]18[/SUB]H[SUB]19[/SUB]O[SUB]3[/SUB]




اطلاعات ایمنی: سبب سوزش چشم و آسيب به قرنيه مي شود. سبب تحريكات پوستي ودر مواردي سوختگي به همراه دارد.

باعث سوزش مجاري تنفسي مي شود. قابل انفجار نيست. اثر محيط زيستي ندارد.


بخش اصلی پوششهای حفاظتی، رزین است كه سایر اجزاء را در درون خود نگه داشته و به عنوان محمل رنگ وظایف عمده ای

را در سیستم پوششی به عهده دارد و معمولاً رنگ را بر حسب نوعرزین آن می شناسند.

از وظایف اصلی رزین در پوشش، ایجاد فیلم رنگ روی سطح است. تركیبات با اندازه ملكولی كوچك ممكن است روی سطح به

خوبی پهن شوند ولی قادر نیستند كه فیلم ایجاد نمایند.

رزین ها در حقیقت پلیمرهایی و یا به عبارت بهتر كوپلیمرهایی با وزن ملكولی بالا هستند كه در درون زنجیره خود گروههای

فعالی دارند. رزین های پلی استر، پلی آمید، پلی اوراتان، پلی اوره، پلی سیلیكون، اوره فرمالدئیدی همگی مثال های انواع

پلیمرهایی هستند كه در صنعت رنگ و پوشش كاربرد دارند. این پلیمرها اكثراً در دمای محیط، مایع با ویسكوزیته بالا و ظاهر

عسل مانند، شفاف با فام زرد روشن تا مایل به قهوه ای هستند و یا به صورت پولك و دانه های جامدی هستند كه برحسب

نیاز در حلال مناسب حل می شوند.



ساختار خطي اپوكسي رزين







ساختار فضايي اپوكسي رزين








در شرایط مناسب واکنش، گروه اپوکسی می تواند با اسیدها، ایندرید اسیدها، آامینها و الکل واکنش تراکمی به همراه جابجایی

هیدروژن به گروه اتیلن اکسید، بدهد.

این واکنشها امکان افزایش طول زنجیر یا شبکهای شدن را بدون آزاد کردن مولکولهای کوچک مانند آب فراهم میکند.

بنابراین محصولات اپوکسی در مقایسه با اکثر رزینهای گرما سخت، جمع شدگی کمتری در اثر پخت نشان می دهند.




باید متذکر شد که محدوده وسیعی از رزینهای اپوکسی و محصولات شبکهای شده متنوعی وجود دارد. ساختار شیمیایی رزینهای

اپوکسی شامل دو بخش اپوکسی و غیر اپوکسی میباشد. بخش غیر اپوکسی ممکن است آلیفاتیک، سیلکوآلیفاتیک و یا هیدروکربن

شدیداَ حلقوی باشد. در عمل محصول واکنش بیس- فنل A و اپی کلروهیدرین اغلب رزینهای اپوکسی متداول را تشکیل می دهند.

این محصولات 80 تا 90% سهم بازار را به خود اختصاص داده‌اند.



طرز تهیه رزینهای اپوكسی

رزینهای اپوكسی از همان اوایل پیدایش جای پای خود را در میان دیگر مواد گوناگون صنایع رنگسازی به عنوان یكی از مواد مهم این

صنعت باز نمودند كه این موفقیت بیشتر به خاطر خصائص فراوان و متنوع این رزینها می باشد. درحقیقت دست یك فرمولیست را

در ارائه فرمولهای مختلف رنگ از قبیل انواع رنگهای سخت شونده با آمین و كراس لینك شونده بر اثر حرارت كه مقاومت بسیار

خوبی در مقابل حلالها و مواد شیمیایی دارند باز نموده است.

از مصارف مهم رزینهای اپوكسی در ساخت رنگهای اپوكسی، چسبها، دوغاب و مواد درزگیر آب می باشد.

رزینهای اپوكسی یك رزین ترموست می باشند و بیش از 85 درصد رزینهای اپوكسی موجود از واكنش اپی كلر و هیدروین و دی

فنیلول پروپان (2-2- بیس- 4- هیدروكسی فنیل پروپان به نام تجاری بیس فنل a) حاصل میشوند كه یك نمونه دیگر تولید رزین

اپوكسی اولفینی است.



اغلب رزين‌هاي اپوكسي از واكنش بين اپي‌كلروهيدرين و بيس فنول A بدست مي‌آيد همچنين از ساير پلي‌ال ها

مانند گليكول آليفاتيك و رزين‌ها
novolac بجاي بيس فنول استفاده مي‌شود. مايع و جامد بودن اپوكسي به نوع و

كاربرد نهايي رزين بستگي دارد. در جدول زیر وزن مولكولي تقريبي، نقطه ذوب، اكي‌والان اپوكسي و ميانگين مقدار

n و (ECH/B) نوع رزين ارائه شده است.


همانطور كه از روي جدول مشاهده مي‌شود با افزايش وزن مولكولي، رزين از حالت مايع با ويسكوزيته كم به مايع با

ويسكوزيته بالاو در نهايت جامد تغيير مي‌كند . همچنين با افزايش وزن مولكولي، تعداد گروه‌هاي هيدروكسيل به ازاي

هر مولكول و اكي‌والان وزني استري شدن افزايش مي‌يابد و مقدار اپوكسي بدليل افزايش فاصلة بين گروه‌هاي نهايي

اپوكسي، كاهش مي‌يابد.


خواص رزين‌هاي اپوكسي


جرم مولكولي تقريبي







نقطه ذوب

اكي‌والان ميانگين اپوكسي به ازاي هر 100 گرم



مقدار ميانگينn
حلاليت






380-360


400-370


420-380


450-390


560-460


1000-770


1100-850


2050-1750


5000-4000


8000-5000







مايع


مايع


مايع


مايع


مايع


75-60


75-60


105-95


135-125


155-145


54/0


52/0


50/0


47/0


39/0


23/0


21/0


10/0


05/0


03/0


10/0


15/0


21/0



30/0


60/0


80/1


20/2


50/5


40/14


00/16














رزين‌هاي اپوكسي در كتون، استرها و ساير الكل‌ها و برخي حلال‌هاي كلردار قابل انحلال مي‌باشند. حلاليت رزين‌ها به

جرم مولكولي آنها بستگي دارد و با افزايش جرم مولكولي حلاليت آنها كاهش مي‌يابد. رزين‌هاي با جرم مولكولي بالا در

الكل، هيدروكربن آليفاتيك و آروماتيك قابل انحلال نمي‌باشد.


عموما رزين‌هاي با جرم مولكولي بالا قابل قياس با روغن‌هاي گياهي رزين‌هاي الكيدي مشتقات و سلولزي، رزين‌هاي

ملامين فرمالدئيد، رزين‌هاي هيدروكربني و سيليكون‌ها نمي‌باشند.

رزين‌هاي اپوكسي از نوع پوشش سطحي قابل مقايسه با رزين‌هاي الكيدي و رزين‌هاي پلي وينيل استن مي‌باشد.



طرز تهیه رزینهای اپوكسی بیس فنل A

رزینهای اپوكسی كه از واكنش بیس فنل A و اپی كلرویدرین تهیه می گردند از مرغوب ترین نوع رزینهای اتر- كلسیدی میباشند.

بیس فنل A از واكنش تراكمی استن با دومول فنل در حضور كاتالیزور اسیدی به دست می اید و اپی كلروهیدرین از واكنش

پروپیلن با كلرین حاصل می شود.

واكنش یك مول بیس A با حداقل دو مول اپی كلروهیدرین در محیط قلیایی و یا از بین رفتن گروههای فنلی و تشكیل گروههای

هیدروكسی، تولید مادۀ واسطه كلریدرین می كند كه با ادامه واكنش محصول دی گلیسیدیل اِتربیس فنل A (DGEBA) بدست

می آید.







(DGEBA) میتواند مجدداً با گروه فعال بیس فنل A موجود در محیط واكنش داده و پلی اتر خطی با جرم ملكولی بالا ایجاد نماید.

درصورت افزایش مقدار زیادی از پلی كلروهیدرین (دو تا ده برابر مقدار لازم) و كنترل واكنش میتوان DGEBA را با خلوص بالای 90%

به دست آورد. در عین حال درصورتی كه مقصود از واكنش، ایجاد رزین اپوكسی با زنجیره طولانی باشد میتوان با كنترل واكنش و

تركیب مول به مول بیس فنل A و اپی كلروهیدرین، از واكنش n+1 مول بیس فنل A با n+2 مول اپی كلروهیدرین رزینی به دست

آورد كه طول زنجیره ملكولی آن n باشد.

نتیجه این روش كه به نام فرآیند یك مرحله ای (OSP) یا فرآیند Taffy معروف است ایجاد پلی اترهای خطی با دو گروه اپوكسی در

دو انتها و گروههای هیدروكسیل و حلقه بنزنی در وسط زنجیره خواهد بود. گروههای خاص شیمیایی در زنجیره خواص خاصی به

آنها می دهد.

- پیوند اِتری (-c-o-c-) مقاومت شیمیایی را موجب می شود.

- پیوند متیل (-CH3) سبب انعطاف و سختی زنجیره می شود.

- گروه هیدروكسیل –OH عامل چسبندگی به سطح است.

- حلقه آروماتیك مقاومت دمایی و سختی را افزایش می دهند.

- حلقه اپوكسید فقط در دو انتهای زنجیره قرار دارد كه عامل ایجاد شبكه سه بعدی و فیلم سخت اپوكسی روی سطح است.

رزین اپوكسی مخلوطی از الیگومرهای با تعداد n مختلف است كه هرچه n افزایش پیدا كند جرم ملكولی رزین افزایش می یابد. رزینهای

با n<=1 مایع هستند ولی با افزایش n از 2 تا 13 رزین ها جامد خواهند بود.

رزین های اپوكسی از جرم مولی 200 تا 2700 متغیر است و با تغییر جرم مولی ویسكوزیته رزین از 7 تا 150 پواز و حالت رزین از مایع تا

رزین جامد با نقطه ذوب بالا تغییر می كند؛ ولی د رهر حال با طویل شدن اندازه زنجیره دو حلقه اپوكسی در دو انتهای زنجیره دیده میشود

و همین حلقه است كه باعث ایجاد شبكه سه بعدی میشود.

یك رزین اپوكسی میتواند ماكزیمم دو عامل اپوكسی در انتها و تعداد صفر تا n عامل ئیدروكسیل در طول زنجیر ملكول و به فواصل معین

داشته باشد.

عوامل ئیدروكسیل رزین را قطبی ساخته و در نتیجه باعث چسبندگی این رزین بر روی سطوح فلزی یا غیرفلزی می گردند. ملكول شامل

بندهای كربن به كربن (-c-c-) و اتر به كرب (-c-o-c-) میباشد كه هر دوی آنان از بندهای بسیار پایدار می باشند و حتی پایدارتر از بندهای

استری هستند كه به سادگی بر اثر واكنش یا بازها صابونیفای می شوند. بنابراین رزین های اپوكسی مقاومت شیمیایی بسیار خوبی

دارند.

عامل فنلی كه در رزینهای فنیلك باعث افزایش رنگ می گردد بالعكس در رزینهای اپوكسی به خاطر تبدیل به عامل اتری باعث كاهش

رنگ رزینهای اپوكسی می گردد. وجود حلقه های بنزنی در رزینهای اپوكسی باعث سختی بیشتر و در نتیجه شكنندگی پلیمر حاصل

گشته و می بایست آنان را جهت رسیدن به خواص لازم با رزین های دیگری اصلاح و یا كراس لینك نمود. عمل كراس لینك از طریق عوامل

اپوكسی و یا ئیدروكسیل صورت می پذیرد و ازآنجائیكه این عوامل به فواصل زیادی از هم قرار دارند پلیمر حاصل فیلمی با انعطاف پذیری

مناسب می باشد. رزین های اپوكسی از مایع غلیظ گرفته تا جامد در دسترس می باشند و اگر چنانچه در فرمول تهیه آنان مقدار بیس

فنل A از مقدار اپی كلروئیدرین كمتر باشند رزین حاصل مایع است و درصورتیكه برابر و یا زیادتر باشد جامد است.

رزین جامد ..... n>1 ؛ رزین مایع..... n<=1

نكته قابل توجه این است كه در صنعت بیس فنل دیگر یافت میشود بنام بیس فنل F كه ویسكوزیته كمتری از بیس فنلA دارد.

همانطور كه قبلاً هم ذكر شد بیس فنل A از واكنش فنل و استون حاصل می گردد. از واكنش تراكمی فنل یاكروزول با فرمالدئید بیس

فنل F تولید می شود كه محصول این واكنش مخلوطی از انواع ایزومر با جرم ملكولی بالا خواهد بود.

از واكنش بیس فنل و اپی كلروهیدرین مخلوطی از سه ایزومر فضایی از بیس گلیسیدل اكسی فنیل متان حاصل می گردد و در مقایسه

با بیس فنل A عدد اپوكسی و ضریب فعالیت كمتری دارد. این فعالیت سبب می شود كه رزین اپوكسی بیس فنل F مقاومت بیشتری

نسبت به حلال داشته باشد. رزین های اپوكسی بیس فنل F نیز مشابه رزین های بیس فنل A تمایل زیادی به كریستال شدن دارند.

اختلاط این دو نوع رزین ویسكوزیته را متعادل می كند و برای كاربردهای ساختمانی مناسب تر خواهند بود.

رزین های اپوكسی بر مبنای بیس فنل AR=CH3

رزین های اپوكسی بر مبنای بیس فنل FR=H














 
آخرین ویرایش:

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز


رزینهای اپوكسی- اولیفینی

این رزینها از طریق اپوكسی نمودن بندهای دوگانه كربن كربن اولیفینها ساخته میشوند كه در پروسه ساخت آنها از اسید پراستیك

به عنوان عامل اپوكسی كننده استفاده می شود. به عنوان مثال رزین گلیسیدیل متاكریلات یك رزین اپوكسی متاكریلات میباشد

كه فیلم حاصل از رزینهای اپوكسی- اولیفینی مقاومت بهتر و بیشتری از فیلم های حاصل از رزین های اپوكسی- اترگلیسیدی

(بیس فنل) در مقابل آب و مواد دارد و اما بالعكس مقاومت ضعیف تری در مقابل مواد شیمیایی از خود نشان می دهند و به همین

علت كمتر از رزینهای بیس فنلی در ساخت رنگهای صنعتی- حفاظتی استفاده می گردند.

اختلاف دیگر آنها در این است كه رزینهای اپوكسی- اولیفینی با مواد سخت كننده اسیدی سریعتر از مواد سخت كننده آمینی وارد

واكنش می شوند.



در رزینهای اپوكسی بیس فنلی تعداد گروه های اپوكسی در جامد بودن و مایع بودن محصول نقش دارند و رزین اپوكسی بیس فنول F

دارای ویسكوزیته كمتر است از نوع A است آن و با اصلاح رزین اپوكسی به صورت ادغام آن با رزینهای مختلف رزینهای با كیفیت بالاتری

حاصل می گردد.



خواص محصولات پخت شده اپوکسی به عوامل زیر بستگی دارد:

- نوع اپوکسی

- نوع و مقدار هاردنر

- میزان شبکه ای شدن

- طبیعت و حجم مواد افزودنی


در بازار عوامل پخت متنوعی با ویژگیهای طول عمر، انعطاف، پخت سریع و سمیت کم وجود دارند.

ساختار مولکولی و خواص رزین پخت شده، بستگی به طبیعت سیستم پخت دارد. اگر چه سیستمهای پخت مختلفی وجود دارد،

ولی میتوان آنها را به دو گروه آمینها و انیدریدها تقسیم کرد.

رزینهای اپوکسی و عوامل پخت تنها اجزاء یک فرمولاسیون نیستند. برای برخی کاربردها، ممکن است اپوکسی اصلاح نشده دارای

خواص نامطلوبی از قبیل ویسکوزیته بالا، گران قیمت بودن و مقاومت ضربه پایین در برخی کاربردهای ویژه باشد. بنابراین باید در اغلب

موارد توسط موادی چون رقیق کننده، چقرمه کننده، فیلر و تقویت کننده همراه شود.انتخاب صحیح رزین، هاردنر و افزودنیها اجازه میدهد

که خواص مورد نظر تامین شود. این تنوع عامل عمده رشد پایه اپوکسیها در مدتهای طولانی است.



کاربرد رزینهای اپوكسی در صنایع:

نقش رزینهای اپوكسی در صنایع رنگ و رزین را به طوری كلی میتوان به دو قسمت تقسیم نمود یكی به عنوان یك پلی الكل و دیگری

به عنوان یك رزین تشكیل دهنده فیلم. در این بخش هریك راب ه طور مختصر بررسی می كنیم:

نقش رزینهای اپوكسی در صنایع رنگ به عنوان تشكیل دهنده رنگ

رزین های اپوكسی تشكیل دهنده فیلم ممكن است خود رزینهای اپوكسی، اپوكسی استر یا اپوكسی آلكید یا هرگونه رزین دیگری

كه با اپوكسی اصلاح شده است باشند؛ كه در هر دو سیستم هوا- خشك و كوره ای بكار میروند.

از آنجائیكه فیلم حاصل از رزینهای اپوكسی شكننده است از این رو آنان را با رزینهای دیگر كراس-لینك میكنندكه تعدادی از آنان با این

شرح می باشند:

- سیستمهای كوره ای

1- رزینهای اپوكسی- فنلینك

رزینهای اپوكسی فنلی یكی از رزینهای بسیار مقاوم در مقابل مواد شیمیایی و حلالها می باشند. از پوششهای مذكور بیشتر جهت

پوشش داخلی لوله های استیلی و چاه های حفاری نفتی نام برد و همچنین به علت داشتن مقاومت الكتریكی عالی از آن جهت

پوشش سیم های الكتریكی و ساخت تعدادی از سفارشات ارتش كه نیازمند به مقاومت شیمیایی بسیار عالی هستند، استفاده

می گردد و امروزه به علت ارزان بودن قیمت و داشتن مقاومت شیمیایی بسیار خوب مصرفشان رو به افزایش است.

2- رزینهای اپوكسی آمینو

فیلم حاصل از اصلاح یك رزین اپوكسی با رزین اوره- فرم آلوئید هرچند كه مقاومت شیمیایی كمتری از سیستم اپوكسی فنلیك دارد

اما در عوض رنگ روشنتر، درجه حرارت پخت كمتر و مقاومت زنگ زدگی بیشتری از آن دارد. دو فاكتور رنگ روشنتر و درجه حرارت پخت

كمتر باعث تقدم انتخاب این سیستم بر سیستم اپوكسی فنلیك می گردد.

(آمین های نوع اول دو مرتبه سریعتر از آمین های نوع دوم واكنش می دهند. همچنین سرعت واكنش به ساختمان شیمیایی آمین

وابسته است. برای مثال آمینهای آروماتیك نسبت به آمین های آلیناتیك به دمای بیشتری جهت انجام واكنش نیاز دارند.)


قبلا رزین اپوکسی تقریبا تنها به عنوان پوشش سطح استفاده می شد. قبل از جنگ جهانی دوم، بالا بودن هزینه های تولید بیس

فنل A و اپی کلروهیدرین مانع از تجاری شدن کاربرد رزین اپوکسی شده بود. تلاشهای بعدی و ابداع روشهای تولید جدید، موجب

پیدایش مقبولیت اقتصادی این رزینها شد. در حال حاضر نیمی از رزینهای تولید شده در کاربردهای روکش سطح استفاده میشوند.

باقیمانده در صنایع الکتریکی و الکترونیک، هوا فضا و ساختمان و سایر کاربردها، استفاده میشوند. بر حسب تناژ، مصرف اپوکسی

حدود یک دهم پلی استر میباشد.

اپوکسی گروههای عاملی فعال زیادی دارد و میتواند در حضور عوامل پخت وهاردنرها، یک ساختار شبکهای را تشکیل دهد.

چند لایه های رزین اپوکسی از اهمیت فوق العادهای در صنایع هواپیماسازی برخوردارند. بسیاری از قطعات ساختاری از جنس الیاف

کربن و رزین اپوکسی جایگزین آلیاژهای فلزی مرسوم شده و نتایج مطلوبی نیز داشته اند. همچنین از این رزین به همراه الیاف آرامید،

در ساخت موتور راکت و کپسولهای تحت فشار به روش رشته پیچی استفاده می شود.

علاوه بر آن رزینهای اپوکسی بطور وسیعی به همراه الیاف و ساختارهای لانه زنبوری برای ساخت ملخ هلی کوپتر استفاده میشود.

رزینهای اپوکسی تقویت شده با الیاف کربن و آرامید در ساخت قایقهایی که در آنها ضمن حفظ وزن، استفاده بیشتر از فضا در همان

استحکام مورد نظر است، بجای پلی استر- شیشه استفاده می‌شوند.

همچنین کامپوزیتهای آرامید - اپوکسی برای جایگزین فولاد در کلاه خودهای جنگی استفاده می شوند.











 
آخرین ویرایش:

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز



فایل pdf بسیار مفید همراه با دیاگرام و pfd با موضوع پخت رزین اپوکسی:


http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/23713891311.pdf


همچنین فایل pdf اطلاعات ایمنی انواع رزین:

http://www.irpcc.com/ipcc_content/fa/products/eps-maye.pdf

http://www.npchse.net/safety/pdf/MSDS/LIQUID EPOXY RESIN.pdf




و مقالات لاتین:

http://www.getty.edu/conservation/publications_resources/pdf_publications/epoxyresins.pdf

http://www.npchse.net/safety/pdf/MSDS/LIQUID EPOXY RESIN.pdf

http://gertrude-old.case.edu/276/materials/polymerencyclopedia/EPOXY RESINS (Overview).pdf




قیمت رزینهای اپوکسی:


قیمت رزین های اپوکسی تولید شرکت پتروشیمیخوزستان حدود 30درصد بالاتر از قیمت های جهانی است.

در حال حاضر فقط
شرکت پتروشیمیخوزستان در کشور اقدام به تولید رزین های اپوکسی می کند که قیمت این ماده اولیه

تولید رنگ در داخل کشور حدود 30درصد بیشتر از قیمت های جهانی است.

بالا بودن قیمت رزین های اپوکسی داخلی به نوع فن آوری مورد استفاده این شرکت و همچنین هزینه های سربار آن نسبت

دارد.

در شرایطی که به دلیل
بحران مالی جهانی قیمت مواد اولیه تولید و از جمله قیمت مواد اولیه تولید رنگ در دنیا با کاهش مواجه

شده است، این
کاهش قیمت هنوز در ایران به صورت واضح مشاهده نمی شود.

یکی دیگر از معضلات
صنعت رنگ و رزین کشور مربوط به کیفیت پایین حلال های تولید شرکت نفت، به ویژه حلال 402 است که

این حلال در تولید رنگ های روغنی کاربرد زیادی دارد.

می توان در شرایط بحرانی به وجود آمده ماشین آلات و فن آوری های روز را با کمترین قیمت از کشورهای پیشرفته خریداری

کرد،
دولت و سیستم بانکی باید در این زمینه به صنایع کمک کنند تا صنایع کشور خود را برای فعالیت در دوران پس از بحران آماده

کنند.








 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
طیف سنجی تشدید مغناطیسی کربن 13

طیف سنجی تشدید مغناطیسی کربن 13


مطالعه هسته‌های کربن از طریق طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته(NMR) ، تکنیک مهمی

برای تعیین ساختمانهای مولکولهای آلی است. استفاده از آن به همراه NMR پروتون و نیز طیف

سنجی مادون قرمز، شیمیدانان آلی را قادر می‌سازد تا به تعیین ساختمان کامل یک ترکیب مجهول

بپردازند، بدون آنکه دستهای خود را در آزمایشگاه آلوده کند.

دستگاههای جدید NMR تبدیل فوریه (FT- NMR) ، امکان بدست آوردن طیف‌های کربن را آسان

می‌کنند.

کاربرد NMR کربن 13 در مقایسه با NMR پروتون

طیف‌های کربن را می‌توان برای تعیین تعداد کربنهای نامعادل و نیز تشخیص انواع کربن(متیل ، متیلن ،

آروماتیک ، کربونیل و ...) موجود در یک ترکیب بکار برد. بنابراین NMR کربن بطور مستقیم اطلاعاتی در

مورد اسکلت کربنی یک مولکول فراهم می‌سازد. برخی از اصول NMR پروتون برای NMR کربن نیز قابل

استفاده است. اما تعیین ساختمان با بهره گیری از NMR کربن 13 ، ساده‌تر از NMR پروتون است.

بطور کلی هر دو تکنیک برای تعیین ساختار یک ترکیب مجهول استفاده می‌شوند.

هسته کربن 13

کربن 12 که فراوانترین ایزوتوپ کربن است، از لحاظ NMR غیر فعال می‌باشد، چون دارای اسپین صفر

است.

اما کربن 13 ، دارای عدد جرم فرد و اسپین هسته‌ای است (I=1/2). متاسفانه مشاهده رزونانسهای

هسته‌های کربن 13 دشوارتر از پروتونها (1H) است. رزونانسهای هسته‌های کربن 13 به دو دلیل عمده

6000 بار ضعیف‌تر از رزونانسهای هسته‌های پروتون هستند:

اول اینکه فراوانی طبیعی 13C بسیار پایین است. فقط 1.08 درصد از کلیه اتمهای کربن در طبیعت ،

اتمهای 13C هستند. اگر تعداد کل کربنها در یک مولکول اندک باشد، در این صورت احتمال زیاد دارد

که تعدادی از مولکولها در یک نمونه دارای هیچگونه هسته 13C نباشند. در مولکولهای حاوی 13C این

احتمال که دومین اتم در همان مولکول دارای 13C باشد، وجود ندارد. بنابراین هنگامی که یک طیف

13C مشاهده می‌شود، در واقع ما شاهد طیفی هستیم که حاصل مجموعه‌ای از مولکولها است.

هیچگونه مولکول منفردی یک طیف کامل ایجاد نمی‌کند.

دوم اینکه چون نسبت گردش مغناطیسی یک هسته 13C کوچکتر از نسبت گردش مغناطیسی

هیدروژن است، هسته‌های 13C همیشه دارای رزونانسی در فرکانس پایینتر از پروتونها هستند. در

فرکانسهای پایینتر ، جمعیت هسته‌های مازاد کاهش می‌یابد و این امر باعث کاهش حساسیت در

آشکارسازی NMR است.

دستگاههای جدید تبدیل فوریه و طیف سنجی NMR 13C

با استفاده از دستگاههای جدید تبدیل فوریه ، امکان بدست آوردن طیفهای NMR ترکیبهای آلی

وجود دارد، هر چند آشکارسازی سیگنالهای کربن در مقایسه با طیفهای پروتون دشوار است. برای

جبران درصد فراوانی طبیعی اندک کربن ، تعداد روبشهای منفرد بیشتری از طیف کربن در مقایسه

با یک طیف پروتون باید گردآوری گردد. در یک میدان مغناطیسی با قدرت معین ، فرکانس رزونانس

یک هسته 13C حدود 4/1 فرکانس لازم برای مشاهده رزونانسهای پروتون است. برای مثال در یک

میدان مغناطیسی اعمال شده 7.05 تسلا ، پروتونها در 300MHZ مشاهده می‌شوند. در حالی که

هسته‌های 13C درحدود 75MHZ مشاهده می‌گردند.

با دستگاههای جدید ، کار ساده‌ای است که فرکانس فرستنده را از مقدار لازم برای مشاهده رزونانس

های پروتون به مقدار لازم برای رزونانسهای 13C عوض کرد.





تغییر مکان شیمیایی 13C

پارامتر مهم در طیفهای 13C 3 تغییر مکان شیمیایی است. تغییرات شیمیایی 13C برحسب قسمت

در میلیون (PPM) از TMS (تترا متیل سیلان) نشان داده می‌شوند که بعنوان شاهد کربنهای گروههای

متیل ، تترا متیل سیلان (و نه هیدروژنها) استفاده می‌شوند. توجه شود که تغییرات مکان شیمیایی

در محدوده بسیار وسیعتری (0 الی220ppm) نسبت به پروتونها (0 الی12ppm) مشاهده می‌شوند.

به علت محدوده بسیار وسیع مقادیر تغییر مکان شیمیایی ، تقریبا هر اتم کربن نامعادل در یک مولکول

آلی ، یک قله با تغییر مکان شیمیایی متفاوت می‌دهد. قلل کربن بندرت همچون NMR پروتون در

هم رفته است.


جدول ارتباطی تغییر مکان شیمیایی

جدول ارتباطی به چهار بخش تقسیم شده است. اتمهای کربن اشباع شده در بالاترین میدان و نزدیک

به TMS ظاهر می‌شوند (8 الی60ppm). بخش بعدی جدول ارتباطی تاثیر اتمهای الکترونگاتیو را نشان

می‌دهد (40 الی70ppm). سومین بخش از جدول ارتباطی شامل اتمهای کربن آلکن و حلقه آروماتیک

است (100 الی150ppm). چهارمین بخش جدول ارتباطی حاوی کربنهای کربونیل است که در پایین‌

ترین میدان ظاهر می‌شوند (155 الی220ppm).


اثر الکترونگاتیوتیه


الکترونگاتیوتیه ، همان اثر ناپوشیدگی را در NMR کربن می‌نهد که در NMR پروتون داشت. عنصر الکترونگاتیو ،

تغییر مکان زیاد بطرف میدان ضعیف (پایین) را موجب می‌شود. تغییر مکان برای اتم 13C بیش از H است.

زیرا اتم الکترونگاتیو بطور مستقیم به اتم 13C متصل است. اثر مزبور فقط از طریق یک اتصال C-X اعمال

می‌شود. درمورد پروتونها ، اتمهای الکترونگاتیو به کربن متصل هستند نه به هیدروژن و اثر فوق از طریق

دو پیوند H-C-X و نه یک پیوند به پروتونها اعمال می‌شود. در HNMR اثر عنصر الکترونگاتیو بر روی تغییر

مکان شیمیایی با افزایش فاصله کاهش می‌یابد، ولی همیشه یک روند را طی می‌کند (ناپوشیدگی

و میدان ضعیف).

یک عنصر الکترونگاتیو در NMR 13C نیز موجب تغییر مکان کربنهای α و β به میدان ضعیف می‌شود. اما

معمولا کربنهای گاما را به میزان اندکی بطرف میدان قوی سوق می‌دهد.



 
آخرین ویرایش:

hossein khorshid

عضو جدید
انانتیمر

انانتیمر

ببخشید کسی میتونه درباره انانتیمر ها و راسمیزه شدن منو کمک کنه
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
جذب سطحي (Adsorption)

جذب سطحي (Adsorption)


1.جذب سطحی چیست؟

2.جاذب ها

3.انواع جاذب ها

4.جذب سطحی

5.نفوذ در ذرات متخلخل

6.نفوذ حفره ای

7.محاسبه Dv

8.نفوذ سطحی

9.مدل سیال 2 بعدی

10.انواع عملیات جذب سطحی

11.عملیات چند مرحله ای متقاطع

12.جریان غیر همسو

13.فرایند های سیکلی

14.خشک کردن گازها

15.تصفیه هیدروژن

16.فرایند سیکلی (TSA)

17.شیرین سازی گاز طبیعی

18.حذف آب از ترکیبات الی

برای دانستن این مطالب بطور کامل، این فایل را دریافت کنید.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
سلاح های شیمیایی سمی

سلاح های شیمیایی سمی


از اين سلاح ها براي کشتن افراد و وارد کردن صدمات بسيار جدي و يا ايجاد انواع

معلوليت ها در مردم استفاده مي شود.

اين سلاحها بر اساس اثرات مختلفي
که بر بدن افراد مي گذارد ، به 3دسته تقسيم

بندي مي شوند.

دسته اول سلاحهاي هستند
که روي سيستم عصبي بدن تاثير ميگذارند. در اين دسته

GA
، GB ، GD ، GF و VX متيل فسفوبوتيوئيک اسيد , گاز سارين قرار دارند.

دسته دوم ، اثرات خود را روي پوست به
جا مي گذارند و شامل HD گاز خردل گوگرد،

خردل نيتروژن
، L و CX هستند.

دسته
سوم نيز باعث اختلال سيستم تنفسي بدن مي شوند. در اين گروه گازهاي بي

رنگ
CG و DP ،کلرين (Cl) و فسفوکلرين (Ps) وجود دارند. از سلاحهاي شيميايي که

روي اعصاب اثر مي
گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهاني استفاده هاي بي شماري

شده است
.

دسته اول: اين مواد از نظر شيميايي وابسته به حشره کشهاي آلي فسفره هستند.

اين دسته از
سلاحهاي شيميايي مانع از عمل آنزيم استيل کولين استر از مي شوند.

وقتي مواد شيميايي
اين دسته وارد بدن شوند، غلظت استيل کولين را در بدن به بيش

از حد لازم ميرسانند.

ريه ها و چشمها بسرعت اين مواد را جذب کرده در کمتر از يک دقيقه بر سيستم عصبي

بدن
تاثيرات قابل توجهي مي گذارند. علايم آن بصورت آبريزش بيني ، ترشح زياد بزاق ،

تنگي قفسه سينه ، کوتاهي تنفس ، تنگي مردمک چشم ، انقباض عضلاني و يا حالت

تهوع و
انقباض شکم ظهور مي کند.

دسته دوم: سلاح هاي شيميايي که بر روي پوست تاول و سوختگي ايجاد مي کنند ،

ماندگاري فراواني در محيط دارند. اين مواد روي چشمها ،پوشش
مخاطي ، ريه ها ، پوست

و اجزاي خون اثر گذاشته و اگر از طريق تنفس وارد ريه ها شوند
، بر شدت تنفس اثرات

منفي ميگذارند و اگر توسط غذا بلعيده شوند ، سبب اسهال و
استفراغ مي شوند.

خردل ها که جزو اين دسته هستند به خاطر خواص فيزيکي خود مقاومت و
ماندگاري

بسيار زيادي در سرما و دماهاي معتدل دارند.اگر دو دقيقه از تماس يک قطره
خردل با

پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذيري به اين عضو وارد مي شود
. CX نيز که جزواين گروه

است ، پودري کريستالي شکل است که در دماهاي 39 تا 40 درجه سانتي گراد ذوب


شده و در دماي 129 درجه سانتي گراد به جوش مي آيد. اين ماده را با افزودن موادي

خاص
در دماي اتاق به حالت مايع درمي آورند. CX داراي بوي بسيار نامطبوعي است.

در غلظتهاي کم آن سوزش شديد چشم بروز مي کند، اما در غلظتهاي بالا به پوست

حمله کرده و چند ميلي گرم آن سبب دردهاي زياد و سوزش هاي فراوان شده و

زخمهاي بدي بر
جاي مي گذارد. براي پيشگيري از اثر اين مواد سربازان بايد به لباسها

و ماسکهاي
حفاظتي مجهز باشند.

دسته سوم: آنهايي هستند که بر دستگاه تنفسي
اثر مي گذارند. اين مواد بشدت به

بافت ريه آسيب مي رسانند. فسفوژن که خطرناک ترين
عضو اين گروه است ، براي

اولين بار در سال 1915 استفاده شد. اين ماده گازي بي رنگ
است که در دماي 2/8

درجه سانتي گراد بجوش مي آيد، بنابراين بسيار فرار و
ناماندگار است ، ولي چون

غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است ، به مدت طولاني در گودال
ها و ديگر مناطق پست

زمين باقي خواهد ماند. غلظت زياد آن پس از چند ساعت سبب مرگ مي
شود،اما در

غلظتهاي کم سبب سرفه، اختناق، احساس تنگي قفسه سينه،

حالت تهوع و
سردرد و غيره مي شود. (انواع اول و سوم اين سلاح يعني گازهاي سارين

و خردل همان
هايي هستند که حکومت عراق در جريان جنگ تحميلي از آنها در برابر

رزمندگان ما و حتي
مناطق کردنشين خود استفاده کرد)

در اين ميان ، محققان طرفدار صلح نيز بيکار ننشسته اند و همواره براي يافتن راه حل

مبارزه با اين سلاحها، مطالعه و تحقيق
مي کنند.

مثلا آنها فهميده اند اگر موشها مقدار کمي از آنزيمي با نام
NTE داشته باشند، نسبت

به فسفرهاي آلي حساسترند.

اين موشها کم تحرک تر هستند و شانس مردنشان
نسبت به جانوراني که مقدار اين

آنزيم در بدنشان در حد طبيعي است ، 2برابر بيشتر است
، پس وجود اين آنزيم در بدن

موشها از اثر فسفرهاي آلي جلوگيري مي کند. به همين
ترتيب ، انسانها نيز ژن اين

آنزيم را دارند ، پس مي توان اميدوار بود که از
داورهايي که سطح NTE را افزايش بدهند،

براي مبارزه با اين مواد شيميايي استفاده
کرد، البته اين داروها را بايد پيش از حمله

گازهاي شيميايي به کار برد. به عبارت
ديگر، «هيچ درماني براي ضايعات مواد شيميايي

وجود ندارد، مگر پيشگيري از تماس انسان
ها با اين مواد.»
 
آخرین ویرایش:

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
کاربرد فسژن به عنوان یک ماده شیمیایی جنگی

چون فسژن ، تحت فشار به آسانی به صورت مایع در می‌آید، می‌تواند به راحتی برای تشکیل

سریع غلظتهای کشنده گاز سنگین بر روی مناطق سریع بکار برده ‌شود، بدون آن که نیازی به

سلاحهای سنگین باشد. میزان سمیت آن ، در مقایسه با گازهای عصبی کمتر است. چون

اثرات پوستی ندارد، ماسکهای تنفسی ، حفاظت کاملی در مقابل اثرات آن تامین می‌نماید.


سیانید هیدروژن

سیانید هیدروژن (HCN) همانند فسژن یکی از محصولات تجارتی ست که به فراوانی در دسترس

است.

جذابیت سیانید هیدروژن به عنوان یک ماده جنگی ، ناشی از سرعت بسیار زیاد اثرات سمی ‌آن

است، مشروط به اینکه بتوان آن را در غلظت‌های عملیاتی زیاد پخش نمود. این ماده نیز همانند

فسژن به علت پایین بودن سمیت ، انتخاب خوبی برای حمله بر روی هدفهای بزرگ غیر نظامی‌

نیست. ماسکهای تنفسی عملا حفاظت کاملی را در مقابل آن تامین می‌نماید.


کلرید سیانوژن (ClCN)

این ماده نیز مانند سیانید هیدروژن یکی از فراورده‌های تجارتی در دسترس است و به عنوان ضد

عفونی کننده کاربرد دارد.

استنشاق مقدار کافی از این گاز با یک تاثیر سمی‌ شبیه سیانید هیدروژن ، به سرعت موجب

مرگ می‌گردد. برخلاف سیانید هیدروژن ، غلظت‌های کم بخار آن ، تحریک کننده قوی چشم و

راههای تنفسی است. در اثر رطوبت به آسانی به سیانید هیدروژن و اسید کلریدریک تبدیل

می‌شود.

کاربرد کلرید سیانوژن شبیه سیانید هیدروژن است و قدرت تبخیر زیادی دارد.


گاز خردل

گاز خردل (S(CH2CH2Cl)2) به صورت مایع روغنی بی‌رنگ یا زرد کهربایی با واکنش خنثی است.

در غلظت‌های بالا ، بوی مشمئز کننده‌ای شبیه ترب کوهی ، پیاز یا سیر دارد که بیشتر به علت

آلودگی با سولفید اتیل و سایر تولیدات جانبی سنتز آن است. از نظر شیمیایی و فیزیکی ، یک

ماده نسبتا پایدار است.

در آب به تدریج هیدرولیز و به سرعت اکسید شده ، توسط آهک کلردار به سولفوکسید که ترکیبی

است با سمیت کمتر ، تبدیل می‌گردد.

این واکنشها تحت بعضی شرایط ، ممکن است ناقص باشند، بطوری که در یک حادثه مربوط به گاز

خردل به سال 1950 در آلمان نشان داده شد، خاکی که به گاز خردل آلوده شده بود، با وجودی که

کاملا به دفعات با آهک کلردار و آب مورد سم‌زدایی قرار گرفت، حتی تا دو هفته پس از آلودگی ،

هنوز حاوی مقدار جزئی از گاز خردل بود.

در جنگ شیمیایی ، گاز خردل شاید بیشتر به عنوان ایجادکننده صدمات تماسی دیرپای مصرف

شود. برای این منظور با پاشیدن مایع اسپری شده آن روی زمین ، مزارع و وسایل، تولید آلودگی

می‌گردد. در هوای گرم ، مقدار متنابهی از اسپری پاشیده شده ، تبخیر می‌گردد و چون بوی

چندانی نداشته ، ضایعات پوستی و تاولها ، بعد از مدتی تاخیر ظاهر می‌گردند، شخص بدون

آگاهی از مواجهه ، ممکن است یک دوز صدمه‌زا را جذب نماید.

تاثیرات پنهان‌کارانه آن ، جاذبه نظامی‌ زیادی دارد. با این حال ، صدمه حاد آن ، حتی در غلظتهای

بالا ، کمتر از ماده VX است. زیرا اثرات سمی ‌، خفیف‌تر و با تاخیر بیشتری ظاهر می‌گردد.


سارین

سارین (Sarin) به صورت خالص ، مایع بی‌رنگی است که در حرارتهای عادی ، فرار بوده ، بخار

بیرنگ و بی‌بویی متصاعد می‌نماید.

در جنگ شیمیایی ، سارین را می‌توان برای ایجاد صدمات کوتاه مدت تنفسی بکار برد. در مناطق

گرمسیر ، سارین ، چنان فرار هست که غلظت‌های بخار شده کشنده به راحتی حاصل می‌شود،

ولی بطور کلی غلظت‌های قابل انتقال از راه هوا را می‌توان با پاشیدن سارین به صورت آئروزول

سریع‌التبخیر ، افزایش داد. این کار به آسانی با قرار دادن یک چاشنی انفجاری سنگین در اسلحه

میسر است.

هر مقدار سارین که به فوریت تبخیر یا آئروزول نشود، به زودی رسوب نموده ، ایجاد صدمه تماسی

بر روی زمین خواهد کرد و سپس با سرعتی که عمدتا تحت تاثیر درجه حرارت زمین است، بخار

می‌گردد تا صدمات تنفسی را تشدید نماید.


ماده VX

این مواد ابتدا در سال 1955 به عنوان حشره‌کش تهیه شدند و از نوع حشره‌کش‌های نوع آمیتون

(Amiton-type) بودند. متون غیر محرمانه ، حاوی اطلاعات کمی‌ در مورد V-Agent ها می‌باشند،

ولی منطقی به نظر می‌رسد که تصور ‌شود خواص سم ‌شناسی آنها از لحاظ کیفی به حشره‌کش‌

های نوع آمیتون شبیه است. ماده VX به عنوان سمی‌ترین و به مراتب قویتر از سم سارین تلقی

شده است.

در جنگ شیمیایی ، VX می‌تواند برای ایجاد صدمات تماسی دیرپا از طریق آلودگی زمین ، روئیدنی‌ها

و وسایل و یا برای تولید صدمات تنفسی کوتاه مدت بکار رود. برای ایجاد صدمات تنفسی می‌بایستی

بصورت یک آئروسل ریز بکار رود، زیرا فاقد قدرت تبخیری برای تامین یک غلظت بخار عملیاتی کشنده

است.

اسپری درشت مایع برای آلوده‌سازی زمین یا حمله پوستی بسیار موثر است، ولی برای صدمات

تنفسی لازم است که اسپری حاوی قطرات بسیار ریز باشد. آشغال زمینی که بوسیله VX با تراکم

0.5 تا 5 میلی‌گرم بر متر مکعب آلوده شده است، بدون لباس حفاظتی یا روشهای آلودگی زدایی،

شدیدا خطرناک است.


سموم بوتولین

سموم کلاستریدیوم بوتولینیوم (Clostridium batulinum) ، عامل ایجاد کننده مسمومیت غذایی

بوتولینی (بوتولیسم) هستند. کشف باکتری (که یک ساپروفیت اسپورساز است) و خالص کردن

پروتئین‌های نوروتولسکیک جدا شده ، فرآیندهای سر راست و آسانی هستند که تولید سموم را

در مقیاسی نسبتا زیاد در آزمایشگاههای میکروب سازی امکان‌پذیر می‌سازند. توکسین‌ها یا سموم

بوتولین ، پس از 5 تا 10 دقیقه جوشیدن از بین می‌روند. آنها همچنین با فرمالدئید ، سمیتشان

از بین رفته ، با آنتی توکسین خاص خود رسوب می‌دهند.

در آب راکد و سرد تا یک هفته پایدار مانده،در غذا در صورتی‌که هوا نباشد، به مدت طولانی باقی

می‌ماند.

سموم بوتولینی قبل از جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از خطرناکترین سلاحهای شیمیایی مورد بحث

عمومی‌ بوده است. با وجود اثر سمی‌ فوق‌العاده ، به علت ناپایداری شیمیای و فیزیکی واقعا مشخص

نیست که به عنوان سلاح شیمیایی تهیه شده باشد.

اما این اشکالات احتمالا مانع کار نیست و با ادامه تحقیق بر روی مساله پخش آن به صورت آئروسل یا

از راه منابع آب عمومی ‌می‌تواند، اگر قبلا هم نبوده است، ممکن گردد.

مصون‌سازی جهت پیشگیری امکان‌پذیر است، ولی اقدامات درمانی تنها می‌تواند در تعداد بسیار کمی

‌از افراد مواجه ، بکار رود و اثر کمی‌ بر روی مرگ و میر مورد انتظار خواهد داشت.


آنتروتوکسین‌های استافیلوکوکی

ماهیت ناتوان‌کنندگی حاد مسمومیت غذایی استافیلوکوکی ، دلیلی بر استفاده از آنتروکسین‌های

استافیلوکوکی در جنگهای شیمیایی است. معلوم شده است که اثرات استفاده از آنها به شکل

آئروسل بر حیوانات آزمایشگاهی در موسسات نظامی‌ مربوط به جنگهای شیمایی مطالعه شده است.

آنتروتوکسین‌های استافیلوکوکی ، پروتئین‌های ساده‌ای هستند و مهم‌ترین نوعی که مورد مطالعه

قرار گرفته ، توکسین نوع B است که دارای وزن مولکولی در حدود 35000 بوده و ماده‌ای پایدارتر از

سموم بوتولینی است.

چون آنتروتوکسین‌های استافیلوکوکی پایدارتر هستند، تصور می‌شود که پخش موثر آنها به صورت

آئروسل ، آسانتر از سموم بوتولینی می‌باشد. بنابراین استفاده نظامی ‌از آنها به این شکل ، مشکلات

فنی غیرقابل‌حلی را ایجاد نمی‌نمایند. استفاده به صورت آئروسل یا آلوده کننده آب ، یقینا موجب

مرگ در نسبت قابل توجهی از افراد خواهد شد.


ال- اس – دی

ال- اس- دی (LSD) می‌تواند از اسید لیزرژیک که بوسیله فرایندهای تخمیری از مواد طبیعی بدست

آمده، تهیه گردد. تارتارات آن که برای مصارف طبی تهیه شده است، به آسانی در آب محلول بوده ،

خواص خود را برای مدتهای طولانی حفظ می‌کند. محلول 0.5 درصد آن ، فاقد مزه است.

در جنگ شیمیایی ، ال – اس – دی می‌تواند به عنوان آلوده کننده آب و یا برای ایجاد آسیب استنشاقی

کوتاه مدت و یا برای ایجاد آسیب از راه هوا به صورت آئروسل ، مورد استفاده قرار گیرد، اما ماده گرانی

است.


ماده BZ

یک داروی شیمیایی موثر بر روان است که بطور اختصاصی به عنوان ماده‌ای مضعف برای جنگ‌های

شیمیایی ساخته شده است. ساختمان شیمیایی آن از اسرار نظامی ‌است. BZ ، یک ماده سفید

کریستالی جامد است و در مقابل حرارت پایدار است.

ظاهرا دارای خواص فیزیکی و شیمیایی اساسی جهت استفاده بالقوه در جنگ شیمیایی بوده ، قیمت

آن به مراتب کمتر از ال- اس- دی است. به عنوان یک ماده مضعفه اشکالات اصلی BZ غیر قابل پیش‌

بینی بوده و اثرات آن بر روی سربازان در صفحه عملیات و صدمات شدید یا حتی کشنده‌ای است که

ممکن است در صورت استفاده در هوای گرم و خشک پیش آید.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز


امروزه خانواده بزرگ رزینهای اپوکسی دارای بالاترین کارآیی ها در بین رزین های موجود در صنعت میباشد.

اپوکسی ها عموماً در مقاومت های شیمیایی و "از هم پاشیدگی های" ناشی از عوامل محیطی و خواص

مکانیکی، بالاتر از اکثر انواع رزین های دیگر می باشند که در نتیجه موجب مصرف تقریباً انحصاری این رزینها

در قطعات سازه های هوایی گردیده است. از دیگر سو به دلیل چسبندگی بالای این رزین ها و مقاومتشان

در برابر از هم پاشیدگی ناشی از تماس با آب از آنها بعنوان رزین ایده آل برای مصارفی چون تجهیزات صنایع

هوا فضا و بالستیک، چند سازه ای های پیشرفته، صنایع دفاعی، نفت و گاز، دریایی، خودروسازی، برق و

الکترونیک، تجهیزات ورزشی، و غیره استفاده می شود.



همچنین امروزه از اپوکسی ها در مصارفی دیگر مانند چسب ها، خمیرهای درزگیر، ترکیبات ریخته گری و

سیل کننده ها (آب بندی کننده ها)، لعاب، پوشش های کف و رنگ ها استفاده می گردد.



اصطلاح اپوکسی به گروه شیمیایی اطلاق میشود که در آن یک اتم اکسیژن با دو اتم کربن دیگر که به نوعی

به هم پیوند خورده اند متصل میباشد. ساده ترین اپوکسی دارای یک ساختمان حلقوی سه عضوی بوده که

اصطلاحاً به آن "1 و 2 اپوکسی" یا "آلفا اپوکسی" گفته میشود. شکل زیر ساختمان شیمیایی ایده آل یک

اپوکسی را نشان می دهد که به عنوان ساده ترین مشخصه هر مولکول پیچیده اپوکسی شناسایی شده

است.





رزینهای اپوکسی از واکنش بین اپی کلروهیدرین و بیس فنل A به دست میآیند و معمولا با رنگ قهوه ای یا

زرد کهربایی مخصوص به خود شناسایی می شوند و دارای خواص مفید زیادی هستند. رزین مایع در مخلوط

با عامل پخت کننده آن، رزینی با گرانروی پایین میسازد که سهولت در انجام فرایند های تولید را بدنبال دارد.

رزینهای اپوکسی بسته به نوع عامل پخت کننده آن می توانند به سهولت و سرعت در هر درجه حراتی از

5 درجه سانتیگراد تا 450 درجه سانتیگراد پخت شوند. یکی از بزرگترین امتیازات اپوکسی ها جمع شدگی

کم آنها در طی پخت است که اثر "زیر – نشان" (مانند ظاهر شدن برجستگی الیاف در زیر پوشش ژلی) و

تنش پس ماندسازه را به حداقل می رساند.

قدرت بالای چسبندگی و خواص مکانیکی بالای این رزینها در کنار مقاومت بالای عایق الکتریکی و مقاومت

شیمیایی خوب آنها موجب ارتقاء بیش از پیش جایگاه مصرف آنها گردیده است.



رزینهای اپوکسی همانند وینیل استرها از ساختمان زنجیره های بلند مولکولی تشکیل شدند که مکانهای

واکنش پذیرشان در انتهای این زنجیره هست با این تفاوت که به جای گروه های استری، این مکان ها از

گروه های اپوکسی تشکیل شده اند. نبودن گروه های استری در این رزین ها به معنی داشتن مقاومت

بسیار خوب به خصوص در مقابله با آب میباشد.

همچنین مولکول های اپوکسی در مرکز خود دارای دوگروه حلقوی اند که بهتر از گروه های خطی قادر به

جذب تنش های مکانیکی و حراتی هستند

بنابراین رزین های اپوکسی خواص سفتی، چغرمگی و مقاومت حرارتی خیلی خوبی را ارائه میکنند.



شکل20 ساختمان شیمیایی ایده آل نوعی اپوکسی را نشان میدهد. همان طوری که ذکر شد نبود گروه

های استری در درون زنجیر مولکولی مشهود است.






تفاوت دیگر رزین های اپوکسی با پلی استر ها در این است که رزین های اپوکسی به جای یک فعال کننده،

به وسیله یک "سخت کننده" پخت می شوند. سخت کننده که اغلب یک امین میباشد از طریق "واکنش

افزایشی" موجب پخت رزین اپوکسی گردیده و هر دو ماده از طریق این واکنش در ساختار نهایی شرکت

میکنند از دیدگاه شیمی معنی این واکنش همانا اتصال خوردن سر 2 اپوکسی مجزا با سر یک آمین است.

این واکنش یک ساختمان مولکولی سه بعدی پیچیده را که در شکل 21 نشان داده شده تشکیل میدهد.







از آنجایی که مولکولهای آمین با مولکول های اپوکسی در یک نسبت معین، " هم واکنش" می باشند، برای

اطمینان از اتفاق افتادن واکنش کامل بین رزین و سخت کننده رعایت نسبت صحیح اختلاط بین آنها ضروری

است. اگر اپوکسی و آمین به نسبت صحیح مخلوط نشوند، آن بخش از رزین و یا سخت کنند که وارد واکنش

نگردیده در میان بستر قطعه چند سازه ای باقی خواهندماند که بر خواص نهایی سازه بعد از پخت، اثر خواهد

گذاشت.

جهت کمک کردن به اختلاط دقیق رزین و سخت کننده معمولا تولیدکنندگان فرمولی با نسبت اختلاط ساده

مهیا می سازند که به سادگی با اندازه گیری وزنی یا حجمی به دست آید.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

ایرانیان باستان اولین بشرهایی بوده اند که از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرده اند

بقایای کشف شده در زیر دیوار دورا نشان از آن دارد که از گازهای سمی برای محاصره این شهر استفاده شده است.

بنابه تحقیقی در بریتانیا، ایرانیان باستان اولین بشرهایی بوده اند که از گازهای شیمیایی در جنگ استفاده کرده اند.

یک محقق بریتانیایی گفته است که شواهدی را کشف کرده است که امپراطوری ایران در قرن سوم میلادی در جنگ با

رومی ها از گازهای سمی در شهر "دورا" -واقع در شرق سوریه کنونی- استفاده کرده است.

این نظریه بر اساس بقایای حدود 20 سرباز رومی که در زیر دیوار این شهر کشف شده اند، مطرح شده است.

بقایای کشف شده در نشست سالانه موسسه باستان شناسی آمریکا به نمایش گذاشته شد.

تحقیق جدید نشان می دهد که ایرانیان باستان برای ورود به شهر دورا در زیر دیوار آن یک نقب حفر کرده بودند.

سایمون جیمز، باستان شناس از دانشگاه لستر انگلستان، می گوید آنها همچنین قیر و سنگ سولفور آتش زده بودند

تا گازهای پر تراکم سمی تولید کنند.

او افزود که دودکش های زیرزمینی احتمالا به تولید و توزیع این گازهای مرگ آور کمک کرده است.

رومی ها ظاهرا برای جلوگیری از محاصره این شهر نقب خودشان را حفر کرده بودند. دهانه دو نقب در زیر زمین با یکدیگر

تلاقی پیدا می کرده است.

سایمون جیمز می گوید: " ایرانیان باستان برایکشتن 20 مرد در فضایی به ارتفاع یا پهنای کمتر از 2 متر و طول یازده متر به

سربازان فوق بشر نیاز داشته اند اما این کار را با گازهای سمی در عرض چند دقیقه انجام داده اند."

دکتر جیمز می گوید: "سربازان رومی کشف شده در محل تلاقی دو نقب در زیر زمین با دودهای سمی مواجه و در عرض

چند ثانیه بیهوش شده اند و ظرف چند دقیقه مرده اند."

حفاری ها نشان داده است که اجساد سربازان رومی توسط دشمنانشان در نزدیکی محل تلاقی نقب ها و در محل ورود

به نقب رومی ها انباشته شده بودند تا پیش از آتش زدن تونل برای ورود به آن ایجاد سد کرده باشند.

باستان شناس بریتانیایی می گوید: "شواهد باستان شناسی به دست آمده در شهر دورا به روشنی نشان می دهد که

ایرانیان دوره ساسانی به اندازه رومی ها در محاصره کردن شهرها به عنوان روشی در جنگ، مهارت داشته اند."

شواهد همچنین ثابت می کند که ایرانیان باستان با هدف فرو ریخته شدن دیوار شهر دورا و همچنین برج که کنار آن بوده

به حفر نقب دست زده اند.

با این که نقب ایرانیان باعث نشده که ساختار این دیوار فرو بریزد، مهاجمان سرانجام دورا را تصرف می کنند.

با این حال، این که ایرانیان باستان چگونه توانسته اند وارد این شهر بشوند هنوز هم یک راز به حساب می آید چون جزئیات

عملیات محاصره در شواهد تاریخی به جای مانده کشف نشده است.

دورا مدتی بعد از تصرف رها شده و ساکنان آن توسط ایرانیان باستان کشته یا به امپراطوری ایران منتقل شده اند.

در سال 1920 بخشی از بقایای این شهر که در شرایط خوبی مانده بوده است توسط سربازان هندی که تلاش داشته اند

در کنار دیوار دورا سنگرهای دفاعی ایجاد کنند، از زیر زمین بیرون آورده شد.

اسکلت شهر دورا در دهه های بیست و سی میلادی توسط محققان فرانسوی و آمریکایی کشف شد.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
اندیشه ها، اشتباه ها و تصادف ها در تهیه مواد آلی صناعی

اندیشه ها، اشتباه ها و تصادف ها در تهیه مواد آلی صناعی


سردرک هـ. ر.بارتون جایزه نوبل سال1969 شیمی را مشترکاً با اودهاسل از نروژ برد. بارتون متخصص شیمی آلی در کالج سلطنتی

علوم و تکنولوژی لندن، و هاسل استاد بازنشسته شیمی فیزیک در دانشگاه اسلو بود؛

این دو به سبب پژوهششان در زمینه تحلیل هم آرایشی، یعنی مطالعه روابط سه بعدی مولکولها، مورد تقدیر قرار گرفتند. هم آرایی

را گهگاه " چهارمین کلمه" در توصیف ساختار مولکولهای آلی خوانده اند، که سه کلمه دیگر ترکیب، ساختمان، و آرایش هستند.

از دو واژه اخیر برای تشریح جنبه های سه بعدی ساختار مولکولی استفاده می شود .

اودهاسل در سال 1897 در اسلو به دنیا آمد. از سال 1915 تا سال 1920 در دانشگاه اسلو تحصیل کرد.

گرچه تمایل داشت به پژوهشهای خود در زمینه بلور نگاری با پرتو ایکس که زیر نظر مارک آموخته بود ادامه دهد، اما در اسلو مجبور

شد به اندازه گیری گشتاورهای دو قطبی رضایت دهد، چون در ابتدا ابزار لازم برای استفاده از پرتو ایکس موجود نبود.

مطالعه گشتاورهای دو قطبی با ابزارهای ساده تری که هاسل بدانها دسترسی داشت مقدور بود. شاید همان بهتر، چون پژوهش

بر روی دو قطبیها، که با اندازه گیری آنها در ترکیبات شش کربنی حلقوی (سیکلوهگزانها) آغاز شد، مستقیماً به تحقیقاتی انجامید

که با اعطای جایزه نوبل مورد تقدیر قرار گرفت.

از زمان آدولف فون بایر در سال 1885 تا دهه 1920 ، اکثر شیمیدانان حلقه شش کربنی سیکلوهگزان را مسطح می دانستند. اما

در فاصله سالهای 1918 تا 1925 درستی دو شکل خمیده نامسطح متفاوت به اثبات رسید. این اشکال هم آراییهای قایق و صندلی

نامیده شدند، که به سبب دافعه ای که میان اتمهای شکل قایق ایجاد می شد، شکل صندلی ترجیح داده شد.

در سال1943 هاسل نتایجی که بدست آورده بود استدلال کرد که تقریباً تمام ترکیبات حاوی حلقه شش ضلعی سیکلو هگزان شکل

صندلی دارند، اما این نتیجه گیری خود را به زبان نروژی و در مجله پژوهشی نروژی گمنامی منتشر ساخت، که کلاً توجه کسی را

به خود جلب نکرد.

بارتون مقاله ای انقلابی ( و به قول بارتون مختصر، چون مجبور بود خودش آن را تایپ کند!) نوشت که به ادعای او موجب بردن جایزه

نوبل شد. مقاله بارتون راه حل مسئله ای بود که فیزر در سمیناری مطرح کرده بود- یعنی تحلیل نتایج فیزر برحسب بهترین همارایی

مولکولی استروئیدی که حاوی چندین حلقه کربنی شش ضلعی بود.

این مقاله طرز تفکر متخصصان شیمی آلی را در باره بسیاری از مولکولها عوض کرد.

بارتون، هاسل را به حق پایه گذار نظریه ای می داند که در باره تحلیل هم آرایشی ارائه داد.

سردرک پژوهش خود را به سه فرایند اندیشه، اشتباه و تصادف تقسیم بندی کرده است. اشتباهها و تصادفهایی که ذکر میکند

نمونه کامل بخت یاری اند، و اندیشه هایی که شرح می دهد به روشنی اهمیت پژوهش برنامه ریزی شده ( یا اندیشیده) را نشان

می دهند. گر چه در این کتاب تاکید من بر تصادفهایی بوده است که به اکتشافات ارزشمندی منجر شده اند، اما سعی کرده ام در

هر مورد نشان دهم که اگر " ذهن مستعد" ( به قول پاستور) و " ذکاوت " ( به قول والپول) در کسی که با این تصادف مواجه میشد

نبود، هرگز به آن اکتشاف نمی رسید.

سردرک به عنوان نمونه ای از یک فرایند صناعی اندیشیده، تبدیل ترکیب فراوانی به نام استات کورتیکو سترون را به آلدوسترون،

هورمونی که وظیفه عمده آن حفظ تعادل طبیعی املاح در بدن انسان است، شرح می دهد. هنگامی که بارتون به فکر فرایند نور

شیمیایی خود افتاد، ذخیره جهانی آلدوسترون خالص را به میلیگرم میسنجیدند( یک قطره کوچک آب حدود 50 میلیگرم وزن دارد).

بارتون و همکارانش ظرف یک سال 60 گرم (60000 میلیگرم) هورمون خالص به دست آوردند، و بدین ترتیب ارزیابی فعالیت زیست

شناختی آن را برای نخستین بار ممکن ساختند.

فرایندی که در تهیه نمونه های صناعی دیگر مواد طبیعی مفید واقع شد بر اثر اشتباهی کشف شد.

روش اصلی بدین منظور طراحی شده بود که بتوان در مولکول پیچیده ای یک واحد حلقوی به نام گاما- لاکتون تولید کرد. اما هیچ

گاما- لاکتونی از آن حاصل نشد، بلکه نتیجه کاملاً نامنتظره ای به دست آمد. بارتون و همکارانش توانستند با تجربه و تحلیل دقیق

مسیر واقعی واکنش، از این واکنش جدید در تهیه مواد صناعی ارزشمند دیگری استفاده کنند. اما بارتون از اینکه نتوانسته بودند

به هدف اصلی شان برسند ناراحت بود، پس تصمیم گرفت بار دیگر سعی کند تا با اصلاح مواد اولیه و واکنشگرها، گاما- لاکتون

تهیه کند.

این بار موفق شد، و چند سال بعد با همکاری جک بالدوین ( که اکنون استاد دانشگاه آکسفورد است) از روش اصلاح شده برای

تبدیل استرون به 18- هیدروکسی استرون استفاده کرد. ماده اخیر" ترکیبی ست که مقدار آن در ادرار زن آن قدر ناچیز است که

ارزیابی فعالیت زیست شناختی آن ( مانند آلدوسترون) تنها پس از تهیه نمونه صناعی آن ممکن بود". بدین ترتیب اشتباه اولیه

سردرک منجر به دو اندیشه نوظهور و پر اهمیت شد که در شیمی آلی موجودات زنده بسیار ارزشمند بودند.

در این مقاله چندین نمونه تصادف ذکر شده است، و در پاییز سال 1984 سردرک نمونه دیگری را در سمیناری در دانشگاه تگزاس

در آوستین شرح داد. سر درک این سمینار را با این جمله شروع کرد:

" راستش را بخواهید، بسیاری از واکنشهای مهم شیمی آلی به طور تصادفی کشف شدند؛ و در ادامه صحبت قبل از

آنکه آخرین باری را که بخت یاری نصیبش شده بود شرح دهد، چندین مثال در این زمینه ذکر کرد.

در آن هنگام سالها می شد که به بخت یاری و نقش آن در علم علاقه مند شده بودم، و چندی از آن سمینار نگذشته بود که

جداً تصمیم گرفتم کتابی در این باره تنظیم کنم."

یک سال پیش از آن او و همکارانش در انستیتو شیمی فراورده های طبیعی تصمیم گرفتند چند ترکیب نمونه را برای مقایسه

با ترکیب طبیعی پیچیده ای که بررسی می کردند تهیه کنند.

آنان دریافتند که محصول بدست آمده جزو دسته ای از ترکیبات به نام تروپون هاست که توجه بسیاری از متخصصان شیمی آلی

و زیست شیمی را به خود جلب کرده بود.

تروپونها و تروپولونها ( ترکیباتی که به تروپونها شباهت بسیار دارند) تا حدی از لحاظ نظری مرموزند، چون یک حلقه عجیب هفت

ضلعی در ساختار مولکولی شان وجود دارد، و تا حدی بدین سبب جالب توجه اند که موادی طبیعی هستند که آثار فیزیولوژیک

ارزشمندی دارند. به عنوان نمونه کلشی سین با موفقیت دردرمان نقرس به کار رفته است، و چون تعداد کروموزومها را در حین

تقسیم یاخته ای در گیاهان افزایش می دهد، در تجارت برای تولید گونه های گیاهی جدید استفاده شده است. تا پیش از این

تهیه تروپونها و تروپولونها کار ساده ای نبود.

چون ترکیب اولیه (الف ) و ترکیبات مشابه آن به سهولت ازمواد اولیه ساده ای قابل تهیه اند، بارتون و همکارانش دریافتند که

این اکتشاف تصادفی کلاً روش مفیدی در تهیه مواد شیمیایی خواهد بود.

شناسایی تروپون به عنوان محصول غیر مترقبه واکنشی که بمنظور دیگری انجام شده بود موفقیت کوچکی نبود، و تشریح ساز

و کار واکنش، نمونه بی نظیری از کار برد منطق شیمی آلی بود. به جرات می توان گفت که این نتیجه نا منتظره بسیار مهمتر

از نتیجه ای که برای واکنش پیش بینی می شد بود، بنابراین این مثال نمونه ای حقیقی از بخت یاری است.



منبع :

سرگذشت اكتشافات تصادفی در علم - تالیف رویستون رابرتس ، مترجم: محی الدین غفرانی
 

حامدیا

اخراجی موقت
بدست آوردن عدد اکتان بنزین

بدست آوردن عدد اکتان بنزین

اگر اطلاعات مختصری در مورد موتورهای ۴ زمانه بنزینی که تقریبا ۹۹ ٪ موتورهای موجود را شامل می شوند ، داشته باشید ؛ می دانید که یکی از این زمانها را تراکم می نامند و تراکم زمانی روی می دهد که مخلوط بنزین و هوا توسط پیستون تا حد مشخصی متراکم شده و پس از پایان زمان تراکم ، بوسیله جرقه شمع ، این مخلوط محترق شده و باقی ماجرا که خارج از بحث ما است اتفاق می افتد . میزان تراکم انجام شده را با عددی به نام نسبت تراکم می سنجند که در موتورهای قدیمی این نسبت تراکم ۵ به ۱ و در موتورهای بسیار پیشرفته تا ۱۲ به ۱ قابل افزایش می باشد .

اما زمانی که مخلوط سوخت که ماده ای با قابلیت اشتعال بالاست زودتر از زده شدن جرقه توسط شمع و بواسطه تراکم ، محترق شود ؛ موتور دچار کوبش ( Knock ) خواهد شد که این مساله برای موتور بسیار مضر است . یکی از راههای بالا بردن قدرت و توان خروجی موتور خودروها ، بالابردن نسبت تراکم آنهاست ، اما این امر تنها با بالا بردن توان مقابله سوخت در برابر خود سوزی در اثر متراکم شدن بدست می آید ، پس با پیشرفت در تکنولوژی ساخت موتورها ، نسبت تراکم نیز از عدد قدیمی ۵ به ۱ فاصله گرفته و افزایش می یابد و در نتیجه نیاز به سوختی با مقامت بالاتر در برابر خودسوزی در خودروهای جدیدتر ضروری می گردد .

اما آن چه که مشخص می نماید که سوخت تا چه میزان توانایی متراکم شدن قبل از احتراق خودبخودی ( خودسوزی ) را داراست ، عدد اکتان می نامند .

این عدد از کجا بدست می آید ؟

زمانی که نفت خام در پالایشگاهه ا تصفیه می شود ، زنجیره های هیدروکربن با طولهای متفاوت بدست می آید و این زنجیره های جدا از هم با ترکیب شدن با یکدیگر سوختهای متفاوتی چون بنزین ، گازوئیل ، نفت سفید و غیره را حاصل مینمایند . بطور مثال حتما نامهای متان ، پروپان و بوتان را شنیده اید که همگی هیدروکربن هستند ؛ متان دارای یک اتم ، پروپان ۳ اتم و بوتان ۴ اتم ، کربن میباشند . برخی دیگر از هیدورکربنه ا نیز شامل پنتان با ۵ اتم ، هگزان با ۶ اتم ، هپتان با ۷ اتم و اکتان با ۸ اتم کربن می باشند . آزمایشات مختلف نشان داد هپتان دارای خاصیت متراکم شدن بسیار ضعیفی است و در مقابل اکتان قابلیت متراکم شدن بسیار بالایی دارد . پس اگر بنزینی دارای مقادیر بسیار بالایی از اکتان یا همان Iso Octane , 2,2,4 Trimethyl Pentane باشد ؛ بنزین بسیار خوبی از نظر مقاومت در برابر خودسوزی محسوب می شود . اما در مقابل ، هپتان بسیار سریع در اثر تراکم ناچیز ، محترق خواهد شد پس با توجه به اینکه این ۲ هیدروکربن از لحاظ خواصی چون نقطه جوش و تبخیر تقریبا یکسان بودند ، بعنوان مبنایی برای مقاومت خودسوزی سوخت در برابر متراکم شدن انتخاب شدند ، و با دادن عدد ۱۰۰ به اکتان و ۰ به هپتان نسبتی به نام عدد اکتان بدست آمد . بطور مثال بنزینی با عدد اکتان ۸۷ ؛ دارای نسبت ۸۷ اکتان به ۱۳ هپتان می باشد . اما ساخت سوختی که متشکل از این میزان اکتان باشد هزینه تولید بسیار بالایی خواهد داشت و این ۲ ماده در حال حاضر تنها تشکیل دهنده های بنزین نیستند و مواد و افزودنیهای دیگری کار بالابردن عدد اکتان یا همان مقاومت در برابر خودسوزی یا کوبش موتور را برعهده دارند ؛ و نسبت هپتان - اکتان تنها برای ایجاد یک مبنای مقایسه ای و بعنوان یک بنزین ایده آل برای مشخص نمودن عدد اکتان مورد استفاده قرار می گیرد .

در جریان جنگ جهانی اول توماس میجلی کشف نمود که با افزودن lead tetraethyl ( تترااتیل سرب ) که یک اورگانو متالیک محسوب می شود به مخلوط بنزین ، نسبت اکتان آن تا حد بسیاری افزایش خواهد یافت و می توان بنزینی با فراوری ارزان قیمت ( شبکه هیدروکربنه ای با فراوری ساده تر ) را ، با افزودن این ماده ، به بنزینی با اکتان بالا تبدیل نمود . از طرف دیگر این ماده باعث روانکاری سوپاپها نیز میشد ، استفاده از این ماده در بنزین تا سالیان دراز ادامه یافت ، تا اینکه متوجه شدند سرب ضررهای زیست محیطی بسیاری پدید می آورد و باید از بنزین حذف گردد ، بنابراین حذف سرب به تدریج در کشورهای پیشرفته با جایگزین نمودن ماده ای به نام MTBE که مخفف methyl tertiary- butyl ether است و یک oxygenate محسوب میشود ، بجای تترااتیل سرب آغاز شد

با نصب catalytic converter برای کاهش آلودگی خروجی از اگزوز بر روی خودروها در دهه گذشته و بدلیل اینکه سرب باعث از کار افتادن این قطعه می شد ، جایگزینی بنزین بدون سرب سرعت بیشتری گرفت تا جائیکه هم اینک استفاده از بنزین سرب دار در اکثر کشورها به شدت محدود گردیده است . اما MTBE نیز با وجود اینکه در مقایسه با تترااتیل سرب ، چندان سمی نیست ، در اثر نشتی از تانکها و مخازن و نفوذ به آبهای زیرزمینی و ایجاد آلودگی ، در کشورهای پیشرفته در حال حذف از بنزین می باشد . جایگزینهای MTBE که امروزه در اروپا و آمریکا استفاده می شوند نیز شامل اروماتیکها از جمله benzene ، toluene ، ethanol و در آینده نزدیک oxygenate دیگری به نام ETBE یا Ethyl Tertiary- butyl ether می باشند .

اما عدد اکتان بنزین را به ۲ روش می توان بدست آورد ؛ اولین روش ، روش تحقیقی ، Research Octane یا RON نامیده میشود و دومین روش ، روش موتوری ، Motor Octane یا MON نام دارد . تفاوت این ۲ روش در شرایط و پارامترهای آزمایش بر روی بنزین مورد نظر می باشد ،

مسلما با توجه به شرایط سخت تر آزمایش در روش MON ، نسبت به روش RON برای یک بنزین مشابه ، عدد بدست آمده از آزمایش به روش RON عدد بیشتری خواهد بود . فاصله بین ۲ عدد بدست آمده از این ۲ روش آزمایش را ، sensitivit y یا حساسیت سوخت مینامند که بسیار هم با اهمیت میباشد چرا که ممکن است بنزینی بدلیل نوع افزودنی ها و مواد بکار رفته جهت بالا بردن اکتان در شرایط آزمایش RON عدد بالایی از اکتان را ارائه دهد اما در شرایط سخت تر ، توانایی مقابله بسیار کمتری نسبت به تراکم پذیری داشته باشد و عدد حاصل از آزمایش MON بسیار پایین باشد ، لذا بین چند بنزین مختلف که از آزمایش RON عدد مشابهی بدست آورده اند ، بنزینی مرغوبتر است که فاصله اعداد بدست آمده از ۲ آزمایش RON و MON برای آن نوع بنزین کمتر از بقیه باشد ( حداکثر ۱۰ عدد اختلاف قابل قبول است ) .

اما در حالیکه مبنا قرار دادن عدد بدست آمده از آزمایش RON بعنوان عدد اکتان بدلایل بالا ، چندان صحیح به نظر نمی رسد و حتی راه را برای تقلب شرکتهای نفتی و استفاده از افزودنیهای ارزانتر باز می گذارد ؛ در اروپا و اکثر کشورها از جمله کشورمان ایران ، عدد RON مبنای مشخص نمودن میزان اکتان بنزین می باشد . این در حالیست که در آمریکا با استفاده از فرمول RON+MON)/ 2) و بدست آمدن عدد جدیدی به نام PON یا Pump Octane Number این مشکل تا حد زیادی حل شده و راه تقلب در این زمینه بسته گردیده .


پس به این موضوع توجه داشته باشید که عدد اکتان بنزین در پمپ بنزینهای آمریکا همیشه عددی پایین تر از عدد اکتان یک بنزین مشابه در پمپهای اروپا و سایر نقاط دنیا است ، بعنوان مثال بنزین با اکتان ۹۱ در پمپ بنزینهای ایالات متحده با بنزینی دارای عدد اکتان حدود ۹۵ در اروپا برابری میکند .


تاثیر دما ، ارتفاع از سطح دریا ، میزان رطوبت ، تنظیم دلکو و ...

همانط ور که در بحث متدهای اندازه گیری اکتان MON و RON نیز مشاهده کردید تغییر برخی شرایط ، باعث بالا و یا پایین رفتن اکتان بنزین میشود ؛ یکی از این موارد ارتفاع از سطح دریا می باشد ؛ عدد اکتان برای هر بنزین براساس آزمایش انجام شده در محلی هم سطح دریا مشخص میگردد ، بر این اساس اگر خودرویی را با بنزینی که برفرض مثال اکتان ۸۲ دارد ، در منطقه ای هم سطح دریا مورد آزمایش قرار دهیم و سپس همین خودرو با همان سوخت را به محلی در ارتفاع مثلا ۹۱۵ متر بالاتر از سطح دریا که البته در زمان آزمایش از نظر دما و رطوبت با شرایط آزمایش سطح دریا مشابه است ، منتقل نماییم ؛ خواهیم دید موتور این خودرو در هنگامی که در ارتفاع ۹۱۵ متری قرار دارد ، بسیار دیرتر دچار خودسوزی می شود تا در محل هم سطح دریا و از آنجائیکه همیشه عدد اکتان اعلام شده توسط تولید کننده بر مبنای سطح دریا اعلام می گردد ، در ارتفاع ۹۱۵ متری از سطح دریا بنزینی که اکتان ۸۲ دارد ، مشابه بنزین با اکتان ۸۷ عمل مینماید و تحت تراکم بیشتری دچار خودسوزی می شود . فرمول تقریبی محاسبه میزان بالارفتن اکتان با افزایش ارتفاع از سطح دریا ، بدین صورت است که ؛ تا ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا به ازای هر ۳۰۰ متر افزایش ارتفاع ۱.۴ به عدد اکتان بنزین اضافه می گردد و در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر این میزان به ۲.۵ عدد در ازای هر ۳۰۰ متر افزایش ارتفاع تبدیل میشود ( اعداد فوق بر مبنای عدد اکتان RON می باشد ) . اما ارتفاع تنها عامل جوی تاثیر گذار در اکتان نیست و میزان رطوبت و دمای هوا نیز از دیگر عوامل جوی موثر بر اکتان می باشند . افزایش ۱ گرم آب در هر کیلوگرم هوای خشک ۰.۲۵ تا ۰.۳۲ به عدد اکتان MON می افزاید و کاهش هر ۵.۶ درجه سانتیگراد دمای محیط نیز ۰.۴۴ تا ۰.۵۵ عدد اکتان MON را افزایش می دهد ، پس نتیجه دیگر این است که در زمستان اکتان پایین تری لازم است تا تابستان و یک سوخت مشابه در شرایط مشابه از نظر رطوبت و محل آزمایش ، در زمستان دیرتر دچار خودسوزی می شود تا در تابستان ، از اینرو بالا بردن عدد اکتان در تابستان و پایین آوردن آن در زمستان راهکار مناسبی برای توزیع بنزین در کشور محسوب می گردد . البته از آنجائیکه تاثیر ارتفاع بر اکتان نسبت به تاثیر رطوبت و دما بسیار بیشتر است ، اگر بنزین مناطق کنار دریا ( شمال و جنوب ) را نیز با اکتان بالاتری عرضه نماید ؛ تعمیرات خودروها در این مناطق بدلیل استفاده از اکتان بالاتر به تاخیر خواهد افتاد . از دیگر موارد موثر در عدد اکتان میتوان به مواردی چون نسبت تراکم موتور ، آوانس و ریتارد دلکو ، میزان کارکرد موتور ، دمای موتور ، نسبت بنزین و هوا در خودروهای بدون ECU که قابلیت تنظیم اتوماتیک نسبت استکیومتری را ندارند و مواردی از این دست ، اشاره نمود . همچنین لازم بذکر است خودروی نو نیز تا حدود ۱۶۰۰۰ کیلومتر به دلیل عدم وجود رسوبات در محفظه سوخت قابلیت کارکرد بدون خودسوزی با سوختی با عدد اکتانی در حد ۵ تا ۶ عدد کمتر از میزان مشخص شده برای آن مدل خودرو ، را داراست .

 

حامدیا

اخراجی موقت
در خودروهای قدیمی هنگامی که سوخت مصرفی اکتانی کمتر از میزان لازم برای خودروی موردنظر را دارا باشد ، در هنگام شتابگیریها یک صدای تقه یا کوبشی شنیده می شود و همانگونه که در ابتدا ذکر شد این امر به شدت به موتور خودرو آسیب می رساند ، اگر با خودروی خود به مناطق کم ارتفاع همچون شمال کشور سفر کرده باشید حتما با افزایش شدید این صدا روبرو شده اید که دلیل آن نیز در بالا ذکر شد ، البته با تنظیم دلکوی خودرو ، تنظیم موتور با دستگاه و فیلرگیری می توان خودسوزی سوخت را در این خودروها مرتفع و صدا را برطرف نمود اما در صورتیکه این مشکل برطرف نشد یا برطرف شد ولی از شتاب خودرو کاسته شد باید از بنزین با عدد اکتان بالاتری استفاده شود ، البته اگر تنها برای چند روز به مناطق کم ارتفاع سفر کرده اید و با این مشکل روبرو شده اید به تنظیمات خودرو دست نزنید و تنها با استفاده از بنزین با اکتان بالا ( سوپر ) مشکل را مرتفع نمایید و هنگام بازگشت به شهر اولیه خود نیز از آنجاییکه خودرویتان روی آن شرایط تنظیم گردیده مشکل بطور کل برطرف خواهد شد . اما در مورد خودروهای جدید این مشکل بوسیله سنسوری به نام Knock Sensor حل شده است و در صورت استفاده از بنزینی با اکتان پایین تر از حد لازم برای آن خودرو یا کاهش ارتفاع ، افزایش دما و یا کاهش رطوبت ، کامپیوتر خودرو با ریتارد کردن زمان جرقه زنی مشکل را برطرف می نماید و کوبش موتور رفع می گردد ، اما این امر باعث کاهش شتاب خودرو ، دیر عکس العمل نشان دادن در هنگام فشاردن یکباره پدال گاز و همچنین ایجاد آلودگی بیشتر و از بین بردن سریعتر قطعات موتور در دراز مدت می گردد . پس در اینگونه خودروها بهتر است از بنزین با اکتان ذکر شده در دفترچه خودرو که عموما هم عددی بالای ۹۰ است ، استفاده کنید ( در کشور ما بدلیل عدم وجود تنوع زیاد در اکتان بنزین ، تنها انتخاب برای خودروهای پیشرفته ، بنزین سوپر است . البته مخلوط بنزین سوپر و معمولی نیز قابل استفاده است که در ادامه به این مورد نیز خواهیم پرداخت ).

گفته می شود بنزین موجود در کشور در نوع معمولی اکتانی برابر ۷۲ تا ۸۰ RON داراست و نوع سوپر نیز دارای عدد اکتان ۹۵ RON است که البته صحت آن مورد تردید است .

آیا می توان بنزینهای مختلف را با یکدیگر مخلوط کرد ؟

آنچه به صورت یک باور غلط در فرهنگ مردم جا افتاده ، این است که ترکیب کردن بنزین سوپر و معمولی کار درستی نیست . در حالیکه بر طبق تحقیقات و آزمایشات انجام شده حتی با وجود ترکیب بنزین با افزودنیهای متفاوت ، مشکلی برای خودروی شما پیش نخواهد آمد و در صورت موجود نبودن بنزین با اکتان لازم برای خودرویتان می توانید به راحتی با ترکیب دو نوع بنزین با یکدیگر به عدد اکتان لازم دست یابید ، مثلا اگر اعداد ۷۴ و ۹۵ برای بنزینهای موجود در ایران واقعی باشد با پرکردن ۵۰ ، ۵۰ باک با بنزینهای سوپر و معمولی ، بنزینی با اکتان ۸۴.۵ خواهید داشت ، البته برای این کار قبل از خالی شدن کامل باک ، ابتدا میزانی که می خواهید از بنزین معمولی داخل باک بریزید و پس از آن مابقی را با بنزین سوپر پر نمایید ، ممکن است مخلوط شدن ۲ سوخت مدتی به طول انجامد بنابراین تا چند دقیقه اول ممکن است کوبشهایی ناشی از سوختن بنزین معمولی در خودروهای فاقد ناک سنسور و عدم شتابگیری کافی در خودروهای دارای ناک سنسور احساس شود . لازم بذکر است این کار برای خودروهایی چون ۴۰۵ های کاربراتوری ، پراید و به طور کل خودروهایی که اکتان بنزین معمولی برای آنها کم و سوپر هم زیاد محسوب می شود بدلیل عدم وجود بنزین با عدد اکتان بین بنزین معمولی و بنزین سوپر در کشور ، روش خوبی محسوب می گردد چرا که استفاده از اکتان بالاتر از حد لازم برای چنین خودروهایی جز هدر دادن پول ، منفعت دیگری برای خودرویتان ندارد و استفاده از اکتان پایین تر هم با خودسوزی سوخت به موتور خودروی شما آسیب می رساند و در صورت تنظیم موتور بر مبنای اکتان بنزین معمولی هم از شتاب خودرویتان کاسته می شود . البته در حال حاضر و با قیمت پایین بنزین و اختلاف تنها ۳۰ تومانی بنزین سوپر با معمولی این کار چندان عاقلانه به نظر نمی رسد ، اما شاید با تغییر شرایط از جمله سهمیه بندی بنزین این روش به یک انتخاب معقول تبدیل گردد ، که البته برای این کار پیدا کردن یک پمپ بنزین خلوت هم ضروری است چرا که جابجا شدن از یک پمپ به پمپ دیگر جایگاه در ترافیک پمپ بنزینها باعث درآمدن سرو صدای مردم و کارکنان جایگاه خواهد شد ، اما با تمام این دردسرها مطمئنا این روش به مراتب بهتر و ارزان تر از استفاده از افزودنی های بالا برنده اکتان از جمله Octane Booster ها می باشد ، البته باز هم تکرار می کنم این روش برای خودروهای با تکنولوژی ۱۰ تا ۱۵ ساله مناسب است و برای خودروهای جدیدتر و با موتورهای پیشرفته تر حتما فقط از نوع سوپر استفاده نمایید ، در برخی نمونه های وارداتی که بنزین با اکتان بیش از ۹۵ برایشان توصیه گردیده نیز باید به بنزین سوپر حتی مواد افزودنی بالا برنده اکتان نیز اضافه شود تا این خودروها با مشکل روبرو نشوند ، البته در این مورد حتما باید دقت شود این افزودنیها دارای سرب نباشند ، چرا که سرب ظرف چند دقیقه Catalyst Converter خودروی شما را از کار خواهد انداخت .

مطلب قابل ذکر دیگر نیز این است که در خودروهای با تکنولوژی جدید هیچ گاه باک خودرو را تا انتها پر نکنید و به محض قطع کردن نازل پمپ بنزین دست از بنزین زدن بکشید و حتی به فکر رند کردن مبلغ نیز نباشید ، چرا که تا آخر پرشدن باک باعث آسیب رساندن به Carbon Canister خودروی شما خواهد شد ، همچنین از خالی شدن باک تا انتها نیز بپرهیزید چرا که این امر هم باعث ورود آشغالهای کف باک به درون سیستم سوخت رسانی می شود و هم در برخی خودروها باعث گرم شدن بیش از حد پمپ بنزین می شود . مطلب آخر نیز اینکه سعی کنید بیشتر از پمپ بنزینهای دولتی ، خصوصا پمپ های داخل شهر استفاده نمایید و اگر خودرویتان با بنزین یک پمپ بنزین مشکل کوبش و کاهش شتاب ندارد ، سعی کنید حتی المقدور از همان پمپ بنزین ، بنزین بزنید . در ضمن بنزین زدن را به زمانهایی که هوا سردتر است مانند آخر شب یا اول صبح موکول کنید ؛ چرا که سیالات در اثر گرما منبسط می شوند و از اینرو شما در سرما با زدن همان مقدار لیتر بنزین ، مقدار ناچیزی بیشتر سوخت بدست می آورید تا در گرما
 

parvin9599

عضو جدید
من تولوئن خشک کردم باید سدیم رو با قیچی یا چاقو به ذرات خیلی ریز در بیاریم تا سطح مقطعش زیاد بشه و داخل تولوئن بریزیم در یک بالن
و بنزو فنون رو که جامد سفید رنگ هستش به عنوان معرف به بالن اضافه کنیم و تقطیر کنیم
وقتی تولوئن خشک میشه رنگ محلول آبی تیره میشه و می تونیم با تقطیر تولوئن خشک را بگیریم
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
زغال رنگبر

زغال رنگبر

زغال فعال شده چیست؟
اصطلاح زغال فعال شده نشان دهنده یک سری از مواد جذب کننده سطحی , با جنسی زغالی و شکل کریستالی می باشد که در ساختار داخلی آن روزنه های زیادی وجود دارد.
زغال فعال شده دارای کاربردهای زیادی است, از جمله مصارف آن:
- تصفیه آبها ( آب شرب, آب آکواریومها, آبهای صنعتی), از نظر رنگ و بو و طعم
- رنگزدایی از قند و شکر
- بازیافت طلا
- بهسازی رنگ و طعم در نوشیدنی ها و آب میوه ها
- استفاده در دستگاههایی مثل: تصفیه کننده های هوا, خوش بو کننده ها, تصفیه کننده های صنعتی و ...

تولید زغال فعال شده
اصول و فنون گوناگونی در ساخت و تولید زغالهای فعال شده وجود دارد که به 3 اصل بستگی دارد:
- نوع ماده اولیه
- مشخصات فیزیکی مورد نظر برای محصول (زغال فعال شده)
- مشخصات جذبی برای کاربردهای مختلف
شیوه های فعالسازی که بیشتر در تولیدات تجاری بکار میرود عبارتند از:
فعال سازی شیمیایی،فعال سازی توسط بخار


فعال سازی شیمیایی:
این شیوه بیشتر برای مواردی است که مواد اولیه آن چوب و یا زغال سنگ نارس(Peat) می باشد. مواد اولیه را با یک عامل آبگیر مانند اسید فسفریک P2O5 یا کلرید زنیک ZnCl2 آغشته می کنند تا ماده ای خمیری حاصل شود. این ماده را در بازه دمایی 500 - 800 درجه سانتیگراد حرارت میدهند تا کربن فعال شود.
زغال فعال شده حاصل را بعد از شستشو خشک و به پودر تبدیل می کنند.
زغال فعال شده بدست آمده توسط این روش , دارای منافذ باز زیادی است و برای جذب مولکول های بزرگ بسیار مناسبند.


فعال سازی توسط بخار:
این روش بیشتر برای موادهای اولیه ای چون چوب نیم سوخته, زغال سنگ و پوست نارگیل که زغالی شده اند به کار می رود. فعال سازی در بازه دمایی 800 – 1100 درجه سانتیگراد و در حضور بخار انجام می شود.
در آغاز مواد زغالی با بخار به گاز تبدیل می شوند که به واکنش water-gaz معروف است:
(C + H2o → CO + H2 – 175.440 KJ/(KgMol

این واکنش گرماگیر است و گرمای مورد نیاز توسط سوختن ناقص CO و H2 بصورت زیر تامین می شود:
(2CO + O2 → 2CO2 + 393.790 KJ/(KgMol

(2H2 + O2 → 2H2O + 396.650 KJ/(KgMol


در ضمن هوا به مقدار مورد نیاز وارد واکنش می شود تا زغال نسوزد.
زغال های فعال شده ی تولید شده توسط این روش معمولا دارای منافذ ریزند و برای جذب مواد از مایعات و گازها مناسبند.


ویژگی های جذبی و فیزیکی
گونه های مختلفی از زغال های فعال شده با ویژگی های مشخص وجود دارند که خصوصیات هر یک از آنها بستگی به مواد اولیه و فنون به کا ر رفته در تولید آنها بستگی دارد. در انتخاب یک گونه زغال فعال شده, برای بهبود بخشیدن به فرایندها, نیاز به شناخت دقیق ویژگی های فیزیکی و جذبی مواد داریم.

ویژگی های جذبی:
(1 سطح: با استفاده از N2 حدود منافذ سطحی زغال فعال شده را اندازه می گیرند.هر چه سطح زغال فعال شده بیشنر باشد, قسمتهای جاذب نیز بیشترند.
2) اندازه منافذ: تعیین اندازه های یک زغال فعال شده میتواند راهی مناسب برای تشخیص خصوصیات آن باشد.که در IUPAC منافذ بر اساس اندازه به صورت زیر دسته بندی شده اند:
Micropores r<1nm
Mesopores r 1-25nm
Micropores r>25
که mesopore ها برای جا به جایی و Micropore ها برای جذب مواد هستند.
3) تخلخل: یکی از راههای اندازه گیری میزان تخلخل در توده ای از زغال فعال شده , استفاده از میزان جذب CCl4 خالص در حالت گازی می باشد.


- ویژگیهای فیزیکی:
1) سختی و مقاومت در برابر حررت و فشار : زغال های فعال شده دارای سختی های متفاوتی هستند که مربوز به مواد اولیه و شیوه تهیه آنها می باشد. بنا به درجه سختی, هر یک از آنها کاربردهای متفاوتی دارند.
2) چگالی
3) اندازه ذرات: هر چقدرکه اندازه ذرات زغال فعال شده کوچکتر باشد, سرعت جذب بیشتر است.

***زغال فعال شده را به سه شکل دانه ای , پودر و استوانه ای میسازند.***


زغال فعال شده چگونه کار می کند؟
زغال فعال شده مواد اورگانیک را از محیط اطرافش جذب می کند , که عمل انتقال آلاینده از فاز مایع ( آب) به فاز جامد ( کربن) صورت می گیرد.نیروی جاذبه ای باعث تشکیل یک پیوند بین آلاینده و کربن و چسبیدن آنها به هم می شود.
علاوه بر این باکتری هایی به سطح خارجی زغال فعال شده می چسبند و بخشی از آلاینده ها را جذب و مصرف می کنند.
جذب منجر به پخش یک گاز یا ترکیب در شبکه متخلخل زغال فعال شده می گردد , جایی که یک واکنش شیمیایی یا یک ثبات فیزیکی روی می دهد. به عنوان مثال ازن O3
در قسمتی که جذب می شود , قسمتی از زغال فعال شده را اکسید میکند, و 3O به O2 تبدیل می شود و ازن در ساختار کربن اندوخته و گردآوری نمی شود.
جذب در زغال فعال شده دارای 3 مرحله است:
1- تماس ذرات آلاینده محلول در مایع ( آب) با ذرات زغال فعال شده
2- پخش شدن ذرات آلاینده در شبکه متخلخل زغال فعال شده
3- جذب ذرات آلاینده به زغال فعال شده و بوجود آمدن یک پبوند برگشت ناپذیر

بازیافت زغال فعال شده
به مرور زمان و استفاده از زغال فعال شده , سطح آن از مواد آلاینده اشباع می شود. زغال فعال شده یک محصول گران است و در عین حال میتواند در چرخه بازیافت قرار گیرد و مجددا مورد استفاده قرار گیرد. بازیافت زغال فعال شده , هزینه کمی نسبت به تولید اولیه دارد و دارای قیمت ارزانتری نیز می باشد.
زغال فعال شده و مهندسی شیمی
در تولید زغال فعال شده : مهندس شیمی, می تواند درطراحی فرآیندهای تولید و بازیافت زغال فعال شده متناسب با کاربرد و ویژگی های مورد نظر, طراحی راکتورهای مورد نیاز, کنترل کیفیت محصولات و بهسازی آنها بعالیت داشته باشد.
در فروش زغال فعال شده: مهندس شیمی , به خاطر داشتن اطلاعات لازم از محصول و آشنایی با مصارف آن می تواند در بخش بروش و بازار یابی نیز بعالیت داشته باشد.
در مصرف زغال فعال شده: مهندس شیمی , می تواند در صنایعی که نیاز به استفاده از زغال فعال شده دارند, با تعیین نوع و میزان و شیوه استفاده از زغال فعال شده و کنترل آن ایفای نقش کند.
 

roteil2001

عضو جدید
سلام دوست عزیز. برای اینکه منظور تصویر ایینه ای رو بفهمی دست راست و چپتو در نظر بگیر. دستاتو جوری کنار هم نگه دار که کف دستت رو به هوا باشه و انگشت کوچیکات کنار هم باشن، حالا بدون اینکه دستتو بچرخونی دست چپتو بذار روی دست راستت حالا دست راست ثابت باشه و دست چپ تو بچرخون طوری که پشت دست چپ روی کف دست راست باشه، ایا به هم منطبق میشن ؟
حالا همینو برای یه مولکول در نظر بگیر البته با شکل فضایی.
molecule.jpg
 
آخرین ویرایش:

roteil2001

عضو جدید
تا یادم نرفته باید یاداوری کنم که مجاز نیستم مولکول رو از روی صفحه جدا کنیم و باید روی صفحه بچرخانیم، چنان که مشاهده می کنید در مثال دست راست و چپ هم این نکته دیده میشه که اگر دست خودتو برداری و بچرخونی خیلی راحت منطبق می شود.
 

یاووش

عضو جدید
پاک کردن لک ها

پاک کردن لک ها

پاک کردن لک ها با حلالهای پاک کننده

پاک کردن لکه ها :

لک شربت ، شکلات ، مواد قندی :
اگر لباس قابل شستشو باشد ، آن را با آب وصابون شستشو میدهیم ، و بقیه لک را از روی پارچه های سفید پنبه ای یا کتانی را توسط آب ژاول از بین میبرند ، روش موثر آن است که قسمت لک را در الکل چوب قلیایی شده توسط محلول آمونیاک میخیسانند ، برای پارچه های غیر قابل شستشو ، قسمت لک را توسط نفت یا تتراکلرید کربن شسته تا چربی از بین برود و باقیمانده لک را بوسیله پراکسید هیدروژن “آب اکسیژنه” از بین میبرند .

لک قهوه:
بر روی لک پارچه تا ارتفاع ۵ تا ۶ سانتیمتر آب جوش ریخته و برای چند ساعتی به همین حال باقی میگذاریم ، چناچه لک بر روی لباس پشمی یا ابریشمی باشد لک سریعا توسط آب سرد و یا ولرم پاک میشود و اگر باقیمانده روغن وجود داشته باشد توسط تتراکلرید کربن ویا نفت از بین میرود . درصورت بزرگ و یا زباد قدیمی بودن لک مقدار کمی از اثر آن باقی میماند ، که خشکاندن لباس در مقابل نور خورشید موجب از بین رفتن آن میشود و اگر پارچه سفید است از مواد سفید کننده میتوان استفاده کرد.

لک میوه:
برای پارچه های قابل شستشو قسمت لک را بر روی یک کاسه قرار داده و از بالا به وسیله کتری محتوی آب جوش مستقیما بر روی آن میریزند ، لک باقیمانده را با خیساندن در آب لیمو و سپس در معرض نور خورشید قرار دادن از بین میبرند، البته برای پارچه های سفید کتان یا پنبه ای میتوان از آب ژاول استفاده کرد ولی نمیتوان از این ماده برای پارچه های ابریشمی یا پشمی یا رنگ استفاده کرد .

لک چربی :
تترا کلرید کربن ، کلروفرم ، اتر ، بنزین سفید ، نفت مواد موثری در پاک کردن لک چربی حیوانی و گیاهی میباشند ، استفاده از این مواد مناسب ترین روش در پاک کردن اینوع لکها میباشد ، لک چربی از روی پارچه های قابل شستشو معمولا با شستن با آب گرم و صابون از بین میرود ، روش دیگر برای پارچه های غیر قابل شستشو این است که قسمت لک را بر روی سطحی صاف پهن کرده و بر روی لک یک ماده جاذب مثل کاغذ خشک کن ، گرد اکسید منیزیم ، گچ یا گرد تالک سفید پخش میکنند سپس ماده جاذب را روی لک می غلطانند تا حالت چسبندگی پیدا کند با برس محل را تمیز کرده و این عمل را تکرار میکنند ، و اگر پاک نشد لایه جاذب را برای مدت یک شب بر روی لک میگذارند بماند.

لک روغن :
با استفاده از اسفنج آغشته به تیتر خالص و یا تترا کلرید کربن میتوان اینوع لکها را ازبین برد اگر لک بزرگ باشد تمام قسمت توسط تیتر شسته شده و چندین بار در حلال تازه آبکشی می شود .
لکهای رنگ تازه را میتوان با مقدار کافی صابون و آب از بین برد ، و لکهای قدیمی رنگ بدین روش نیز ممکن است از بین برود و در صورتیکه قبل از آن قسمتی از لک بوسیله کره و یا روغن کاملا مرطوب شده باشد .

لک مرکب و جوهر :
به لک مرطوب مرکب لباس میتوان یکی از مواد آرد گندم ، نمک گچ ، پودر تالک افزود تا مرکب اضافی جذب آن شده و مانع از پخش مرکب به سایر قسمتها شود . پس از رنگی شدن ماده جاذب آن را پاک کرده و از ماده جدید استفاده میکنند تا آنکه لک جوهر کاملا خشک شود . سپس قسمت لک را وارد خمیری که با یکی از مواد فوق ساخته اند کرده و دوباره عمل را تکرار میکنند.
روش دیگر آن است که قسمت لک را برای یک یا دو روز داخل شیر خیس میکنند و در صورت لزوم شیر را عوض میکنند تا لک کاملا از بین برود . شیر پاستوریزه برای این کار رضایت بخش نخواهد بود زیرا شیر قبلا نباید گرم شده باشد . برای پارچه های قابل شستشو شستن توسط توسط صابون و اتو کشیدن رضایت بخش خواهد بود .

لک زنگ آهن :
منطقه لک شده پارچه را بر روی ظرف آبی که در حال جوشیدن است قرار داده سپس یک لیمو را فشرده و آب آن را بر قسمت لک می ریزند . پس از چند دقیقه آن را شسته و عمل را تکرار کنید . روش دیگر آن است که بر روی لک نمک مرطوب شده با آب لیمو ریخته و آن را در معرض نور خورشید قرار میدهند در صورت لزوم آب لیموی بیشتری به آن می افزایند .

لک چای :
اگر لک بر روی پارچه پنبه ای و یا کتانی برای چند روز باقی مانده باشد قسمت لک را در محلول براکس خیس میکنند ” ۱ تا ۱.۲ قاشق چایخوری در یک فنجان آب” و سپس د رآب جوش آبکشی میکنند . استفاده از پرمنگنات پتاسیم در مورد لکهای مقاوم در برابر معرفهای دیگر مناسب است ، بدین طریق که یک قاشق چایخوری از پرمنگنات پتاسیم را در ۲ تا ۳ لیتر آب حل میکنند محلول را توسط قطره چکان بر روی قسمت لک لباس میریزند در زیر قسمت لک ظرفی جهت جمع شدن محلول پرمنگنات قرار میدهند و برای ۵ دقیقه این عمل را ادامه داده و سپس توسط یک اسفج آغشته به آب اکسیژنه مالش میدهند ، قبلا این قسمت از کار را امتحان کنید تا رنگ اصلی پارچه از بین نرود . روی یک قسمت کوچک از پارچه

لک لاک :
با استفاده از اسفنج آغشته به الکل یا استون میتوان لک لاک را پاک کرد

لک قیر :
قیر به راحتی در حلالهای نفتی و تترا کلرید کربن حل میشود از این رو میتوان با شستشوی لباس توسط این مواد لک قیر را برطرف کرد.
منبع: مجله شیمیدانان
 

یاووش

عضو جدید
پاک کردن آدامس از لباس و سطوح
1.زرده تخم‌مرغ:
سفیده تخم‌مرغ، آدامس چسبیده را از بسیاری چیزها به خصوص مو پاک می‌کند.
سفیده تخم‌مرغ را روی آدامس بریزید، چند دقیقه بعد آرام آرام با انگشت آن را از مو جدا کنید.

2.فریز کنید:
اگر آدامس به لباس شما چسبیده است، آن را داخل فریزر قرار دهید. آدامس سفت و با تراشیدن از لباس جدا می‌شود.
برای آدامس چسبیده به صندلی ماشین یا فرش می‌توانید از قالب‌های یخ استفاده کنید. یخ را به آرامی به سطح مورد نظر بمالید. با سفت شدن آدامس تکه‌های بزرگی از آن به‌راحتی جدا می‌شود.

3.شکلات:
این روش نیز برای آدامس چسبیده به مو یا لباس بسیار موثر است. شکلات را آب کنید و روی آدامس بمالید. شکلات تکه‌های آدامس را در خود حل می‌کند. آدامس با شانه‌کردن یا برس‌زدن از سطح مورد نظر جدا می‌شود.
4.مایونز:
مایونز هم آدامس را نرم کرده، جدا می‌کند.

5. سرکه:
محل مورد نظر را با سرکه اشباع کنید. به خصوص اگر قبلا سرکه را گرم کنید، آدامس حل شده، به راحتی و سریع‌تر پاک می‌شود.

6.کره بادام زمینی:
با کمک کره بادام زمینی هم می‌توانید مشکل چسبیدن آدامس را حل کنید.

7. آب‌لیمو:
اگر ابتدا آدامس داخل آب‌لیمو قرار بگیرد و سپس به طور عادی شسته شود، به‌راحتی ور می‌آید.

8.مایع‌ظرفشویی و نمک:
این روش معروف در صورتی که آدامس روی سطح مورد نظر پخش شده باشد، مفید است. ابتدا مایع‌ظرفشویی سپس نمک را اضافه نمایید و با استفاده از چاقو یا هر وسیله مناسب آدامس را جدا کنید.
http://www.tipking.co.ukl
 

fmosif

عضو جدید
لکه سوختگی اتو روی پارچه ابریشم یا حریر رو چه جوری می شه پاک کرد؟
 

یاووش

عضو جدید
لکه سوختگی اتو روی پارچه ابریشم یا حریر رو چه جوری می شه پاک کرد؟
دوست عزیز فکر کنم اگه لباس خیلی سوخته باشه ،چون پارچه از بین رفته نمی شه کاری کرد ،مدت زمان گذشته بعد از سوختگی هم مهمه . ولی یه روش هست که برای لک زرد اتو استفاده می شه: پیاز رو دو نصف کنید روی لک بذارید . بعد با آب سرد بشویید . هنگام شستشو آب ژاول هم می تونید استفاده کنید . (بستگی به لباستون داره )
این روش رو من خودم تا حالا تست نکردم . مراقب باشید .
امیدوارم جواب بده.
 

فرزانه 343

کاربر فعال تالار شیمی ,
کاربر ممتاز
سلام من سه سال هست که فارغ التحصیل شیمی کاربردی هستم الان تصمیم گرفتم برا ارشد بخونم ولی اصلا نمیدونم چکار باید انجام بدم چه کتابایی باید بخونم اصلا هرچی سرچ میکنم نه منابعش هس برا رشته شیمی الی نه شهرهایی که این رشته رو دارن ترجیحا پیام نور اگه اطلاعاتی در این زمینه دارین لطفا کمکم کنید از کجا باید شروع کنم:que:

سلام

کتاب های شیمی آلی:
ولهارد
موریسون و بوید
کری
و.....
کتاب های دکتر رضا کیا کجوری نشر جهش هم خوبه نمیدونم جلد 3 هم منتشر شده یا نه .
اگه جزوه خوب هم گیر بیاری عالیه.

از (ترمه )لینک زیر هم بپرس:
http://www.www.www.iran-eng.ir/member.php/323417-termah
 
آخرین ویرایش:

مرادی1

عضو جدید
پلی متیل متا کریلات (اکریلیک ،PMMA)

پلی متیل متا کریلات (اکریلیک ،PMMA)

پلی متیل متا کریلات (اکریلیک ،PMMA)
پلیمرهای اکریلیک (پلی متیل متاکریلات)،از خود خواص نوری و مقاوم در برابر آب و هواهای گوناگون بسیار عالی ای را نشان می دهند یعنی وقتی در معرض تماس با شرایط جوی قرار می گیرند،مقاومت بالایی دارند و در برابرهوازدگی و شرایط محیطی (دما،فشارو رطوبت یا بخار آب) بسیار مقاوم می باشند. همچنین در محدوده رنگی بسیار متنوعی ، به رنگ­های شفاف در برابر عبور نور ((Transparent، نیم شفاف (Translucent) و مات یا کدر (opaque) می­باشند. اکریلیک ها از پلیمرها و کو پلیمرهایی تشکیل شده­اند که منومرهای اصلی آنها به دو خانواده، استر- اکریلاتها و متا کریلاتها تعلق دارند. ورقه های اکریلیک شفاف و سخت از متیل متاکریلات تهیه شده اند،همچنین رزینهای اکسترژن و قالب گیری در یک محلول پیوسته از متیل متا کریلات که با درصد کمی از اکریلاتها یا متاکریلاتها، کوپلیمریزه شده است،ساخته می شوند.
متیل متاکریلات،از طریق یک فرایند دو مرحله ای که در طی آن استون و هیدروژن سیانید با هم واکنش می دهند تا استون سیانوهیدرین به دست آید،تولید شده است، تولید شده است. سپس، این ترکیب در حضور اسید سولفوریک غلیظ با متانول حرارت داده می شود تا منومر MMA،به دست آید. منومرهای اکریلیک از طریق فرایندهای پلیمریزاسیون رادیکال آزاد که به وسیله آغازگرهای پروکسیدی،شروع می شوند، پلیمریزه شده و PMMA را به وجود می اورند. یک آغازگر (lnitiator) منومری فعال در دماهای بالاتر موجب پیشرفت واکنشی می گردد که بسیار شدید و گرمازاست،به طوری که گرمای آزاد شده بایستی به نحوی از سیستم خارج شده و مهار گردد.
فرمولاسیونهای گوناگون پلاستیکها هم در وزن مولکولی و هم در خواص فیزیکی – مکانیکی اصلی، همانند سرعت جریان پلیمر مذاب (MFI)، مقاومت حرارتی و چقرمگی با هم تفاوت دارند. فرمولاسیونهای ویژه ای وجود دارند که سطوح مات و بی جلا را پدید آورند و یا اینکه نور فرابنفش را جذب یا از خود عبور می دهند. آنها همچنین در محدوده کاملی از رزینهای رنگی ، به صورتهای شفاف، نیمه شفاف و مات یا کدر، قابل دسترس می باشد.
مزایای اکریلیک
- شفافیت نوری عالی
- سختی سطح عالی
- قابلیت تحمل عالی در برابر شرایط آب و هوایی گوناگون،مقاومت عالی در برابر هوازدگی و شرایط جوی، مقاومت بالا در برابر نور خورشید.
- صلب و انعطاف ناپذیرهمراه با استحکام ضربه ای خوب
- پایداری ابعادی عالی و کاهش حجم و شرینک یا انقباض درون قالبی پایین
- شکل دهی گرمایی آنها با چقرمگی دومحوری، یا دوبعدی، افزایش می یابد.

معایب و محدودیتهای اکریلیک
- مقاومت کم در برابر حلال،به ویژه به وسیله کتونها، استرها،کلروکربنها، هیدروکربنهای آروماتیک و فرئون براحتی تحت حمله قرار می گیرد.
- قابل احتراق،دمای سرویس پیوسته یا درجه حرارت کاری مداوم به 160درجه فارنهایت محدود شده است.
- انواع تجاری انعطاف پذیر قابل دسترس نمی باشند.
- رطوبت موجب تغییرات ابعادی در قطعات قالب گیری شده می گردد.

کاربردهای نوعی اکریلیک
- خودرو: چراغها یا نورهای عقب، عدسیهای نوری پارکینگ، نشانه های تزئیناتی، و پلاکهای ماشین یا تابلوها ی ویژه نوشتن اسم.
- لوازم خانگی: نگهدارندها و قاب عکسها و کالاهای تزئیناتی
- کالاهای شفاف: قابل استفاده در رنگین کمانی از رنگهای درخشنده، ماده ای ایدهآل برای بسته بندی، جواهرات و نشانه ها
- وسایل الکترونیکی:از این پلیمر در پوشش دادن تخته مدار چابی استفاده شده است.
 

مرادی1

عضو جدید
اهمیت رنگدانه های آلی و خواص آن ها

اهمیت رنگدانه های آلی و خواص آن ها

در سالهای اخیر ، رنگدانه های آلی مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته اند
. مهمترین علت آن ، افزایش مصرف انواع مرکب های رنگی ، پلاستیک های رنگی و رنگ های
نقاشی بوده است . در سایر زمینه ها نیز مصرف رو به افزاشی رنگدانه های آلی مشهود
است : رنگرزی در ضمن ریسندگی الیاف سنتزی و بازسازی شده ، چاپ نقش ها و تصویر ها بر
روی پارچه با استفاده از رنگدانه ها ، تهیه انواع مواد آرایشی ، وسایل رنگی و کاغذ
و چرم رنگی و غیره.

برای کاربرد های فوق ، انواع ترکیب ها از گروه ها و طبقات متفاوت را می
توان مورد استفاده قرار داد : رنگ های مونوآزو ، مشتق از بتا - نفتول و بتا - نفتول
آریلید ها ، رنگ های مونوآزو از دسته استیل استانیلید و پیرازولن ، رنگ های
مونوآزوی تبدیل شده به مایع رنگرزی ، و رنگ های دیازوی مبتنی بر 3 ، 3- دی
کلروبنزیدین ، نفتالن تتراکربوکسیلیک اسید ، تیوایندیگو کوینا کریدونها ، کربازولها
تتراکلروایزوایندولینون ، تری فنیل آریل متانهای سولفو دار شده ، و غیره.

علاوه بر ساختار شیمیایی رنگ ها ، حالت فیزیکی آنها ( شکل بلوری ،
اندازه ذرات و چگونگی توزیع آن ) نیز در تکنولوژی استعمال آنها موثر است. در فرایند
تولید رنگدانه ها ، به این موضوع توجه می شود. فرایند تولید به گونهای کنترل می شود
که بلورین های رنگدانه ، با قابلیت پاشندگی ، جلوه ، مقاومت ، ثبات ، و خواص جریانی
بهینه تشکیل شوند . در شرایط مورد استفاده برای خشک کردن رنگدانه ی جدا شده از محیط
آبی بلورین ها گرد هم می آیند و مجموعه های سستی را به وجود می آورند. در جریان
پراکنده سازی دوباره ی رنگ در آسیاب های سه غلتکی ، آسیاب های گلو له ای ، یا حل
کننده ها ، این مجمو عه ها به آسانی باز می شوند و به ذرات ریز اولیه تبدیل می
شوند.

اندازه ذرات اولیه بین mμ 1 و mμ 0.01 است ، سطح
ویژه رنگدانه ها ، بین 8 تاm 100 با ازای هر گرم ( 2400 تا 30000 به ازای هر
اونس ) متغیر است.

اگر تولید کننده رنگدانه فرمول بندی و روش تهیه رنگدانه را اعلام کند
برای صنایع فراورش رنگدانه ، پراکنده سازی و آماده سازی رنگدانه کار آسانی خواهد
بود. رنگدانه ممکن است توسط فرایند های شستشو تهیه شده باشد که در این صورت مرحله
خشک کردن حذف می شود ، یا اینکه اثر انبوهش مرحله خشک کردن را می توان با یک مرحله
پیش - پاشیدگی در محیطی مناسب ، خنثی کرد. در سالهای اخیر ، چند رنگدانه با ویژگی
قابلیت پاشیدگی آسان ، وارد بازار شده است. در این رنگدانه ها ، با اندود کردن سطح
ذرات رنگدانه با مواد مناسب در ضمن تولید ، تمایل به انبوهش و تراکم کاهش یافته
است. در همه این موارد ، فقط با هم زدن کافی رنگدانه در یک مایع مناسب ، رنگدانه
جهت استعمال و رنگ آمیزی آماده می شود.
 

مرادی1

عضو جدید
صنایع رنگ

صنایع رنگ


ديد كلي

رنگ در دنياي امروز نقش بسيار مهمي در پرورش ذوق و قرايح بشري و
ارضاي نيازهاي زيبا شناختي وي ايفا مي كند. بدين جهت است كه احساس رنگ را به تعبيري
حس هفتم مي‌گويند. انسان در پهنه توليد تزئين خانه‌ها ، پوشاك و حتي
نوشابه‌ها در هنر ، نقاشي ، صنايع كشتيراني و امور ارتباطات محصولات مصرفي در صنايع
فضايي و خلاصه در همه شئونات با رنگ سر و كار دارد. بطور كلي ، از رنگ علاوه بر
ايجاد زيبايي محيط ، جهت حفاظت اشيا در مقابل عوامل طبيعي و غيره استفاده مي‌شود.


تاريخچه

سابقه استفاده از مواد رنگي توسط انسان ، به دوران غارنشيني مي‌رسد.
اولين كاربرد واقعي و عملي مواد رنگي را مي‌توان در ساختن كشتي نوح مربوط دانست كه
براي جلوگيري از نفوذ آب و پوسيدگي آن ، از مواد رنگي استفاده شده بود. بعدها از
مواد رنگي براي حفاظت چوب از پوسيدگي در بناهاي چوبي و زماني كه استفاده از وسايل
آهني متداول شد، براي جلوگيري از زنگ زدن آنها استفاده مي‌شد .

اجزاي تشكيل دهنده رنگ‌ها

هر رنگ اصولا از دو قسمت اصلي تشكيل شده است كه عبارتند از:

رنگدانه

ماده رنگي نامحلول در آب است ( خاك رس ناخالص رنگي و پودر برف از سنگهاي
رنگي به‌عنوان اولين رنگدانه ها مورد استفاده انسان قرار مي‌گرفتند ).

محمل رنگها

مايعي است كه با رنگدانه مخلوط شده ، كاربرد آنرا آسان مي‌كند و در
چسبيدن آن ، كمك مي‌كند ( از سفيده تخم مرغ ، چسب عسل محلول قند به‌عنوان محمل‌هاي
رنگ استفاده مي‌شد). امروزه متداولترين محمل‌هاي رنگدانه‌ها را آب يا روغن تشكيل
مي‌دهد. از اين‌رو رنگها را به دو دسته رنگ‌هاي روغني و رنگ‌هاي آلي
تقسيم مي‌كنند.



انواع رنگدانه

اكسيدها


  • ليمونيت (
    Fe[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB].2H[SUB]2[/SUB]O
    ) براي تهيه رنگ قرمز مصرف مي‌شود و يكي از قديمي‌ترين رنگدانه‌هاست.
  • هماتيت ( Fe[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB] ) براي تهيه
    رنگ قرمز روشن بكار مي‌رود.
  • دي‌اكسيد تيتان( TiO[SUB]2[/SUB] ) براي تهيه رنگ سفيد
    روشن و بسيار مرغوب كه در هوا تيره نمي‌شود، بكار مي‌رود. معمولا آن را با سولفات
    باريم مخلوط مي‌كنند.
  • اكسيد روي ( ZnO ) كه از مهم‌ترين رنگدانه هاي سفيد است و از
    تجزيه كربنات روي و يا سوزاندن فلز روي در هوا حاصل مي‌شود.
  • سرنج ( Pb[SUB]2[/SUB]O[SUB]3[/SUB] ) كه رنگ سرخ يا قرمز تيره دارد و بيشتر
    براي پوشانيدن سطح قطعات فولادي به‌منظور حفاظت آنها از زنگ زدن كاربرد
    دارد.

سولفيد روي و ليتوپن

سولفيد روي براي تهيه رنگ سفيد مات مصرف مي‌شود و از مزاياي آن ، اين
است كه بر خلاف سفيداب سرب در هوا سياه نمي‌شود. اين رنگدانه معمولا در تجارت بصورت
مخلوطي از سولفيد روي و سولفات باريم به نام ليتوپن مصرف دارد كه رنگ سفيد بسيار
مرغوب است.

سفيداب سرب

اين رنگ دانه عمدتا شامل Pb(OH)[SUB]2[/SUB] , PbCO[SUB]3[/SUB]كه از
قرن ها پيش شناخته شده بود. قدرت پوشش آنها زياد است، ولي در هوا به‌علت وجود
H[SUB]2[/SUB]O به مرور سياه مي‌شود. براي تبديل مجدد آن به رنگ سفيد مي‌توان از
تاثير پراكسيد هيدروژن بر آن استفاده كرد.

دوده چراغ و زغال استخوان

يكي از اجزاي رنگ سياه و مركب است و براي تغيير رنگ سفيد به ميزان
دلخواه نيز مصرف مي‌شود.

رنگدانه‌هاي فلزي


  • مانند پودر آلومينيم در روغن جلا كه از آن براي حفاظت وسايل آهني
    و فولادي استفاده مي شود
  • برنز آلومينيم ( آلياژ Al, Cu ) در روغن جلا كه از آن ، براي ايجاد رنگ بسيار
    زيباي طلايي براي دور قابها و ... استفاده مي‌شود.

رنگدانه‌هاي الوان


  • رنگدانه‌هاي آبي: مهم‌ترين اين اين رنگدانه‌ها ، آبي پروس و آبي نيلي يا
    لاجورد است. آبي پروس يكي از مهم‌ترين رنگهاي آبي است. لاجورد نيز يكي از رنگهاي
    آبي مرغوب است كه از حرارت دادن مخلوط كائولين ، كربنات سديم ، گوگرد
    و زغال سنگ در غياب هوا حاصل مي‌شود.
  • رنگ دانه هاي زرد: مهم ترين اين رنگدانه‌ها ، كرومات روي و كرومات سرب
    است. از قطران زغال سنگ نيز رنگدانه‌هاي الواني بصورت نمكهاي نامحلول فلزات بدست
    مي‌آيد كه در هيدروكسيد آلومينين بصورت ژله مي‌بندد. اين ژله را پس از خشك كردن
    به‌صورت پودر با رنگدانه‌هايي نظير كربنات كلسيم و سيلسس مخلوط مي‌كنند و در انواع
    رنگهاي مورد نياز بكار مي‌برند.

رنگ‌هاي روغني

در اين نوع رنگ‌ها ، رنگدانه را در يك روغن خشك شونده كه استر
گليسيرين با اسيدهاي چرب ، نظير اسيدهاي اولئيك و يا لينولنيك مي‌باشد، حل
مي‌كنند. اين روغن‌‌ها در هوا اكسيده شده ، به تركيبات سير شده تبديل مي‌شوند و
لايه‌اي سخت مقاوم و محافظ تشكيل مي‌دهند كه از نفوذ آب در رنگدانه جلوگيري
مي‌كنند.

رقيق‌كننده

براي رقيق كردن و سهولت كاربرد رنگ بكار مي‌رود و معمولا يك حلال
هيدروكربني نظير ترپنتين است كه به روغن تربانتين شهرت دارد.

خشك كننده

يكي از اجزاي رنگ‌هاي روغني است كه در حقيقت نقش كاتاليزور را در تسريع
اكسيداسيون و خشك شدن رنگ‌ها را دارد و معمولا مخلوطي از اكسيد هاي سرب ، منگنز و
كبالت در ( روغن بزرك ) بصورت استر مصرف مي‌شود.







رنگ‌هاي پلاستيكي

با اضافه كردن رزين‌هاي سنتزي نظير رزين حاصل از فنل و فرمالدئيد كه
خاصيت پلاستيكي دارد، در روغن جلا ، رنگ‌هاي پلاستيكي حاصل مي‌شود. اين نوع رنگ‌ها
به خاطر دوام و قابل شستشو بودن ، اهميت و كاربردهاي زيادي داردن.

رنگ‌هاي لعابي يا مات

با اضافه كردن رنگ‌هايي نظير TiO[SUB]2[/SUB] به روغن جلا آن را به صورت
مات درآورده ، بعد براي مات كردن هر نوع رنگي بكار مي‌رود.

رنگ اتومبيل

اين نوع رنگ‌ها ، بايد اين ويژگي را داشته باشند كه به‌سرعت در هوا خشك
شوند. براي اين منظور ، رنگدانه را در حلالهاي آلي بسيار فرار نظير استات آميل ،
استات اتيل يا استات بوتيل حل مي‌كنند. براي رنگ‌هاي متاليك ( فلزي ) ، از
رنگدانه‌هاي فلزي استفاده مي‌شود.

رنگ‌هاي محلول در آب

اين نوع رنگ‌ها از معلق كردن رنگدانه‌ها در آب مخلوط با يك چسب محلول در
آب تهيه مي‌شوند. از رنگ‌هاي روغني ارزانترند و قابل شستشو
نمي‌باشند.
 

مرادی1

عضو جدید
تجزیه عنصریش

تجزیه عنصریش


در شناسایی ترکیبات آلی شیمیدان کمتر به یک جسم خالص برخورد می کند بلکه اکثرا جسم با محصولات فرعی و مواد اولیه مخلوط است.گرچه با وجود روش های جدید تفکیک بخصوص روشهای کروماتوگرافی جدا کردن ترکیب خالص از گذشته آسانتر است با این حال نباید اهمیت روشهای کلاسیک را نادیده گرفت.

در شناسایی ترکیبات آلی شیمیدان کمتر به یک جسم خالص برخورد می کند بلکه اکثرا جسم با محصولات فرعی و مواد اولیه مخلوط است.گرچه با وجود روش های جدید تفکیک بخصوص روشهای کروماتوگرافی جدا کردن ترکیب خالص از گذشته آسانتر است با این حال نباید اهمیت روشهای کلاسیک را نادیده گرفت.



● مقدمه


▪ تفکیک مخلوط تر کیبات آلی:



در شناسایی ترکیبات آلی شیمیدان کمتر به یک جسم خالص برخورد می کند بلکه اکثرا جسم با محصولات فرعی و مواد اولیه مخلوط است.گرچه با وجود روش های جدید تفکیک بخصوص روشهای کروماتوگرافی جدا کردن ترکیب خالص از گذشته آسانتر است با این حال نباید اهمیت روشهای کلاسیک را نادیده گرفت.



اساس کلی روشهای که اغلب برای جدا کردن مخلوط های آلی به کارمی رود استفاده از قطبیتی است که در اجزای یک مخلوط وجود دارد یا در آن ایجاد می شود.این اختلاف تقریبا در تمام روشهای تفکیک از جمله تقطیر -تبلور مجدد-استخراج و کروماتوگرافی به کار می آید.بزرگترین قطبیتی که تفکیک را ساده تر می کند اختلافی است که در قطیبت نمکها و مواد آلی غیر قطبی وجود دارد.هر گاه یک یا چند جزاز یک مخلوط قابل تفکیک به نمکهای مربوط باشند به سهولت می توان آن اجزا را به کمک استخراج یا تقطیر به طور کامل از اجزای غیر قطبی جدا کرد.


تجزیه کیفی آلی به روش کلاسیک:


این تجزیه شامل ۶ مرحله ی اساسی است که در زیر آرده شده است:


۱) آزمایش مقدماتی خواص فیزیکی و شیمیایی


۲) اندازه گیری ثابت های فیزیکی


۳) تجزیه عنصری


۴) آزمایشهای مربوط به حلالیت



۵) آزمایشهای مربوط به گروه بندی(فعالیت عوامل مختلف غیر از واکنشهای اسیدو باز)


۶) تهیه مشتق ها



این روش بسیار با ارزش است.با این روش معمولا می توان یک ترکیب آلی شناخته شده را نسبت به یک ترکیب معدنی با اطمینان بیشتری تشخیص داد.



در ادامه به شرح مورد سوم(تجزیه عنصری) می پردازیم.



● تجزیه عنصری



عناصر متداول موجوددرترکیبات آلی کر بن هیدروژن واکسیژن می باشد گاهی عناصر دیگری نظیر نیتروژن- گوگرد-اکسیژن و هالوژن هاهم درآنها یافت می شوند .



برای اکسیژن آزمایش ساده ای وجود نداردو عناصر دیگر با پیوند کوالانسی در اتصال هستندو بنابراین با آزمایش های یونی معمولی مستقیما جواب نمی دهند.ولی اگر جسم آلی مجهول با سدیم مذاب ذوب شود در اگثر موارد طوری ترکیب می شود که NوSوXآن به یونهای CNوSوCNSوXتبدیل می شود.پس از آنکه سدیم اضافی دقیقا از بین برده شد محلول آبی را که محتوی این یونهاست به روش معمولی معدنی تجزیه می کنند.توضیح کامل تری در این مورد وجود دارد که در زیر به آن می پردازیم.



● کربن هیدروژن واکسیژن



برای اثبات وجود کربن و هیدروژن نمونه رابا پودر خشک مس(II) اکسید حرارت داده که منجر به ایجاد کربن دی اکسید وآب می شود . حضور کربن در نمونه با عبور دادن گاز های ایجاد شده از درون محلول با ریم یا کلسیم هیدروکسید مشخص نمی شود که دراین صورت رسوب کربنات مربوطه حاصل می شود . هیدروژن را می توان با ایجاد قطره های آب متراکم شده روی قسمت بالایی لوله تشخیص داد . هیچ آزمایش کیفی برای اثبات وجود اکسیژن در ترکیبات آلی وجود ندارد برای تعیین اکسیژن باید تجزیه کمی صورت بگیرد .دراین روش اگر اگر مجموع درصد تمام عناصر تشکیل دهنده ترکیب کمتر آن تا ۱۰۰ مربوط به در صداکسیژن است .



● نیتروژن گوگرد و هالوژن ها



تشخیص کیفی این عناصر در ترکیبات آلی مشکل تراز آنها در ترکیبات معدنی است . زیرا اکثر ترکیبات آلی در حالت محلول درآب به مقدار قابل ملاحظه ای یونیزه نمی گردند.از آنجا که آزمایشهای تجزیه کیفی براساس واکنش های یونی می باشند انها را نمی توان مستقیما برای ترکیبات آلی به کار گرفت.به عنوان مثال سدیم کلرید یا سدیم برمید با محلول آبی نقره نیترات به مقدار قابل توجهی رسوب هالید های نقره را ایجاد می نمایند در حالیکه کربن تترا کلرید -برومو بنزن و اغلب هالیدهای آلی در هنگام واکنش با محلول آبی نقره نیرات رسوب هالید نقره را ایجاد نمی نمایند زیرا در آنها به میزان یون هالید در محلول تولید نمی شود.



در این حالت برای تشخیص کیفی لازم است که ابتدا عناصر نیتروژن-گوگرد-و هالوژن ها را به ترکیبات یونیزه شونده تبدیل نمود.یکی از متداول ترین این روش هاجهت انجام این تبدیل ذوب کردن نمونه با فلز سدیم است که با انجام آن عناصر ذکر شده به ترکیبات سدیم سیانید-سدیم سولفیدو سدیم هالید تبدیل می شوند.سپس آنیون های حاصل را می توان توسط آزمایش های معمول معدنی شناسایی نمود.واکنش ذوب با سدیم به صورت زیر می باشد:



در مواردی که سدیم به مقدار کافی به کار برده نشود و ماده مورد نظر دارای گوگرد ونیتروژن (هردو)باشد گاهی تفکیک به خوبی صورت نمی گیرد واین دو عنصر به صورت ترکیب NaSCN ظاهر می گردند.برای شناسایی این ترکیب از کلرو فرمیک۱۰درصد استفاده می شود.



● تجزیه کیفی مواد آلی به روش ذوب قلیایی جهت تشخیص نیتروژن، گوگرد و هالوژنها


برای تشخیص این عناصر در ترکیبات آلی ابتدا باید آنها را به ترکیبات معدنی یونیزه تبدیل کرد سپس شناسایی نمود. این تبدیل ممکن است به روشهای مختلف صورت گیرد ولی بهترین روش ذوب ترکیبات با فلز سدیم است. در این روش سیانید سدیم (NaCN)، سولفید سدیم (Na۲S) و هالید سدیم (NaX) تشکیل میشود که به آسانی قابل تشخیص هستند.


معمولا سدیم به مقدار اضافی به کار برده میشود. در غیر اینصورت اگر گوگرد و نیتروژن هردو وجود داشته باشند. احتمالا تیوسیانات سدیم (NaSCN) تشکیل میشود. در این صورت در تشخیص نیتروژن به جای آبی پروس رنگ قرمز مشاهده میشود زیرا بجای یون (CN-)، یون (SCN-) خواهیم داشت. اما با سدیم اضافی تیوسیانات تشکیل شده تجزیه میشود و جواب درست به دست می آید.



مخلوط حاصل آب اضافه کرده مخلوط قلیایی را صاف نموده و سپس به آن (FeSO۴) اضافه کنید در این صورت فروسیانید سدیم تشکیل میشود.



وقتی محلولهای قلیایی نمکهای فروی بالا جوشانده میشود بر اثر اکسیژن هوا کمی یون فریک تشکیل میشود. (بر اثر سولفوریک اسید رقیق هیدروکسیدهای فرو و فریک تشکیل شده حل میشوند) فروسیانیدها با نمک فریک تشکیل فروسیانید فریک (آبی پروس) میدهند.


برای اسیدی کردن محیط نباید از (HCl) استفاده کرد زیرا به علت تشکیل (FeCl۶) رنگ زرد در محیط ایجاد میشود و به جای آبی پروس رنگ سبز ظاهر میشود. به همین دلیل کلرید فریک نیز نباید اضافه شود. همانطوری که قبلا ذکر شده است بر اثر اکسیداسیون به وسیله هوا در محیطهای قلیایی گرم به مقدار کافی یونهای فریک تشکیل میشود بنابراین نیازی به افزایش یون فریک نیست، افزایش مقدار کمی محلول رقیق فلوئورید پتاسیم ممکن است به تشکیل آبی پروس در محلول که به آسانی قابل صاف شدن است کمک نماید (Fe۳+ با F- تولید FeF۶۳- میکند که پایدار است و باعث خارج شدن Fe۳+ از محیط عمل میشود).


گوگرد به صورت یون سولفید را میتوان به وسیله استات سرب و استیک اسید و یا به وسیله پلمبیت سدیم (محلول قلیایی استات سرب) به صورت رسوب سولفید سرب (PbS) سیاه رنگ تشخیص داد.



برای تشخیص یونهای هالوژن (Cl, Br, I) از اثر محلول نیترات نقره در محیط اسید نیتریکی استفاده میشود در این صورت هالید نقره به صورت رسوب حاصل میشود.



● بخش عملی (ذوب قلیایی)


احتیاط: (به هنگام کار عینک محافظ فراموش نشود) در یک لوله آزمایش کاملا خشک (حدود ۱۵۰ در ۱۲ میلیمتر غیر پیرکس) یک تکه سدیم کوچک تمیز به ابعاد تقریبی ۴ میلیمتر بیندازید (سدیم را به وسیله کاردک تمیز و خشک بردارید) و لوله را با گیره بگیرید و ته لوله را با شعله کوتاه به ملایمت حرارت دهید تا سدیم در داخل لوله ذوب شده و به صورت دود سفید در آید و بخارات تا ارتفاع حدود ۲ سانتی متر بالا رود، سپس لوله را از شعله دور کرده و به آن چند ذره جسم جامد (حدود ۲۰ میلی گرم) یا حدود سه قطره مایع مورد آزمایش (ترجیحا طی چند نوبت) طوری اضافه کنید که مستقیما در ته لوله و بر روی دود سفید سدیم ریخته شود (دقت کنید ممکن است انفجار کوچکی رخ دهد بنابر این این آزمایش را حتما زیر هود و تحت نظر مربی آزمایشگاه انجام دهید) و بعد بتدریج لوله را تا سرخ شدن گرم کنید (احتیاط: موقع حرارت دادن، دهانه لوله را به طرف خود یا فرد دیگری نگیرید) سپس لوله داغ را داخل یک بشر کوچک حاوی ۱۰ میلی لیتر آب مقطر وارد کنید تا بشکند. مخلوط را تا جوش حرارت داده و سپس صاف کنید محلول صاف شده باید زلال و قلیایی باشد. در صورتیکه تیره باشد، احتمالا تجزیه ناقص بوده و ذوب قلیایی باید دوباره تکرار شود.


روش دیگر استفاده از لوله آزمایش پیرکس است. در این روش مطابق بالا عمل کنید اما پس از ذوب قلیایی اجازه دهید لوله سرد شود و سپس ۳ الی ۴ میلی لیتر متانول به آن اضافه کنید تا سدیم اضافی را تجزیه کند سپس بر روی آن آب مقطر بریزید تا نصف لوله پر شود و برای چند دقیقه به ملایمت بجوشانید. سپس مخلوط را صاف نموده و بر روی محلول آزمایشات زیر را انجام دهید.



● شناسایی نیتروژن


حدود ۱ میلی لیتر محلول صاف شده را در یک لوله آزمایش ریخته و به آن کمی سولفات فرو اضافه کنید و محلول را به آرامی و همراه با تکان دادن تا نقطه جوش حرارت دهید و سپس بدون سرد نمودن محلول را با اسید سولفوریک رقیق اسیدی کنید(PH=۱۳) رسوب یا رنگ آبی پروس دلیل بر وجود نیتروژن است. افزودن ۱ میلی لیتر محلول ۵% فلوئورید پتاسیم برای تشکیل آبی پروس مفید است.



● شناسایی گوگرد


الف) استفاده از استات سرب: در حدود ۱ میلی لیتر محلول زیر صافی را در یک لوله آزمایش ریخته و با استیک اسید اسیدی کنید. حال به محلول حاصل چند قطره استات سرب اضافه کنید. ایجاد رسوب سیاه رنگ سولفید سرب دلیل بر وجود گوگرد در ماده آلی است.


ب) استفاده از پلمبیت سدیم: ابتدا محلول پلمبیت سدیم را به این صورت تهیه کنید. به چند قطره محلول استات یا نیترات سرب قطره قطره محلول سود ۱۰% اضافه کنید تا ابتدا رسوب سفید تشکیل شده سپس در زیادی سود حل شود و محلول زلالی به دست آید. در حدود ۱ میلی لیتر محلول زیر صافی را در یک لوله آزمایش ریخته و حدود یک میلی لیتر محلول پلمبیت سدیم به آن اضافه کنید. تشکیل رسوب سیاه رنگ PbS نشانه وجود گوگرد در جسم مورد آزمایش است.



● شناسایی هالوژنها


▪ آزمایش نیترات نقره


اگر در ساختمان ماده آلی نیتروژن یا گوگرد حضور داشته باشد با افزایش نیترات نقره به محلول اسیدی تهیه شده از ذوب قلیایی علاوه بر هالید نقره، رسوب سفید AgCN یا رسوب Ag۲S نیز تشکیل میشود که مزاحم عمل تشخیص هالوژنها هستند بنابراین قبل از رسوب دادن AgX باید گوگرد و نیتروژن را از محیط عمل خارج سازید، بدین طریق که به آن اسید نیتریک غلیظ افزوده و محلول حاصل را بجوشانید تا بر اثر تبخیر حجم آن به نصف تقلیل داده شود، سپس آنرا سرد کرده و با حجم مساوی آب مقطر رقیق کنید. سپس بر روی آن آزمایشات زیر را انجام دهید، اگر گوگرد و ازت وجود نداشته باشد نیازی به عمل فوق نیست.


الف) اگر در جسم آلی یک نوع هالوژن وجود داشته باشد حدود ۲ میلی لیتر از محلول زیر صافی را در یک لوله آزمایش بریزید و با اسید نیتریک رقیق آنرا اسیدی کرده مقداری محلول نیترات نقره اضافه کنید، رسوب تشکیل شده مشخص کننده نوع هالوژن خواهد بود، مایع رویی را بر اثر سرازیر کردن جدا کنید و به رسوب محلول رقیق آمونیاک اضافه نمائید اگر رسوب سفید بوده و به خوبی محلول در آمونیاک رقیق باشد نشانه کلر، و اگر زرد کمرنگ و به سختی محلول در آمونیاک باشد (کم محلول باشد) نشانه برم، اگر زرد پر رنگ و تقریبا نا محلول در آمونیاک باشد نشانه وجود ید در جسم آلی است.


ب) اگر مخلوط چند هالوژن وجود داشته باشد:


▪ شناسایی ید


۲ میلی لیتر از محلول زیر صافی را در یک لوله آزماش بریزید و با مقداری استیک اسید خالص (گلاسیال)، آنرا اسیدی کنید و سپس به آن حدود یک میلی لیتر تتراکلرید کربن بیفزائید و قطره قطره محلول نیتریت سدیم ضمن تکان دادن شدید لوله آزمایش اضافه کنید رنگ بنفش یا ارغوانی که در لایه آلی (CCl۴) تشکیل میشود نشانه حضور ید است.


پس از تشخیص ید از محلول همین لوله آزمایش برای تشخیص برم استفاده کنید. بدین طریق که مجددا مقداری محلول نیتریت سدیم افزوده و مقدار جزئی گرم کنید. بعد شدیدا تکان دهید و صبر کنید تا دو لایه از هم جدا شوند، لایه رویی را در لوله آزمایش تمیز دیگری بریزید و لایه بنفش رنگ تتراکلرید کربن را دور بریزید. به لایه رویی که در لوله آزمایش تمیز ریخته بودید یک میلی لیتر تترا کلرید کربن اضافه کنید و قطره قطره محلول ۲۰% نیتریت سدیم بیفزائید و در ضمن افزایش لوله را تکان دهید اگر باز هم لایه زیری رنگی شد محلول سدیم نیتریت بیشتری ریخته و پس از تکان دادن و سپس جدا شدن دو لایه لایه رویی را به لوله آزمایش دیگری منتقل کنید و لایه زیری را دور بریزید و بر روی لایه رویی این عمل را آنقدر تکرار کنید تا دیگر لایه رنگی ایجاد نشود، در این صورت دیگر در محلول شما ید وجود ندارد. حال بر روی این محلول آزمایش تشخیص برم انجام دهید. (توجه کنید که اگر در ابتدای آزمایش رنگ بنفش ظاهر نشود نشانه عدم حضور ید در محلول است و بنابر این نیازی به استخراج ید نیست و از همان ابتدا میتوان برای تشخیص برم عمل کرد).


▪ شناسایی برم


محلول اسیدی فوق را زیر هود حرارت دهید تا دیگر بخارات NO خارج نشود، سپس سرد کنید. محلول را با استیک اسید گلاسیال به شدت اسیدی کرده و مقدار کمی از دی اکسید سرب PbO۲ اضافه نمائید. یک تکه کاغذ صافی آغشته به محلول فلورسئین را در بالای دهانه لوله آزمایش به دور دهانه چسبانده و حرارت دهید (کاغذ آغشته به فلورسئین به رنگ زرد لیمویی است) دی اکسید سرب در محلول استیک اسید تولید استات سرب میکند که HBr و HI را اکسید میکند ولی عملا تحت شرایط فوق بر HCl اثری ندارد.


۱) ائوسین (قرمز رنگ)


۲) فلوئورسئین (زردرنگ)


چون در داخل لوله آزمایش ید وجود ندارد اگر کاغذ آزمایش فلورسئین به رنگ صورتی در آید نشانه وجود برم در جسم آلی است (البته باید توجه داشت که ید نیز چنین جوابی میدهد بنابر این باید ابتدا ید را کاملا از محیط عمل خارج ساخت و سپس آزمایش مربوط به برم را انجام داد) برای تشخیص کلر از محتویات همین لوله استفاده میکنیم.


▪ شناسایی کلر


اگر در آزمایش بالا کاغذ آزمایش فلورسئین به رنگ صورتی در نیاید دلیل آن است که در جسم مورد نظر برم شرکت ندارد در این صورت لوله آزمایش را با کمی آب مقطر بشوئید و محلول حاصل را صاف کنید و به محلول زیر صافی محلول رقیق اسید نیتریک و نیترات نقره اضافه کنید تشکیل رسوب سفید کلوئیدی نشانه وجود کلر است اما اگر در آزمایش قبل کاغذ آزمایش فلورسئین به رنگ صورتی در آید، عمل حرارت دادن را آنقدر ادامه دهید تا دیگر کاغذ آزمایش فلورسئین را به رنگ صورتی در نیاورد (در صورت لزوم مجددا کمی PbO و CH۳COOH اضافه کنید) البته این آزمایش را میتوان بر محلول اولیه حاصل شده از ذوب قلیایی نیز انجام داد که در این صورت برم و ید هردو از محیط عمل خارج میشوند در این حالت حرارت را قطع کنید. پس از سرد شدن محلول محتویات آنرا با کمی آب مقطر بشوئید و صاف کنید و به محلول زیر صافی محلول رقیق اسید نیتریک و نیترات نقره اضافه کنید تشکیل رسوب سفید نشانه وجود کلر در جسم آلی است در اینجا برای انحلال این رسوب سفید نمیتوان از آمونیاک استفاده کرد، و اگر به محلول کلوئیدی فوق آمونیاک اضافه کنید مقدار رسوب سفید زیادتر خواهد شد. چرا؟ (یاد آوری: اگر ید و برم قبلا بطور کامل خارج نشده باشند، مقدار جزئی آنها نیز رسوب تقریبا سفید ایجاد خواهد کرد که با رسوب سفید کلرید نقره قابل اشتباه خواهد بود)


● روش تشخیص هالوژنها با استفاده از آب کلر


اگر مخلوطی از هالوژنها داشته باشید برای تشخیص هر یک از آنها با آب کلر مطابق زیر عمل کنید:


مقدار ۲-۱ میلی لیتر از محلول زیر صافی حاصل از ذوب قلیایی را به وسیله اسید کلریدریک رقیق اسیدی کنید و یک میلی لیتر تتراکلرید کربن و سپس یک قطره آب کلر رقیق اضافه کنید (به وسیله اسیدی کردن محلول ۱۰% NaCl با ۲/۰ حجمش HCl رقیق محلول آب کلر تهیه کنید) این محلول را به شدت تکان دهید اگر ید وجود داشته باشد فاز تتراکلرید کربن (فاز زیری) برنگ ارغوانی در می آید اگر افزایش آب کلر ادامه یابد رنگ ارغوانی ابتدا شدید تر شده و سپس رو به کاهش می گذارد و بالاخره ناپدید میگردد (اکسید شدن ید رنگی به یدات بی رنگ).


اگر در این آزمایش برم وجود داشته باشد لایه زیری به رنگ قهوه ای یا قرمز ظاهر میشود که با افزایش کلر این رنگ ناپدید نخواهد گشت. بروش فوق نمیتوان کلررا در جسم آلی تشخیص داد.
 

یاووش

عضو جدید
جدید ترین مقالات چاپ شده شیمی آلی

جدید ترین مقالات چاپ شده شیمی آلی

سلام دوستان
از طریق این آدرس می توانید جدید ترین مقالات چاپ شده در زمینه شیمی آلی را پیگیری کنید .
شاد باشید:gol:
http://www.organic-reaction.com/organic-and-medicinal-chemistry-news/
 

ali1028

عضو جدید
اصول نگهداری مواد غذایی

اصول نگهداری مواد غذایی

اصول نگهداری مواد غذایی
 

پیوست ها

  • اصول کلی نگهداری مواد غذایی.pdf
    656.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
pani33 سوالات مربوط به تبدیل واحد شیمی 7
hellenaa مطالب عمومی شیمی (دانستنی های شیمیایی) شیمی 9

Similar threads

بالا